شلختگی به‌جای فانتزی

وقتی صحبت از ژانر فانتزی در سینمای ایران می‌شود، ممکن است فیلم‌های زیادی به ذهن‌تان بیاید اما وقتی قبل از ژانر فانتزی واژه کمدی قرار بگیرد،مسلما این لیست آب می‌رود و به کمتر از انگشتان یک دست می‌رسد.
وقتی صحبت از ژانر فانتزی در سینمای ایران می‌شود، ممکن است فیلم‌های زیادی به ذهن‌تان بیاید اما وقتی قبل از ژانر فانتزی واژه کمدی قرار بگیرد،مسلما این لیست آب می‌رود و به کمتر از انگشتان یک دست می‌رسد.
کد خبر: ۱۴۸۰۰۵۴
نویسنده امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ وهنر
 
شاید ماندگارترین فیلمی که در این ژانر در خاطر علاقه‌مندان به سینما مانده باشد فیلم «من زمین را دوست دارم» به کارگردانی ابوالحسن داوودی باشد که هنوز کمتر فیلمی در این ژانر به آن می‌رسد. حالا اما چند صباحی است فیلمی به جدول اکران اضافه‌شده که در ژانر کمدی فانتزی ساخته شده؛ فیلمی که وقتی به عوامل تولید آن نگاهی بیندازید ممکن است تعجب کنید از این‌که چنین مثلثی در سینمای ایران چطور سر فیلم «قیف» شکل گرفته است. 
   
مثلث هنری کلیشه‌ای
فیلم قیف، سعید ملکان را در مقام تهیه‌کننده خوددارد. کسی که درکارنامه هنری خودعلاوه برکارگردانی ونویسندگی؛ تهیه‌کنندگی آثار درخشانی چون تنگه ابوقریب و غلامرضا تختی را نیز دارد. ازسوی دیگر نویسندگی و نقش اول این فیلم هم برعهده رضا عطاران است که در دنیای کمدی به معرفی نیازی ندارد و حضورش در یک اثر می‌تواند دلیلی برای فروش آن فیلم شود. در نهایت محسن امیریوسفی کارگردانی فیلم قیف را بر‌عهده دارد، کارگردانی که گرچه اولین تجربه کمدی خود را پشت‌سر می‌گذارد. وقتی به تیم بازیگری نگاه کنید چهره‌های پیشکسوت و جوان حرفه‌ای را می‌بینید مانند فریده سپاه‌‌منصور و صدف اسپهبدی که بیشتر از قبل به این فیلم امیدوار می‌شوید.قیف داستان موجودی فضایی ساکن هیرکانی است به اسم خسرو که مخفف اسم فضایی‌اش قیف می‌شود. خسرو تصمیم می‌گیرد برای ازدواج همچون پدرش، همسری زمینی اختیار کند و به همین دلیل به زمین سفر می‌کند. بعد از گذشتن چند هزار سال که عشق خود را پیدا می‌کند به دست کسی که می‌خواهد حاکم هیرکانی شود ربوده می‌شود و این مسأله ماجراهایی را پیش می‌آورد. اما خود داستان چیزی برای ارائه‌دادن ندارد و در بهترین حالت داستانی کلیشه‌ای را روایت می‌کند که کاراکترهایی که نمونه‌های آن را در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف در دیگر آثار غربی دیده‌ایم. 
 
دم‌دستی مثل زی مووی‌‎ها
یکی از موضوعاتی که در فیلم‌دیده می‌شود، نبود منطق روایی در فیلم است. کارگردان و نویسنده گویی آنچنان که باید وقت روی متنی که در اختیار دارند، نگذاشته‌اند. اگر هم جایی در داستان به گره‌ای بر‌خورده‌اند یا ببینند جایی از داستان از منطقی که باید دور شده‌اند را درست نمی‌کنند، به این دلیل که فیلم در فضایی فانتزی رخ می‌دهد و در این دنیا هر چیزی امکان‌پذیر است. در صورتی که منطق روایی در آثار فانتزی بیشتر از یک فیلم رئال اهمیت دارد، چراکه مخاطب اول باید دنیایی که کارگردان ساخته‌ را باور کند تا با داستان و حتی شوخی‌هایی که در فیلم وجود دارد همراه شود. فیلم قیف از نظر بی‌منطقی در روایت خودش رکوردمی زند و اگر این مورد را در کنار بقیه موارد فیلم مانند دکور، لباس و... قرار دهیم تازه متوجه می‌شویم که این کارها کاملا سهوی نبوده و امیریوسفی اصرار دارد تا در معنای واقعی کلمه با یک زی مووی روبه‌رو باشیم.شوخی‌های فیلم قیف هم دست‌کمی از داستانش ندارد‌‌؛ شوخی‌هایی دم‌دستی، جنسی و کلیپ‌های معروف اینستاگرامی مواد اولیه عطاران و امیریوسفی برای خلق کمدی دم دستی در فیلم بوده است، حتی به نظر می‌رسد این دم‌دستی بودن صرفا در شوخی‌های فیلم وجود ندارد، وقتی به سکانس‌های فیلم هم دقت کنید متوجه نکته عجیبی می‌شوید، در سکانسی که شخصیت‌ها در زندان هیرکانی گرفتار شده‌اند گروه صحنه برای این‌که به این زندان فضایی فانتزی ببخشند قوطی‌های آلومینیومی نوشابه و پیت حلبی روغن جامد را با رنگ نقره‌ای پوشانده‌ و به دیوار چسبانده‌اند؛ کاری که حتی در فیلم‌های فانتزی کلاسیک و قدیمی ایرانی و خارجی که از نظر امکانات رایانه‌ای و مواد اولیه محدودیت داشتند هم انجام نشده است. 
 
فیلم یا تریبون سیاسی
علاوه بر این، ژانر کمدی از زمان‌های دور ابزاری برای انتقادهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بوده، همان‌طور که شخصیتی مانند عبید زاکانی در این ژانر ادبی وضعیت روز جامعه خود را مورد انتقاد قرار داده است اما عطاران و امیریوسفی ظاهرا مدیوم فیلم را با تریبونی برای خواندن بیانیه‌های سیاسی اشتباه گرفته‌اند. در سکانس‌های آغازین فیلم، زمانی که خسرو پیش از انقلاب غیب می‌شود و اکنون دوباره ظاهر شده، تعریف می‌کند که شبانه‌روز هیرکینی برابر با ۴۵ سال زمین است (تقارن این عدد با سن پیروزی انقلاب قابل توجه است) بدون هیچ دلیل خاصی صحبت‌هایی کنایه‌آمیزی می‌کند که مردم بعد از این ۴۵ سال پولدار شده‌اند، طلا می‌خرند، گوشت می‌خورند و... گویی با یک فیلم طنز دیگر روبه‌رو نیستیم و شخصی پشت تریبون ایستاده و بیانیه می‌خواند. حالا این‌که فیلم درمرحله بازبینی چگونه پروانه نمایش گرفته ودقیقا چه چیزی بایدگفته می‌شد تا حساسیت‌برانگیز باشد خود جای سؤال دارد.شخصیت‌پردازی و بازی‌هایی که در فیلم وجود دارد هم مانند سایر بخش‌های فیلم از کیفیت قابل‌قبولی برخوردار نیستند. وقتی به بازی بازیگران کمی دقت کنید کاملا مشخص است که بازیگران هیچ حسی هنگام ایفای نقش خود ندارند و صرفا دیالوگ‌هایی را که حفظ کرده‌اند، می‌خوانند. یکی از بازیگران فیلم غلامرضا نیکخواه است؛ بازیگری که شهرت دوباره خود را مدیون شوخی‌هایی است که در برنامه جوکر اجرا می‌کرد و در این فیلم چیزی از او به‌عنوان بازی دیده نمی‌شود و شاید درخشان‌ترین صحنه او حرکات موزونش با ترانه ماکارنا باشد. دیگر بازیگران فیلم  از جمله خود رضا عطاران که نقش اصلی فیلم را برعهده دارد هم چیزی ندارند و اصولا کارگردانی نشده‌اند و در میان آنها عباس جمشیدی است که می‌توان گفت بازی قابل‌قبولی را در قامت شخص سودجویی که برای پول هر کاری می‌کند‌، ارائه می‌دهد. 
 
همه چیز برای پول
خلاصه این‌که‌؛ ‌فیلم قیف از ابتدا تا انتها چیزی برای گفتن ندارد. شاید خلاصه داستان یک‌خطی آن کمی جذاب باشد اما در عمل با آنچه فکر می‌کنید زمین تا آسمان فرق دارد. این فیلم در همه زمینه‌ها ضعف دارد و از آن دست فیلم‌هایی است که تنها انگیزه ساختن آن پول است و با نگاهی به سرمایه‌گذار آن می‌توان فهمید که هزینه بالایی برای تولید این اثر خرج شده است. چون این حجم از شلختگی در داستان، روایت، دکوپاژ و... نمی‌تواند اتفاقی باشد، اگر قصد رفتن به سینما دارید و به شوخی‌های بی‌مزه‌ای که کف جامعه ریخته، علاقه دارید، شاید از فیلم خوش‌تان بیاید، در غیر این‌صورت فیلم قیف ارزش وقت گرانبهای شما را ندارد و احتمالا بازی کردن با موبایل، آورده بیشتری برای شما داشته باشد. 

آشغال های دوست‌داشتنی
زی مووی به فیلم‌هایی گفته می‌شود که به خاطر ضعف‌های فاحش و مشکلات واضح‌شان به سرعت فراموش می‌شوند. با این حال پس از مدتی ممکن است برخی طرفداران سینما، این آثار را از زباله‌دان تاریخ بیرون بکشند و به آنها هویت خاصی ببخشند. به این ترتیب، حول این فیلم‌ها فرهنگ ویژه‌ای شکل می‌گیرد که مختص طرفداران آنهاست و می‌تواند به بحث و تفریح آنها منجر شود. ساخت چنین فیلم‌هایی می‌تواند به ماندگاری کاذب نام کارگردان در صنعت سینما کمک کند، حتی اگر این ماندگاری با بدنامی همراه باشد. زی‌مووی‌ها به‌طور کلی فیلم‌های بسیار ضعیف و مبتذلی هستند که به‌صورت آماتوری ساخته شده‌اند. این آثار معمولا منطق داستانی درستی ندارند و به شکلی عجیب و غیرمنطقی داستان خود رابه احمقانه‌ترین شکل روایت می‌کنند. همچنین این فیلم‌ها معمولا با بودجه‌های بسیارکم تولید می‌شود ودرتمامی جنبه‌هااز‌جمله فیلمنامه، کارگردانی، نورپردازی و تدوین به‌شدت ضعیف هستند. به همین دلیل، این نوع فیلم‌ها نه‌تنها به‌عنوان آثارهنری شناخته نمی‌شوند، بلکه به نوعی به نمادهایی از فرهنگ خاصی تبدیل شده که طرفداران‌شان به آنها افتخار می‌کنند.درنهایت، زی مووی‌ها نشان‌دهنده جنبه‌ای از سینما هستند که ممکن است در نگاه اول بی‌ارزش به نظر برسند اما در دل خود داستان‌ها و تجربیات منحصر‌به‌فردی دارند که می‌توانند مورد توجه قرار گیرند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها