سپس مخاطبان با اجرای مصطفی راغب در برج میلاد و کنسرت «وداع» با صدای حسامالدین سراج و اجرای ارکستر موسیقی ملی ایران همراه بودند. «سوگ شفق» آخرین کنسرتی بود که در این ایام میزبان مخاطبان شد. کنسرتی متفاوت که تلاش داشت در پنج پرده روایتگر حماسه کربلا باشد.در این کنسرت که با همراهی ارکستر بزرگ متشکل از ۴۰نوازنده به رهبری عرفان وکیلی و خوانندگی مجتبی عسگری، امیرحسین سمیعی، هادی فیض آبادی، سیدمحسن حسینی، ستار روزبه و محمدرضا صفی و آهنگسازی میلاد آقایی همراه بود، تلاش شد حماسه کربلا با نگاهی جدید روایت شود.در این خصوص این کنسرت و نوع نگاهی که به حماسه کربلا داشت، با مجتبی عسگری، خواننده نقش امامحسین(ع) در آن، گفتوگویی انجام دادیم. هنرمندی که گرچه تجربه کاری طولانی در عرصه موسیقی ایرانی دارد و آلبومهای زیادی هم تا به امروز از او وارد بازار موسیقی شده، اما نامش کمتر بر سر زبانها افتاده است؛ موضوعی که خودش علت آن را دوری از حاشیه دانسته است.
کار متفاوتی را با یک ارکستر بزرگ موسیقی در این ایام شاهد بودیم. کمی درباره آن صحبت کنید و بفرمایید «سوگ شفق» با تمرکز بر چه مضامینی میزبان مخاطبان شد؟
کنسرت سوگ شفق به نظر من از لحاظ فنی یک کنسرت کاملا موسیقیایی بود که با تمرکز بر اشعار شاعران بزرگی همچون حافظ، مولوی و شاعری جوان به نام میلاد آقایی، تلاش داشت حماسه کربلا را با زبان امروزی برای مخاطب بیان کند. در این کنسرت که با همراهی۴۰نوازنده توانا به رهبری عرفان وکیلی به اجرا در آمد، بنده این افتخار را داشتم در نقش امامحسین(ع)، در کنار خوانندگان مطرحی همچون هادی فیضآبادی در نقش حضرت عباس(ع)، سیدمحسن حسینی در نقش جناب حُر، امیرحسین سمیعی در نقش عمر بن سعد، محمدرضا صفی در نقش شمر و ستار روزبه در نقش ابلیس راوی این حماسه باشم.
کنسرت به نحوی بود که در ناخودآگاه ذهن مخاطب یک تلفیقی میان تعزیه و اجرای موسیقی را تداعی میکرد. چراکه خوانندهها در نقش شخصیتهای کربلا ظاهر شده بودند. این نگاه درست است یا فقط ما شاهد روایت بودیم؟
خیر ما فقط تمرکزمان بر یک کنسرت موسیقی با تمام مؤلفهها و ویژگیهای حرفهای آن بود. به هرحال اگر قرار بود بر این تلفیق تمرکزی شود، مطمئنا با بازی یا پرفورمنسی همراه بود یا حداقل لباس خاصی برای خوانندگان مدنظر قرار میگرفت. سوگ شفق یک اجرای موسیقی کامل با ارکستر بود و تفاوتش با سایر ارکسترها در تعداد خوانندههایی بود که روی صحنه آمدند. در این ارکستر دستگاهی سه خواننده بودیم که در نقشهای مثبت امامحسین(ع)، حضرت عباس(ع) و جناب حر ظاهر شدیم و سه نفر دیگر با تمرکز بر آواز کلاسیک شبیه اپرا کار را اجرا کردند.
نقشها را خودتان انتخاب کردید یا از پیش تعیین شدهبود؟
انتخاب نقشها به عهده آقای ستایشگر، رئیس انجمن موسیقی بود. ایشان با توجه به ویژگیهای صدای هر شخص، نقش وی را انتخاب کرد. به هرحال جناب آقای ستایشگر از موسیقدانان و آهنگسازان حرفهای هستند و با نوع صدا، فضا و تکنیکهای صداهای ما آشنایی داشتند. نقش امامحسین(ع) نیاز به گستره صوتی خیلی زیادی داشت و ایشان با آشنایی کاملی که از صدای من داشت، مرا برای این نقش انتخاب کرد. خوانندههای دیگر نیز به همین ترتیب انتخاب شدند، مثلا نقش ابلیس یک صدای اپرایی نیاز داشت و آقای روزبه به خوبی از عهده آن برآمد.
در گذشته کنسرتهایی در ایام محرم و صفر برگزار شده است مثل کنسرت علیرضا قربانی، سراج یا در چند هفته گذشته مصطفی راغب که با تمرکز بر فرهنگ آیین عاشورایی روی صحنه آمدند، به عقیده شما این کنسرت توانست یک حرکت رو به جلو در عرصه موسیقی آیینی باشد؟
قبل از پاسخ به سؤال شما، خیلی جالب است بدانید من پس از حضور در این کنسرت، مورد انتقاد برخی از دوستان نزدیک قرار گرفتم که چرا شما در این برهه موسیقی روی صحنه بردید. باید موسیقی را تحریم کنیم، ولی من اعتقاد دارم نباید این کار را کرد. ما اگر کنار برویم و بگوییم موسیقی اجرا نکنیم و مجوز را لغو کنیم خود به خود موسیقی، آن هم این نوع موسیقی جدی از بین میرود. اعتقاد دارم وقتی یک ارگان به نام انجمن موسیقی سرمایهگذاری روی اجرای یک کار نو میکند و این شیوه را انتخاب کرده که یک ارکستر بسیار بزرگ را دور هم جمع کند چرا باید اجرا نکرد؟ ما باید نشان دهیم در محرم و صفر هم میتوان کار خوب روی صحنه برد و هیچ اتفاقی نمیافتد. اگر ساز زده شود و آواز خوانده شود هیچ اتفاقی نمیافتد و به هیچکس هم برنمیخورد، این نظر من بود. فکر میکنم کار غیرعقلانی و غیرمنطقی نکردم. کارم را انجام دادم و موسیقی خودم را داشتم. به عقیده من شاید در حوزه موسیقی چون قبلا ارکستر سمفونیک بوده است تحولی ایجاد نشد اما در سبک موسیقی روایت عاشورا کار خیلی حرفهای و جدیدی بود چون معمولا در موسیقی عاشورایی به صورت سنتی ما با یک گروه ابزار موسیقیایی خاص مثل طبل، سنج، دمام و... روبهرو بودیم، ولی این کنسرت کاملا حرفهای عمل کرد و کمتر دیدهایم چنین ارکستری در خدمت روایت عاشورایی قرار گیرد.
یکی از مشکلات موسیقی مذهبی ما بهویژه در مداحی که یک ژانر خاص در موسیقی مذهبی است، ورود تحریفات است و بیش از آنکه تلاش شود موسیقی در خدمت آگاهیبخشی باشد بیشتر بهدنبال سوز و اشک است، به نظر شما چرا موسیقی مذهبی به این سمت هدایت شد؟
به نکته خوبی اشاره کردید. وقتی به کودکیام نگاه میکنم از بچگی یاد گرفتیم که امام حسین مظلوم است و از داستان کربلا مظلومیت را به ما نشان دادند و گریه و غم برای اهلبیت. در صورتیکه درس حماسه کربلا تنها اینها نبوده است. امام حسین در این حماسه بزرگ درس آزادگی و رشادت، بزرگواری و شجاعت را میدهد. تمام اشعار ما در کنسرت سوگ شفق درس آزادگی و رشادت بود. آنجا که امام حسین با خدای خودش مناجات میکند و میگوید خدایا من حرفی که میخواستم زدم و حالا وقت نبرد است. هیچ کجای اشعار ما برای گریه و سوگواری نیست، چون اعتقاد داریم باید امام حسین(ع) را نشان دهیم که در جهان بهعنوان الگو شناخته شود. متاسفانه برخی مداحان فکر میکنند هرچقدر اشک مردم را درآورند ثوابش بیشتر است و فراموش کردهاند که حماسه عاشورا برای چه بوده است. ما باید سرمان را بالا بگیریم که چنین شخصیت بزرگی در فرهنگ مذهبی ما وجود داشته است ما باید به حال خودمان اشک بریزیم که کوچکترین درسها را از امام حسین نگرفتیم.
چقدر توجه به این تفکر و به این نگاه جامعه امروز ما ضروری است؟
صددرصد. به خاطر اینکه متاسفانه اعتقادات مردم روبه فراموشی است و بخش عمده آن ماحصل تبلیغات و سوءتعبیرهاست. ما خیلی راحت میتوانیم با موسیقی خوب و ارجاعهای درست این حماسه را جلوه دهیم. وقتی برگزاری کنسرت دوماه تعطیل میشود و مسئولان فکر میکنند با روی صحنه نرفتن و ساز نزدن به محرم احترام گذاشتهایم، نمیتوانیم کاری دقیق و درستی انجام دهیم. در همه جای دنیا در مراسم خاص موسیقی اجرا میشود مثلا پیانو در غرب به عنوان سازی که در کلیسا کوک به مردم میدهد جایگاه خودش را حفظ کرده است اما در مملکت ما موسیقی کنسل هم شود هیچکس پاسخ نمیدهد که برای چه موسیقیای که حرف اول را در نشان دادن زبان، فرهنگ و هنر ما میزند باید تعطیل شود.
خودتان فکر میکنید چرا با اینکه موسیقی با محرم همواره عجین بوده از آن استفاده خوبی نمیشود یا بهعبارتی بهتر، به نظر شما چرا موسیقی مذهبی روبه جلو نبود؟
به نظرم یکی از دلایل مهم، تعصب شخصی برخی مسئولان روی موسیقی است. از اول بوده و هنوز هم هست. در صورتیکه موسیقی میتواند یک راه خیلی درست و عمیق در پیشبرد فرهنگ و هنر و نیز فرهنگ مذهبی باشد. خیلی از فیلمهای سینمایی و سریالها با موسیقی معنا پیدا کردند. سریال امام علی(ع) یا مختار بدون موسیقی اصلا معنا ندارند. اگر این نغمهها و آواها نبود هرکاری هم کارگردان میکرد این اتفاق نمیافتاد. این تعصب به نظرم وجود دارد و باید از بین برود تا موسیقی در خدمت فرهنگ و هنر و مذهب قرار گیرد و بتواند هرجایی نقش خود را درست اجرا کند.
بهعنوان یک کارشناس و صاحبنظر، ما در موسیقی نیاز به یک سبک خاص به نام آواهای محرم داریم یا به یک تغییر نگاه به این ایام، کدام مهمتر و مؤثرتر است؟
من تغییر نگاه را مهمتر و ضروریتر میدانم. عمیقا باید عوض شود. در خلال صحبتها نیز عرض کردم اول باید ببینیم این حماسه چه بود، چه حرفی داشته و قرار بود چه نکاتی را به مردم گوشزد کند. مردم را به این سمت بکشانیم که اتفاقات روز عاشورا برای این بوده که ما به یک هدف برسیم. همه میدانیم امام حسین(ع) میدانسته که بعد از حضور در کربلا شهید میشود. میدانسته که برای چه هدفی میرود. انگیزه و هدف اصلی ایشان و اینکه بعدها چه اتفاقی میافتد، مهم است. ما باید نگاهمان را به برخی از تبیینگریهای عاشورا و حماسه کربلا عوض کنیم. به هرحال بهعنوان یک هنرمند باید نقشم را ایفا کنم. موسیقی نقش زیادی دارد. باید تعصبات را کنار بگذاریم و از موسیقی در جای درست استفاده کنیم. بیشک برخی دوستان با این نظر مخالفند و شاید جبهه بگیرند اما فکر میکنم یکی از رسالتهای هنر و موسیقی تغییر نگاه مردم به واقعه و هدایت آنها به سمت واقعیتها و حذف انحرافات و تحریفات است.
و در سؤال آخر از مواجهه مخاطبان با کنسرت و استقبالشان بگویید؟
نمی توانم بگویم استقبال عجیب و غریبی بود. راضی بودیم و هرکدام از دوستان و همکاران که کار را دیدند، لذت بردند. یک اجرای کاملا موسیقایی با همه فاکتورهای آن دیدند و خیلی خوششان آمد و از اینکه روایت و هریک از پردهها را در قالب موسیقی شنیدند. فکر میکنم اگر تبلیغ درست و فرهنگسازی شود، خیلی مهم است.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد