آخرین بار ‌کی پدرت را دیدی!

بسیاری از والدین به محض تولد فرزندشان، وظیفه‌ جامه عمل پوشاندن به آرزوهای‌شان را بر دوش فرزندان می‌گذارند. سودای نویسندگی اما پدر اورهان پاموک را هیچ‌وقت رها نمی‌کند.
بسیاری از والدین به محض تولد فرزندشان، وظیفه‌ جامه عمل پوشاندن به آرزوهای‌شان را بر دوش فرزندان می‌گذارند. سودای نویسندگی اما پدر اورهان پاموک را هیچ‌وقت رها نمی‌کند.
کد خبر: ۱۴۱۴۶۵۱

پاموک پسر در کتاب «پدرم» نوشته است که چطور پدرش یک روز در راستای رسیدن به همین رویا، همسر و دو پسرش را به مقصد هتلی در پاریس ترک می‌کند و حاصلش را که یک چمدان دست‌نوشته است، سال‌ها بعد به پسرش می‌سپارد که نویسنده‌ای موفق شده. خیلی زود می‌فهمیم موضوع کتاب، خوبی یا بدی این دستنوشته‌ها نیست بلکه پاموک در این کتاب از کودکی، نقش مهم پدرش در موفقیت‌هایش و نیز از معنایی که ادبیات برای او دارد می‌گوید و البته از تصویر پدر که انگار مرگ و از دست‌دادنش، گفتن از آن را راحت‌تر کرده است.

یک فراغت عصرگاهی تابستانی
«پدرم» کتاب کوچکی است، آن‌قدر کم‌صفحه و لاغر که به زور بشود اسمش را کتاب گذاشت؛ ۷۲صفحه در قطع پالتویی با سفیدخوانی نسبتا زیاد که بنا بر یک ایده‌ جالب تبدیل به کتاب شده است. پدرم البته نه داستان است و نه بخشی از یک اثر بلند. ناداستانی زندگی‌نامه‌ای است، ستایش‌ها و سرزنش‌های درهم‌تنیده‌ پاموک از پدرش. پاموک را در ایران بیش از هرچیزی با «نام من سرخ» می‌شناسیم و دیگر رمان‌هایش که همیشه بن‌مایه‌هایی از زندگی‌اش را در آنها تعریف کرده است.

پشت جلد
آن شب دیر به خانه آمدم. گفتند پدرم مرده است. تصویری به‌جای‌مانده از دوران کودکی در برابر چشم‌هایم ظاهر شد، پدرم با شلوارک و پاهای لاغرش و این به شکلی دردناک درونم را می‌خراشید. ساعت دوی بامداد به خانه‌اش رفتم تا برای آخرین بار ببینمش. گفتند: «توی اتاق است.» به اتاق رفتم. ساعت‌ها بعد، نزدیک صبح، در مسیر برگشت، خیابان‌های محله نیشان‌تاشی که ۵۰ سال بود در آن زندگی می‌کردم خالی و سرد، و نور ویترین مغازه‌ها دور و بیگانه می‌کردند.

درباره اورهان پاموک
اورهان پاموک سال ۱۹۵۲ در استانبول به دنیا آمد. او در خانواده‌ای پرجمعیت و از لحاظ مالی تقریبا مرفه بزرگ شد و همین فضای خانوادگی الهام‌بخش فضای بسیاری از کارهای او مانند کتاب «جودت بی و پسران» گرفت.او در ۲۲ سالگی نخستین رمان خود را با عنوان «جودت بیک و پسران» نوشت اما چهار سال زمان برد تا ناشری چاپ کتاب او را بپذیرد. او در سال ۱۹۸۴ کتاب «خانه خاموش» و در سال ۱۹۸۵ کتاب «قلعه‌ سفید» را نوشت و هردو جوایز متعددی از سوی منتقدان دریافت کرد. «کتاب سیاه» شاید نخستین موفقیت چشمگیر پاموک در ترکیه بود. شهرت بین‌المللی پاموک اما با کتاب «نام من سرخ» بیش از پیش گسترده شد. این رمان ترکیبی از ماجراجویی، عشق و معماهای فلسفی است که در قرن ۱۶ در استانبول رخ می‌دهد. داستان روایت ۹ روز برفی در حکومت عثمانی در سال ۱۵۹۱ است که جدالی از شرق و غرب را در روایتی پرکشش بیان می‌کند.

انتشارات: ققنوس
نویسنده: اورهان پاموک
سال انتشار: ۱۳۹۶
مترجم: بهاره فریس آبادی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها