این دیدار در حالی صورت میگیرد که کیسینجر بارها نگرانی خود را از وقوع جنگ جهانی سوم(به واسطه تنشهای مزمنی که میان واشنگتن و پکن رخ داده ) اعلام کردهاست. فراتر از آن، کیسینجر، فوکویاما و بسیاری از نظریهپردازان مشهور حوزه سیاست خارجی آمریکا معتقدند واشنگتن قدرت هدایت و مدیریت بحرانهای خودساخته در آن سوی مرزها را از دست دادهاست.
لی شانگفو، وزیر دفاع چین در دیدار با هنری کیسینجر تاکید کردهاست ارتباطات بین چین و آمریکا از بین رفته زیرا برخی مردم آمریکا به چین به عنوان یک شریک برابر نگاه نکردهاند. سفر غیرمنتظره وزیر خارجه ۱۰۰ ساله پیشین آمریکا به چین در حالی انجام شده که جان کری، فرستاده آمریکا در حوزه آب و هوا نیز برای دیدار با مقامات چینی و گفتوگو در مورد چگونگی همکاری دو کشور برای مقابله با بحران آب و هوا به پکن رفتهاست. پس از سفر ماه ژوئن آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا به چین، کری آخرین نفر از یک رشته از مقامات ارشد آمریکایی است که تابستان امسال به چین سفر کردهاند.
سفری غیررسمی اما با اهمیت
اگرچه دیدار هنری کیسینجر با مقامات چینی، خارج از سفرهای رسمی اعضای دولت بایدن به پکن محسوب میشود، اما قطعا در شکلگیری نوع خاصی از الگوهای بازدارندگی میان طرفین تاثیرگذار خواهدبود. فراتر از آن، چینیها در جریان سفر قبلی آنتونی بلینکن، وزیرخارجه آمریکا به پکن، در خصوص توسعهطلبی خطرناک واشنگتن در شرق آسیا، گفتوگوهای صریحی را با وی داشتند. این هشدار مقامات چینی نشان داد پکن قصد ندارد به واشنگتن در فضای تنشآلود کنونی امتیازی دهد. تمرکز آمریکا بر حیاطخلوت چین، مخصوصا مناطقی مانند تایوان، هنگکنگ، تبت، دریای چین جنوبی و فراتر از آنها، تنشآفرینیهایی که کاخسفید در شبهجزیره کره و حتی اخیرا مناطقی مانند استرالیا و فیلیپین داشته، جملگی در راستای محاصره راهبردی چین قابل تفسیر است. قطعا پکن نیز با این موضوع سادهانگارانه برخورد نخواهدکرد.
چرا کیسینجر نگران است؟
این همان صحنه تقابلی است که کیسینجر نمیتواند نگرانی خود را از آن کتمان کند. دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا در حال هدایت بازی خطرناکی در شرق آسیا هستند که قطعا عواقب و تبعات سختی برای آمریکا خواهدداشت. چینیها نه در دوران ریاستجمهوری ترامپ و نه بایدن، حاضر نشدهاند در مواجهه با استراتژیهای توسعهطلبانه و تهدیدآمیز آمریکا علیه خود امتیازی به واشنگتن دهند. اما در عین حال این احتمال وجود دارد که صبر راهبردی چینیها در نهایت لبریز شده و جنگ ترکیبی واشنگتن و پکن ابعادی پیچیدهتر به خود بگیرد. از این رو سفر اخیر کیسینجر به پکن، بازتابی از نگرانی شدید صاحبان فن در حوزه سیاست خارجی آمریکا نسبت به بازی نامتوازن و پرهزینه و خطرناک کاخسفید در شرق آسیا قلمداد میشود.
فعالیت موازی استراتژیست پیر
چین تنها حوزه تمرکز هنری کیسینجر در عرصه سیاست خارجی آمریکا نیست؛ جنگ اوکراین، معمای پیچیده دیگری است که وی نسبت به توانایی مقامات کاخسفید در حل و فصل و حتی توصیف آن تردید کامل دارد. در مقابل، به نظر میرسد مقامات آمریکایی و به صورت خاص جو بایدن کماکان نیمنگاهی به طرح پیشنهاد کیسینجر درخصوص پایان دادن به جنگ اوکراین دارد. هرچند مقامات روسی ترجیح دادهاندکمتر در خصوص طرح او اظهار نظرکنند اما بر همگان مسجل است که مطابق نظر کیسینجر، ثوابت پایان جنگ اوکراین «عدم عضویت اوکراین در ناتو» و «به رسمیت شناختن تعلق کریمه به روسیه» است. در جریان سفر اخیر زلنسکی به کاخ سفید، وی نگرانیهای خود را در خصوص معامله پشت پرده آمریکا -روسیه بر سر کشورش را به بایدن منتقل کرد. رئیسجمهورآمریکا این مسأله ( معاملات پنهانی) را به صورت تلویحی تایید کرد اما در ظاهر متعهد شد هرگونه راه حل نهایی در خصوص اوکراین، با تایید دولت زلنسکی صورت گیرد. بدیهی است چنین ادعایی بیشتر نوعی تلاش برای آرام کردن اوکراینیها محسوب میشود؛ زیرا کییف اکنون حکم «بازیگر تابع» در میدان جنگ یا صلح با روسیه را دارد نه بازیگر تعیین کننده. در چنین شرایطی اروپاییان نیز عملا در حکم بازیگران تعیینکننده نبرد وارد معادله نشدهاند. اتحادیه اروپا از یک سو بابت میزبانی جغرافیایی نبردی که خود به همراه واشنگتن زمینه بروز آن را فراهم کرده شدیدا ناخرسند است و از سوی دیگر، هم ادامه و هم پایان جنگ اوکراین(با فرض تحقق شرایط پیشنهادی کیسینجر) برای آنها هزینهساز است. این بدترین وضعیت ممکن برای اروپاییان است. بیدلیل نیست که اروپاییان تمایل چندانی نسبت به شنیدن نام کیسینجر، حداقل در برهه کنونی ندارند.