در آخرین سرشماری رسمی سال ۱۳۹۵، حضور بیش از ۱.۵میلیون افغان در ایران ثبت شد اما با قدرت گرفتن طالبان که باعث شد صدها هزار افغان به سمت مرزهای ایران سرازیر شوند، آمار ورودی در همین سال به شکل تصاعدی بالا رفت. در حالیکه برخی منابع غیررسمی میگویند هشت میلیون افغان در ایران حضور دارند.
احمد وحیدی، وزیر کشور تیرماه امسال و در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد در حال حاضر بیش از پنج میلیون افغان در ایران زندگی میکنند که البته مشخص نشد آیا آمار اعلامشده از سوی او، مربوط به افغانهایی است که با اظهارنامه مشخص در کشور حضور دارند یا شامل اتباع بدون مدارک هویتی ثبتشده نیز میشود.
برای درک بهتر موضوع و اینکه روزانه چه تعداد افغان وارد کشور میشود، حشمتا... فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، از عددی خبر میدهد که تعجببرانگیز است: «فقط در زمان طالبان چیزی حدود دو میلیون نفر وارد ایران شدند و طبق آخرین خبری که از یکی از کارشناسان گرفتم، روزی ۱۰هزارنفر از افغانستان وارد ایران میشوند. بخش بزرگی از کسانیکه وارد ایران میشوند، جزو ارتش افغانستان بودند، اینها واقعیتهایی است که جای نگرانی دارد. اگر این آمارها درست باشد، یکپنجم جمعیت افغانستان در ایران حضور دارند. من با مسأله پناهندگان افغانستانی به ایران مخالف نیستم، حتی بعد از جنگ ایران و عراق، بخش عمده بازسازی ایران به دوش همین مردم افغانستان بود که با ما همزیستی مسالمتآمیز دارند اما آنچه که خطرناک است، عدم حضور اظهارنامهای و ثبتشده پناهندگان و مهاجران افغانستانی است. امروز برای هر ایرانی امکان رصد امنیتی، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد اما برای مهاجران افغانستانی چنین امکانی وجود ندارد؛ بنابراین حضور آنها منجر به چالشهای مختلفی شده که تغییر ترکیب جمعیتی یکی از این موارد است.»
اگرچه وزیر کشور گفته که در هر جمعیتی ممکن است مشکلات امنیتی وجود داشته باشد اما به طور عمومی دستگاههای اطلاعاتی چنین گزارشی به ما ندادهاند و اگر گزارشی باشد، رسیدگی و برخورد خواهد شد. با اینحال مردم نگران امنیت خود هستند. مجرمان تبعه افغان تا چند سال قبل مهمترین جرایمشان قتل و آزار و اذیت بود که علیه هموطنان خود مرتکب میشدند اما در سالهای اخیر آنها به سمت جرایم باندی و خشن روی آورده اند و برای ارتکاب جرایم خود به راحتی دست به چاقو و اسلحه میبرند. اغلب این مجرمان از اتباع غیرمجاز هستند که هیچ رد و نشانی از آنها وجود ندارد و بعد از ارتکاب جرایم راهی افغانستان یا شهرهای دیگر میشوند و همیشه با هویتی جعلی زندگی میکنند.
۰۱گروگانگیری اتباع در خاک ایران
۱۵مرداد امسال بود که خبر یک گروگانگیری در تهرانسر، رئیسپلیس پیشگیری تهران بزرگ را به محل حادثه کشاند. گروگانگیری در یک خانه مسکونی اتفاق افتاده و پنج گروگانگیر ۲۲ تا ۳۳ ساله که همگی از اتباع کشور همسایه بودند، دو فرد ۲۱ و ۲۴ ساله از اعضای یک خانواده را با استفاده از سلاح سرد به گروگان گرفته، برای آزادی آنها طلب ۲۰۰هزار دلار کرده بودند. در حالیکه گروگانگیران مشغول شکنجه دو گروگان خود بودند، ماموران انتظامی کلانتری۱۵۰ تهرانسر با انجام یک عملیات پلیسی هر پنج نفر را دستگیر کردند.
۰۲ قتل مادر، پسر و دختر ایرانی توسط مرد افغان
آذر سال ۹۲، زنی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از ناپدید شدن اعظم، خواهر ۵۸ ساله و فرهاد پسر ۱۹ سالهاش خبر داد. با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اداره یازدهم متوجه شدند فردی با خودروی بیامو، قصد ورود به خانه این مادر و پسر را دارد. در ادامه بررسیها مشخص شد این جوان به نام یوسف که از اتباع افغانستان بود، خودرو را اجاره کرده است. یوسف پس از دستگیری در بازجوییها گفت مدتی پیش همراه اعظم و پسرش به نمکآبرود رفتهاند اما پس از چند روز برگشته و دیگر از سرنوشت مادر و پسر خبر ندارد و آنها احتمالا به آمریکا رفتهاند. تحقیقات اما نشان داد آنها از کشور خارج نشدهاند. در نهایت یوسف به قتل اعتراف کرد و گفت ۱۶۰۰ سکه برای اعظم خریداری کرده و اعظم نیز به او چند فقره چک داده اما چکها برگشت خورده است. وقتی یوسف درخواست پول کرده، اعظم گفته پولها را به خارج از کشور منتقل کرده و پولی ندارد. یوسف که کینه به دل گرفته بود، در مسیر بازگشت از نمکآبرود به هر دو آبمیوه مسموم خورانده، سپس آنها را به داخل چاه انداخته و با ریختن بنزین، اجسادشان را به آتش کشیده است. اما این پایان کار نبود و او یک دختر ایرانی به نام زهرا را که از ازدواج با او منصرف شده بود هم به قتل رسانده بود.
۰۳ گانگسترهای افغان در طلافروشی
اردیبهشت سال ۹۵ هم یک طلافروشی در شهرستان گالیکش استان گلستان، جولانگاه گانگسترهای نقابداری بود که در یک آن، محله را با سرقت ۱۳ کیلو طلا به آتش کشیدند. دزدان سپس به سمت شهرستان کلاله فرار کردند که در این فرار، دو نفرشان هدف گلوله پلیس قرارگرفتند. در حالی که پلیس استان گلستان و شهرستان گالیکش در جستوجوی اعضای این باند مسلح بودند، ماموران پلیس امنیت عمومی و مبارزه با موادمخدر استان سمنان به یک خودروی سمندمظنون شدند و با اخطار از راننده خواستند همراه دو سرنشین افغان، از خودرو پیاده شوند. دو مرد افغان که مسلح بودند از خودرو پیاده شده و قصد تیراندازی به سمت ماموران را داشتند که با هوشیاری پلیس، تیرشان به سنگ خورد و هر سه پس از بازداشت به پلیس آگاهی منتقل شدند. در بازرسی از این خودرو، ۱۳ کیلو و ۱۰۰ گرم طلا و جواهر، سه قبضه سلاح، ۱۳۲ عدد تیر جنگی، هشت عدد خشاب و سه نارنجک کشف شد. متهمان پس از اظهارات ضد و نقیض، سرانجام به سرقت مسلحانه در گالیکش اعتراف کردند.
۰۴حکم اعدام برای شش متجاوز افغان به زن ایرانی
سال ۹۸ و درحالیکه ماموران آگاهی مشغول انجام وظایف خود بودند، زنی با سر و وضعی پریشان وارد آگاهی شد و گفت هفت مرد افغان مرتکب جنایت سیاه علیه او شدهاند. ماجرا از آنجا شروع شد که مدتی پیش تصمیم گرفت خانهای ویلایی در غرب تهران خریداری کند. پس از پیدا کردن ویلا در منطقه فرحزاد به بنگاهداری به نام جمعه مراجعه کرد که افغان بود. زن جوان به جمعه گفت میخواهد خانه را ببیند. جمعه به او گفت وراث خانه در خارج از کشور هستند و کسی در خانه نیست. هر دو به مقابل در خانه رفتند. زن جوان لحظهای حس کرد شرایط غیرطبیعی است و تصمیم گرفت با شوهرش تماس بگیرد. در یک لحظه، اما جمعه او را به داخل خانه هل داد و یکدفعه او خود را در محاصره هفت مرد افغان دید. افغانها از ساعت چهار بعدازظهر تا ۱۱ شب، زن جوان را بهشدت مورد آزار قرار دادند و سپس او را با تن و بدنی مجروح در خیابان رها و تهدید کردند اگر به کسی حرفی بزند، او را میکشند. پس از شکایت زن جوان، پلیس جمعه و شش افغان دیگر را بازداشت کرد. جلسات دادگاه تشکیل شد و زن جوان در حالیکه اشک میریخت، حوادث آن روز را شرح داد. جمعه و پنج نفر از متجاوزان گفتند زن جوان با میل خود با آنها رابطه برقرار کرده است، اما هفتمین فرد افغان گفت زن جوان حقیقت را میگوید و به زور مورد تجاوز قرار گرفته است. پس از پایان دادگاه، قضات شش متجاوز را به اعدام و نفر هفتم را به دلیل امتناع از آزار زن جوان به طرد از ایران محکوم کردند.
لزوم کنترل ورود افاغنه به ایران
مسعود اکبری - جرمشناس
یکی از مسائلیکه جرمشناسی به دنبال تحلیل، تبیین مبانی و توصیف ارکان آن است، جرایم ناشی از حضور اتباع بیگانه است. زمانی که افراد دارای تابعیت بیگانه وارد کشور مهاجرپذیر میشوند، اعم از اینکه ورود آنها قانونی یا غیرقانونی باشد، نوعی تعارض فرهنگی در تلاقی و تقابل با فرهنگ کشور مقصد پدید خواهد آمد که در نهایت منتهی به بزهدیدگی اتباع بیگانه یا بزهکاری ناشی از نوعی خلأ هنجار خواهد شد. بنابراین جرمشناسی فرهنگی و جامعهشناسی جنایی، همواره درصدد حل این بحران اجتماعی است و از طریق مداخله در عملکرد فکری و آموزش به افراد، برنامههای پیشگیرانه خود را عملی خواهد ساخت.موضوع حضور اتباع افغان در کشور ما موضوع جدیدی نیست. علاوهبر اینکه مشکلات زیادی در رابطه با اسناد سجلی و حضور فیزیکی آنها در حوزه مرزهای کشور وجود دارد، نوعی تعارض و تلاقی فرهنگی نیز بر این مسأله بار خواهد شد. از آنجا که معمولا افراد فقیر و تهیدست افغان برای کار، فعالیت جسمانی و کسب درآمد وارد کشور ایران میشوند، این موضوع باعث خواهد شد تا علاوهبر تلاش برای کسب منافع بیشتر و وجود موانع این کار، مرتکب جرایمی از قبیل سرقت، اخاذی، زورگیری و ... نیز شوند. مضاف بر این، امکان بزهدیده شدن آنها نیز وجود دارد، زیرا انجام برخی اقدامات ناشی از فرهنگ کشور افغانستان در ایران، ممکن است تا حدودی در تعارض با فرهنگ و عرفهای کشور ما باشد و همین موضوع باعث ایجاد نوعی تنش، درگیری و ایراد ضرب و جرح عمدی یا تخریب شود.ممکن است در برههای از زمان، جرایم ارتکابی توسط افغانهای مقیم ایران از حیث آمارهای ارائهشده توسط مراجع رسمی و غیررسمی، افزایش چشمگیری پیدا کند. در توجیه این مسأله، میتوان گفت بزهدیده واقع شدن اتباع افغان یا اطلاق برچسب مجرمانه به آنها، منجر به نوعی اتحاد برای دفاع از حق امنیت در مقابل بزهدیدگی در آنها خواهد شد و در ادامه، مرتکب اعمال مجرمانه از نوع جرایم تودهها با مشارکت چند نفر میشوند تا با استفاده از این شیوه، بتوانند با تعارضهای ایجادشده مقابله کنند.به نظر میرسد حضور اتباع افغان در ایران، بهرغم اشتراکات فرهنگی، همواره منتهی به نقض حقوق آنها، بزهدیدگی و در برخی موارد بزهکاری باندی و گروهی میشود. برای جلوگیری و پیشگیری از این معضل، لازم است ورود اتباع افغان از مرزهای ایران بهشدت تحت کنترل قرار گرفته و کاملا ساماندهی شود تا افراد به صورت غیرقانونی وارد کشور نشوند. همچنین برگزاری کلاسهای آموزشی و فرآیند توجیه آنها از حیث تفهیم مفاد قوانین ایران و بررسی موارد تعارض فرهنگی، میتواند در پیشگیری از بروز مشکلات مجرمانه و بزهدیدگی موثر واقع شود.
افزایش مهاجران امنیت را سلب میکند
افسر افشارنادری - جامعهشناس
به طور کلی، وقتی افرادی تحت عنوان مهاجر از کشور خود به کشوری دیگر مهاجرت میکنند، علاوهبر اینکه تحتتاثیر فرهنگ کشور میزبان قرار میگیرند، خود نیز روی فرهنگ آن کشور تاثیر میگذارند. برخی از افغانهای مهاجر در کشور خود فرهنگ متمدن را تجربه نکردهاند. در حال حاضر نیز قومی بر آنان حکومت میکند که در اثر اقدامات آنان، افغانهای مهاجر فرار را به قرار در وطن خود ترجیح میدهند. افغانهای مهاجر نقش موثری در سازندگی کشور داشتند و درآمدی که به جهت ارائه خدمات مختلف در اختیار آنها قرار داده میشود، بسیار ناچیز است. شما نگاه کنید بسیاری از سرایدارها افغان هستند، در شمال کشور افغانها از برخی ویلاها و خانهها محافظت میکنند، اغلب کارگران مغازهها، افغان هستند و بسیاری از کارهای سنگین که را که شاید برخی ایرانیها حاضر به انجام آن نباشند را انجام میدهند. از سوی دیگر برخی هموطنان با آنها رفتار مناسبی ندارند که انجام این نوع رفتارهای مغرضانه، باعث شده تا افغانهای مهاجر نسبت به ایرانیها دید چندان مناسبی نداشته باشند و با انجام برخی رفتارها، نگاههای بالا به پایین برخی ایرانیها را نسبت به خود تلافی کنند.ضمن اینکه ایران بابت هر فرد افغان که به عنوان مهاجر وارد کشور میشود، از سازمان ملل مبلغی دریافت میکند، پس طبیعی است که اجازه دهد آنها در کشور حضور پیدا کنند و به نفع آن کشور است اما از طرف دیگر نباید از اهمیت مسائل فرهنگی و امنیتی عبور کرد. یکی از مسئولان کشوری گفته بود حضور افغانها مشکلات امنیتی در کشور ایجاد نخواهد کرد در حالیکه اینطور نیست، اگرچه بسیاری از آنها افراد موجهی هستند اما به طور قطع وقتی آمار آنها افزایش پیدا کند، امنیت از کشور میزبان سلب شده و احساس خطر خواهد کرد. این مسأله از سوی مدیران امر قطعا باید مدیریت شود و با این مسأله موافق هستم، البته زمانیکه متاسفانه تمام امور جامعه ما به طور ناقص مدیریت میشود، انتظار اینکه حضور بیحساب و کتاب افغانها در کشور مدیریت شود، بیهوده است.