برای یافتن علت این موضوع،میتوان نگاهی به زیرساختهای موجود و وضعیت سفرهای داخلی داشت تا همه چیز نمایان شود. متاسفانه از تعداد کشتهشدگان و مجروحان تصادفات جادهای طی۱۵روز اول سال گرفته تاحضور بیضابطه ومدیریت نشده میلیونی مسافران دربرخی شهرها ونبود امکانات ونظارتهای لازم درکنار تخریب وصدماتیکه به محیطزیست واماکن تاریخیو گردشگری واردشده،همه مهر تاییدی برنبود برنامهریزی درست درمدیریت وتوجه به نیازهای گردشگری درمناطق مختلف کشور دارد.
سالهاست عنوان میشود ازمسیر توسعه و توجه ویژه به صنعت گردشگری میتوان یکی ازراههای کسب درآمد ارزی را باز و آن را به مهمترین منبع درآمد کشور تبدیل کرد.ناگفته نماند که درصورتی میتوان به این مهم دست یافت که زیرساختهای لازم برای این صنعت در بخشهای مختلف کشور فراهم شود اما سفرهای داخلی و بهخصوص تعطیلات عید نوروزامسال دوباره ثابت کرد هنوز بسیاری از زیرساختهاحتی برای شهروندان ایرانی هم مهیانیست چه برسدبه حضور گردشگران خارجی دراستانهای مختلف کشور.درست۱۰سال قبل وقتی نایبرئیس وقت فدراسیون جهانی راهنمایان گردشگری(WFTGA) به ایران آمده بود؛ قبل از هر چیز بر ترمیم و تقویت زیرساختهای گردشگری تاکیدکرده ودرارزیابی این موارد درمقایسه با استانداردهای جهانی گفته بود: «زیرساختهای گردشگری ایران سه مشکل اساسی والبته قابل رفع دارد؛ اولین مسأله، درمورد مراکز اقامتی است که درحال حاضر مکانهای کافی و مناسب ندارید. موضوع مهم واساسی دیگر سرویسهای بهداشتی موجود در ایران است که کم و نامناسب است و بالاخص برای افراد مسنی که به اینجا سفر میکنند ایجاد اشکال خواهد کرد. سومین بحث نیز مسأله ترافیک است که باید در برنامهریزیها به آن توجه کنید.»مواردی که بعد ازگذشت حدود یک دهه هنوزهمچنان پابرجااست وهیچکس خود رامسئول رسیدگی و رفع این کمبودها و تامین نیازها ندیده است.
سردرگمی و بیبرنامگی
ایران کشوری است که با توجه به برخورداری از جاذبههای طبیعی و تاریخی زیبا و دارا بودن اقلیم چهار فصل در کنار دیدنیهایی که فقط منحصر به این آب و خاک است، یکی از بهترین مناطق برای گردشگری در دنیا بهشمار میآید.با این تفاسیر، هرچند میگویند رشد و توسعه این صنعت پولساز میتواند کشور را از اقتصاد تکمحصولی و متکی به نفت جدا کرده و رشد و توسعه آن را به همراه داشته باشد اما زمان ثابت کرده همه اینها درحدحرف است وازوزارتخانهای که مسئولیت اصلی این کار را بهعهده دارد گرفته تا سازمانها و نهادها و ارگانهایی که به نوعی دراین امر نقش دارند، هیچکدام اقدامی در جهت بهبود شرایط و رفع کمبودها و کاستیها نداشتهاند.گردشگری منبع تغذیه در اقتصاد و یک محرک اقتصادی محسوب میشود و با نگاهی به وضعیت درآمدزایی کشورهایی که امروزه در صدر جذب گردشگر قرار دارند مشخص میشود آنها برای این صنعت دست به اقدامات گوناگونی زدهاند و از این طریق موجب رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال شدهاند.صنعت گردشگری باعث احیای مناطق شهری و روستایی، مرمت و حفظ آثار باستانی، جذب سرمایهگذاری، تقویت صنایعدستی و تبادل فرهنگی میان کشورها میشود اما رسیدن به این اهداف وقتی صورت میگیرد که ابتدا برای زیرساختها فکری شود و به قول معروف دانهای کاشته شود تا محصولی برداشت شود. وگرنه خروجی کارها عکس آن چیزی میشود که منتظرش هستیم.
دکتر سعید محرابیان، کارشناس حوزه گردشگری با بیان اینکه باید از خود بپرسیم وضعیت این صنعت سودآور در ایران چگونه است و آیا به اندازه کافی به آن توجه شده، میگوید: «ایران بهعنوان یکی از ارزانترین مقاصد گردشگری جهان و همچنین با دارا بودن رتبه دهم جهان برای داشتن جاذبههای تاریخی و باستانی و رتبه پنجم جهان در جاذبههای طبیعی و همچنین با توجه به ظرفیتهای فراوان مذهبی، پزشکی و فرهنگی برای جذب گردشگر هنوز با نقطه مطلوب در رشد این صنعت فاصله زیادی دارد.»
وی ادامه میدهد: «با کمی توجه به همین سفرهای اخیر داخلی و نحوه گردشگریها میبینیم یک بیبرنامگی و سردرگمی در میان مدیران و متولیان امر وجود دارد و حتی با دیدن اتفاقات، باز هم نمیخواهند به شرایط موجود سروسامانی بدهند.»
به گفته این کارشناس گردشگری،ازوضعیت راههاوترافیکهای سنگین آن وتصادفات ومرگومیرهای ناشی ازحوادث جادهای گرفته تا تعداد هتلها ومهمانپذیرهاومراکزدیدنی و عدم نظارت برقیمتها و کیفیت خدمات معلوم میشود هیچ وزارتخانه و سازمان و نهادی قصد ندارد یا توان تغییر درشرایط موجود را ندارد.محرابیان تاکید میکند: «نبود امکانات شهری و بین راهی مناسب ازجمله مهمترین نیازهای صنعت گردشگری به شمارمیآید که هنوز برای آن برنامهای وجود ندارد.یک نکته ساده برای تایید این ادعا این است که اگر شما طی چند سال ازیک مسیر مشخص در کشور گذر کرده ومتوجه شده باشید حتی یک سرویس بهداشتی مناسب درآن وجودندارد،شاید به فکرایجاد آن افتاده باشیداما مسئولان هرگز آن را متوجه نشدهاند که بخواهند این کمبود را رفع کنند. البته اگرهم سرویسی باشد، دروضعیت بسیار نامناسبی قرار دارد. هر چند در تعطیلات نیز صفهای طولانی گردشگران داخلی وخارجی برای استفاده از آن به چشم میخورد که زیبنده کشوری با این همه ظرفیت نیست.»
وی میگوید:«اینموضوعبه اینخاطرمطرحشدکه بدانیم ایجادوتقویت اینامکانات هزینه زیادی ندارد،اما بازهم نادیدهگرفته میشود.»
حملونقل عمومی روی هوا
ازهفتههای پایانی سال قبل به وضوح معلوم بود برای صنعت گردشگری درکشورهیچ طرح و برنامه مشخصی وجود ندارد. ضعف سیستم حملونقل هوایی، ریلی وزمینی و نایاب شدن بلیت درتمام بخشهای فوق به این معنی بود که مردم اگر زرنگ باشند درنهایت میتوانند برای سفر به شهر و روستای پدری و بازدید از اقوام و فامیلهایشان بلیت تهیه کنند وامکان اینکه بخواهند در طول تعطیلات چند سفر اضافه داشته باشند، غیرممکن است.هرچند در تمام دنیا، سفر با خودروی شخصی آن هم در مناسبتهای خاص بسیار کم شده و خانوادهها ترجیح میدهند برای کاهش هزینهها به صورت گروهی و با یک وسیله نقیله مثل ون یا اتوبوس به گردش بروند، اما در استانهای مختلف ایران، کهنه بودن وسایل حملونقل، بینظمی در پایانههای مسافربری و عدم نظارت بر آنها در کنار افزایش بیرویه قیمتها این پیام را برای مردم دارد که اگر قصد سفر دارید فقط روی خودروهای شخصی خودتان حساب بازکنید؛ اتفاقی که به شدت در افزایش مصرف بنزین و بالارفتن میزان آلایندهها تاثیر دارد.
خدمات بیکیفیت و عدم نظارتها
متاسفانه بسیاری از آثار تاریخی و باستانی کشور به دلیل عدم توجه لازم نهادهای مربوطه دچار آسیبهای فراوان شده و تعدادی از آنها درشرف نابودی هستند.شاید برخی از این مکانها از نظر ما ایرانیان چندان جذابیتی نداشته باشد اما گردشگران خارجی مسیری چندهزار کیلومتری را میپیمایند تا بازدیدی از آنها داشته و درکنارشان عکس یادگاری بگیرند.وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و دیگر متولیان امر باید قبل از نابودی کامل این آثار نسبت به احیای آنها اقدام کرده و در این راه از توانمندی و قدرت بخش خصوصی کمک بگیرند.عدم نظارت بر بعضی تاسیسات گردشگری و پایین بودن کیفیت خدمات ارائه شدن توسط آنان مشکل دیگری است که در تعطیلات نوروزی، هر جا مسافری بود به چشم میخورد.ضعف بازرسیها و نظارت به عنوان یکی از مشکلات مهم کشور باعث سوءاستفاده برخی افراد سودجو و همچنین عدم ارائه خدمات لازم به گردشگران شده است. به گواه اکثر کسانی که چند روزی را با خانواده به شهر و منطقه دیگری سفر کرده بودند، هیچ نظارتی روی قیمتها و کیفیت خدمات وجود نداشت. این موضوع از اقامتگاهها گرفته تا قیمت مواد غذایی و صنایع دستی و حتی خدمات عمومی دیده میشد.
جای خالی مدیریت سفرها
آمار مربوط به سالهای قبل از کرونا نشان میدهد که درآن زمان تراز گردشگری ایران منفی بوده است! یعنی بیش ازآنکه توریست وارد کشور شود، مردم به خارج از ایران سفر میکردند. در توضیح علت سفرهای خارجی ایرانیان نیز دلایل مختلفی عنوان میشد که امکانات رفاهی کشورهای مقصد و احترام و توجه به گردشگر بخشی از آن بود.در این میان، انجمنهای صنفی و راهنمایان گردشگری که یکی از مهمترین بخشها برای هماهنگی و مدیریت سفرها به شمار میآیند، هنوز نتوانستهاند در ایران جای خود را پیدا کنند.به گفته یکی از تورگردانها، برنامهریزی ومدیریت سفرها کار یک نفر یا یک گروه نیست و مجموعه منسجمی از وزارت میراث فرهنگی، معاونت گردشگری،بخش خصوصی، هتلها وبخش حملونقل باید برای ارتقا و حرکت در این مسیر دست به دست هم بدهند. ضمن اینکه بحث سرمایهگذاری در آموزش افراد دخیل در صنعت گردشگری در اولویت کارهاست که باید در مورد راهنمایان و هتلداران و همینطور در فرودگاهها به صورت خاص انجام شود. به خاطر اینکه اولین و آخرین تاثیر بر گردشگر در فرودگاهها و پایانههای مسافری صورت میگیرد. بنابراین باید توجه و دقت بیشتری در آموزش و انتخاب کارمندان این بخش صرف کرد.