در اهمیت حاج نادر طالب‌زاده

آمیختگی سینما، اندیشه و هویت

شاید بتوان گفت یکی از کم‌نظیرترین گفت‌وگوهای سینمایی، مصاحبه تلویزیونی بود که در حاشیه سی‌وششمین جشنواره جهانی فیلم فجر، مرحوم حاج نادر طالب‌زاده با الیور استون انجام داد؛ فیلمسازی که مورد علاقه حاج نادر بود و او در صحبت‌های خصوصی و عمومی‌اش، بارها و بارها از استون سخن گفته بود.
شاید بتوان گفت یکی از کم‌نظیرترین گفت‌وگوهای سینمایی، مصاحبه تلویزیونی بود که در حاشیه سی‌وششمین جشنواره جهانی فیلم فجر، مرحوم حاج نادر طالب‌زاده با الیور استون انجام داد؛ فیلمسازی که مورد علاقه حاج نادر بود و او در صحبت‌های خصوصی و عمومی‌اش، بارها و بارها از استون سخن گفته بود.
کد خبر: ۱۴۰۵۷۹۰
نویسنده سعید مستغاثی | مستندساز و کارشناس سینما

در آن گفت‌وگو حاج نادر، الیور استون را وادار کرد تا بسیاری از ناگفته‌هایش را بگوید؛ ناگفته‌هایی که شاید هرگز در آمریکا یا دیگر جشنواره‌های ریز و درشت، قدرت یا توانایی بیانش را نداشت یا همان طور که خودش در همین گفت‌وگو اذعان کرد، می‌ترسید از آنها صحبت کند. اما او این بار از مشکلاتش در سینمای آمریکا گفت، از این که چگونه با فیلم «دبلیو» یا «اسنودن»، از همه طرف بایکوت شد و به سختی هزینه آنها را فراهم کرد و از این که چگونه سه‌گانه مشهورش را درباره ویتنام جلوی دوربین برد.
اینها صحبت‌های یک فیلمساز معمولی نبود که درباره سانسور در سینمای آمریکا سخن بگوید بلکه حرف‌های سینماگری بود که خود در سیستم هالیوود شهرت داشته و برای آثاری مانند «جوخه» و «متولد چهارم جولای» جایزه اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرده و برای چندین فیلم دیگر مانند «جی‌اف‌کی» نیز نامزد دریافت جایزه شده بود.

۲ فیلمسازی که تجربه جنگ داشتند
گفت‌وگو یا در واقع مباحثه حاج نادر طالب‌زاده با الیور استون، بسیار پرنکته و سرشار از موضوعات فکری و متکی بر اندیشه و نظریه و نگاه عمیق بود. هر دو فیلمساز جنگ را تجربه کرده بودند، با این تفاوت که استون در جنگ تجاوزکارانه ویتنام شرکت کرده بود اما حاج نادر در دفاع مقدس از وطنش و سپس جنگ رهایی‌بخش و آزادی‌طلبانه بوسنی در کنار مسلمانان ستمدیده آن دیار حضور داشت. سه‌گانه ویتنامی الیور استون یعنی جوخه(۱۹۸۶)، متولد چهارم جولای(۱۹۸۷) و زمین و آسمان(۱۹۹۰)، حاصل همان حضور در جنگ ویتنام بود که نمایش مجموعه‌ای از مصیبت‌ها و سرخوردگی‌ها و یاس و اضطراب‌ها و فجایع آمریکایی‌ها در آن جنگ به شمار می‌رفت که استون تقریبا یک دهه پس از شکست خفت‌بار آمریکا شروع به ساخت‌شان کرد ولی مستند «والعصر» به عنوان یکی از متفاوت‌ترین و شاخص‌ترین مستندهای تاریخ ایران را نادر طالب‌زاده در سال ۶۲ ساخت که به عملیات خیبر، پروژه عظیم مهندسی جنگ در این عملیات و احداث جاده اضطراری ۱۳ کیلومتری سیدالشهدا از سوی جهادگران سازندگی معروف به «سنگرسازان بی‌سنگر» می‌پرداخت؛ ضمن این که مجموعه مستند خنجر و شقایق تجربیات حاج نادر در جنگ بوسنی به شمار می‌رود که به مقاومت قهرمانانه رزمندگان مسلمان بوسنی در مقابل تجاوز صرب‌ها و چشم‌اندازهای امیدبخش و نویددهنده آنها در این مقاومت پرداخته است.

همگونی در تجربه سینمای متفکر و باهویت
علی‌رغم تفاوت ماهوی جنگ تجاوزکارانه آمریکا در ویتنام با دفاع مقدس مردم ایران طی هشت سال جنگ تحمیلی و مقاومت شگفت‌انگیز مسلمانان بوسنی در برابر تجاوز فاجعه بار دیگر و علی‌رغم مغایرت برداشت‌های سینمایی الیور استون و نادر طالب‌زاده از آن جنگ‌ها، اما یک مشابهت شگفت‌آوری میان هر دو سری فیلم وجود داشت و آن ساختار سینمایی قوی و جذاب از یک سو و وجود فکر و اندیشه عمیق در پشت آن آثار از سوی دیگر بود.
الیور استون با به‌کارگیری اندیشه و نظریه‌های ضدجنگ خود، تصویری سیاه و فاجعه‌بار از جنگ ویتنام نشان داد و نادر طالب‌زاده با تفکر اسلامی و انقلابی برگرفته از مکتب امام، با دوربینش به جست‌وجوی ایمان، ایثار، فداکاری، مقاومت و آزادگی در میان رزمندگان مسلمان ایرانی و بوسنیایی رفت.
در هر دو مجموعه فیلم، استون و حاج نادر، سینمایی متفکر و اندیشمند و جذاب را به نمایش گذاردند؛ سینمایی که در درجه نخست به مفهوم دقیق تخصصی و کارشناسانه، سینما بود و هر دو فیلمساز از نهایت دانش سینمایی خود بهره جستند و در درجه دوم حاوی فرهنگ، ارزش‌ها و باورهای ایدئولوژیک آنها بود؛ یعنی سینمایی کاملا آمریکایی از الیور استون و سینمایی ایرانی- اسلامی از نادر طالب‌زاده.
این همان اکسیری است که سال‌هاست درصد بزرگی از تولیدات سینمای منتسب به ایران، فاقد آن بوده و به‌جایش در سطح وسیعی شاهد پدیده‌ای با ادعای سینما ولی با ساختارهای به شدت ضعیف و زیر خط استاندارد و در عین حال پوک و بدون تفکر و اندیشه و به دور از هویت ایرانی و اسلامی بوده‌ایم.
حاج نادر طالب‌زاده ورای همه خصوصیات و ویژگی‌های ریز و درشتش از شم و ذهن فعال و پویا در رصد تحولات جهانی و جست‌وجوی جایگاه گوهر اسلام و انقلاب در میان آنها تا اجرای صدها برنامه گفت‌وگو و مباحثه با متفکران و اندیشمندان جهان تا راه‌اندازی نمونه‌ها و الگوهای رسانه‌ای اسلامی و ایرانی همچون شبکه افق و جشنواره فیلم عمار برخوردار بود. اما ورای همه اینها، در ادامه مسیری که شهید سیدمرتضی آوینی ترسیم کرد، شاخص یک سینماگر استاندارد ایرانی- اسلامی بود که می‌تواند و باید برای آنچه می‌خواهد سینمای ایران باشد یعنی هم سینما بوده و هم وابسته به فرهنگ ایران و ایرانی که الگو و نمونه و رسم‌الخطی تراز مکتب و تراز انقلاب به شمار آید.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها