این افزایش قیمتها براساس این نامه فعلا در حد پیشنهاد است ولی از آنجا که مزه دهان وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی همواره موافق بالا رفتن شهریهها بوده، باید آن را به منزله افزایش قطعی شهریهها برای دانشجویان رشتههای علوم پزشکی دانست. براین اساس، اگر میانگین فعلی شهریه دانشجویان علوم پزشکی برای یک سال تحصیلی تا پیش از نگارش این نامه بین ۱۸تا ۲۸ میلیون بود پس از اجرایی شدن درخواست افزایش شهریهها به ۴۰تا ۱۲۰میلیون تومان در سال خواهد رسید که ۴۰میلیون تومان از دانشجویان مقطع کارشناسی و ۱۲۰میلیون تومان از دانشجویان دکتری عمومی دندانپزشکی دریافت خواهد شد.
طبق جدول پیشنهادی معاونت آموزشی وزارت بهداشت، دانشجویان پزشکی عمومی و داروسازی نیز که در پردیسهای خودگردان تحصیل میکنند از این پس باید در هر سال تحصیلی ۱۱۰میلیون تومان شهریه پردازی کنند. این افزایش شهریهها از دو منظر قابل بررسی است؛ اول دانشجویان که مسلما مخالف گران شدن تحصیلشان هستند و ممکن است افزایش شهریهها به تصمیمگیریهای جدید توسط آنها منجر شود و دوم، دانشگاههای علوم پزشکی که قطعا با این افزایش موافقند، چراکه این دانشگاهها سالهاست از وضعیت مالی خود گله دارند و زمانی که بحث افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی رشته پزشکی مطرح شد، دقیقا بهواسطه همین وضعیت مالی، اقدام به مخالفت کردند، زیرا از نگاه دانشگاههای علوم پزشکی، اضافه شدن هر دانشجو به معنی افزایش هزینهها و افت کیفیت آموزش بهواسطه تامین نبودن زیرساختهاست. حالا مثل این که کارد به استخوان رسیده، معاونت آموزشی وزارت بهداشت افزایش شهریه پردیسهای خودگردان را پیشنهاد کرده تا لااقل دانشگاههای علوم پزشکی زیر بار هزینهها اندکی کمر راست کنند. البته به نظر میرسد این تصمیم بی پیامد نخواهد بود، چراکه قدرت تابآوری عدهای از دانشجویان مقابل افزایش هزینهها از یک سو و مایل شدن عدهای دیگر از دانشجویان به تحصیل جایی غیر از پردیسهای خودگردان دانشگاههای وطنی، دو موضوعی است که نمیتوان به آنها بیتوجه بود.
چرا افزایش شهریهها؟
«در برنامههای چهارم و پنجم توسعه، هر دانشگاهی برای رشته تحصیلی در هر مقطعی باید هزینهها را محاسبه و بهعنوان شهریه از دانشجویان دریافت کند اما میانگین شهریههای فعلی دانشجویان در رشتههای علوم پزشکی با سرانهای که سازمان برنامه و بودجه اختصاص میدهد، فاصله زیادی دارد که با روح قوانین و مقررات مغایرت دارد»؛ این بخشی از گفتههای ابوالفضل باقری فرد، معاون آموزشی وزارت بهداشت در دفاع از افزایش شهریههاست.
او همچنین میافزاید: «در سالهای اخیر افزایش هزینههای آموزشی و کمک آموزشی بار مالی سنگینی را به دانشگاهها و دانشکدهها تحمیل کرده به طوری که عملا امکان ادامه آموزش با شهریههای فعلی وجود ندارد». جملاتی که در واقع ادامه دفاعیه او از افزایش شهریهها برای دانشجویان علوم پزشکی است.
این که دانشگاهها بهطور عام و دانشگاههای علوم پزشکی بهطور خاص با مشکلات مالی مواجهند البته حقیقتی انکارنشدنی و مشکلی از گذشته تا امروز است. سال۱۳۹۸ باقر لاریجانی، معاون آموزشی وقت وزارت بهداشت میگفت: «دانشگاهها با مشکلات مالی روبهرو هستند و در مجموع ۱۱درصد بودجه دانشگاههای علوم پزشکی صرف آموزش پزشکی میشود در حالی که بسیاری از دانشگاهها برای پرداخت حقوق اعضای هیات علمیشان با چالشهای جدی مواجهند.»
بنابراین با عنایت به این مشکل دیرینه میتوان نیت وزارت بهداشت از افزایش شهریهها را درک کرد بهویژه این که یک منبع آگاه در دانشگاه علوم پزشکی تهران روز گذشته به ما خبر داد در جلساتی که اخیرا در این دانشگاه برگزار میشود، صحبت برسراین استکه «دانشگاهها برایاداره پردیسهایخودگردان عملا ازسهم دانشگاهدولتی میزنند و خرج دانشجویان شهریهپرداز میکنند.»
با این حال اما افزایش شهریهها میتواند تا جایی کشش داشته باشد به این معنا که واقعا چند درصد دانشجویان حاضر در این پردیسها میتوانند افزایش یکباره شهریهها از سالی ۲۸میلیون تومان به ۱۱۰یا ۱۲۰تومان را تاب بیاورند؟ و نکته بعد این که چه تعداد از دانشجویان ترجیح میدهند با کمی اضافه پرداخت به دانشگاههای خارجی همتراز بروند و ترک وطن کنند؟
تربیت دانشجوی پزشکی چند؟
با افزایش مداوم قیمتها که حاصل تورم دائمی است، هزینههای مربوط به تربیت هر دانشجوی پزشکی نیز مثل سایر هزینهها ثابت نمیماند اما در چند سال اخیر عددهایی مطرح شده که میتوان با استناد به آنها تربیت هزینهبر دانشجویان علوم پزشکی را نمایش داد. عدد اول مربوط به سال۹۸ و به نقل از معاون آموزشی وقت وزارت بهداشت است که میگفت:«حداقل هزینه تربیت یک دانشجوی پزشکی سالانه ۸۰ تا۱۰۰میلیون تومان و هزینه تربیت یک دانشجوی دندانپزشکی سالانه ۱۰۰تا۱۲۰میلیون است.»
به این ترتیب، تربیت یک دانشجوی پزشکی براساس نرخهای آن سال دستکم ۷۰۰ میلیون تومان خرج برمیداشت اما عدد دوم مربوط است به دبیر وقت شورای گسترش دانشگاههای علوم پزشکی وزارت بهداشت که سال۱۴۰۰ در این باره اظهارنظر کرد. او میگفت: «از دید وزارت بهداشت در سال ۱۴۰۰ هزینه آموزش یکسال پزشکی در مقطع دکتری حرفهای ۲۲۶ میلیون تومان برآورد میشود که هزینه سالانه دکتری حرفهای در رشتههای پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی است. اگر این میزان را در مدت هفت سال تحصیل فرد ضرب کنیم و تورم را نیز محاسبه نکنیم، تربیت یک پزشک کمتر از ۵/۱میلیارد تومان برای کشور هزینه ندارد.»
اگر این رقم را هم اکنون نیز معتبر بدانیم با افزایش شهریههای سالانه تا ۱۲۰میلیون تومان نیز دانشجویان رشتههای پزشکی باز هم کمتر از مبالغی که برایشان هزینه میشود، شهریه میپردازند؛ اتفاقی که یادآور گفتههای رئیس دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی در سال ۱۳۹۲ است که میگفت: «بهای تمام شده تربیت یک دانشجوی پزشکی حدود ۱۴۰میلیون تومان برآورد شده در حالی که فقط نصف این مبلغ در طول یک دوره هفتساله در قالب شهریه از دانشجویان دریافت میشود.» با این حال هنوز یک بحث عمده پابرجاست و آن این که آیا با این افزایشی که به گفته مسئولان، لازم و منطقی است، تحصیل در رشتههای علوم پزشکی انحصاریتر از قبل و مختص اقشار مرفه جامعه نمیشود؟ و آیا این فشار مالی سبب خروج عدهای از متقاضیان رشتههای علوم پزشکی از کشور نخواهد شد؟
راهی برای جلوگیری از خروج؟
البته گویا معاونت آموزشی وزارتبهداشت فکر انصراف و خروجازکشور بخشی ازدانشجویان را کرده است، چراکه در مکاتبهای که وزارتبهداشت درآذر۱۴۰۱ باسازمانسنجش آموزشکشور داشته، میخوانیم: «از سالتحصیلی ۱۴۰۳ -۱۴۰۲ به بعد، هزینه خرید تعهدات آموزش رایگان و هزینههای ناظر به انصراف و اخراج دانشجویان، مطابق با سرانه اختصاص یافته برای تربیت دانشجوی مورد نیاز کشور که از سوی سازمان برنامه و بودجه تعیین میشود، محاسبه خواهد شد.» یعنی از امسال به بعد خرید تعهدات، انصراف و حتی اخراج دانشجویان علوم پزشکی نیز هزینههای بالایی خواهد داشت به طوری که افراد نه بهراحتی میتوانند انصراف دهند، نه اخراج شوند و نه به تعهدات آموزشی بیاعتنایی کنند. این درحالی است که معاونت آموزشی وزارت بهداشت، افزایش هزینه مربوط به آزادسازی مدارک تحصیلی را نیز پیشنهاد داده، چراکه بر این باور است هم اکنون برخی افراد با خرید تعهدات که هزینه چندانی ندارد، اقدام به آزادسازی مدارک، ترجمه آن و نیز خروج از کشور میکنند. بنابراین اقدام جدید وزارت بهداشت را علاوه بر یافتن راهی برای جبران هزینهها و کسری بودجهها میتوان تلاشی برای جلوگیری از خروج آسان دانش آموختگان رشتههای علوم پزشکی دانست؛ موضوعی که شاید راه عدهای را برای مهاجرت سد کند اما میتواند چشم اندازی ناخوشایند پیشروی متقاضیان تحصیل در رشتههای علوم پزشکی قرار دهد تا بهجای تحصیل در پردیسهای خودگردان به دانشگاههای خارجی بروند که خیلیهایشان در ازای پول گزافی که میگیرند، آموزشهای باکیفیتی ارائه نمیدهند.