از جمله ارکان راهبردی مامردمسالاری دینی است.آیا رئیسجمهور دردرک وعمل به آن میتواند ازعامه مردم مومن به قانوناساسی عقبتر باشد؟ میتوان اثبات کرد به خاطر نوپا بودن حکمرانی میان شیعیان و تجربه زیستی در استبداد قرنها و جدا از قرآن، عترت و آلودگیهای مدرن فکری چون سوسیالیسم و لیبرالیسم بسیاری از روسایجمهور ما در مورد تکالیفشان در مردمسالاری دینی مبتنی بر ولایتفقیه بس جاهلانه رفتار کردند یا درک استبدادی از آن داشتند یا وانهادگی کاهل و بیتوش و توان و تلاش و عدم پایبندی نولیبرالی.
حکمتآموزی در مکتب امام (ره)
امام راحل و راه او که نور چشم مردم است و امام معزز حاضر تلاش بس حکمتآموزی در تجربه مردمسالاری و کمک به مردم و روسایجمهور در درک ولایت فقیه در عمل و صبر وشکیب مثالزدنی به خرج دادند.آشوبها و اغتشاشها وتخطیها از حق ولیفقیه و حق ملت و بحرانزایی این جهل چنان زیاد است که انسان را یاد اشتباهات اولین املای شاگرداول دبستان که قبلا چیزی نیاموخت در خانواده بیسواد پرورش یافته میاندازد. ایران سلطنتی مستبد همان خانواده بیسواد و بیعمل درباره مردمسالاری دینی محسوب میشود. آموزش ولیفقیه به روسایجمهور حفظ ایمان و خرد وصبر ووفاداری به حق و قانون و تعهد و تقوا در آزمایشها و فتنهها بوده است. از بنیصدر تا هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی در این آزمایشها گاهوبیگاه مرتکب پاسخهای بیتقوا شدهاند که عواملش اینها بوده است:
۱. عدم توکل واقعی به خدا واعتمادبه قرآن وعترت وآگاهی از دستورات الهی وعدم پایبندی جدی به تکالیف اسلام درنظام جمهوری اسلامی و تعهدات و امانتداری و وفا به قانوناساسی که مسئول اجرای آن بودهاند درباره نظام جمهوری اسلامی با کانون و رهبری ولیفقیه و نفی اجتهاد رای
۲. عدم مهار نفس در قدرت و قدرتپرستی و تاثیر سوء قدرت در سرکشیشان
۳. نفی نقش ولیفقیه و جانشین حقوق او شدن و سیاستگذاری و عدم اجرای سیاستها و هدایتهای ولیفقیه
۴. اسیر وساوس قدرتهای جهانی و اقبال و تحریک آنها شدن و مرعوب آنان بودن و تسلیم به هراس و شیطانترسی و قدرت الهی برای شیطان بزرگ قائل شدن
۵. خودباختگی و دراغتشاشات ضعف ایمان و جوزدگی وعوامزدگی و علاقه به محبوبیت بین غربزدگان و اغوای مردم و جلبنظر منحرفان و اقشار بیایمان و تسلیم مطامع و شهوات و فساد و آزادیخواهی لیبرالی و وسوسه شیاطین و وجیهالمله شدن نزد اقشاری تسلیمشده به نفس بد و آمریکا، اروپا، جهان مدرن، تفکر غیردینی و... .
فرهنگ خدمتگزاری
اینها پایه انحراف روسایجمهورمابود ورفتن بهسوی رفتار ضدالهی و ضدمردمسالاری اسلامی و ضدخدمت حقیقی به ملت براساس آرمانهای اسلام و گرفتار وسوسه قدرت شدن ومال و نفس خودپرست ودنیاپرست و مرعوب شیاطین شدن و فراموشکردن خدا. از اینها درس بیاموزیم و از یک سوراخ چند بار گزیده نشویم. پس نامزدی انتخاب کنیم که اولا عمیقا وفادار به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و نظام دینی متکی بر قرآن و عترت و دل به فقیه ربانی ببندد و درآرمان امام محکم بماند و قصد بازگرداندن راه ایران به دامان مدرنیته پیرامونی و بردگی جهان مدرن و گسست از اسلام نداشته باشد وحجت اوکفر ونفاق و مدرنیته و لیبرالیسم و غرب نباشد و در فتنهها خود را نبازد و برای محبوبشدن نزد مخالفان دین و نظام اسلامی و دشمنان مردم و افراد جاهل به اسلام و جمهوری اسلامی و ولیفقیه خیانت نکند و راه تفرقه و براندازی و آشوب و گسست در پیش نگیرد و با تمام وجود و باور خدمتگزار مردم و اسلام و انقلاب اسلامی و ملت مسلمان و مستضعفان ایران و مسلمانان محروم و مستضعفان جهان باشد و در راه وحدت اسلامی و استقلال مسلمانان از سیره و سلطه کفر و ظلم بکوشد.
پایبندی به اصول مردمسالاری دینی
ببینیم کدام نامزد وفادار به پیشرفت ایران اسلامی بنا به این ارکان است و او را برای ریاستجمهور بنا به اصول مردمسالاری دینی و مراعات قواعد آن برگزینیم. کسی که عمیقا آگاه به حقوق خود و مردم و ولیفقیه و قواعد اداره مملکت بنا به قانون اساسی باشد. خود به محض ظهور یک مشکل زیر میز قانون نزند و ابزار شیاطین و مطامع آنان نشود و نسبت به عصر و قدرت جهانی و نظام کفر و مناسبات حق و باطل در دنیای ما بنا به قرآن وعترت، بصیر باشد. اینها راحتما در رأیدادن فراموش نکنیم. ما به دست خود و عمل و انتخاب خود میتوانیم خودزنی کنیم و فریب بخوریم و خودرابه هلاکت برسانیم، یا برعکس راه سعادت وسربلندی و آزادی و عدالت و پیشرفت را بپیماییم. پس آگاهانه رئیسجمهوری آگاه و مومن واهل ولایتفقیه و تبعیت از قانوناساسی وعمیقا فسادستیز و باورمند به عدالت وجامعه سالم وخدمت به ملت وتابع سیاست رهبری برگزینیم و به نامزدحزباللهی رأی دهیم. والسلام.