این جمعبندی تجربه چهرههای گوناگون زندگی سیاسی ما را شامل میشود. ما را وامیدارد که به انسانشناسی فضا، انسانشناسی قدرت و انسانشناسی زمان و نیز بیان خود و نقش اقتصاد در سیاست، جغرافیای رفتاری و منازعات پیرامونی و نقش نظم گفتار استکبار، سلطه، رسانههای قدرت سرمایه جهانی در انتخابات و اقشار گوناگون توجه کنیم .نکته کلیدی آن است که اصول مشترک اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، فکری و رفتاری وجود دارد که اسلام برای همه نیروهای مسئول چه قوه مقننه یا قضاییه و مجریه و نیروهای مسلح و همه نهادها واجب میداند و البته هریک در قلمروی فعالیت خود باید حدود خاصی را هم مراعات کنند که با تکالیف تخصصیشان مربوط است و برعکس در سجایای عالی خدمت نهتنها اعضای قوای مقننه بلکه قضاییه و نهادهای نظامی هم میتوانند الگوی قوه مجریه باشند و برعکس. مثلا از همه تجربهها امروز مهمتر، ارزیابی از تجربه اسوه جهاد، سردار سلیمانی و اسوه خدمت در قوه مجریه دولت ایمان، خدمت ومحبت انقلابی شهید رئیسی است و نقششان در انتخابات پیش رو مهم است. چنانکه الگوی شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر، شهید چمران، شهدای محراب و دفاعمقدس و شهدای دانش، درمان و دفاع از حرم و... هنوز زنده است و نیروی مقاومت و تقابل با انقلابزدایی و مسیر غربگرایی و دیپلماسی متکی بر قدرت جهانی را در راه تداوم مسیر انقلابی و وفاداری به ولایت میسازند. نقش پر اهمیت تجربه دولت خدمت نهتنها در مقابله با راه غربگرایی است بلکه در درون نیروی وفادار به ولایت فقیه و مدعی انقلاب هم چالشی داردو آن درگیری باجریانهای تکنوکرات و بوروکرات از یکسو و انقلابیگری گسسته از شور مردمدوستی و کار خستگیناپذیر است و روحیهای که واقعا به مردم عشق ورزیده، آنان را ولینعمت و خود را خدمتگزارشان میداند. کل این جریان در ارزیابی از مشخصات نامزد مومن و راستین به ما معیار میدهد پس الگوهای انقلابی فقط در نسبت با اعضای قوه مقننه به دست نمیآید. کسانی که حرف انقلاب را زدند و در عمل از انقلاب گریختند و کسانی که حرف پیروی ازولیفقیه زدندودرعمل از نفس خودپیروی کردندوکسانی که حرف وفا به امام زمان(عج) را میزنند و از امام زمان عج میگریزند، فراوان هستند. کسانی که سوگند یاد میکنند و به سوگندشان خیانت میورزند هم وجود دارند. تجربه چهل و پنج ساله میگوید بدون در غلتیدن به استالینیسم و لیبرالیسم باید ساز و کاری دقیق علیه روسای خائن به سوگندشان و مسئول پیمانشکن، حرامکار و دارای انواع جرمها که فقط یکی سوءاستفاده مالی از جایگاهش است به کار افتد. این بخشی از ضرورت تربیت تاریخی نوی مسئولان در مردمسالاری اسلامی برای ممانعت از استبداد روُساست.
حال ببینیم این جریان اصیل انقلابی خود چه مشخصات ماهوی دارد و درگیر چه موانعی است؟ و در مقام رئیسجمهور یا نماینده به چه تکیه دارد؟ ایمان و باور ژرف به آنکه در محضر خدای قادر در حال پس دادن امتحانی است که روز حساب و آخرتش قطعی است؛ مشخصهای که این جریان را متمایز از جریانهایی میکند که اهمیتی به داوری خدا در ادای تکالیفشان نمیدهند اما ما علم غیب نمیدانیم و نباید کار خدا کنیم، باید در سطح بندگی معیار داشته باشیم. میدانیم ایمان، صدق و سرشت مردمی و انقلابی این جریان در قلوبشان گرمای مردمدوستی شدید و تلاش خستگیناپذیر در خدمت به مردم محروم بهبار مینشاند. پس ما با کار صادقانه و خستگیناپذیر روبهروییم یا کار منافقانه، مسرفانه، مترفانه و سارقانه میتوانیم برخورد جدی کنیم. دیندار بودنشان سبب دغدغه جدی درخصوص ادای دین به باور عمیقشان درخصوص نظام ولایت فقیه میشود و تعبد به آن ایجاد میکند. سرکشی علیه فرامین ولیفقیه هم معیار جدی ارزیابی ماست. این حفظ امانت دین، مردم و ولایت سبب میشود نیرویشان را در اجرای تعهدشان به استقلال و آزادی و وظایف دفاع از کیان اسلام و ایران و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و اجرای قانون اساسی تا پای جان بهکار گیرند و تکالیف و مسئولیتشان را سبک نشمارند. یک مقایسه بین نگاه و شیوه عمل دولت روحانی و دولت شهید رئیسی تفاوت دو نوع ریاست را در سیاست داخلی و خارجی مشهود میسازد .این مقایسه بین رد غربگرا و راه فداییان انقلاب اسلامی هم میتواند صورت گیرد و در انتخاب مایه تشخیص درست باشد .شرعا و قانونا تسلیم به سرپرستی کفر و غرب سیطرهجو مستکبر و نظام سلطه حرام است. بین نمایندگان حالا در انتخابات جدید مردم به هر یک که رای دهند، یکی از دو راه مختلف را برگزیدهاند و متحمل نتایج آن باید باشند. آنچه مسلم است، مدل ریاست شهید رئیسی در سیاست داخلی و خارجی، دارای خصوصیاتی بود که با سوگند نمایندگان به قرآن مجید و وفاداری به قرآن، عترت و اسلام و حفظ کیان جمهوری اسلامی و دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت و منافع مردم تطابق ژرف داشت .