هرچند روسای کشورهای عضو بهویژه کشورهای در حال توسعه در نشستهای سالانه مجمع عمومی و در آسیب شناسی ناکارآمدی سازمان ملل از ساختار معیوب و توزیع ناعادلانه قدرت در این سازمان خصوصا شورای امنیت گلایه داشته و خواستار اصلاح ساختار آن هستند اما با توجه به تمایل اعضای دائم شورا به حفظ وضع موجود، ظاهرا آنچه تاکنون به جایی نرسیده، فریاد عدالتخواهی اکثریت اعضا برای تغییر وضع موجود سازمان ملل است.
بهرغم تلاش کشورهای در حال توسعه ازجمله جمهوری اسلامی ایران برای کارآمد ساختن سازمان ملل متحد و عبور دادن آن از سازمان کشورهای قدرتمند به سازمانی که زبان گویای اکثریت اعضای ملل متحد و افزایش قدرت مجمع عمومی و لازمالاجرا شدن مصوبات آن باشد اما حق وتوی اعضای دائم شورای امنیت و توصیهای بودن مصوبات مجمع عمومی مبین این واقعیت است که برای نیل به این اهداف راه درازی در پیش است.
اعلام خواست کشورهای جنوب در نشستهای سالانه مجمع عمومی که در قالب سخنرانیهای عمومی روسای کشورهای عضو انعکاس مییابد هر ساله به منزله تلنگری به دبیرکل سازمان ملل و کشورهای صاحب قدرت در سازمان ملل محسوب میشود که میبایست خواست اکثریت اعضای سازمان ملل را جدی بگیرند، چراکه این مطالبات هرساله با قدرت بیشتری تکرار و پیگیری میشود. بدون شک نادیده گرفتن و بیاعتنایی به چنین خواستی، باعث افزایش شکاف بین شمال و جنوب خواهد شد.
البته در مقاطعی دبیران کل سازمان ازجمله پطرس غالی و کوفی عنان با ارائه پیشنهاداتی همچون دستور کاری برای صلح، موضوع اصلاح ساختار سازمان ملل متحد را در دستور کار و پیگیری جدی قراردادند که به علت عدم استقبال اعضای دائم شورای امنیت راه به جایی نبرد. صرفنظر از مشکلات ساختاری سازمان ملل متحد، در حال حاضر جهان با چالشهایی نظیر تغییرات آب و هوایی، فقر، تروریسم و جنگهای منطقهای بهویژه معضل دیرپای فلسطین و نافرمانی رژیم اسرائیل از اجرای قطعنامههای شورای امنیت، جنگ روسیه و اوکراین، قاچاق انسان و اخیرا نگرانی از پیامدهای فراگیر شدن هوش مصنوعی ودهها مشکل دیگر مواجه است که نقش سازمان ملل متحد در مدیریت آنها بسیار کمرنگ و ضعیف است.
علت ناکارآمدی و مدیریت ضعیف سازمان ملل متحد به این مهم برمیگردد که ریشه اصلی بسیاری از این مشکلات را باید در سیاستهای برخی اعضای دائم شورای امنیت خصوصا آمریکا جستوجو کرد.
در ظاهر آمریکا با میزبانی سازمان ملل و پرداخت یک چهارم بودجه این سازمان، خود را حامی اصلی سازمان ملل معرفی میکند اما در عمل واشنگتن از این موارد و حق وتو برای کنترل سازمان و مشروعیت بخشیدن به سیاستهای مداخله جویانه خود در روابط با سایر اعضا بهره میجوید.
در چنین فضایی که سازمان ملل متحد برای افزایش کارآمدی و نهادینه کردن اصول و اهداف منشور ملل متحد با معادلات چند مجهولی مواجه است، نشست سالانه مجمع عمومی و انعکاس دیدگاه کشورهای عضو در آن، فرصتی محسوب میشود تا بتوان به راهحلهای اجرایی دست یافت. به اعتقاد کارشناسان، بهترین راهکار، گوش دادن به انتقادها و پیشنهادات روسای کشورهایی است که فارغ از سیاست مبتنی بر قدرت و صرفا بر اساس قدرت منطق بهدنبال یاری رساندن به سازمان ملل برای عبور از مشکلات کنونی و ایفای نقش پررنگ این سازمان در حل و فصل معضلات بینالمللی هستند.
طیفی ازاین کشورها که بزرگترین بلوک اعضای سازمان ملل متحد را تشکیل میدهند، گروه یا بلوک غیرمتعهدها هستند. کشورهای غیرمتعهد سالهاست که بهدنبال توزیع عادلانه قدرت در نظام بینالملل بهویژه سازمان ملل متحد هستند. این طیف از کشورها برای نهادینه شدن صلح، عدالت و امنیت راهکارهای متعددی ارائه کردهاند اما برای عملیاتی کردن این راهکارها از اراده و همگرایی لازم برخوردار نبودهاند. بهنظر میرسد با افول تدریجی قدرت آمریکا، زمان آن فرا رسیده تا این کشورها با بهرهگیری از این فرصت با همدلی و اراده قوی موجبات اجرایی شدن خواستهای ۷۸ ساله خود را فراهم کنند.
علاوه بر این، تردیدی نیست همراهی چین و روسیه که هر دو بهنوعی با اروپا و آمریکا در حال رقابت و چالش هستند با کشورهایی نظیر هند،برزیل، ایران، آفریقای جنوبی، مصر و عربستان که همگی از اعضای بریکس بوده و بهدنبال نظم نوین بینالمللی هستند در این روند میتواند بسیار مؤثر باشد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد