ایده این نامگذاری و ثبت به دوران مدیرعاملی فاضل نظری بر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان برمیگردد. کانون به همراه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری در سالهای اخیر با نامهنگاری و اعلام دلایل خود، سعی کردند کارشناسان وزارت میراث فرهنگی را درباره این ثبت ملی مجاب کنند؛ اتفاقی که بالاخره افتاد و دیروز به صورت رسمی لوح این ثبت رونمایی شد. البته این آغاز یک راه طولانی است، چرا که کانون و وزارت میراث فرهنگی قصد دارند تلاش خود را تا رسیدن به ثبت جهانی ایران رویداد ادامه دهند. مراسم دیروز یک جشن سراسری بود و محدود به پایتخت نماند. این جشن در کانون استان کرمان بر مزار شهید قاسم سلیمانی «نماد قصههای ایثار و مقاومت»، در کانون خراسان رضوی و در حرم مطهر امامرضا(ع) «نماد قصههای دینیمذهبی»، در کانون کرمانشاه در محل طاقبستان نماد «قصههای ملی و آیینی» و در یزد در خانه مهدی آذریزدی «پدر ادبیات کودک» و در گیلان به یاد برگزاری اولین جشنواره قصهگویی برگزار شد.در عین حال، در مراکز فرهنگی - هنری کانون در سراسر کشور زنگ قصهگویی نواخته شد و مربیان قصهگو برای اعضا قصه گفتند.اما سؤال اینجاست که واقعا قصهگویی چه اهمیتی دارد که باید ثبت ملی شود؟ سعی کردهایم به این پرسش پاسخ داده و البته گزارش دهیم که در مراسم دیروز چه گذشت. ایرانیان از دیرباز در سنتی زیبا و تاریخی گرد هم مینشستند و به قصههای بزرگان خانواده گوش میدادند. معمولا پدربزرگها و مادربزرگها در محیط خانوادگی، با کولهباری از داستانها و قصههایی که سینه به سینه منتقل میشده، فرزندان و نوههای خود را سرگرم میکردند. این سنت تاریخی البته آثار تربیتی بسیاری هم داشته که در این نوشتار به بخشهایی از آن میپردازیم، ولی به یاد داشته باشیم که قصهگویی تنها در محیطهای خانوادگی رایج نبوده است بلکه در قهوهخانهها و محیطهای عمومی نیز پردهخوانان و نقالان به صورت حرفهای به بازگویی داستانهای اسطورهای و تاریخی و مذهبی برای مردم میپرداختند و یکی از دلایل اصلی ماندگاری آثاری همچون شاهنامه با وجود فراز و نشیبهای تاریخی و موقعیتهای سخت و هولناکی چون حمله مغول که تقریبا تمامی میراث مکتوب ما را از میان برد، همین نقلشدن سینه به سینه و مدام آن بوده است.
قصهگویی تفریح نیست
شاید خیلیها فکر کنند قصهگویی فقط یک فعالیت تفننی و تفریحی برای ساکتکردن و سرگرمکردن بچههاست، ولی واقعیت این است که قصهگویی، هم آثار تربیتی دارد و هم آثار فرهنگی و ادبی. قصه تأثیر بسیار مهمی بر مهارتآموزی و زبانآموزی کودکان دارد. کودکان هرچه بیشتر قصه گوش دهند و در مراحل بعد از آموختن الفبا هرچه بیشتر کتاب و بهخصوص داستان بخوانند، اولا مهارتهای شنوایی بیشتر و ثانیا دایره لغات گستردهتری خواهند داشت و این امر در ارتباطگیری و بهرهمندی از زبان در جهت ارتباطات فردی در آینده بیشتر به آنان کمک خواهد کرد. اینکه میگوییم از میان کتابهای مختلف لازم است کودکان حتما کتابهای داستان را هم بخوانند به چند دلیل است؛ یکی اینکه قصه میتواند نقش مهمی در انتقال ارزشها و باورها به کودکان، آن هم به صورت پیوسته و غیرمستقیم داشته باشد. خیلی از مفاهیمیکه لازم است کودک آنها را برای زندگیاش بیاموزد، مثلا ایثارگری، نوعدوستی، محبت به دیگران، نظافت و ... در صورتی که در لایهای از یک داستان جذاب به مخاطب کودک ارائه شود، در ذهن و ضمیر او نقش میبندد. علاقه به قصه یک حس ذاتی در ما انسانهاست و اگر از این علاقه فطری و ذاتی استفادههای تربیتی و آموزشی هم شود، با یک تیر دو نشان زدهایم. ضمن اینکه با قصهگویی است که بذر علاقه به کتاب و ادبیات در کودک کاشته میشود. کودکی که از همان نخستین سالهای زندگیاش مدام کتاب در دست والدینش دیده باشد و کتابخواندن و گوشدادن به قصههای کتاب یکی از علایقش باشد، در تمام مراحل زندگی خود، این علاقه را حفظ خواهد کرد. اما شاید مهمترین نتیجه قصهگویی این باشد که از نخستین سالهای رشد شخصیت کودک، خلاقیت در وجود او ایجاد میشود و در دنیایی که انسانهای خلاق، موفقترینها هستند اهمیت پرورش کودکانی که قوه خلاقه بالایی دارند، صدچندان شده است.
چگونه قصه بگوییم
قصهگویی هم مانند هر فعالیت تربیتی دیگری، اصول و قواعدی دارد که با رعایت آنها میتوان کودکان را به خوبی در مسیر علاقهمندکردن به قصه نگه داشت. باید توجه داشت که نخستین اصل در قصهگویی درست و مناسب این است که قصهگو بتواند ارتباط صحیح و کاملی با کودک گرفته، سلیقههای او را در نظر بگیرد و معمولا مادران و پدران چنین ارتباطی با فرزندان خود دارند اما باید درباره مسائلی نظیر همخوانبودن قصه با شرایط سنی و روحیات فرزندانشان تحقیق کنند. قصهگو باید بتواند ارتباط اولیه را بهخوبی با مخاطب برقرار کند، به همین دلیل بهتر است قصهگویی را با یک مقدمه که برای کودک جذاب است آغاز کرد؛ مثلا درباره موضوع قصه نظر مخاطب کودک را پرسید و البته باید به یاد داشته باشید که در طول قصه، کودک را هم در فرآیند قصهگویی مشارکت دهید تا بیشتر درگیر قصه شود؛ چرا که باید به یاد داشت که کودک اگر جذب و جلب یک موضوع نشود، به راحتی آن را رها میکند. برای همین استفاده از عناصری جذاب مانند رنگ، موسیقی، عروسک و اسباببازی میتواند در جذب کودک مؤثر باشد. ضمن اینکه تلفیقکردن قصه و بازی و در کنار آن شعر میتواند هم قصه را جذابتر کند و هم در افزایش میزان تأثیرگذاری قصه بر مخاطب مؤثر باشد. اخیرا برخی نویسندگان کودک و نوجوان سعی کردهاند این سه را با هم تلفیق کنند و کتابهایی بنویسند که همزمان شعر، قصه و بازی کودکان را سرگرم خود میکند. در این زمینه میتوان به کتابهای «بازی انگشتها» از مصطفی رحماندوست (انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) و «بازی، شعر، نمایش» سروده افسانه شعباننژاد (انتشارات لوپهتو) اشاره کرد. علاوه بر این قصهگو نباید به گفتن کلیات بسنده کند، زیرا آنچه کودکان را جذب میکند، جزئیاتی مانند رنگ، صدا، موقعیت زمانی و موقعیتهای خیالی است. اگر این جزءپردازی را با مقدار مناسبی هیجان هم تلفیق کنید که دیگر نورعلینور است.
آکادمی قصهگویی تشکیل میشود؟
نخستین تلاشها برای احیا و توجهدادن به قصهگویی بهعنوان سنتی دیرپا در فرهنگ ملی ایران در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام شد و با برگزاری جشنواره ملی قصهگویی در سال ۱۳۷۶ در استان گیلان، قصهگویانی که در سراسر کشور به این فعالیت فرهنگی مشغول بودند، گرد هم جمع شدند. مصطفی رحماندوست که از پایهگذاران این حرکت است در مراسم دیروز با اشاره به اینکه ادامه یافتن این جریان در مدتی حدود ربع قرن در کشور ما که دچار زودمرگی میشوند، جای خوشحالی دارد، گفت: زمانی که نخستین کتاب قصهگویی را برای کانون پرورش فکری نوشتم، هیچ منبعی در این زمینه در کشور وجود نداشت و این کتاب با وجود ضعفهایی که داشت، مورد تقلید زیادی قرار گرفت. به همین دلیل در سفری به خارج چند کتاب در این زمینه خریداری کردم و این کتابها ترجمه شد. در این مدت حدود ۱۵پایاننامه در زمینه قصهگویی نوشته شده که خود من مدیریت برخی از آنها را بهعهده داشتم و اینها مقدمهای برای تحقق آرزوی قدیمیمن برای ایجاد آکادمی قصهگویی برای علمیشدن این موضوع در کشور است.علی خانجانی که از پیشکسوتان قصهگویی در کشور است و در این زمینه، سالهاست فعالیت میکند، در مراسم دیروز از آرزوی خود برای برگزاری ثبت جهانی قصهگویی ایرانی صحبت کرد و گفت: همه ظرفیتها برای ایجاد رشته دانشگاهی قصهگویی در کشور وجود دارد و این مطالبه بهحقی است که فعالان این حوزه باید از وزارت علوم داشته باشند.وی با اشاره به اینکه ما پشتوانههای دینی و ملی زیادی در این حوزه داریم، تصریح کرد: یکی از دوستانم تعریف میکرد یکی از قصهگویان ژاپنی به من میگفت دارای مدرک دانشگاهی در رشته قصهگویی برای کودکان ۵ تا ۷ سال قبل از خواب هستم. ما با داشتن گونههای متفاوت قصهگویی مانند شاهنامه خوانی، نقالی، شمایلگردانی، پردهخوانی و ... در فرهنگمان، محتواهای بسیاری برای این کار داریم و من و همه فعالان فرهنگی در این زمینه حاضریم برای تولید محتواهای لازم برای این رشته دانشگاهی از کاردانی تا دکترا فعالیت کنیم.در مراسم ثبت ملی قصهگویی ایرانی، فرهاد فلاح معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز از تلاش کانون پرورش برای ثبت جهانی قصهگویی ایرانی خبر داد و گفت: اقدامات پاسدارانه کانون برای حراست از قصهگویی ایرانی که یک ربع قرن پیش آغاز شده است، با ثبت ملی قصهگویی به رسمیت شناخته شد و اهمیت این کار آنجا بیشتر روشن میشود که به یاد بیاوریم قصه، مانند دوومیدانی که مادر ورزشهاست، مادر هنرهاست و پایه و عقبه تولیدات فرهنگی در رشتههای مختلف مانند سینما، تئاتر، نقاشی و... به قصه برمیگردد.
فلاح افزود: در قرآن کریم خداوند از قالب قصه برای هدایت انسانها استفاده و با ۲۸۰عنوان سعی کرده است انسانها را در طول تاریخ هدایت کند. مقام معظم رهبری هم در دیداری که با فعالان فرهنگی کانون پرورش فکری داشتند، ضمن تأیید فعالیت کانون در قصهگویی فرمودند از این جریان باید برای رشد بذر ایمان در ذهن بچهها استفاده کرد.وی با اشاره به اینکه کانون در حال بررسی ظرفیت قصهگویی برای افزایش کسب و کار و استفاده از ظرفیتهای تجاری است، گفت: بهزودی شاهد ثبت نماد قصهگویی به نام «آقار» خواهیم بود که کلاغی است که در قصههای ما هنوز به خانهاش نرسیده است. این نماد بهعنوان نماد قصهگویی قرار است در بازارپردازی فرهنگی کشور و برای تولید محصولات فرهنگی مانند انیمیشن، کتاب، فیلم و... استفاده شود.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد