آیا کشوری را سراغ دارید که انتخابات آن، از مدتها قبل از برگزاری زیر ذرهبین دیگران قرار گیرد و تا مدتها بعد از برگزاری مورد تحلیل و تفسیر واقع شود؟ پس اگر انتخابات در ایران، در حد یک رویداد مهم بینالمللی مورد توجه ناظران سیاسی در اقصینقاط جهان قرار میگیرد، شک نکنید که ایران یک کشور بسیار مهم و واقعه انتخابات در آن هم یک اتفاق بسیار مهم است. آمریکا دشمن ایران است. این یک واقعیت مسلم و تردیدناپذیر است؛ اما سؤال مهم این است که آیا آمریکا یک کشور مدافع حقوقبشر، مدافع آزادی ملتها، مدافع صلح و آرامش و مدافع عدالت در عرصه بینالمللی، مدافع پیشرفت و ترقی ایران، مدافع رفاه و آسایش مردم ایران، مدافع حقوق بینالمللی ایران، مدافع امنیت مرزهای ایران، مدافع رشد علمی و فناوری ایران و مدافع ارتقای شأن و جایگاه ایران در جهان امروز است؟ آیا کسی هست که حتی به یکی از این سؤالات پاسخ مثبت بدهد؟ آمریکا و مجموعهای از همسویان و همراهان و همفکران او در غرب و شرق عالم، امروز انتخابات در ایران را نشانه گرفتهاند و تلاش میکنند با بهکارگیری تمامی امکانات تبلیغی و انبوهی از تبلیغاتچیهای خود، حضور مردم در این انتخابات را کمرنگ کنند. هنگامی که یک دشمن خونی، بهصورتی آشکار هدفی را در کشور ما دنبال میکند، جا دارد که ما حواسمان را جمع کنیم.یک تجربه تلخ را با یکدیگر مرور کنیم. بعد از خیانت منافقین و تشکیل پرونده هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اوایل دهه ۸۰ شمسی، رفتوآمدها و جلسات و گفتوگوهای متعدد و مفصلی بین مقامات ایرانی و غربی بر سر این موضوع صورتگرفت. همه هدف غربیها این بود که از بهراهافتادن حتی یک سانتریفیوژ در ایران هم جلوگیری بهعملآورند و آن مقدار اندک از زیرساختهای هستهای را هم که تا آن موقع در ایران به وجود آمده بود، بهکلی برچینند. برای رسیدن به این هدف، گذشته از گفتوگوهای مفصل، دست به تحریمهای شدید و تهدیدهای نظامی غلیظ هم زدند اما علیرغم این همه موفق نشدند و ایران به راه مشروع و قانونی خود ادامه داد. سرانجام اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا که راه تحریم و تهدید را برای رسیدن به هدف خود بسته دید، بهناچار راه سازش و تعامل را درپیشگرفت و نامهای با ادبیات غیرخصمانه به رهبر معظم انقلاب ارسال کرد. پاسخ رهبری نیز متناسب با ادبیات آن نامه بود. به نظر میرسید که زمینه برای برخی تفاهمها و تعاملها آماده است. در همین هنگام در آستانه انتخابات ریاستجمهوری در سال ۸۸ قرار گرفتیم. شور و نشاط انتخاباتی در یک رقابت حداکثری به حد نهایت خود رسید. همین فضای انتخاباتی پرشور که حاکی از مشارکت بالای مردم در انتخابات بود، جبهه داخلی در برابر دشمنان و بدخواهان ایران را بهشدت تقویت کرد. روز انتخابات، انبوه مردم در پای صندوقهای رأی حاضر شدند. مشارکت ۸۵ درصدی مردم در انتخابات، میتوانست آخرین گام برای درهم شکستن فشارهای اقتصادی و سیاسی و نظامی خارجی باشد. ما تا کسب پیروزی کامل، یک گام بیشتر فاصله نداشتیم که ناگهان شد آنچه نمیبایست بشود. رفتارها و گفتارها و درخواستهای غیرقانونی و غیرمنطقی طرف بازنده انتخابات، فتنهای بزرگ بهپا کرد و آنچه میتوانست برای ما یک جشن ملی و یک پیروزی بینالمللی باشد را به باد فنا داد. به محض برخاستن نخستین جرقهها و شعلههای آتش این فتنه، گویی جشنی در جبهه دشمنان ایران برپا شد. آنان که ناامید شده بودند، امیدوار شدند. آنان که در حال عقبنشینی بودند، حالت تهاجمی گرفتند و آنان که زبان به نرمش و تعامل گشوده بودند، به پرخاشگری و تهدید پرداختند. ورق برگشت. تحریمها تشدید شد، تهدیدها شدت گرفت، فشارها افزون گردید و این همه، تاوان آن فتنه بود که بر سر ملت ایران آوار شد. سالها دوباره به مذاکره و رفتوآمد انجامید که بیشترین حاصل آن همان برجام بود که قفلهای سنگینی بر صنعت هستهای ایران زد بیآنکه در مقابل، دستاورد چندانی برای ما داشته باشد و ما البته به همان هم راضی شدیم و چون امضا کردیم، عهد نشکستیم. بااینهمه، زیادهخواهی دشمنان حد نداشت. ترامپ، همان را هم نقض کرد و زیر پا گذاشت و در پی آن به قصد از پا انداختن ملت ایران، تا آنجا که در توان آمریکا بود بر فشارهای تحریمی افزود. گفت نخواهیم گذاشت حتی یک بشکه نفت صادر کنید و یک سنت درآمد نفتی داشته باشید. ما اما مقاومت کردیم. میزان تولیدمان را به بیش از سهمیلیون بشکه نفت رساندیم و با صادرات بیش از ۵/۲میلیون بشکه نفت در رده سوم صادرکنندگان نفت اوپک قرار گرفتیم. تحریمها را دور زدیم. بخشی از پولهایمان را نقد کردیم. روابط اقتصادیمان را توسعه دادیم و در حال حرکت بودیم که دوباره فتنهای در پاییز سال ۱۴۰۱ بهپا خاست و باز تهاجمی سراسری و سنگین از سوی جبهه دشمنان ما تدارک دیده شد؛ اما در نهایت ناکام ماندند. هوشیاری و دوراندیشی مردم ایران، شکستشان داد. یأس بر جبهه دشمن حاکم شد. اینک دوباره در آستانه یک سرفصل مهم از تاریخ کشورمان قرار داریم. رفتار سیاسی ما در روز جمعه ۱۱ اسفند مشخص خواهد کرد که رفتار دشمنانمان بعد از این روز چه خواهد بود. همه مسائل سیاسی و اقتصادی داخلی بهجای خود محفوظ و باید در مورد آنها به راهحلهای مناسب برسیم. بهانه کردن اینگونه مسائل برای عدم حضور در پای صندوقهای رأی، راهحل مناسبی برای حلوفصل مسائل و مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی نیست. تنها نتیجه چنین رفتاری، تکرار تجربیات تلخ گذشته است. روز جمعه، یک روز مهم در یک کشور مهم است که میتواند اتفاقات مهمی را برای ما مردم ایران رقم بزند. با حضور در پای صندوقهای رأی کاری کنیم که بهترین اتفاقات برایمان رقم بخورد و دشمنان ایران، راهی جز بهرسمیتشناختن حقوق قانونی و مشروع ملت ایران در پیش روی خود نبینند.