خودآگاهی تاریخی مهم‌ترین سلاح جنگ‌نرم
گفت‌وگو با دکتر شهریار زرشناس

خودآگاهی تاریخی مهم‌ترین سلاح جنگ‌نرم

به مناسبت برگزاری سی‌‌و‌چهارمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

نقد واقع و واقعیت نقد

یکی از مهم‌ترین مهارت‌های انسانی، داشتن «تفکر نقادانه» یا تفکر سنجش‌گرانه است. تفکر نقادانه، رمز موفقیت در زندگی محسوب می‌شود؛ به شرط آن که از تنگ‌نظری و سو‌گیری به دور باشد و هر پدیده و اثری را از جوانب مختلف مورد بررسی و نقد واقع قرار دهد.
یکی از مهم‌ترین مهارت‌های انسانی، داشتن «تفکر نقادانه» یا تفکر سنجش‌گرانه است. تفکر نقادانه، رمز موفقیت در زندگی محسوب می‌شود؛ به شرط آن که از تنگ‌نظری و سو‌گیری به دور باشد و هر پدیده و اثری را از جوانب مختلف مورد بررسی و نقد واقع قرار دهد.
کد خبر: ۱۴۰۵۵۸۷
نویسنده سیدمحمد میرجبرئیلی | پژوهشگر و دانش‌آموخته خط‌مشی‌گذاری عمومی

نقد واقع، یعنی نقدی درست و اصولی، نقدی متفاوت از تحلیل و نظریه‌پردازی و در عین‌حال حاوی تحلیل‌هایی عالمانه و مبتنی بر یک نظریه علمی، نقدی عمیق و ژرف‌اندیشانه، نقدی نه صرفا توصیف اثر، بلکه سرشار از تبیین و تحلیل، نقدی نه مغرضانه و ویرانگر، بلکه نقدی منصفانه و سازنده و بالاخره نقد واقع، یعنی نقدی عالمانه و بر اساس معیارهای علمی.صرف نظر از مباحثی همچون: تعاریف و معانی نقد، فلسفه، اهمیت و جایگاه نقد، تاریخچه نقد، آداب نقد، مکاتب نقد، اصول نقد، روش‌های نقد، عناصر نقد (داوری و خرده‌گیری)، ابعاد نقد (بعد نگرشی، بعد‌تکنیکی، بعد اخلاقی و بعد روشی) مراحل نقد، معیار یا معیارهای نقد، شیوه‌‌های نقد و انواع نقد (نقد شفاهی یا مکتوب، مختصر یا مفصل، توصیفی یا تحلیلی، سطحی یا عمیق، یکجانبه یا چندجانبه، سازنده یا ویرانگر، تفاوت نقد و تحلیل، تفاوت نقد و نظریه و سرانجام منصفانه یا مغرضانه‌بودن نقد؛ به نظر می‌رسد از جمله موضوعاتی که در این وادی به آن کمتر پرداخته شده و البته نه از جهت فلسفه و ضرورت نقد، بلکه از جهت نتیجه و اثربخشی آن، واقعیت نقد و چرایی آن است.
فرض کنیم بنا به دلایلی منطقی و بنا بر ضرورت، اثری ادبی با معیارهایی درست و اصولی نقد شد، کتابی علمی با شاخص‌هایی سنجیده مورد بررسی نقادانه قرار گرفت، فیلمی با شاخص‌هایی صحیح نقد گردید؛ سپس خروجی این نقدها در قالب نقدنامه‌ها و آثار علمی در جامعه منتشر شد؛ پرسش‌های اساسی این است: نتیجه این نقدها چه خواهد شد؟ چگونه این نقدها مثمرثمر خواهند بود؟ چرا عموما نقدها در حوزه‌های خود اثرگذاری لازم را ندارند؟ و چه باید کرد که یک نقد خوب، اثربخشی لازم را داشته باشد؟ لازمه کارکرد خوب یک نقد چیست؟
یک وجه واقعیت نقد و چرایی آن و از حیث نتیجه و اثربخشی نقد، سودمندی و فایده آن است؛ این که چه کسانی از نقد بهره ‌خواهند برد؟ واضح است، نخستین کسی که می‌تواند از نقد سود ببرد، همان منتقد است؛ زیرا در صورتی که نقد او منصفانه و بدون سوگیری درباره‌ یک اثر باشد، به شناخت بیشتری از آن اثر دست می‌یابد و به هر میزان که در محتوای اثر عمیق ‌شود، توانایی توصیف، تحلیل و تفسیر نیز در او بهبود‌می‌یابد.
به عبارت دیگر، با نقدکردن یک اثر، فرد می‌تواند توان خود را در عالمانه سخن‌گفتن بیازماید و مهارت‌های خود را در توصیف، تحلیل و تفسیر آن اثر تعالی بخشد. دومین کسی که از نقد بهره خواهد برد، صاحب اثر و پدیدآورندگان آن هستند. مثلا در خصوص نقد کتاب، علاوه بر نویسنده اثر، مترجم، ویراستار، طراح جلد و ناشر نیز از کاستی‌های اثری که منتشر کرده‌اند آگاه شده، آثار بعدی آنها غنی‌تر خواهد شد؛ و سرانجام جامعه مخاطبان هستند که با آثار جدید آشنا شده و از نقاط قوت و ضعف آن مطلع می‌شوند و در صورتی که نقد عالمانه و منصفانه باشد از اثر آن بهره‌مند خواهند شد.
وجه دیگر واقعیت نقد و چرایی آن، ناظر بر کارکرد یا هدف نقد است و این‌که نقد چه کارکردی دارد؟ و هدف از نقد چیست؟ کارکرد اصلی نقد، در حفظ پویایی و نشاط علمی جامعه است. نقد، نوعی کنترل کیفیت در قلمرو آثار علمی و هنری محسوب می‌شود. بخشی از گفت‌وگو درباره یک اثر، در قالب نقد تجلی می‌یابد. بدون نقد، عرصه علم و فرهنگ، دچار سکون و سکوت می‌شود.
نقد عیار و معیاری است که به کمک آن می‌توان آثار ارزنده و ماندگار را از آثار سطحی و سخیف متمایز کرد و بالاخره نقد عالمانه و منصفانه، فضایی برای گفت‌وگو و هم‌اندیشی در جامعه علمی می‌گشاید و بر رونق آن می‌افزاید.
نقد یک اثر می‌تواند در کسب ایده و گردآوری مجدد ایده‌ها، ارتقای مهارت‌ها، توسعه مهارت‌های ارزیابی و یاری جامعه علمی، جهت درک اهمیت آثار جدید و در جهت برحذرداشتن یا جلب توجه عموم مردم به آثار جدید مفید باشد. این‌گونه است که نقد موجب تعالی فرد و جامعه خواهد شد و همچون آیینه‌ای که نه‌تنها نقاط قوت و زیبایی، بلکه عیب‌های ما را منعکس می‌کند، نقد نیز نگرش منفی دیگران را درباره ما بازمی‌تاباند.
بنابر این در کنار توجه به نقد واقع و این‌که چگونه باید یک اثر علمی یا هنری را درست و اصولی، عمیق و ژرف‌اندیشانه، منصفانه و سازنده و در یک کلام، عالمانه و بر اساس معیارهای علمی نقد کرد؟ باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که واقعیت نقد چیست؟ چه تمهیداتی باید اندیشید تا علاوه بر منتفع‌شدن به عنوان ناقد و بهره‌مندی از توانایی توصیف، تحلیل و تفسیر، نقد‌های‌مان اثرگذار و نتیجه‌بخش شود و ذی‌نفعان نقد از آن بهره‌های وافری ببرند؟ چگونه نقد‌های‌مان عیار و معیاری باشد که به کمک آن بتوان آثار ماندگار را از آثار سطحی و سخیف متمایز کند و ابزاری باشد که کیفیت آثار علمی و هنری را به درستی کنترل کند و در حفظ و پویایی و نشاط علمی جامعه موثر باشد و در نهایت موجب تعالی فرد و جامعه شود؟

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها