آنجا که احزاب شناخته شده اصلاحطلب مانند حزب کارگزاران رأی به حضور در عرصه رقابت دادند، اما از سوی مقابل، جریانات رادیکال که در رأس جبهه اصلاحات قرار گرفتهاند، با مخالفت و زاویه به تحلیل انتخابات پرداختند.
همسویی جریان غربگرا با تحریمیها البته موضوع تازهای نیست و در ادوار گذشته انتخابات نیز اصلاحطلبان تجربه قهر با صندوق رأی را داشتهاند، اما این بار این جریان حتی جایی در میان اپوزیسیون تحریمی هم ندارند و جریان معاند، اصلاح طلب و اصولگرا را با یک چشم مینگرد.
راهبرد انتخاباتی تحریمیها
راهبرد جریان غربگرا معمولا این بوده در انتخاباتی حضور مییابند که مطمئن به پیروزی در آن باشند و اگر احساس کنند رأی کافی ندارند، خود را نماینده بخش تحریمی نشان میدهند تا چنین القا کنند که این اصلاحطلبان هستند که عامل مشارکت در انتخاباتند بنابراین باید برای این حضور خود امتیازگیری کنند.
در انتخابات مجلس هفتم یا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، اصلاحطلبان با علم شکست، نامزدی را معرفی نکردند. حال آنکه در دیگر دورهها بدون آنکه شرایط تغییری کرده باشد با معرفی نامزد، خود را پیروز میدان نشان دادند و گاهی هم که مانند سال ۸۸ محاسباتشان خطا از آب درآمد، سعی کردند بازی را برهم زده و با عبور از رأی مردم، وارد کنشهای خیابانی شوند.
اکنون به نظر میرسد با عدم مشارکت بخش رادیکال اصلاح طلبان در عرصه انتخابات مجلس، باید رسما مرگ سیاسی این جریان را اعلام کرد و امیدوار بود بخش میانهرو و عملگرای این جریان با مشارکت فعال، این نقیصه را جبران کند، چراکه اگر چنین نشود باید گفت دوره اصلاحات برای ورود به رقابتهای سیاسی به سر رسیده و این طیف در ادوار بعدی هم نمیتواند انتظار مشارکت انتخاباتی داشته باشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد