واقعیت این است که بخش کشاورزی و باغی از ستونها و ظرفیتهای مهم توسعه کشور به حساب میآید که چرخهای اقتصاد و معیشت خانوارهای زیادی بر پایه آن میچرخد، اما مشکلات و چالشهای این حوزه، باعث شده با وجود تلاشهای طاقتفرسا و هزینههای فراوان سود کمی نصیب کشاورزان بومی شود. با اینکه تغییرات و نوسانات اقلیمی روی بخش کشاورزی در مناطق مختلف جهان ازجمله ایران تأثیرات منفی گذاشته و کشاورزان برای حفظ معیشت خویش نیازمند سازگاری بیشتر با این تغییرات و نوسانات هستند اما دردهای کشاورزان ایرانی فقط به این موضوع ختم نمیشود و آنها با مشکلات و موانع زیادی مواجهند که نیاز مبرمی به کمک سازمانها و مسئولان دارند. ضمن اینکه پرداختن به آمار و اطلاعات غلط و غیرواقعی از میزان توسعه کشاورزی، این صنعت را به بیراهه کشیده است.
مسائل و مشکلات متعددی در بخش کشاورزی وجود دارد. معضلاتی که حالا به یک درد بزرگ تبدیل شده و گریبان تمام فعالان این حوزه را در کل کشور گرفته است. بالابودن ضایعات کشاورزی در زنجیره تولید، بهویژه در مرحله پس از برداشت، فرسودگی کارخانهها و ماشینآلات فرآوری بدون استفاده از فناوری روز دنیا، وجود تعداد زیاد طرحهای نیمهتمام در حوزه صنایع تبدیلی و تأمیننشدن سرمایه در گردش مورد نیاز برای واحدهای صنایع موجود از عمده مشکلاتی است که میتوان در تکتک استانها از زبان کشاورزان شنید.
مشکل در صدور مجوزها
دکتر حمیدرضا جمالی، کارشناس حوزه کشاورزی با بیان اینکه در بخش صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی، متناسبنبودن ظرفیت این صنایع با میزان تولید محصولات کشاورزی در بسیاری از نقاط کشور مشهود است، میگوید: «متأسفانه هیچ اقدام اساسی برای برندسازی محصولات کشاورزی با هدف حضور مؤثر در بازار داخلی و جهانی صورت نگرفته است. در حوزه بستهبندی و افزایش ظرفیت نگهداری محصولات نیز ضعف شدیدی به چشم میخورد.»او گریزی هم به عدم پرداخت تسهیلات بانکی برای توسعه صنایع وابسته به بخش کشاورزی زده و ادامه میدهد: «در رابطه با صدور مجوزها و چگونگی اداره و توسعه صنایع تبدیلی بخش کشاورزی مشکلات زیادی وجود دارد و تداخل وظایف بین وزارتخانههای کشاورزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت آنقدر زیاد است که آنها خودشان سد راه پیشرفت کشاورزان میشوند.»
خلاء دیپلماسی برای صادرات
مهم نیست در چه فصلی یا کدام استان باشیم، زمان برداشت هر محصول که میرسد، گویی ارادهای آماده برهمزدن بازار است. یا واردات بیمورد صورت میگیرد، یا جلوی صادرات گرفته میشود و یا اصلا خریداری وجود ندارد. در چنین شرایطی و برای جلوگیری از گندیدن و فاسدشدن محصولات، کشاورزان مجبورند دسترنجشان را به پایینترین قیمت ممکن به دلال بفروشند. نداشتن سامانهای کارا، مناسب و اثربخش برای اطلاع از نوع، میزان و زمان تولید محصولات مختلف کشاورزی در کشور با هدف ساماندهی تولید و کنترل بازار و همچنین نبود برنامهریزی برای صادرات محصولات مازاد و واردات محصولات و نهادههای کشاورزی موردنیاز ازجمله مسائل مهم این بخش است.
ازسوی دیگر خلاء دیپلماسی برای توسعه صادرات و جذب سرمایههای خارجی در بخش کشاورزی کشور محسوس و کاملا تعطیل است. بههمینخاطر بسیاری از محصولات یا بهصورت فلهای صادر میشود یا روی دست کشاورزان میماند.
درکنار این موارد، ضعف مدیریت و حاکمشدن سیستم دلالی بر شبکههای توزیع و وجود مشکلات حاد در حوزه بازرگانی ازجمله تامین، توزیع و تنظیم بازار، این بخش را به چالش کشیده است.
بیبرنامگی برای حفظ خودکفایی و خوداتکایی
سالهاست که با تغییر اقلیم، خشکسالی سایه سنگین خود را روی سر تمام استانهای ایران گسترانیده. بااینحال کارشناسان معتقدند با مدیریت بسیاری از روانآبها میتوان این کمبودها را از بین برد.اما ضعف برنامهریزی برای کنترل و مهار خشکسالی از طریق اجرای طرحهای کاهش مصرف آب و افزایش بهرهوری و عدم استفاده از بذرها و درختان با نیاز آبی پایین و ارقام زودرس در کنار ناتوانی در تدوین و اجرای برنامه الگوی کشت در استانها بلای بزرگی است که به جان صنعت کشاورزی ایران افتاده است.
دکتر جمالی معتقد است: «نداشتن برنامه و دغدغه برای حفظ خودکفایی و خوداتکایی در تولید محصولات استراتژیک در کنار عدم تأمین بهموقع و بهاندازه نیاز نهادههای مورد نیاز ازجمله کود، بذر، سم و افزایش بیرویه قیمت نهادهها توان کشاورزان را از بین برده است.»
این کارشناس کشاورزی ادامه میدهد: «نداشتن نظارت کافی بر عملیات آمادهسازی، کاشت، داشت و برداشت در طول فصل زراعی، ناهمگنبودن برنامه توسعه مکانیزاسیون در استانهای کشور و بیتوجهی به نیاز و ظرفیت مکانیزاسیون در بخشهای مختلف کشاورزی مسائلی هستند که کاملا مشخص شدهاند و مسئولان باید برای آنها تدبیری بیندیشند.»
استانهای ایران دارای شرایط متفاوتی هستند. از مناطق صاف، هموار و دشتها گرفته تا شهرها و روستاهای کوهستانی که در هرکدام از آنها باید کشاورزی به شیوهای خاص انجام شود.بااینحال، چشمبستن مسئولان روی نیازهای صنعت کشاورزی و بهخصوص رهاکردن برنامه توسعه باغات و گیاهان دارویی در اراضی شیبدار، ضعف شدید در اجرای برنامه اصلاح و احیای باغات و بیتوجهی به توسعه گلخانهها در کشور با توجه به نقش و اهمیت آنها در افزایش بهرهوری مصرف آب ظلم به صنعت کشاورزی است.
وعدههای پوشالی
شهرستان آبدان در استان فارس در زمینه کشاورزی بهویژه کشت گوجهفرنگی جزو اولینها بوده و کشاورزی این بخش نسبت به سایر مناطق ظرفیت ویژهای دارد که باید به آن توجه ویژه شود.
بخشدار آبدان با بیان اینکه در سال زراعی گذشته کشاورزان این منطقه اصلاح الگوی کشت را به نحو مطلوب انجام دادند و مقرر شد بستههای تشویقی به کشاورزان داده شود، با گلایه میگوید: «متأسفانه تاکنون این وعدهها عملی نشده است. کشاورزی شغل اغلب مردم آبدان است که اگر مورد بیمهری قرار گیرد با مشکلات عدیدهای مواجه خواهیم شد.»
مشکلی به نام دلالان
شفافنبودن قیمت، افزایش هزینههای تولید، حضور واسطهها و کمبود آب از مشکلات مهم کشاورزان و باغداران استان یزد است. بماند که مشکلاتی همچون واردات بیرویه محصولات کشاورزی، اجرایینشدن کامل خرید تضمینی و نپرداختن بهموقع خسارتها از سوی بیمهها، دیگر نکته جدیدی نیست و با زندگی کشاورزان این استان عجین شده است. کشاورزان خستهای که گاهی نهتنها از روزها و ماهها تلاش و خستگی و عرق جبین ریختن درآمدی عایدشان نشده، بلکه با توجه به سیاستها و نحوه عملکرد مسئولان و وجود مشکلات، متحمل هزینهها و خسارتهای فراوانی شدهاند. کشاورزانی که با وجود تأکید دولتمردان بر نقش مهمشان در تولید و اقتصاد کشور، به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفتهاند و نیازهای اولیه آنها برای ادامه تولید تأمین نشده است.بهدلیل شفاف نبودن قیمتها، واسطهها محصولات کشاورزان و باغداران را با پایینترین قیمت خریداری میکنند و آنها را با چندین برابر قیمت در بازارها به فروش میرسانند و بهاینترتیب سود حاصل از ماهها تلاش و زحمت باغداران به جیب این دلالان میرود. موضوعی که باعث دلسردی کشاورزان شده و آنها را مجبور به ترک کشاورزی و تغییر شغل میکند.حضور واسطهها و دلالان که گاهی از آنها بهعنوان «فعالان بازار» یاد میشود غیرقابل انکار است و با قدرتی که دارند حذفشان غیرممکن؛ اما نکته قابل توجه این است که ساماندهی و نظارت بر فعالیت این فعالان از سوی مسئولان مربوط میتواند از متضرر شدن باغداران و کشاورزان جلوگیری کند و مصرفکنندگان نیز از آثار این کار بهرهببرند و مجبور به خرید محصولات کشاورزی با قیمتهای مختلف نشوند.
ضعف کشاورزی و بحران مهاجرت
استان لرستان بهدلیل شرایط آبوهوایی متنوع، بهعنوان یکی از استانهای مستعد در حوزه تولید انواع محصولات کشاورزی و دامی است.
ضمن اینکه این استان بهدلیل داشتن آبهای سطحی و رودخانههای دائمی و فصلی، قابلیت بالایی در پرورش آبزیان دارد. کاشت و توسعه گیاهان دارویی نیز میتواند به منبع درآمد عظیمی برای این استان و کشور تبدیل شود.
از دیگر فرصتهای نهفته در لرستان میتوان به تولید و صادرات حبوبات اشاره کرد. وجود نیروی انسانی تحصیلکرده بومی در گرایشهای مختلف علمی از دیگر تواناییهای این استان است که میتواند در بخشهای مختلف، از تأمین نهادههای تولید گرفته تا بستهبندی و بازاریابی و توزیع و همچنین توسعه و صادرات محصولات کشاورزی نقش بسزایی ایفا کند.
با این تفاسیر، کشاورزی لرستان با چالشهای زیادی مواجه است که از آن جمله باید گفت کشت ۷۵ درصد اراضی کشاورزی در استان بهصورت دیم است که در حقیقت یک نقطهضعف به شمار میآید.
بحران آب و کاهش منابع آبی بهویژه تهیشدن آبهای زیرزمینی در دشتهای استان بیانگر وضعیت نامطلوبی نه در سالهای آتی، بلکه در همین سالهای جاری است.بهطوریکه خالیشدن کامل و صددرصدی تعداد زیادی از روستاهای استان و مهاجرت به شهرهای بزرگ پیامد همین بحران است.
تولید سنتی حبوبات نیز ازدیگرمشکلاتی است که موجب شده لرستان نتواندباتمام ظرفیت تولیدی خوددر این عرصه ظاهر شود.
کمبود کارخانههای بستهبندی، سورتینگ و تبدیلی برای حبوبات از دیگر چالشهایی بهشمار میرود که لرستان در راه توسعه و صادرات حبوبات با آن مواجه است.
عمده مشکلات کشاورزان در استانهای ایران
تأمیننشدن کود، سم و ماشینآلات
متناسب نبودن ظرفیت صنایع تبدیلی و تکمیلی
نبود سیستم بستهبندی
برندسازینشدن محصولات
عدم پرداخت تسهیلات بانکی برای توسعه صنایع وابسته
تداخل وظایف بین وزارتخانههای کشاورزی و صمت
فرسودگی کارخانهها و ماشینآلات فرآوری
تأمیننشدن سرمایه در گردش
کمبود سردخانه و سیستم نگهداری
بالابودن ضایعات کشاورزی
جای خالی فناوریهای روز دنیا
طولانیشدن صدور مجوزها