سریال‌های خانه امن، عامل سوم و فوق‌سری در راه شبکه یک

سریال‌سازی تلویزیون درباره امنیت ملی

آدرس‌های غلط برای اختلال در بازدارندگی

 بر اساس تمام الگوهای موفق و مجرب نظامی-امنیتی و در شرایطی که دشمن با تکرار شرارت‌هایش می‌کوشد خواست و اراده خود را با «هنجارسازی» به قواعدی تغییرناپذیر تبدیل کرده و آن را بر جبهه مقابل تحمیل کند، پاسخ محکم و درخور می‌تواند ضمن بر هم زدن این سناریو و تثبیت هنجارها و قواعد مطلوب و بازدارنده، مانع تحقق این فرآیند شده و منطقا از گسترش ابعاد جنگ و تداوم شرارت‌ها جلوگیری کند؛ این همان چیزی است که به آن تحقق حداکثری «امنیت ملی» می‌گویند.
کد خبر: ۱۴۶۷۸۸۶
نویسنده ​​​​​​​محمد قادری - عضو شورای سردبیری
 
روز دوشنبه پانزدهم مردادماه، روزنامه جام‌جم در تیتر یک خود از پشت پرده جریانی رونمایی کرد که سال‌هاست در پوشش حمایت از منافع ملت ایران در ساختار حاکمیت آمریکا، می‌کوشد دولت جمهوری اسلامی را در مسیری قرار دهد که باب میل کاخ سفید و به‌ویژه دموکرات‌هایی است که مدعی‌اند می‌توانند با بهره‌گیری از قدرت نرم خود ساختار سیاست و حکومت را در ایران ذیل اهداف ضدایرانی واشنگتن کنترل کنند.درآن مطلب به یادداشت روز پنجشنبه یکم آگوست تریتا پارسی، عضو مؤثر اندیشکده کوئینسی و شورای عالی ایرانیان آمریکا موسوم به نایاک در نشریه تایم اشاره و تاکید شد خطی که این یادداشت دنبال می‌کند، اولا در پوشش منافع ایران و با ظاهر مخالفت با گسترش ابعاد جنگ در غرب آسیا، عملا به دنبال دادن آدرس غلطی به ساختار تصمیم‌گیری در تهران است تا مانع از خونخواهی ایران بابت ترور شهید اسماعیل هنیه شود و ثانیا این خط یک‌سر داخلی هم دارد که هم‌سو با اعضای نایاک و با ارائه تحلیل‌هایی غیرمنطبق با واقعیت صحنه، در حال تکمیل پازلی است که کشور را در دوگانه‌ای موهوم گیر بیندازد و قدرت تصمیم قاطع را از آن بگیرد.روز گذشته اما شواهدی در همین رابطه در فضای رسانه‌ای کشور پدیدار شد که نشان داد تحلیل جام‌جم از هم‌سویی و هدف مشترک دو سر داخلی و خارجی این جریان بی‌راه نبوده و آنچه در حال وقوع است، پروژه‌ای هدفمند است که با بسترسازی هم‌زمان داخلی و خارجی، ضمن تلاش برای ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت، می‌کوشد در عزم جدی کشور برای تحقق «امنیت ملی» از طریق تثبیت «بازدارندگی راهبردی» ذیل راهبرد «مقاومت فعال» اختلال ایجاد کند.
در همین راستا، برخی جریان‌های غربزده داخل در مطلبی عملیات خونخواهی ایران درخصوص ترور شهید هنیه را با علامت سؤال مواجه کرده و در شرایطی که تمامی گروه‌های داخلی بر لزوم پاسخ سخت و بازدارنده ایران به رژیم‌صهیونیستی تاکید دارند، در گزارشی با عنوان «مشکلات ایران در وعده صادق‌۲»، کوشید ضمن القای بی‌نتیجه بودن پاسخ ایران، تاکید کند که این پاسخ نمی‌تواند تولید موازنه و بازدارندگی کند!
ازآن‌سو، عباس آخوندی، وزیر مسکن دولت حسن روحانی که معلوم نیست با کدام عقبه و تخصص در این حوزه اظهارنظر می‌کند، در مغالطه‌ای آشکار ضمن تفکیک اضلاع محورمقاومت ازیکدیگروتاکید براحتمال هم‌نظرنبودن بدنه آن باستون اصلی یعنی جمهوری اسلامی،مدعی شده که«خونخواهی وعملیات انتقامی ایران بی‌معناست ومعلوم نیست مورد پذیرش فلسطینی‌ها باشد، لذا باید ببینیم که ملت فلسطین چه می‌گوید. ولی‌دم و خونخواه اصلی آنان هستند، بنابراین نظر آنان باید در اولویت قرار گیرد.»(نقل به مضمون)
ازدیگر سو اما یکی از فعالان رسانه‌ای جریان رادیکال نیز یک روز قبل‌تر در توییتی ناشیانه و هیجانی با همین مضمون که در آن منتقدان دولت جدید را تلویحا به دست داشتن در عملیات ترور متهم کرده بود، تصمیم نظام به خونخواهی را مورد خدشه قرار داد. او در این توییت، عامدانه تفکیکی میان حاکمیت و جریان احساسی که با جوسازی می‌کوشدنظام را به واکنشی عجولانه در قبال تحرکات اسرائیل وادارد قائل نشده بود، تا به‌زعم خود این‌گونه القا کند که هرگونه تصمیمی مبنی بر لزوم انجام عملیات انتقامی، الزاما در چهارچوب منافع ملی نیست و تحت تاثیر هیجانات عده‌ای قلیل قرار دارد.   
به بیان دقیق‌تر؛این جریان تلاش دارد این گزاره رابه افکارعمومی القا کند که پاسخ به جنایت صهیونیست‌ها در ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، نه تنها به تثبیت بازدارندگی ایران در برابر رژیم اسرائیل منجر نخواهد شد بلکه با گسترش ابعاد جنگ، کشور را از جوانب مختلف زیر فشار قرار خواهد داد که منطقا این فشار بیش از حاکمیت، جامعه ایرانی را متضرر خواهد کرد.این در‌حالی است که اتفاقا براساس تمام الگوهای موفق و مجرب نظامی ــ امنیتی ودرشرایطی که دشمن با تکرار شرارت‌های خود می‌کوشد خواست و اراده خود را با «هنجارسازی»(Normalization) تبدیل به قواعدی تغییرناپذیر کرده وآن را بر جبهه مقابل تحمیل کند، پاسخ محکم و درخور می‌تواند ضمن بر‌هم زدن این سناریو و تثبیت هنجارها و قواعد مطلوب و بازدارنده، مانع تحقق این فرآیند شده و منطقا از گسترش ابعادجنگ وتداوم شرارت‌هاجلوگیری کند.این همان چیزی است که به آن تحقق حداکثری«امنیت ملی» می‌گویند.حال سؤال اینجاست که طرح چنین موضوعاتی در سطح جامعه ودرشرایطی که نظام نیازمند حفظ انسجام داخلی برای تامین امنیت کشور از گزند شرارت‌های دشمن است، آن هم ازسوی افراد وجریان‌هایی که کمترین تجربه وتخصصی دراین حوزه ندارند،باچه هدفی صورت می‌گیرد و آیا اساسا جز تقویت جبهه دشمنان جنایتکار ملت ایران، دستاورد دیگری برای مردم و کشور خواهد داشت؟ 
با این تفاسیر به‌نظر می‌رسد در شرایطی که ماشین تبلیغاتی و عملیات روانی دشمن به‌عنوان بازویی مهم و تکمیل‌کننده پازل جنگ ترکیبی، تمام تلاش خود را برای سوءاستفاده حداکثری از بر‌هم خوردن انسجام و امنیت روانی جامعه جهت کسب پیروزی نهایی و تحمیل شکست بر کشور به کار بسته، باید نسبت به ترویج خط فکری مشکوکی که آگاهانه یا ناآگاهانه با تقویت خط دشمن،   امنیت ملی را به مخاطره می‌اندازد، حساس بود و نسبت به آن هشدار داد.    
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها