انتقام فرزند
نگاهی به سریال «تصمیم نهایی»

انتقام فرزند

ناگفته‌های مریم بحرالعلومی با «جام‌جم» درباره فیلم «قطع فوری»

عشق‌ورزی، حلقه مفقوده جهان امروزی

سینمایی «قطع فوری» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مریم بحرالعلومی از‌جمله فیلم‌هایی است که این روزها در گروه هنر و تجربه روی پرده سینماها رفته. این سومین ساخته مریم بحرالعلومی پس از «پاسیو» و «شهربانو» است.
سینمایی «قطع فوری» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مریم بحرالعلومی از‌جمله فیلم‌هایی است که این روزها در گروه هنر و تجربه روی پرده سینماها رفته. این سومین ساخته مریم بحرالعلومی پس از «پاسیو» و «شهربانو» است.
کد خبر: ۱۴۰۶۹۱۷
نویسنده ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر

قطع فوری قصه‌ای عاشقانه از شبی کرونایی را روایت می‌کند که زمین‌لرزه‌ای تهران را می‌لرزاند.مرحوم علی انصاریان، سامان صفاری، افسانه کمالی، غزال نظر و روشنک عجمیان، شقایق فراهانی، سوگل طهماسبی و سیاوش چراغی‌پور از بازیگران این فیلم سینمایی هستند. با مریم بحرالعلومی، کارگردان این فیلم در‌خصوص تمام نکات ریز و درشت قطع فوری گفت‌و‌گو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.‌

شاید بتوان گفت نقطه‌قوت این فیلم، ایده اصلی آن است. کمتر فیلمی در فضایی ملتهب با این تعداد بازیگر و با ایده‌ای قابل‌درک در سینمای ایران ساخته شده که در نهایت مخاطب را جذب کند. این ایده را از زندگی در دوران کرونا و دیده‌ها و شنیده‌های‌تان گرفتید یا این‌که به‌تدریج به آن رسیدید؟
ایده اصلی فیلم قطع فوری از همان ابتدا تمام و کمال در ذهنم شکل گرفت. خاطرم هست در روزهای اوج کرونا بودیم که در تهران زلزله آمد. آن شب را همراه با مادرم در خیابان‌ها گذراندیم و همان شب بود که اولین جرقه داستان در ذهنم زده شد. دو سال بعد در ماه رمضان، کرونا کماکان سلامت جامعه را تهدید می‌کرد و دوباره زلزله‌ای آمد که برای من استارت نگارش کامل طرح در آنجا شکل گرفت. از همان زمان بود که همراه با لیلا نیکزاد مشترکا شروع به نگارش فیلمنامه کردیم.

پس سناریو را بارها مورد بازنویسی قرار دادید؟
بله. بازنویسی را فردی انجام نمی‌دادیم و مشترکا با لیلا نیکزاد بازنویسی می‌کردیم. طی جلسات متعدد در چند ماه روی نگارش فیلمنامه قطع فوری کار کردیم و در هر‌بار بازنویسی، فیلمنامه کامل‌تر شد. البته چون هر دو خانم هستیم شاید وزنه فیلمنامه بیشتر به سمت زنان چرخیده که سعی کردیم در بازنویسی‌های نهایی نگاه‌های مردانه را هم در کار لحاظ کنیم. تلاش‌مان را بر این قرار دادیم که در فیلم بالانس و تعادلی بین زنان و مردان و خواسته‌ها و توقعات‌شان برقرار کنیم. این کار را در تمام فیلم‌هایم انجام می‌دهم اما به‌هرحال چون هر دو نویسنده قطع فوری، خانم هستند شاید این توازن ناخواسته رعایت نشده باشد.‌

فیلم پر از شخصیت است که برای آنها داستان‌های فرعی تعریف شده. این تعداد شخصیت را از ابتدا در فیلمنامه گنجانده بودید که هر‌کدام بخشی از داستان را پیش ببرند یا این‌که به مرور به این تعداد شخصیت رسیدید؟
بله، کاراکترها و داستان‌های فرعی زیادی به مرور در دل فیلم قرار گرفتند و جالب اینجاست که تماشاگر از بین این کاراکترها می‌تواند خودش را پیدا کند. در شبی از شب‌های همه‌گیری کرونا، زلزله‌ای در تهران می‌آید و ساکنان یک مجتمع مجبور می‌شوند شب را تا صبح بیرون از منازل‌شان بگذرانند. در این بستر یک عاشقانه را می‌بینیم که در واقع حلقه اصلی داستان است و مخاطب با آن همراه می‌شود.

فکر می‌کنید چرا سینماگران در سال‌های گذشته در ژانر عاشقانه کمترین توجه را نشان داده‌اند؟
شاید به این خاطر است که در دنیای امروز عشق گم‌شده است. وقتی در زندگی واقعی عشق کمرنگ می‌شود طبعا نمودش هم در آثار نمایشی کم می‌شود. این مسأله اما برای من همیشه مهم بوده؛ کمااین‌که در تمام آثاری که ساختم هم این مقوله را گنجاندم. در «پاسیو» یک عشق قوم و خویشی را می‌بینیم، در «شهربانو» یک عشق متفاوت مادرانه و در قطع فوری چه در خرده‌داستان‌های قصه چه در حلقه اصلی داستان، عشق مدار و محوری برای تعریف جامعه کلی در داستان است.

پس عشق مسأله‌ای است که عامدانه از آن در آثارتان بهره می‌برید؟
بله. شاید به این خاطر که زاده اردیبهشت هستم و کمی شاعرم و جدای از اقتضای آنچه در جهان مکانیکی امروز به آن نیاز داریم، احساس می‌کنم انسان‌ها برای بهتر بودن به دوست داشتن نیاز دارند. از نظر من اگر ناامیدی‌ها، تلخی‌ها، کاستی‌ها و خیلی از مصائبی که انسان امروزی به آن دچار است را ریشه‌یابی و آسیب‌شناسی کنیم به حفره‌ای خالی به نام عشق می‌رسیم. اگر عشق را در مواجهه با خانواده، شریک زندگی، قوم و خویش، همسایه و... بیشتر دریابیم و نگاه لطیف‌تری به همنوع‌مان داشته باشیم، شاید زندگی آرام‌تر و زیباتری را تجربه کنیم.

پس قطع فوری را در گروه اجتماعی ــ عاشقانه قرار می‌دهید؟
بله. چون با توجه به تعدد کاراکترها در خرده‌روایت‌های داستان به موضوعات اجتماعی مختلفی چون مهربانی با حیوانات، نکوهش جنگ، طلاق و... هم پرداخته‌ایم.

به‌طور کلی در ایران به غیر از سریال‌هایی مثل «ابر می‌بارد»، «آزادی مشروط» و «موج اول» یا فیلم سینمایی «شب طلایی» آثار تصویری زیادی با موضوع کرونا ساخته نشده است. البته در قطع فوری هم موضوع اصلی فیلم کرونا نیست اما در این بستر شاهد داستان اصلی هستیم. چرا این بیماری که اتفاقات اجتماعی و سیاسی زیادی را در جهان رقم زد بازتاب کمی در فیلم‌های سینمای ایران داشته است؟
به‌نظرم دلایل مختلفی دارد؛ از‌جمله این‌که خیلی از بازیگران از کار کردن در اثری که حتی رگه‌ای از کرونا داشته باشد، پرهیز می‌کنند. چون در فیلمی که حتی رگه‌ای از کرونا داشته باشد بازیگران در بخش‌هایی باید ماسک بزنند و کار کردن با ماسک به‌واسطه گریم، صدا و... بسیار سخت است. دیگر آن‌که چنین آثاری معمولا این ترس را برای سازنده اثر به همراه دارد که شاید با بازخورد خوب مخاطب همراه نشود. به این دلایل اگر فیلمسازی دغدغه نمایش کرونا و تبعاتش را داشته آن را در حاشیه اثرش گنجانده. ما هم در «قطع فوری» در ضمن بررسی موضوعات مختلف سعی کردیم به ازخودگذشتگی‌ها و مصائبی که کادر درمان به‌خصوص در دوران کرونا با آن مواجه بودند اشاره‌ای داشته باشیم.

وجه تمایز قطع فوری با دیگر آثار محدودی که در بستر روزگار کرونا قصه‌شان را روایت می‌کنند، چیست؟
در قطع فوری، شرایط کرونایی زیر متن زلزله‌ای است که در تهران می‌آید. زلزله ترس بزرگ‌تری نسبت به کروناست. درست است که بسیاری از مردم در سراسر دنیا با کرونا جان باختند اما بسیاری دیگر با امید به این‌که واکسن‌ها کشف و فریادرسی برای بشر می‌شوند زنده ماندند. زلزله اما اصلا شوخی بردار نیست. من در قطع فوری ترس بزرگ‌تری را در برابر ویروس کرونا قرار دادم و کرونا به‌نوعی زیرمتن این فیلم است.

دقیقا به همین دلیل است که اگر این فیلم با فضای دلهره‌آوری که دارد با ریتمی کند و زبانی تلخ ساخته می‌شد، اثر ملال‌آوری بود که بسیاری از تماشاگران به‌راحتی آن را پس می‌زدند و نمی‌توانستند آن را تا آخر ببینند. نگاه شیرین برای روایت این اثر چقدر برای‌تان اهمیت داشت و چطور به اجرای آن رسیدید؟
کلا از مرگ حرف زدن سخت است و عمدا برای این روایت تلخ زبان شیرین را انتخاب کردم. چالشی‌ترین موضوع من در ساخت قطع فوری همین بود که چطور می‌توان از تلخی سنگینی حرف زد در حالی که نفس مخاطب نگیرد.

در سینمای ما اسم فیلم در بسیاری مواقع جنبه تزئینی دارد. در حالی که در بعضی دیگر از فیلم‌ها، عناوین فیلم به بخشی مهم از کاراکترهای اثر تبدیل می‌شود. شما چرا عنوان این فیلم را قطع فوری انتخاب کردید؟
سال‌ها قبل می‌خواستم فیلم کوتاهی با عنوان قطع فوری بسازم که البته موضوعش کاملا متفاوت از فیلم بلندی است که امروز بر پرده سینماهاست. آن فیلم کوتاه را نساختم و دکمه‌ای به نام قطع فوری در دستم ماند که به قول معروف می‌خواستم برای آن لباس بدوزم. در دل عنوان قطع فوری، اضطرابی نهفته است که کاملا منطبق بر محتوای داستان این فیلم بود.

یکی از حربه‌های فیلمسازان برای جذب مخاطب استفاده از یک تیم بازیگری پر و پیمان است، چراکه این انتخاب‌ها در وهله اول بیننده را به سمت کار جذب می‌کند. شما چرا در فیلم تان از بازیگران چهره سینمایی خیلی استفاده نکرده‌اید؟
تمام هم و غم من به عنوان فیلمساز گیشه نیست. به‌خصوص این‌که وقتی قصه‌ای حال و هوایی رئال و مستندگونه داشته باشد. دوست دارم بازیگران فراخور زمان و شرایط در جای اصلی شان قرار بگیرند، چون انتخاب بازیگر باید کمکی برای پیشبرد رئالیته فیلم باشد.

از روزهایی که زنده یاد انصاریان در قطع فوری ایفای نقش می‌کرد چه خاطره‌ای دارید؟
فیلمبرداری سکانس‌های مربوط به علی انصاریان تمام شده بود که این اتفاق ناگوار افتاد. علی انصاریان در بازیگری تمایل چندانی برای بازی در سکانس‌های فوتبالی نداشت اما بر حسب اعتمادی که نسبت به من داشت و ارتباط خوبی که با فیلمنامه برقرار کرده بود، پذیرفت در یک سکانس فوتبالی از فیلم در نقش کاراکتری که اصلا فوتبالی هم نیست بازی کند. همیشه فکر می‌کنم رسالت فیلم قطع فوری با زندگی علی انصاریان عجین شد. از این جهت که قطع فوری می‌گوید هیچ‌کس نمی‌داند تا کی زنده است و چقدر وقت دارد و علی انصاریان هم همین قدر غیرمنتظره و ناگهانی جهان را ترک کرد.

چقدر به فروش و استقبال از فیلم خوشبین هستید و چه انتظاری از میزان فروش فیلم دارید؟
طبعا فیلمسازی که فیلمش را با گروه هنر و تجربه همراه می‌کند، پذیرفته که فیلمش سالن‌های محدودی در اختیار دارد. با علم به این مطلب برای من به عنوان فیلمسازی که فیلمی هنری ساختم همین که مخاطب روی پرده سینما فیلمم را می‌بیند، خوشایند است. به هر حال خوشحالم که مخاطب با حس و حال خوبی سالن سینما را ترک می‌کند.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها