این خلأ باعث شد که سالهاامپراتوری عثمانی بدون سلطان وبا مدعیان زیادسلطنت مواجه شود.دراین میان محمد چلبی، از فرزندان ییلدیریم بایزید پس از۱۱سال، موفق شد ورق را به نفع سلطنت خود برگرداند. تاریخنگاران عثمانی این دوره ۱۱ساله را دوره فترت نام نهادهاند و به سلطان محمد چلبی لقب مجدد ثانی دادند. خلأ مؤلفههای قدرت باعث شد که سلطان محمد برای احیای امپراتوری سیاست انفتاح علمی، مذهبی و فرهنگی را برگزیند و نسبت به بهکارگیری هنرمندان، صنعتگران، علما و دانشمندان از سرزمینهای دیگر اقدام ورزد. براساس سنت سلاطین دیگر عثمانی که هریک برفراز تپهای در بورسا نسبت به انشا مجموع تاریخی تمدنی شامل مسجد، مقبره، مدرسه و نهادهای خدمات اجتماعی دیگر دست میزدند، او نیز با کمک هنرمندان و صنعتگران از تبریز اقدام به ساخت مجموعه ویژه خود کرد. از این مجموعه، دو بنای مسجد و مقبره بهعلت استفاده از کاشیکاریهای سبزرنگ به نام یشیل یا سبز از بقیه برجستهتر و چشمنوازتر هستند. از این بنا بهعنوان دو اثر معماری دوره کلاسیک عثمانی و ازجمله مهمترین آثار این دوره نام برده میشود. بهعلت استفاده از هنرمندان ایرانی و بهخصوص تبریزی در این مجموعه ما با تأثیر گسترده سنت فرهنگی ایرانیان در جغرافیای عثمانی مواجه هستیم. از این نظر، مجموعه سبز نمادی از آمیختگی ارزشهای فرهنگی ــ تمدنی اسلامی در گستره وسیع جغرافیایی آن بهشمار میرود. این مجموعه نمونهای زیبا از تأثیر هنر ایرانی است که با هنر بیزانسی باقیمانده در فرهنگ عثمانی و ذائقه ترکی درهم آمیخته است.یک فضای پیادهروی نسبتا پهن ما را از فضای مسجد جدا میکند و با تعداد زیادی از پلهها به فضای واقع در بلندی مرتفعی فرا میخواند.بر بالای تپه، بنایی هشتضلعی خودنمایی میکند. در یک ضلع در ورودی و در اضلاع دیگر پنجرههایی در وسط هر ضلع قرار دارد.پس ازبالا رفتن ازپلهها ورسیدن به مقابل در ورودی این بنای منشورمانند، خود را در برابر مقبره سلطان محمد چلبی و تنی چند از خانواده او مییابیم. در برابر مزارها که بزرگترینشان به پنجمین سلطان عثمانی قرار دارد روبهروی قبله محرابی کاشیکاری شده، کار سازی شده است. نور داخل مقبره از در وردی و پنجرههای متعدد موجود بر دیوارههای منشور تامین میشود. بهغیر از محراب، سطح دیوارهای داخلی و پوشش مزار اصلی نیز تماما با کاشیکاری پوشانده شدهاست.دور تا دور محراب بنای مقبره سبز همچون محراب مسجد با آیات قرآنی تزیین شده است. در میانه نقوش اسلیمی بهکار رفته در منطقه وسط محراب عبارت «ا... ولی التوفیق» جلب توجه میکند. کمی بالاتر در مستطیلی بزرگتر دو عبارت «عجلوا بالصلواه قبل الفوت» و «عجلوا به التوبه قبال الموت» با دو رنگ فیروزهای و زرد در زمینهای لاجوردی به زیبایی هرچه تمام و با هنرمندی فوقالعاده درهم آمیخته شدهاست. این مقبره بهعلت استفاده از نقوش و رنگهای جذاب کاشیکاریهای ایرانی نسبت به مقبره دیگر سلاطین عثمانی موجود در شهر بورسا از چشمنوازی و گیرایی خاصی بهرهمند است. وقتی این مقبره را با مقبره سلاطین قبلی عثمانی، همچون عثمان غازی، اورهان غازی، مراد اول و ییلدیریم بایزید مقایسه کنیم تازه متوجه تغییر شگرفی خواهیم بود که دوره سلطان محمد چلبی بر معماری و هنرهای تزئینی این سرزمین برجا گذاشته است. این مسأله با ارزشهای هنری مسجد سلطان محمد چلبی نیز مطابقت دارد. به شکلی که به غیر از نقشه اصلی که تقریبا در تمام مساجد آن دوره از طراحی یکنواختی پیروی میکند، مسجد سبز از حیث آرایهها و تزئینات معماری با هیچکدام از مساجد باقیمانده قبل از خود در دوره عثمانی قابل قیاس نیست. روی درچوبی دو لنگه ورودی بنا نقوش و نوشتههای زیادی به چشم میخورد. هرچند آثار فرسوگی بیش از ۶۰۰ سال بر کندهکاریهای این در بهخوبی مشهود است اما با کمی دقت برخی از نوشتههای عربی و فارسی آن قابل شناسایی است.
مثلا این بیت از سعدی شیرازی:
گر عدل کنی تو نامنیکو ببری
گر تو نکنی، هر که کند او ببرد
که بهصورت برجسته بر یکی از لنگههای در چوبی مقبره حک شده است یا بیت دیگری از نظامی گنجوی:
اگر مرد هست از هنر بهرهور
هنر خود بگوید نه صاحب هنر
اما جالب توجهترین بخش از این در چوبی ۶۰۰ ساله دو دایره نسبتا کوچک در منتهاالیه چپ و راست پایین دو لنگه در، درست در جایی که موقع بستهشدن دو لنگه به هم میرسند، قرار گرفته است.در این دو دایره با امضای هنرمند منبتکار و نجار تبریزی در مواجه هستیم.در دایره سمت راست عبارت «عمل حاجی علیابن» و در دایره دوم و در ادامه متن دایره اول «احمد تبریزی» به زیبایی هرچه تمامتر حک شده است. ارزش این نوشتههای امضادار فارسی در هزاران کیلومتر دورتر از سرزمین اصلی گویشوران به این زبان، در این است که کتیبه و کتیبهنویسی را مهمترین عناصر زیباییشناسی و کاربردی در تزئینات و آرایههای معماری اسلامی دانستهاند.هنرمندان ایرانی در آن دوره نهفقط هنر ایرانی، بلکه ارزشهای ادبیات فارسی را نیز به دورترین نقاط سرزمین آناتولی بردهاند. مجموعه کتیبهها و نقوش ایرانی مسجد و مقبره سبز در بر گیرنده بسته گرانبهایی از ارزشهای هنری و ادبی ایرانی و زبان فارسی است که توسط هنرمندان تبریزی به آن دیار منتقل شده است. بیشک کنکاش در تاریخ اجتماعی ــ فرهنگی این دوره از تاریخ در دو سرزمین ایران و آناتولی رمزگشای بسیاری از نقاط تاریک تاریخ و راهگشای افقهای درخشان همکاری و تعاون فرهنگی، هنری و ادبی در درون مرزهای تمدن بزرگ اسلامی است.