موضوعی که دکتر آمیتیس رمضانی، استاد بیماریهای عفونی و دبیر انجمن متخصصان عفونی کشورهم بر آن تاکیددارد و از تلاش همهجانبه برای مقابله با این بیماریها میگوید؛ مقابلهای که فقط ازپس سیستم درمان برنمیآیدوبرای بهنتیجهرسیدن، نیاز به همکاری عوامل مختلفی دارد.
برسر زبان افتادن بیماری آبله میمونی، دوباره موضوع بیماریهای مشترک میان انسان و حیوان را پررنگ کرد؛ به نظر شما این دسته از بیماریها بیشتر از گذشته نشده است؟
بله، همینطور است. کلا به دلیل اتفاقاتی که در سالهای اخیر رخ داده، ازجمله تغییرات آبوهوایی و اقلیمها، ورود بشر به منطقه و حوزه حیاتوحش، ازبینبردن جنگلها و فضای سبز و...طبعا ارتباط نزدیکتری با حیوانات اهلی و وحشی برای انسان پیشآمده که همین موضوع، شرایط را بیش از گذشته مهیا کرده تا بیماریهای عفونی که در حیوانات وجود دارند به انسان برسد.
در میان علتهای افزایش این دسته بیماریها، از جنگلزدایی گفتید؛اماچه ارتباطی میان ازبینرفتن جنگل و بیماری مشترک انسان و حیوان وجود دارد؟
علتش در تماس بیشتر آنها با همدیگر است. بدیهی است که ازبینرفتن فضاهای سبز و بهطورکلی جنگلزدایی، باعث تماس بیشتر و مستقیمتر انسان و حیوانات میشود و در نتیجه آن، انتقال بیماریها از حیوان به انسان افزایش پیدا میکند.
چقدر این دسته از بیماریها میتواند فراگیر باشد؟
آنچه مشخص است اینکه ۶۰درصد عوامل عفونی سالهای اخیر، جزو عوامل عفونی بیماریهای انسان و حیوان دستهبندی میشوند و البته که طیف وسیعی هم دارند؛ از بیماری هاری تا آبله تا بیماری دنگی که این روزها از طریق نیش پشه در انسان ایجاد میشود. آبله میمونی، تب مالت که مشترک بین انسان و دام است و بیماری خونریزیدهنده تب کنگو و...همه از بیماریهای مشترک میان انسان و حیوان است که این روزها بیشتر ازهروقت دیگری درباره آنها میشنویم و این نشان از افزایش آنها در جهان دارد.
بدیاش این است که این نوع از بیماریها، دردسرزایی بیشتری نسبت به بیماریهای اختصاصی انسان دارند.
دقیقا همینطور است. طبعا کنترل یک بیماری که مختص به انسان باشد، راحتتر از یک بیماری با منشأ حیوانی است. مثلا تصور کنید ناقل یک بیماری میتواند حشره ونیش آن حشره باشد.آنوقت است که کنترلش بهشدت سخت میشود ودیگر فقط بارعایت مسائل بهداشتی یا واکسیناسیون در انسان و مدیریت بهداشت نمیتوان از آن دوری کرد،چراکه درچنین مواردی، برای در امان بودن، باید بتوانی آن ناقل حیوانی را کنترل کنی و خب، این موضوع را کمی را سخت و پیچیده میکند.
نمونه دیگرش تب مالت؛ درست است؟
بله، مثلا بیماری تب مالت، ناشی از محصولات لبنی آلوده است وتا زمانی که این بیماری در دام کنترل نشود، ما چاره و راهی جز درمان نداریم. واقعیت این است که منبع بسیاری از بیماریها، دامهای آلوده است که ما هنوز نتوانستهایم آن را بهطور کامل کنترل کنیم؛ البته که بدون اغراق، با کار بسیار سخت ومشکلی هم روبهرو هستیم. ازطرف دیگر، بیماری مالاریا هم چنین دردسری را برایمان ایجاد کرده است. مالاریا از پشه ناقل منتقل میشود و طبیعتا کنترل پشه ناقل بسیار سخت است. البته که سیستم بهداشت در کنترل همین بیماری هم بسیار موفق بوده و تا مرحله حذف بیماری پیشرفت اما هنوز به قطعیت نمیتوانیم از حذف آن حرف بزنیم. نمونه دیگر بیماریهایی که ناقل پشه دارند، بیماری دنگی است که این روزهانامش رازیادمیشنویم.پشه دنگی از آن دسته موجوداتی است که در شرایط سخت هم میتواند دوام بیاورد و خودش را با محیط تطبیق میدهد. او در شرایط نامناسب زنده میماند تا دقیقا زمانی که هوا مناسب است و بارشها شروع میشود، دوباره تخمهایش فعال و به لارو تبدیل میشوند.
به نظر شما، کدام ویژگی، پیشگیری و درمان بیماریهای انسان و حیوان را سخت کرده است؟
اینکه دیگر نمیتوانیم تمرکزمان را به توصیههای انسانی و توصیه به واکسن ورعایت بهداشت محدود کنیم، بلکه باید در چندین جبهه و چندین مرحله بجنگیم تا بتوانیم از آن پیشگیری کنیم. البته که در این بیماریها، پیشگیری بسیار سخت است وبیشتر باید برای درمان انرژی بگذاریم تا پیشگیری!
و خب شما برای مقابله با چنین بیماریهایی، چه راهکاری دارید؟
اصولا درحالحاضر، شیوع بیماریهای عفونی را باید با دیدگاه سلامت یکپارچه ببینیم. یعنی چه؟ یعنی همه چیز محدود به فرد نمیشود، بلکه عوامل متعددی در حیوان و محیط زیست هم باید کنترل شود.
و معتقدید که سلامت انسان در گرو سلامت محیطزیست و حیوان است؟
همینطور است.طبیعتا اگر مدفوع فرد بیمار وارد خاک شود، این بیماری بهسادگی وارد چرخه زندگی میشود. برای همین است که اگر هرکدام از ما بهصورت شخصی به سلامت محیطزیست اهمیت دهیم و برای سلامت حیوانات ارزش قائل باشیم، سلامت خودمان را تضمین کردهایم. بدون تردید، کنترلکردن بیماری در یک بعد، یعنی در انسان، فایدهای ندارد و باید سلامت همه عوامل محیطی، حیوانی و انسانی را در گرو همدیگر ببینیم.