به گزارش جام جم آنلاین، سناریوهای غرب علیه دولتهایی که تن به همراهی با آنها نمیدهند، گویی همچنان همان است که بود. فشار تحریم و سپس نفوذ و مداخله نظامی.
اما نکته جالب در جریان کودتای ۱۳۳۲، همراهی دربار پهلوی با کودتاچیهاست. محمدرضا پهلوی که خود بر اثر یک کودتا علیه پدرش به قدرت رسید، اینبار با کمک کودتاگران به کشور بازگشت.
همراهی شاه یک کشور با دولتهای بیگانه در سرنگونی یک دولت ملی که با رای و فشار مردم بر سر کار آمده بود، بهخوبی نشان از وابستگی و بی هویتی خاندان پهلوی داشت.
۷۰سال پس از این تجربه، که تحقیر ملت ایران در برابر استعمار غربی بود، حالا آمریکا با مقاومتی همهجانبه در برابر زیادهخواهیهای خود روبروست و اینبار قرار نیست از دل فشار و مداخله، جریان نفوذ، تن به کودتای ننگین داده و پشت مردم را خالی کند.
در سالهای پس از انقلاب، آمریکا بهخوبی دریافته که نمیتواند با تحریم و تجاوز و فشار سیاسی و رسانهای، عزم مردم در حفظ میراث استقلالطلبی را سست کرده و نفوذ کودتامحور خود را تکرار کند.
در سالهای اخیر، سرویس جاسوسی آمریکا، ایجاد اغتشاشات خیابانی را راهبردی برای تسلیم کشور قرار داده است اما باز هم با سد محکم مردم مواجه شده و فشارها برای بیثباتسازی کشور بی نتیجه مانده است.
روشن است که حکومت ایدهآل واشنگتن، حکومت پهلوی است که حتی در برابر کودتا و تجاوز و تحقیر همراهی کند اما نظام سلطه این واقعیت را پذیرفته که امکان تکرار آن تجربه تاریخی به دلیل آگاهی مردم ایران ممکن نیست و به همین خاطر تن به مذاکره و توافق با کشورمان داده است.
رسانههای آمریکایی میکوشند هرگونه توافق و گفتگو را نشانهای از ضعف ایران تلقی کنند اما حتی همان رسانهها نیز میدانند که مذاکره و توافق، نتیجه عقبنشینی کاخ سفید است و سردمداران دولت ایالات متحده، پس از شکست سناریوهای مختلف ضدایرانی به این نقطه رسیده اند و تجربه ۷۰ساله نشان میدهد اتفاقا هرگونه توافقی، جز ضعف واشنگتن نشانه دیگری ندارد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد