تحقیقات جنایی در این پرونده از بهمن1399 و با گزارش ناپدید شدن زن جوانی به نام مریم آغاز شد. شوهر این زن در شکایت خود به ماموران پلیس پاکدشت گفت: «همسرم برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. چند بار با تلفن همراهش تماس گرفتم اما جوابی نداد. تا غروب صبر کردم اما وقتی به خانه نیامد به ماجرا مشکوک شده و تصمیم گرفتم شکایت کنم.»
پس از این شکایت، تحقیقات برای یافتن زن جوان آغاز شد. در حالی که ردی از مریم در دست نبود، شوهرش دوباره به پلیس آگاهی پاکدشت رفت و اینبار ادعا کرد در خانه دستنوشتهای پیدا کرده که در آن همسرش اعلام کرده قصد خودکشی دارد. ماموران با بررسی دستنوشته به آن شک کرده و تحقیقات را روی همسر مریم متمرکز کردند. آنها پس از روبهرو شدن با تناقضگویی، او را بهعنوان متهم بازداشت کردند. مرد جوان وقتی فهمید پلیس متوجه دروغپردازی او شده است به قتل همسرش اعتراف کرد. او درباره انگیزه قتل گفت: «من و مریم پنج سال قبل ازدواج کردیم و از همان ابتدا با هم مشکل داشتیم. فکر میکردیم با به دنیا آمدن فرزندمان اوضاع بهتر میشود اما بدتر شد. مریم هیچ توجهی به من نداشت و این رفتار سردش باعث شد تصور کنم به من خیانت میکند. چند بار با او صحبت کردم اما با بیاعتنایی جوابم را میداد. فکر خیانت رهایم نمیکرد تا اینکه آخرینبار بعد از خواب دخترمان با او درگیر شده و در اوج عصبانیت خفهاش کردم. ترسیده بودم و نمیدانستم با جسد چه کنم. برای رهایی از این وضعیت، جسد را به حمام برده، تکهتکه کرده و در هشت کیسه بزرگ گذاشتم. کیسهها را با ماشینم به بیابانهای سمنان برده و آنجا دفن کردم. بعد هم شکایتی دروغین مطرح کردم. وقتی فهمیدم پلیس به من شک کرده، ماجرای دستنوشته را مطرح کردم اما همین باعث شک بیشتر پلیس شد و ماجرا لو رفت.»
با تکمیل تحقیقات در دادسرا، برای مرد 30ساله کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده، پدر و مادر مقتول برای داماد خود درخواست قصاص کردند. سپس متهم به دفاع پرداخت و گفت: «نمیخواستم همسرم را بکشم اما رفتارهایش باعث شد عصبانی شوم. مدتی بود به رفتارهای او مشکوک شده بودم و آخرینبار وقتی صحبت کردیم، اشتباهش را گردن نگرفت که باعث عصبانیتم شد. کنترلم را از دست داده و او را خفه کردم، شرمنده پدر و مادر همسرم هستم و از آنها درخواست بخشش دارم.»
قضات دادگاه پس از رسیدگی به این پرونده و با توجه به درخواست اولیایدم، حکم به قصاص مرد شکاک دادند. همچنین او را بهدلیل جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم کردند. با اعتراض متهم به قتل، پرونده به دیوانعالی کشور ارسال شد که قضات دیوان عالی کشور مهر تاییدی بر این حکم زدند تا مرد همسرکش در یک قدمی چوبه دار قرار بگیرد. شک را برطرف کنید شک داشتن و بدگمانی در زندگی مشترک میتواند تاثیر بسیار منفی بر کارکرد عاطفی و ارتباطی زوجین داشته باشد. این افراد با ظن و شک رفتار و اعمال دیگران را تفسیر میکنند و به نوعی رفتار دیگران همیشه برای آنها تهدیدآمیز، تحقیرآمیز و آسیبزننده برداشت میشود. این افراد نمیتوانند اعتراف کنند یا بپذیرند که احساسات منفی به دیگران دارند. در صورت روبهرو شدن با افراد شکاک، توجه داشته باشید با لجبازی نباید آتش شک را در وجود او شعلهور کنید و هنگامی که درباره شک به همسرش صحبت میکند، از همسر او جانبداری نکنید. طرفداری شما میتواند باعث این احساس در او شود که با همسرش ارتباط دارید و به شما هم بدگمان شود. شاید یکی از راههای اولیه برای شروع درمان، تشویق آنها به نوشتن، موسیقی، نقاشی یا هر هنر دیگری باشد که در ابتدای امر نیازی به تماس مستقیم با دیگران ندارد. بیمار از این طریق میتواند احساسات، ترسها، نگرانیها و عقدههای خود را بیرون بریزد بیآنکه به کسی صدمه بزند. هنر قادر است احساسات بیمار را برانگیزد و بهتدریج در او شور و شوق پدید بیاورد.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد