ترور ناجوانمردانه شهید سیدحسن نصرا...، دبیرکل حزبا... لبنان که با حمله وحشیانه به مناطق مسکونی در جنوب بیروت همراه بود، مقاومت در برابر ارتش اشغالگر را وارد مرحلهای جدید کرده است.
رهبر معظم انقلاب در پیامی که به مناسبت این رویداد صادر شد، تأکید کردند: بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبا... سرافراز بایستند. البته که بخش مهمی از این دستور به نیروهای جهادی و در میدان بازمیگردد که حمایتهای نظامی و سیاسی خود را از مقاومت بهخصوص مقاومت لبنان به آن سمت گسیل دارند، اما این رهنمود شامل اهالی فرهنگ و هنر نیز میشود.
هنرمندان و اهل فکر و فرهنگ در این زمینه نقش مهمی دارند، چرا که ما اینک نهتنها در یک رویارویی بزرگ نظامی و اطلاعاتی قرار داریم، بلکه این جنگ یک جنگ اعتقادی و شناختی هم هست و در اینچنین جنگی، نیروهایی که از نظر اندیشه و خلاقیت هنری توانمند باشند، میتوانند در صف نخست مبارزه بایستند و در برابر جنگ فکری و رسانهای صهیونیسم و حامیانش بایستند.
ترکفعل کافی است
ممکن است گفته شود این جنگ از یکسال و یک ماه قبل شروع نشده و سابقهای طولانی دارد و لابد به واسطه این سابقه طولانی ما باید دست پری در زمینه آثار فرهنگی و هنری و تولیدات صنایع فرهنگی برای مقابله با تفکر نژادپرستانه و ضدتوحیدی صهیونیسم داشته باشیم. این حرف درست است، اما با نگاهی به تولیدات، بهویژه در زمینه تولیدات باکیفیت فرهنگی و هنری، متوجه میشویم که در این حوزه خلأهایی جدی وجود دارد. این موضوع البته باعث شرمساری است، اما زمان چشمپوشی بر این کمکاریها به سر آمده و دیگر تداوم این ناکامیها قابل تحمل نیست. مسئولان فرهنگی و هنری کشور بعد از فرمان رهبر معظم انقلاب، باید برنامهریزی درست و مرحله به مرحلهای در این زمینه داشته باشند. سینما و تولیدات تصویری مرتبط با موضوع مقاومت در فلسطین، لبنان، سوریه و دیگر سرزمینهای اسلامی به طرز قابل توجهی اندک و از نظر ادبیاتی بسیار عقبمانده است. با وجود اینکه در حوزه تاریخ شفاهی با برنامهریزی مناسب و همراهی فعال نویسندگان ادبیات پایداری به دستاوردهای قابل توجهی رسیدهایم، اما باز هم در ارائه تصویر کارهای چندانی نداریم. جالب اینجاست که فیلمسازان ما حتی حاضر نیستند در این حوزه، نیمنگاهی به آثار و کتابهای منتشر شده بزنند. اگر جریان اقتباس به صورتی جدی، حرفهای و براساس برنامه مشخص حمایتی دولت پیش رود، میتوان امید داشت که سینماگران بتوانند به بخشی از وظایف خود در قبال جبهه مقاومت عمل کنند و اگر در بر همین روال فعلی بر پاشنه بچرخد، در این آزمون تاریخی نمره قبولی نخواهند آورد.
نگاهی انتقادی به دستاوردهای سینمای مقاومت
ساخت فیلم در حوزه مقاومت همیشه مورد توجه و تأکید مقامات و مسئولان فرهنگی کشور بوده است. در این زمینه بودجههای مصوب و حتی دفتر و دستک و جشنواره و رویداد کم نداریم، اما از دل این آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهاری بیرون نمیآید و مروری بر تاریخچه ساخت فیلم در حوزه مقاومت نشان میدهد این سیاستها عمدتا به نتیجه نرسیده و اتفاقا تلاشهای شخصی و دغدغهمند هنرمندان برای بازتابدادن مظلومیت مردم فلسطین و لبنان و دیگر کشورهای اسلامی بیشتر به نتیجه قابل توجه رسیده است. البته که این حرف به معنی این نیست که دولت باید از حمایت و برنامهریزی برای سینمای راهبردی مقاومت دست بکشد، بلکه باید نشست و با نگاهی انتقادی به عملکرد و سیاستگذاری این چند دهه نگریست و این پرسش را مطرح کرد که از دل جشنوارههای فیلم مقاومت و مؤسسات فرهنگی و هنری که برای ساخت آثار سینمایی و تلویزیونی بودجههای سنگین داشتهاند و از چندین سال فعالیت بنیادهای دولتی که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند، بهجز چند استثنا که به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسند، چرا هیچ عایدی آبرومندی نداریم که بتوانیم آن را در سطح جهان و بهخصوص جهان اسلام بهعنوان بیانیه سینمای ایران درباره جبهه مقاومت عرضه کنیم؟ مراکزی، چون حوزه هنری که در زمینه هنر انقلاب اسلامی مسئولیت دارند چرا در این زمینه کارنامه قابلقبولی ندارند؟ سینمای ما از دههها خون و شهادت در فلسطین که همیشه سرخط اصلی شعارهای کشورمان بوده، جز «بازمانده» و یکی دو فیلم دیگر چه حاصلی داشته است؟ آیا سالها مقاومت جانانه مردم لبنان و حزبا... در برابر دشمن صهیونیستی و کشوقوسهای فراوان در جنگهای چریکی و بزرگ این گروه در برابر اشغالگران یک داستان قابل عرضه برای فیلمسازان ما نداشته است؟ مقاومت مردم سوریه در برابر تکفیریها چه؟ ایثارگری شهدای مدافع حرم چه؟ دهها کتاب خواندنی و تکاندهنده از رزم و ایثار شهدای مدافع حرم به فرماندهی شهدای بزرگی، چون سردار سلیمانی، به اندازه دو فیلم جذاب داستان در اختیار سینماگران ما قرار نمیداد؟
هزینههایی که مشخص نیست
یکی از دلایل اصلی ناکامی در ساخت آثار سینمایی قابل اعتنا برای جبهه مقاومت و نبرد با نیروهای صهیونیست و تکفیری، مشکلات سرمایهگذاری است. اگر به فهرست آثاری که در این زمینه ساخته شده توجه کنید، میبینید که نتیجه تلاشهای گروهی پرشمار است.
تقریبا تمامیاین فیلمها در خارج از کشور و با عوامل یا حداقل بازیگران خارجی (عمدتا بازیگران لبنانی و سوری) تهیه شده است و این مسأله هزینه تمامشده ساخت این آثار را بهشدت افزایش داده است. به همین دلیل ساخت فیلم در این عرصه اولا کاملا دولتی است؛ چراکه بخش خصوصی توانایی ساخت چنین فیلمهایی را با این هزینه ندارد و ثانیا به میزان بودجه و وضعیت مالی سازمانها و مؤسسات دولتی بستگی دارد. مشخص است که زمانی که پول نیست، ساخت اینگونه فیلمها هم از اولویت خارج میشود. نکته اینجاست که اولا ما در تهیه این فیلمها، برنامهریزی مناسبی برای سرمایهگذاری مشترک نکردهایم و این یکی از آسیبهایی است که مدیریت فرهنگی کشور در تمام زمینهها داشته و این حوزه هم از تبعات آن مستثنا نیست. ثانیا ما در مدیریت هزینهها هم چندان موفق نبودهایم، شاید اگر روند تصویب حمایتهای دولتی از فیلمنامهها و طرحهای پیشنهادی روشن و شفاف میبود، میشد فهمید که چگونه هزینه سنگین ساخت چندین فیلم درباره مقاومت لبنان به کشور تحمیل شده، اما حاصل این همه تدارکات و قرارداد با بازیگران لبنانی و اقامت در آن کشور حتی یک فیلم باکیفیت و قابلاعتنا درباره جنگهای طولانی مردم لبنان با نیروهای اشغالگر تولید نشده است. اگر ما در هزینهکرد خود، درست، شفاف و براساس اصول روشن و کیفیتسنجی عمل میکردیم و مسئولان در قبال عملکرد خود پاسخگو بودند، میشد به جای چندین فیلم متوسط و ضعیف در ساخت یکی دو فیلم خوب و باکیفیت سرمایهگذاری کرد.
چرا فیلم جاسوسی نمیسازید؟
یکی دیگر از مشکلات سینمای مقاومت ما نبود تنوع ژانری در این سینماست. این نوع سینمایی در جنگ و درگیری و ساخت صحنههای نبرد خلاصه شده است و عدمتوجه به دیگر گونههای سینمایی باعث شده این سینما تکبعدی و از نظر داستانی تکراری بهنظر بیاید. این تنوع، دست سینمای مقاومت را هم برای مخاطب رو کرده است و مخاطبانی که از فیلمهای جنگی و پر از زدوخورد خوششان نمیآید، ترجیح بدهند سراغ این سینما نیایند. درصورتی که در این حوزه هم میشود داستانهایی در ژانرهای مختلف نوشت و مخاطبان جدید به سینما کشاند. یکی از ویژگیهای رژیم صهیونیستی که درباره آن زیاد صحبت میشود، تواناییهای اطلاعاتی این رژیم است. در طول سالهای جهاد، مبارزان فلسطینی و لبنانی بارها این رژیم را دچار غافلگیریهای بزرگ اطلاعاتی کردهاند که خود عملیات طوفانالاقصی نمونهای از این ماجراست؛ چرا ما یک فیلم در ژانر جاسوسی در اینباره نساختهایم؟ چرا حتی یک فیلم کمدی بر بستر رودررویی با داعش و دشمن صهیونیستی ساخته نشده است؟ یکی، دو ملودرام هم که در این زمینه خواستهایم، بسازیم متاسفانه آثار چندان قابلتوجهی از کار درنیامده است.
فلسطین، رویکرد سینمای دهه شصت
سینمای حوزه مقاومت در ایران، از دهه ۶۰ آغاز شد، ولی طبیعی بود در زمانی که کشور خود ما درگیر یک جنگ بزرگ و طولانی بود، بیشترین توجه سینماگران به سمت سینمای دفاعمقدس برود.
«سرب» ساخته مسعود کیمیایی مهمترین فیلم این دهه بود که اگرچه بهصورت مستقیم به مسأله نبرد اسرائیل و کشورهای منطقه نمیپرداخت، موضوع چگونگی تشکیل دولت یهودی را موردتوجه قرار داده بود. فیلم با بازی ماندگار زندهیادان هادی اسلامی، فتحعلی اویسی و فریماه فرجامیهمچنان فیلم قابلتوجهی است.
تنها فیلم قابلتوجه در این زمینه که به موضوع درگیریهای مبارزان فلسطینی و رژیم صهیونیستی میپرداخت و بر بستر حوادث تاریخی لبنان ساخته شده بود، فیلمیاز کارگردان فقید سینمای ایران، حبیب کاوش بود.
آتشپنهان، فیلمی به کارگردانی و نویسندگی حبیب کاوش محصول سال ۱۳۶۹، داستان فیلم به دوران اشغال بخشی از لبنان توسط نیروهای اسرائیل میپردازد که در آن گروهی از افراد که خود را به لباس مبارزان فلسطینی درآوردهاند، در خانه یک خانواده یهودی لبنانی به نام «ژاکوب» حمله میکنند و بیشتر اعضای خانواده را میکشند.
سارا دختر ژاکوب بعد از فعل و انفعالاتی در مییابد که این حمله کار فلسطینیها نبوده و به همیندلیل با همکاری مبارزان فلسطینی در جستوجوی مهاجمان واقعی برمیآیند.
بعد از ساخت آتشپنهان با وجود اینکه در زمان اکران خود مورداقبال قرار گرفت، کارگردان آنقدر دچار بیاعتنایی مسئولان و مشکلات شد که خودش در گفتوگویی که بعدها با جامجم داشت، با انتقاد شدید از مدیریت فرهنگی کشور گفت: وقتی به جای تشویق و حمایت، شما را خسته، کلافه، اذیت و مهجور کنند، دیگر چه انگیزهای برای فیلمساز میماند. من آتشپنهان را مثل فیلمهای دیگرم با بودجه شخصی ساختم. مدیریت فرهنگی باید پاسخگو باشد که چرا من و کارگردانهایی، چون من که با عشق سراغ مسأله فلسطین و جریان مقاومت میروند و درباره آن فیلم میسازند، اینطور حاشیهنشین میشوند.
اما آنطرف بهجز تئاتر و موسیقی و دیگر شاخهها، شما ببینید چقدر فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی درباره اسرائیلیها و صهیونیستها و در حمایت از آنها ساختهاند. بعضی از آنها هم به لحاظ فنی در حد شاهکار هستند همچون فهرست شیندلر، پیانیست، انتخاب سوفی و...، اما ما که مدعی هستیم، داریم برای جریان مقاومت خون و جان میدهیم و در حمایت از مظلومیت در جهان پیشتازیم، در سینما و تلویزیون هیچ کار موثر و ماندگاری در این زمینه انجام نمیدهیم.
دهه ۷۰ دهه طلایی سینمای مقاومت
دهه ۷۰ همچنان سینمای مقاومت، درگیر موضوع فلسطین بود و چنانکه گفتیم «بازمانده» که مهمترین فیلم ایرانی درباره قضیه فلسطین است، در این دوران ساخته شده است. زندهیاد سیفا... داد، فیلمسازی کمکار و گزیدهکار بود، اما هرچه از او به جای مانده است، ارزشمند است.
او این فیلم را با بازی جمعی از بازیگران عرب همچون سلمیالمصری، جیانا عید، بسام کوسا، جمال سلیمان و غسان مسعود، در سال ۱۳۷۳ ساخت. یکی از دلایل توانمندی فیلم، این است که سیفا... داد، فیلمی اقتباسی ساخت و با استفاده از داستانی امتحان پسداده، سعی کرد درباره فلسطین فیلم بسازد. فیلمنامه این فیلم بر اساس داستان «بازگشت به حیفا» نوشته غسان کنفانی، نویسنده فلسطینی نامدار ساخته شد. کنفانی از نویسندگان مشهور فلسطینی بود که عمر خود را صرف مبارزه با دشمن صهیونیستی کرد و سرانجام هم عوامل موساد او را در سال ۱۹۷۲ در بیروت به شهادت رساندند؛ بنابراین استخوانبندی اثر از نویسندهای حرفهای بود که همه زیروبمهای ماجرای فلسطین را بهخوبی میشناخت.
این فیلم در جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۷۴ جایزه ویژه هیأت داوران را کسب کرد و کاندیدای بهترین فیلمنامه و بازیگر نقش اول زن هم شد. سلمی مصری هم به خاطر بازی در این فیلم لوح تقدیر دریافت کرد و جالب این است که بدانید که مسئولان سینمایی وقت در ابتدا چندان به این اثر نگاه خوبی نداشتند و فیلم یک سالی توقیف بود تا سرانجام فرصت پخش پیدا کند.
داستان فیلم درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه فرزند نوزادشان فرهان در فلسطین زندگی میکنند که صهیونیستها به آنجا حمله میکنند و کانون این خانواده از هم میپاشد. خانه این خانواده به اشغال یک خانواده مهاجر صهیونیست درمیآید و حتی فرزند آن خانواده بومی فلسطین هم مانند یک میراث به آن دو واگذار میشود. در واقع، فیلم «بازمانده» ماجرای اشغال فلسطین توسط صهیونیستها را در قالب مالکیت نامشروع یک زن و شوهر عقیم بر فرزند دیگران روایت کرده است. فرزند استعارهای است از آینده فلسطین که خانواده مهاجر قصد دارند آن را بربایند. در این میان مادربزرگ واقعی این فرزند، صفیه میخواهد تنها یادگار خانوادهاش را حفظ کند. او بهعنوان دایه فرهان وارد خانواده یهودی میشود. از سوی دیگر، همسر صفیه که درگیر مبارزه با صهیونیستهاست، نقشه انفجار بمب در یک قطار حامل صهیونیستها را طرحریزی میکند.
صفیه میپذیرد تا چمدان حاوی بمب را حمل کند. شمعون، زن و شوهر یهودی، صفیه و نوه او نیز از مسافران قطارند. درست در لحظهای که هویت صفیه در حال لو رفتن است، او با فرهان از قطار بیرون میپرد و انفجار روی میدهد. صفیه بهشدت آسیب میبیند و فرهان زنده میماند و داستان در همین نقطه پایانی تراژیک مییابد. آینده فلسطین را مادری نجات میدهد؛ استعارهای از مام وطن، گذشته تاریخی و نبض زندگی. چنان که میبینیم داستان هم چارچوب محکمی دارد، هم دارای درام است، هم التهاب و تعلیق دارد و هم فضا را برای خوانشهای استعاری و نمادین باز میگذارد.
در دهه ۷۰، سیدعبدالرضا نواب صفوی با فاصلهای کوتاه دو فیلم درباره مبارزات فلسطینیها در برابر اشغالگران به نامهای «هفتسنگ» و «قاعده بازی» ساخت که با وجود استفاده از بازیگرانی نامدار، چون داریوش ارجمند، امین تارخ و آتیلا پسیانی نتوانست موفقیتی چندانی به دست آورد و فیلمها کمتر به یاد کسی ماند و کارگردان هم دیگر فعالیت چندانی در سینما نداشت. از دیگر فیلمهای این دوران میتوان به «لبنان، عشق من» ساخته ۱۳۷۴ به کارگردانی حسن کاربخش اشاره کرد.
تغییر نگاه به سمت لبنان
در دهه ۸۰، شاهد این هستیم که فیلمسازان ایرانی، به موضوع لبنان توجه بیشتری نشان میدهند و تحت تأثیر پیروزهای مردم لبنان تحت رهبری شهید سیدحسن نصرا... کمکم مقاومت لبنان به سوژه اصلی تبدیل میشود. ساخت فیلم با بازیگران عربزبان بهخصوص لبنانیها در دهه ۸۰ هم ادامه پیدا کرد. یکی از این آثار، زخم زیتون به کارگردانی محمدرضا آهنج و نویسندگی رضا مقصودی ساخته سال ۱۳۸۳ است. این فیلم سعی داشت بر بستر جنگ لبنان و رویارویی مردم این کشور با رژیم صهیونیستی، درامی عاشقانه را روایت کند و از این منظر، طرح جدیدی دربیندازد، اما این فیلم هم موفقیت چندانی نداشت.
دیگر فیلم این دهه که باز هم با بازیگران عربزبان ساخته شد، هیام فیلمی به کارگردانی محمد درمنش بود که داستان زوجی فلسطینی را حکایت میکند که قصد دارند به انگلستان بروند، اما در زمان خروج از جنین، در ایست بازرسی نیروهای اسرائیلی از هم جدا شده و با حمله گسترده سربازان اسرائیلی به اردوگاه جنین مواجه میشوند. از این فهرست باید به تولدی دیگر ساخته عباس رافعی هم اشاره کنیم که باز هم با بازیگران عربزبان ساخته شد.
در همین دهه، جواد اردکانی با عوامل لبنانی فیلم «قناری» را ساخت که داستان فارس، پسرک خردسال فلسطینی است که لکنت زبان دارد و قناری کوچکی را هدیه میگیرد و بهدنبال محیطی آرام و کمسروصدا برای قناری است. این فیلم هم با وجود تلاش برای ایجاد فضایی جدید در سینمای مقاومت، فیلم سینمایی ارزشمندی از کار درنیامد.
صهیونیسم چگونه کار میکند؟
دهه ۹۰ شمسی نیز شاهد ساخت آثاری ضدصهیونیستی بود که مهمترین فیلم در این حوزه، «شکارچی شنبه» ساخته پرویز شیخطادی است.
نکته قابل توجه درباره این فیلم این است که برخلاف بسیاری از آثار سینمایی که تمرکز خود را بر جنایات رژیم صهیونیستی و رویدادهای منطقه گذاشتهاند، این فیلم توجه خود را به این موضوع معطوف کرده که اصولا صهیونیسم چیست و چگونه عمل میکند. به عبارت دیگر اگر میگوییم سربازان صهیونیست در ارتکاب هر جنایتی برای خود حدی قائل نیستند و اشغال و کشتار را حق خود میدانند، باید از خود بپرسیم، آنها چگونه و براساس چه سازوکاری مغزشویی شده و تحت چه تعالیمی قرار گرفتهاند که چنین حقی برای خود قائلند؟
کارگردان خود جایی گفته است: «همانطور که میدانید برای بررسی هر ایدئولوژی، باید وارد پایههای فکری آن ایدئولوژی شویم و ریشههای آن را پیدا کنیم. ریشهها معمولا در جاهایی است که آموزش و فکر تزریق میشود و در رژیمصهیونیستی، این مکان فکرسازی جز در مراکز مذهبی، مدارس دینی و دانشگاههای آنها نبود، بنابراین هرقدر جلوتر رفتم، دیدم که بهترین جایی که میشود در مورد این رژیم صحبت کرد مراکز مذهبی آنهاست.»
فیلم با این نگاه، یکی از معدود فیلمهای ایرانی است که سرچشمه تفکر تروریستی صهیونیسم را مورد واکاوی خود قرار میدهد و حضور بازیگری، چون علی نصیریان در نقش اول آن باعث شده فیلم اهمیتی مضاعف پیدا کند. پایانبندی فیلم شکارچی شنبه را که در آن کودک سادهای تحت آموزشهای پدربزرگش تبدیل به یک جانی خونریز شده و سرانجام پدربزرگش را هم میکشد، میتوان نوعی پیشبینی سرنگونی رژیمصهیونیستی قلمداد کرد.
توجه به لبنان بعد از جنگ ۳۳ روزه
یکی از فیلمهایی که در زمان خود سروصدای بسیاری بهپا کرد، ۳۳ روز ساخته جمال شورجه است. از عنوان این فیلم مشخص است که فیلم درباره حزبا... و جنگ سیوسه روزه این گروه با رژیمصهیونیستی است. در این فیلم بازیگران عرب همچون پیر داغر، باسم مغنیه، یوسف الخال، کارمن لبوس، نسرین طافش، کنیدا علوش و دارین حمزه بازی کردند و یکی از مسائلی که این فیلم را در آن زمان سر زبانها انداخت، ماجرای جلوگیری دولت مصر از حضور حنان ترک، بازیگر مصری بود که قرار بود نقش اول فیلم را بازی کند و حتی قرارداد نیز امضا کرد، اما یک روز قبل از حضور در فیلم از پرواز نامبرده جلوگیری به عمل آمد و وی به اداره استخبارات مصر احضار شد. این فیلم از معدود فیلمهای ایرانی درباره مقاومت لبنان در برابر رژیمصهیونیستی است.
فیلم دیگری که در دهه ۹۰ ساخته شد و به موضوع مقاومت لبنان میپرداخت، «ابوزینب» به کارگردانی علی غفاری با حضور جمعی از بازیگران لبنانی بود. این فیلم که تصویربرداری آن در مرز فلسطین اشغالی انجام شد، براساس شخصیتها و ماجرایی واقعی ساخته شده و ماجرای واقعی مقاومت یک خانواده لبنانی در سالهای اشغال این کشور به دست نیروهای رژیمصهیونیستی را روایت میکند. این فیلم خود اقتباسی از مستندی ساخته مرتضی شعبانی بود که به ماجرای یکی از شهدای حزبا... لبنان، عامر کلاکش (با نام مستعار ابوزینب) میپرداخت.
این فیلم ازجمله فیلمهایی بود که به اکران هم رسید ولی نتوانست موفقیت زیادی نصیب خود کند. نکته جالب درباره این فیلم، حاشیههایی بود که هنگام فیلمبرداری آن روی داد. علی غفاری، کارگردان فیلم درباره این ماجرا به جامجم گفت: ما این سکانس را در منطقهای به نام دروازه مطله و دقیقا چسبیده به سیمخاردارهای خط مرزی جنوب لبنان و شمال فلسطین اشغالی و در محل واقعی اتفاقی که در فیلم تماشاگران آن را میبینند، بازسازی و فیلمبرداری کردیم. در سالهای دور اشغال لبنان توسط اسرائیل و عملیات بسیار مهمی در این منطقه اتفاق افتاد که آن را در فیلم ابوزینب به تصویر کشیدیم. نکته جالب اینجا بود که حین فیلمبرداری صحنههای انفجار این عملیات سربازان اسرائیلی پشت سیمخاردارها وحشتزده ایستاده بودند و با حیرت این لحظات را نگاه و تصور میکردند یک جنگ واقعی شروع شده است، حتی برنامههای تلویزیونی اسرائیل هم در شب فیلمبرداری این صحنهها به این مسأله اشاره کردند. البته، چون ضبط همه این صحنهها با هماهنگی و حضور نیروهای صلح سازمان ملل متحد انجام شد، اتفاق و حادثهای رخ نداد و همهچیز آنطور که میخواستیم پیش رفت. با این حال ترس و وحشت سربازان اسرائیلی طبیعی بود، چون آنها از کوچکترین اقدام و حرکتی هم واهمه دارند.
از دیگر فیلمهای قابلاعتنای این دهه درباره مقاومت باید به «ریسمانی نزدیکتر» به کارگردانی مسعود اطیابی اشاره کرد که اقتباسی از داستان کوتاه «حبل کالورید» نوشته عبدالقدوس الامین است. این فیلم هم به مقاومت در لبنان و اشغال جنوب این کشور بهدست صهیونیستها میپرداخت و ازجمله آثاری است که زیاد دیده نشد.
سینمای ایران و داعش
مهمترین فیلم دهه ۹۰ که این بار تحت تأثیر بحران قدرت یافتن نیروهای تکفیری در این دهه، ساخته شد، «به وقت شام» است که تندیس بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر را برای کارگردانش ابراهیم حاتمیکیا به ارمغان آورد. فیلم که به داستان اسارت دو ایرانی، پدر و پسری خلبان به دست نیروهای داعش میپرداخت، توانسته بود تصویری روشن از این گروه افراطی، بیمنطق و التقاطی نشان دهد؛ ضمن اینکه روایت زندگی و چالشهای پدر و پسر، خوانشی دیگرگون از تقابل نسلها و چگونگی سر بر کردن دشمن مشترک تکفیری و اتحاد دوباره آنها میداد. این فیلم یکی از فیلمهای بیگپروداکشن و دارای کارگردانی بسیار دشوار در این ژانر است و بهنظر میرسد گل سرسبد سینمای مقاومت در دهه ۹۰ باشد.
در این دهه موضوع گروههای تروریستی مورد توجه قرار گرفت و دیگر فیلمی که در ژانر سینمای کودک و نوجوان ساخته شد و به موضوع مدافعان حرم توجه داشت، منطقه پرواز ممنوع به نویسندگی و کارگردانی امیر داسارگر بود. این فیلم از معدود آثار موفق سینمای مقاومت برای گروه سنی کودک و نوجوان است که علاوه بر مسأله مبارزه با گروههای تکفیری، موضوع توانمندیهای دانشبنیان جوانان ایرانی را هم مورد توجه قرار داده است.
این توجه به ساخت فیلم درباره گروههای تکفیری به دهه بعد هم کشید و در سالهای اخیر شاهد ساخت فیلم دیگری با همین موضوع یعنی «قلب رقه» به کارگردانی روح ا... تقیانیپور هستیم که یک ملودرام را در بستر ملتهب جنگ با تکفیریها در سوریه بستر اصلی داستان خود قرار داده است. این فیلم اکنون در حال اکران است و تا اینجا نتوانسته در جنگ با سینمای کمدی، موفق باشد و باید دید چگونه اکران خود را به پایان میبرد.
فیلمهای خوب خارجی را اکران کنید
در این سالها فیلمهای خارجی خوبی را هم شاهد بودهایم که به موضوع فلسطین و مقاومت پرداختهاند. نکته عجیب این است که ما حتی با وجود اذعان به کمکاری در این زمینه کمتر حاضریم این فیلمها را ترجمه و اکران کنیم. جالب اینجاست که فیلمهای هالیوودی تبلیغکننده ایدههای صهیونیستی و آثاری که در زمینه هولوکاست ساخته میشوند و تفکرات پشتیبان اسرائیل را تبلیغ میکنند، در بسترهای نمایش فیلم ما به وفور وجود دارند و بلافاصله بعد از تولید، در اختیار مخاطب ایرانی قرار میگیرند، اما حاضر نیستیم، فیلمهای خوبی را که دیگران در موضوع مقاومت در برابر صهیونیسم ساختهاند، در اختیار مخاطبان خود قرار دهیم و در این زمینه مقاومت عجیبی را شاهدیم.
برای مثال فیلم ۳۰۰۰ شب محصول سال ۲۰۱۵ به کارگردانی مای مصری که در جشنواره فیلم مقاومت به نمایش درآمد، از جمله فیلمهایی است که وضعیت ضد انسانی زندانهای رژیم صهیونیستی را سوژه داستان خود کرده است. فیلمی که اردن آن را به عنوان نماینده خود به هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار معرفی کرد. فیلم داستان زندگی لیال، معلم جوان مدرسه است که با همسرش فرید در شهر نابلس فلسطین زندگی میکند. آنها آماده رفتن به کانادا هستند که لیال به اتهام دروغ کمک به یک پسر نوجوان مظنون به حمله به یک پاسگاه نظامی دستگیر میشود و زمانی که لیال از شهادت علیه پسر در دادگاه امتناع میکند، علیرغم دفاع قاطعانه وکیل مدافع حقوق بشرش، به ۸ سال زندان محکوم و به یک زندان زنان اسرائیلی با امنیت بالا منتقل میشود، جایی که با دنیای وحشتناکی روبهرو میشود و در آن زندانیان سیاسی فلسطینی با زندانیان جنایتکار اسرائیلی در زندان هستند. او در زندان متوجه میشود باردار است و زمانی که میخواهد زایمان کند، با زنجیر به بیمارستان نظامی منتقل میشود و در آنجا پسری به دنیا میآورد و نامش را نور میگذارد. او در حالی که تلاش میکند پسرش را پشت میلههای زندان بزرگ کند، موفق میشود حس امید و معنا را برای زندگی خود پیدا کند.
فیلم قابل توجه دیگری که در یکی از دورههای جشنواره جهانی فیلم فجر اکران شد «نوشتن روی برف» به کارگردانی رشید مشهراوی فلسطینی با بازی قسان مسعود، امر واکد، رمزی مقدیسی، آرین عمری و یومنا مروان است که همه فیلم در یک شب میگذرد. پنج فلسطینی در بحبوحه جنگ در نوار غزه، در یک آپارتمان کوچک به دام افتادهاند.
مشهراوی درباره فیلم خود گفته است: فیلم میگوید که ما مسائل و اختلاف سلیقههایی درباره اسرائیل داریم و با وجود اختلاف افکار باید با یکدیگر علیه رژیم صهیونیستی متحد شویم، زیرا اتحاد، ما را مقابل دشمن قوی میکند و میتوانیم بر آن غالب شویم. در این فیلم به تماشاگران امید داده میشود که بعد از همه مشکلات با اتحاد یکپارچه فلسطینیان با هم بر اسرائیل پیروز میشوند.
همچنین باید از فیلم «باران حمص» به کارگردانی جود سعید یاد کرد که این فیلم هم به موضوع جنگ سوریه میپردازد. مردی همراه برادرزادهاش و یک زن به همراه خواهر پنج سالهاش در شهر ویرانشده حمص در جریان جنگ سوریه در سال ۲۰۱۴ به حال خود رها شدهاند. آنها درحالیکه تعلقات سیاسی متفاوتی با هم دارند، در زیر آتش مبارزه میکنند و رابطههای جدیدی میان آنها شکل میگیرد که باعث میشود سرانجام معجزهوار از کام مرگ نجات یابند.
آثاری از فیلمسازان فلسطینی
از دیگر فیلمهایی که باید در این زمینه از آنها یاد کرد و باید در دستور کار مسئولان سینمایی ایران برای پخش و اکران قرار گیرند میتوان به «تعطیلات خوش» ساخته اسکندر کوپتی، فیلمساز مهاجر فلسطینی درباره زندگی سخت فلسطینیان در مناطق اشغالی، «تارکوفسکی عزیز» به کارگردانی فیراس خوری کارگردان فلسطینی درباره رؤیاهای نابود شده جوانان فلسطینی زیر سایه اشغالگری، «به سرزمینی ناشناس» به کارگردانی کارگردان دیگر فلسطینی مهدی فلیفل درباره زندگی دو مهاجر فلسطینی در اروپا، «معلم» به کارگردانی فرح نابلوسی فلیمساز مهاجر فلسطینیالاصل درباره مصائب دانشآموزان فلسطینی در سرزمین اشغال شدهشان، «شادی» به کارگردانی دارین جی سلام که او هم اصلیتی فلسطینی دارد و حتی توانسته به نتفلیکس راه یابد، آثاری هستند که فیلمسازانی فلسطینی آنها را ساختهاند و به مصائب جنگ و اشغالگری پرداختهاند، مشکلاتی که آن را با گوشت و پوست درک کردهاند.
پیشنهادهایی از «عمار یار»
جشنواره سینمایی عمار در سالهای اخیر توانسته مجموعهای از فیلمهای خوب سینمای مقاومت را به مخاطبان معرفی کند. عمار با راهاندازی سایت عماریار این امکان را برای دوستداران سینما به وجود آورده که فیلمهای ارزشمند و با مفاهیم خوب را همگان تماشا کنند و کمکاریهای نظام اکران و پخش سینمای کشور را جبران کند. تعدادی از این فیلمهای ساخته شده توسط کارگردانهای خارجی را مرور میکنیم:
خون درخت خرما
کارگردان: نجده اسماعیل انزور
مریم
کارگردان: باسل الخطیب
ده سال
کارگردان: علاء العول
پدر
کارگردان: باسل الخطیب
تغییر سرنوشت
کارگردان: نجده اسماعیل انزور
شیهانه
کارگردان: خالد الحجر
عمر
کارگردان: هانی ابواسعد
زمستانی که گذشت
کارگردان: ابراهیم البطوط
عیون الحرامیه
کارگردان: نجوی نجار
فرزند بابل
کارگردان: محمد الدراجی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
فؤاد ایزدی، کارشناس حوزه روابط بینالملل در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه عنوان شد