به گزارش جام جم آنلاین البرز،دکتر مقداد طالبی زاده، دکتری روانشناسی بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز درباره استرس دانش اموزان در مدرسه گفت: شدت استرس میتواند خفیف، متوسط یا شدید باشد. استرس خفیف یا استرس مثبت نه تنها تاثیر روانشناختی منفی ندارد بلکه مفید هم هست و به کودک کمک میکند و یا به او انگیزه میدهد تا در انجام فعالیتهای روزمره اش بهتر عمل کند.
وی افزود: استرس متوسط شاید شدید باشد، اما کوتاه مدت است و ممکن است بر اثر اتفاق ناگواری مثل فوت عزیزان ایجاد شده باشد و با گذشت زمان از بین میرود.
دکتر طالبی زاده ادامه داد: در استرس شدید فرد در مواجهه با عامل استرس زا شدید و طولانی مدت قرار میگیرد میتواند تاثیر منفی بر سلامت روان و یا عملکرد تحصیلی کودک داشته باشد
برای مثال در مورد مدرسه رفتن برخی بچهها استرس خفیفی را تجربه میکنند. مثل بچههای کلاس اولی که دوست دارند با والدینشان بمانند و مدرسه نروند. البته این نوع امتناع معمولا زودگذر است و چند روز بعد از رفتن به مدرسه از بین میرود. اما برخی دچار اضطراب شدیدی میشوند که ما به آن مدرسه هراسی میگوییم. در حدود ۵ درصد، مبتلا به این امتناع شدید و مزمن میشوند و نیازمند مداخلات مناسب از طرف والدین و معلمان و یا متخصصین سلامت روان میباشد.
ازشایعترین اختلالات روانپزشکی که میتواند منجر به امتناع از رفتن به مدرسه شود میتوان به انواع اختلالات اضطرابی، افسردگی اساسی، اختلال نافرمانی مقابله جویانه، اختلال استرس بعد از سانحه و اختلالات سازگاری اشاره کرد.
این عضو هیات علمی خاطر نشان کرد: ترس و اضطراب در دوره کودکی بسیار شایع است. ترس از تاریکی، هیولا و غریبهها در کودکان کوچکتر و ترس از مدرسه یا نگرانی در مورد دوستان و تصمیم گیری در مورد آینده و .. در کودکانی که بزرگتر هستند رایج است. اما خیلی از این ترسها و اضطرابها گذرا هستند.
وی گفت:. اضطراب جدایی معمول از حدود ۶ ماهگی شروع میشود و بین ۲ تا ۳ سالگی کاهش پیدا میکند. اما کودکانی که اختلال اضطراب جدایی دارند معمولا شدت اضطرابشان تغییر نمیکند یا تشدید میشود و یا اینکه با شروع مدرسه دوباره فعال میشود و ما معمولا آن را در بین کودکان ۶ تا ۱۲ سال میبینیم.
عوامل ژنتیک و خلق و خوی کودک، عوامل خانوادگی در ایجاد اختلال اضطراب جدایی نقش دارد مادرانی که اضطرابشان را درمان نکرده باشند خیلی بیشتر احتمال دارد که کودکانی مبتلا به اختلال اضطراب جدایی پرورش دهند بخصوص دو اختلالی که در والدین شایعتر است اختلال پانیک و افسردگی اساسی است.
همچنین کودکانی که دلبستگی ناایمن دارند بیشتر احتمال دارد که مبتلا به اختلالات اضطرابی بعدی بشوند.
برخی رفتارهای والدین نیز با بروز اختلالات اضطرابی مرتبط است. برای مثال والدینی که زیاد در کار کودک دخالت میکنند، والدینی که بیش از حد معمول از کودک حمایت میکنند یا زیاد کارهای روزمره کودک را کنترل میکنند؛ این رفتارها با ایجاد اختلال اضطرابی در کودک مرتبط است. چون این رفتارها وابستگی کودک را افزایش میدهد و از رشد خودمختاری او جلوگیری میکند.
والدینی که بیش از حد حمایت میکنند هم این پیام را به کودک میدهند که دنیا جای خطرناکی است، و زمینه را برای یک سوگیری شناختی در کودک فراهم میکنند.
علاوه بر این والدین ممکن است رفتارهای اضطرابی و یا اجتنابهایی که کودک به دلیل اضطراب دارد را تقویت کنند. یا اینکه کودک از طریق الگوبرداری و مشاهده رفتارها و افکار اضطرابی والدین آنها را یاد بگیرد
برخلاف اختلال اضطراب جدایی که شیوع اش با افزایش سن کاهش مییابد شیوع اختلال اضطراب منتشر با افزایش سن بیشتر میشود. دخترها دو برابر بیشتر مستعد ابتلا به این اختلال هستند.
اختلال اضطراب اجتماعی هم در کودکی شایع است. حدود ۱۰ درصد کودکان سنین دبستان مبتلا به این اختلال هستند و معمولا در دختران ۲ برابر است. این اختلال بیشتر در نوجوانان شروع میشود.
دکتر طالبی زاده در مورد علایم استرس در کودکان گفت: شکایتهای جسمی مخصوصا دل درد، کابوس شبانه، بی خوابی، کاهش اشتها یا مشکل در غذا خوردن، قشقرق راه انداختن، بی قراری، چسبیدن به دیگران مخصوصا والدین، یا رفتارهای پسرفت کننده مثل شب ادراری یا مکیدن شست، گوشه گیری از جمله علایم فشار روانی است. همچنین تمرکز کردن در کلاس درس برای این کودکان دشوار است. از تماس چشمی با سایر دانش آموزان یا معلم خودداری میکنند. وقتی در کلاس از آنها سوال میشود وحشت میکنند یا خشکشان میزند. تکالیف مدرسه را خوب انجام نمیدهند. با بچههای دیگه تعامل برقرار نمیکنند و وقت شان را در مدرسه به تنهایی سپری میکنند.
اگر استرس خیلی زیاد باشد ممکن است منجر به حمله اضطرابی یا پانیک شود که با علایمی از جمله تپش قلب شدید، سردرد، سرگیجه، حالت تهوع، تعریق، سرد شدن و یا گرم شدن بدن، احساس وجود توده در گلو، تنگی نفس، نفس نفس زدن، دشواری در تمرکز، دل درد و دل پیچه، حس غیر واقعی بودن خود یا محیط اطراف مشخص میشود.
وی در مورد راهکارهای درمانی این مشکل گفت: داشتن یک برنامه منظم، واقع بینانه و متناسب - خواب کافی - تعذیه مناسب - پرهیز از دنبال کردن افراطی اخبار از طریق رادیو و تلویزیون و فضای مجازی - فعال بودن به لحاظ بدنی و ورزش کردن - محدود کردن استفاده از وسایل دیجیتال
یکی از مهمترین کارهایی که والدین باید انجام بدهند این است که بتوانند علایم اضطراب را در فرزندشان تشخیص دهند. اگر نشانههای اضطراب را دیدید با کودک در مورد آن صحبت کنید و ببینید میتوانید با هم راه حلی برای کاهش آن پیدا کنید یا نه. گاهی اوقات ایجاد تغییرات جزئی در برنامه روزانه یا کاهش انتظارات والدین میتواند فشار روانی کودک را از بین ببرد.
انتظارات زیاد والدین برای اینکه کودک دستاوردهایی فراتر از توانایی اش داشته باشد نیز میتواند فشار روانی بر کودک را افزایش دهد؛ لذا مهم است که این انتظارات واقع بینانه و متناسب با توانمندیهای کودک باشد.
یکی دیگر از راهکارها این است که اگر کودک از رفتن به مدرسه امتناع کرد از فعالیتهایی که دوست دارد محروم شود مثل تماشا کردن تلویزیون، گوشی یا بازیهای ویدیویی در روزی که غیبت کرده است.
داشتن یک دوست از بین همکلاسیها که زمانهایی خارج از مدرسه را با او بگذراند هم میتواند به کاهش اضطراب مدرسه کمک کند.
معلم باید علایم را بشناسد و متوجه شود که کودک تحت فشار روانی قرار دارد و از او حمایت کند.
مراقب باشد که توسط بچههای دیگه مورد تمسخر یا قلدری قرار نگیرد
در صورت امکان حجم کمتری از تکلیف به او بدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد