ماجرای فیلم در اواخر جنگ ایران و عراق و زمان پذیرش قطعنامه اتفاق میافتد و رد پای گروهک جنایتکار منافقین و عملیات مرصاد در این ماجرا مشهود است. این اثر در اکران جشنوارهایاش موجی از تحسین را برای سازندگانش به ارمغان آورد و موفق شد با ۱۱ نامزدی در چهار رشته بهترین بازیگر مرد، بهترین موسیقی متن، بهترین چهرهپردازی و بهترین طراحی صحنه بیشترین جایزه سیمرغ بلورین را در بخش سودای سیمرغ از آن خود کند. حالا اما با عبور از موج تقدیرهای پس از جشنواره از سازندگان فیلم در گفتوگویمان با ابراهیم اصغری، تهیهکننده فیلم سعی کردیم به جای تکرار حرفهای زده شده در مورد این فیلم بیشتر از نکاتی صحبت کنیم که در مصاحبههای گذشته کمتر به آن پرداخته شده است.
کارنامه حرفهای شما نشان از توجه خاصتان به جنگ و دفاعمقدس دارد. این توجه از کجا میآید؟ مواجهه شما با جنگ چطور بوده که در فیلمهایتان رگههای پررنگی از آن دیده میشود؟
من در دوران دفاعمقدس رشادتهای رزمندهها را از نزدیک دیده و درک کردهام. سعادت این را داشتم کنار شهدا و رزمندههایی که امروز شناخته شدهاند، باشم. امروز رسالت خودم میدانم از پرده سینما جهت به تصویر کشیدن قهرمانان بیتکرار هشت سال دفاعمقدس استفاده کنم. بنابراین اولویتم را برای تولید آثار دفاعمقدس گذاشتم و با توجه به تجربیاتی که حضور در آن دوران داشتم احساس میکنم در این آثار بهتر میتوانم کار کنم.
در چند سال اخیر شاهد این بودیم که بهخصوص فیلمسازان جوان وقتی میخواهند سراغ سوژه جنگ بروند بیشتر دست روی اتفاقات و افراد پشت جبهه میگذارند که البته شاید به خاطر سن و سالشان باشد و اینکه جنگ را از نزدیک ندیده و لمس نکردهاند. این اتفاق در شماره ۱۰ نیفتاده و بعد از مدتها دوربین به اسارتگاههای جنگی رفته و مظلومیت و رنج اسرا و... را دستمایه ساخت فیلم قرار داده است. چه دلیلی برای این کار داشتید؟
مخاطب ما دو گروه هستند. یک گروه کاملا دوران جنگ را درک کردهاند و گروه دیگر اصلا هیچ ذهنیتی از آن دوران ندارند، بنابراین وقتی فیلمی در ژانر دفاعمقدس میسازیم باید هر دو گروه را در نظر داشته باشیم. فیلم ما باید در عین اینکه مورد تایید گروه اول باشد بر نسل جوان هم تاثیر بگذارد. به نظرم این فیلم با توجه به قصه و ساختاری که دارد، بهشدت میتواند هم با مخاطبانی که دوران جنگ و دفاعمقدس را درک کردهاند و هم با مخاطبان امروزی ارتباط برقرار کند. هشت سال جنگ ایران و عراق خطوط مختلفی داشت. پشت جبهه، پشتیبانی از شهرها و... اما تمام این خطوط برای این بود که قهرمانان ما در خطمقدم به پیروزی برسند. به همین دلیل پیشتازان جنگ آنانی هستند که رودرروی دشمن ایستاده و مبارزه کردهاند. ضمن اینکه با یک داستان سینمایی بیشتر میشود برای مخاطب امروز آنچه در آن زمان در میدان نبرد رخ داده را تشریح کرد. زمانیکه فیلمی درباره تبعات جنگ یا پشت جبهه میسازیم فقط خبری از جنگ داریم اما زمانیکه خود میدان جنگ را از نزدیک میبیند قطعا تاثیرگذارتر است.
ماجرای فیلمتان در اواخر جنگ ایران و عراق و زمان پذیرش قطعنامه اتفاق میافتد که رد پای گروهک جنایتکار منافقین و عملیات مرصاد نیز در آن مشهود است. آیا در پژوهشهای خود در حین ساخت فیلم، به نکته متفاوتی درباره آن مقطع زمانی رسیدید؟
بزرگترین هدف ما در شماره ۱۰ به تصویر کشیدن رنج ایثارگران و قهرمانان هشت سال دفاعمقدس در مواجه با دشمن و اسارتگاهها بود. آنها با امید روزها را در اسارتگاهها میگذراندند و به فرار از آنجا فکر میکردند. در فیلم میبینیم زمانیکه قهرمان ما در مواجه با گروه منافقین قرار میگیرد بحث نفوذ مطرح میشود. پرداختن به این موضوع میتواند بسیار حائز اهمیت باشد و اقدامات ضدایرانی منافقین را برای مخاطبان ایرانی بیش از پیش نمایان کند. یکی از دلایلی که ما به این موضوع پرداختیم همین مسأله است و حتی در یکی از دیالوگهای فیلم هم به این موضوع اشاره میشود که «اینها همه جا هستند و نفوذ همه جا هست» و این موضوعی است که همیشه باید به آن توجه داشت. اقدامات منافقین و جریان نفوذ همچنان در کشور ما به اشکال مختلف میتواند ادامه داشته باشد و ما باید ماهیت این گروه را بشناسیم. این فیلم به مخاطب خود هشدار میدهد که باید همیشه مراقب نفوذ و تأثیر نفاق در جامعه باشیم، چرا که جامعه ما این مسأله را به اشکال مختلف در سالهای ابتدای انقلاب چه در جنگ و چه در اسارتگاهها تجربه کرده است. امروز بهخصوص نسل جوان باید مراقب این نفوذ باشد و بداند که دشمن همیشه در کمین نشسته است.
از اشخاص حقیقی که در آن ایام در جنگ حضور داشتند کسی نسبت به فیلم شما معترض نبود که مثلا این فیلم، نتوانسته حق مطلب را درباره آن مقطع زمانی از جنگ تحمیلی بیان کند؟
در زمان پژوهش و نگارش فیلمنامه قطعا به خاطرات اسرای ایرانی در دوران دفاعمقدس رجوع و از خاطرات شفاهی و کتبی به درستی در داستان استفاده شده. این فیلم تجمیعی از خاطرات و تجربیات اسرای ایرانی است. تمام سعیمان را کردیم که فیلممان را همسو با واقعیت بسازیم. هر چند که برای دراماتیک کردن قصه دخل و تصرفاتی انجام دادیم که هم برای مخاطب جذاب باشد هم نسبت به فیلمهای قدیمی که مخاطب از اسارتگاههای دشمن دیده، متفاوت باشد. از آنجا که قصه فیلم درباره فرار از اسارتگاه بود، باید اسارتگاهی طراحی میکردیم که فرار از آن سخت و غیرممکن باشد. چون وقتی مخاطب چنین اسارتگاهی را میدید پی به رنجی که اسرا برای فرار کشیده بودند، میبرد و فیلم را با اشتیاق دنبال میکرد. ما قبل از جنگ آمادگی نداشتیم که اسارتگاه بسازیم و هم در ایران و هم در عراق از هر جایی که امکان داشت بهعنوان اسارتگاه استفاده شد.
شماره ۱۰ جزو معدود آثار دفاعمقدس سالهای اخیر است که از جلوههای ویژه بهخوبی در آن استفاده شده. برای طراحی جلوههای ویژه این فیلم، از نمونههای خارجی سینمای جنگ الگو گرفتید؟
نهچندان. ما لوکیشن خوبی داشتیم که براساس آن و با توجه به طراحیهایی که دوستان انجام دادند، توانستند در این زمینه بسیار خوب عمل کنند.
انتخاب مجید صالحی بهعنوان بازیگری که عموما در آثار کمدی بازی میکند، برای ایفای یک نقش جدی ریسک نبود؟
نتیجه این بهقول شما ریسک را دیدیم. انتخابی که صددرصد بهجا و درست بود. اساسا این نگاه که فلان بازیگر کمدی است یا جدی، نگاه درستی نیست. من چندین سال است کارهای صالحی را دنبال میکنم، کارهای مختلفی بازی کرده است. اینکه در برخی نقشها کاندیدای سیمرغ شده، اهمیتی ندارد. او در فضای جدی بارها بازیهای بسیار شایستهای داشته.
فکر میکنید برای مخاطب امروز که درگیر تحریفهای تاریخی توسط رسانههای بیگانه است، اطلاع از واقعیت آنچه هشت سال بر ما گذشت، چقدر لازم است؟
حقیقتهایی در انقلاب و دفاعمقدس ما وجود دارد که بعضا نسل جوان به دلیل تحریک رسانههای بیگانه نسبت به قبول آن مقاومت میکند یا اصطلاحا گارد میگیرد. این اتفاق البته به کمکاری خود ما هم برمیگردد. چون ما در حوزه رسانه واقعیتها را بهموقع و با بیانی شیوا برای نسل جوان تبیین نکردهایم. اگر این حقایق همانطور که بود، برای نسل جوان به نمایش گذاشته میشد، آنها تصمیمگیریهای درستتری انجام میدادند. اهمیت انقلاب و فرهنگ دفاعمقدس اقتضا میکند رسانهای مثل سینما حقیقت را بازگو کند. چون اگر حقیقت را همانگونه که هست و هنرمندانه بازگو کنیم بر دل مینشیند. متاسفانه این حقایق به دلیل اهمالکاری، طبقهبندی برخی اطلاعات، بیتوجهی و... به میزان اندک و خیلی دیر به مخاطب عرضه شده است.
بهرغم پخش فیلم شماره ۱۰ از تلویزیون، بالاخره توانستید آن را روی پرده سینما هم نمایش دهید. الان از شرایط اکران فیلمتان راضی هستید؟
الان در شرایطی قرار داریم که عموما فیلمهای کمدی در گیشه موفق میشوند اما ما به احترام ایام دفاعمقدس بر خودمان واجب میدانستیم فیلممان را اکران عمومی کنیم. تعداد سالنهایمان نسبتا مناسب است و امیدوارم با اطلاعرسانی رسانهها بهویژه صداوسیما، تعداد بیشتری از مردم از اکران آن مطلع شوند. باتوجه به باخوردهایی که در زمان اکران عمومی و اکران آن در جشنواره داشتم به مخاطبان با هر نگاه و سلیقهای قول میدهم تماشای این فیلم باعث میشود به ایرانی بودنشان افتخار کنند و با رضایت سالن را ترک کنند. مخاطب سینما نیاز به قهرمان دارد و ما یک قهرمانی ایرانی در شماره ۱۰ میبینیم. قهرمانی که البته بسیار بسیار از آنها داشته و داریم. در نظر داشتیم قهرمان فیلم را در انتها به یک پهلوان تبدیل کنیم. چرا که ما ایرانیها به پهلوانان عرق خاصی داریم. پهلوانان ما با رشادت از آب و خاکشان دفاع کردند و امروز تماشایشان بر پرده سینما باعث برانگیخته شدن عرق ملیمان میشود. هر قهرمان ایرانی این لیاقت را دارد که بتوان درباره او فیلم ساخت و من علاقهمندم درباره دیگر قهرمانهای تاریخی هم فیلم بسازم.
در سینمای ایران کمتر تهیهکنندهای را میتوان پیدا کرد که آثارش به اندازه ابراهیم اصغری جنبه واکنشگرایانه داشته باشد. با مرور کارنامه حرفهای این تهیهکننده به این نتیجه میرسیم که در عمده آثاری که تهیه کرده، رگههایی از دفاعمقدس دیده میشود. ابراهیم اصغری چنانکه خودش اذعان دارد، توجه به سینمای دفاعمقدس به نوعی پرداختن به هویت ملی خود ما ایرانیهاست، چون اگر نتوانیم به این حوزه نگاهی درست داشته باشیم، جوانان را بیشتر از فرهنگ دفاعمقدس دور کردهایم. او اصلیترین دلیل کمکاری در این حوزه را بیتوجهی مدیران به این دسته از تولیدات میداند. مدیرانی که تنها به این فکر میکنند در دوارن مدیریت خود چگونه کارنامه خود را در ظاهر پررنگ کنند. برخی آثار دفاع مقدسی اصغری در طول مدت فعالیتش در سینما عبارتند از؛ مردی شبیه باران، مردی از جنس بلور، به کبودی یاس، شور شیرین، اشنوگل و تکتیرانداز. گفتنی است تکتیرانداز که با محوریت زندگی سردار شهید عبدالرسول زرین بهعنوان بهترین تکتیرانداز جنگهای معاصر جهان ساخته شده است، بسیار موردتوجه فرماندهان نظامی کشور و رزمندگان دفاعمقدس قرار گرفت و بهعنوان پربینندهترین فیلم نوروز ۱۴۰۰ تلویزیون معرفی شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: