دو سرنشین خودروی سوختبر زن و مرد جوانی بودند که بعد از تصادف سریعا از خودرو بیرون آمدند وسعی کردند با کمک یکی از اهالی، دانشآموزان را نجات دهند اما خودشان درمیان شعلههای آتش گرفتار شدند و جان باختند. تفاوت قیمت سوخت در جایگاههای سوخت و لبمرز باعثشده این منطقه به محلی برای تردد سوختبران تبدیل شود. جوانانی که به گفته اهالی، نبود شغل باعث شد با جان خود و دیگر مسافران بازیکرده و سراغ این جرم کثیف بروند. محمدجواد خزاعی و امیرحسین نیابی، دانشآموزان پایه دهم و یازدهم دبیرستان شهید شاهبیگی سربیشه بودند که براثر تصادف و آتشسوزی فوت شدند.
آنطور که احمدرضا نجاتی، عضو شورای روستای گلاندر به جامجم توضیح میدهد، این حادثه زمانی رخ داد که دو پراید سواری بهشدت با یکدیگر برخورد کردند: «اینجا یک منطقه مرزی است. یکی از پرایدها سوختبر و سرنشینان آن یک زن و مرد بودند. پراید دیگر سرویس مدرسه بود که درحال بردن چهار دانشآموز مقاطع مختلف به مدرسهشان در سربیشه بود. خودروی سوختبر ابتدا در جاده منحرف شد و پس از چرخیدن در جاده، با پراید حامل چهار دانشآموز که از سمت مقابل او درحال حرکت بود برخورد کرد. مقصر اصلی این حادثه هم شوتیسوار بود. این خودروها دائم درحال جولان هستند و امنیت شهروندان را به خطر انداختهاند. با یکی از شوتیها که صحبت میکردم میگفت شغل و پول نیست. اگر این کار را نکنم، از کجا بیاورم زندگی کنم؟ از بس هزینهها سرسامآورشده، خیلیها به این کار رو آوردهاند. دانشآموزان فوتشده به حدی سوختهاند که اجسادشان قابل تشخیص نیست. تصور کنید خانوادههایشان چه حالی دارند. به نظرمن سه موضوع اشتغال، شوتیها و بیمسئولیتی برخی افراد باعث و بانی این حادثه تلخ بود.»
بهجز دهیار روستا، مردم مناطقی مانند سربیشه، نهبندان و روستای نیاب از حادثه مرگ پنج نفر ناراحت هستند. صدای اعتراض مردم تا آنجا بلند شدکه نماینده شهرستانهای نهبندان و سربیشه در مجلس به آن واکنش داد و گفت: «موضوع را از طریق مجلس و وزیر آموزشوپرورش پیگیری خواهم کرد تا ضمن بررسی حادثه، به مشکلات حوزه آموزشوپرورش در استان خراسانجنوبی بهویژه نهبندان و سربیشه که با محرومیت زیادی مواجه هستند توجه جدی شود.»
انسانیت مهمتر از جانم بود
این حادثه مرگبار بهجای پنج فوتی، ممکن بود هفت فوتی داشته باشد، اما حضور یک جوانمرد در صحنه حادثه باعث شد تا تلفات به پنج نفر برسد. مجتبی الهی، ۲۳ساله که شغل آزاد دارد و متاهل هم هست، قهرمان این حادثه تلخ است که جان دو دانشآموز را از مرگ نجات داد. او به جامجم توضیح میدهد: «من اهل روستای اسکیونگ سربیشه هستم. ساعت۸صبح برای انجامکاری داشتم به نهبندان میرفتم که متوجه تصادف هر دو پراید شدم. با دیدن حادثه عقبتر از محل حادثه ایستادم و سراغ خودروها رفتم. سراغ پرایدی رفتم که چهار دانشآموز در آن بودند. با اینکه صحنه بهشدت خطرناک بود و هر لحظه امکان انفجار شدیدی وجود داشت، اما انسانیت مهمتر بود. همزمان با من زن و مردی که سرنشینان خودروی سوختبر بودند هم احساس مسئولیتکرده و به کمکم آمدند و دو دانشآموز را بیرون کشیدیم، اما یکدفعه شعلههای ناشی از تصادف و آتشسوزی بالاگرفت و دیگر نتوانستیم دو دانشآموز دیگر را نجات دهیم و متاسفانه سوختند. آن زن و مرد خودروی سوختبرهم چون لباسهایشان آغشته به مواد اشتعالزا بود، درگیرشده و زندهزنده در آتش سوختند. خودم هم از ناحیه سر و صورت و گردن دچار سوختگی شدم، اما مهمتر از خودم نجات جان آن دو نفر بود. من دربیمارستان بستری نشدم و پس ازپانسمان زخمهایم به خانه برگشتم. در تمام مدتی که با آتش درگیر بودیم، دائم چشمانم به جاده بود تا از یک راننده تریلی عبوری یک کپسول آتشنشانی بگیرم و آتش را خاموش کنم، اما متاسفانه حتی یکی هم رد نشد و زمانی این اتفاق افتاد که دیگر کارازکار گذشته بود. هر کاری ازدستم برمیآمد انجام دادم، اما شرایط بعد ازمدتی غیرقابلکنترل شد و نشد به دو دانشآموز دیگر کمک کنم. بعدا فهمیدم که این بندگان خدا همگی از همشهریان خودم بودند.»