سردار عباسعلی محمدیان در حاشیه اجرای این طرح در جمع خبرنگاران گفت: « چرخه سرقت قطع نمیشود مگر این که مالخران شناسایی و دستگیر شوند، چرا که این مالخران هستند که به سرقت دامن میزنند.»
وی درباره سرانجام گوشیهای تلفن همراه سرقتی اظهار داشت: «بخش زیادی از تلفنهای همراه سرقتی از کشور خارج شده و بخش قابل توجهی از آنها توسط مالخران اوراق میشود.اغلب طلاهای سرقتی ذوب میشود و نتیجه تمامی این اقدامات به مالخران و فعالیت آنها گره خورده است.»
سردار محمدیان در ادامه به مالخران هشدار داد: مالخران و آن دسته از کاسبانی که اقدام به خرید و فروش کالاهای مشکوک میکنند، بدانند که اقدامات پیچیده پلیسی علیه آنها شروع شده و در روزهای آینده سراغ آنها میرویم.
ماجرای سرقت میلیاردی در تیشرت قرمز
سابقهدار است و همراه همدستانش در طرح پلیس دستگیر شده است. تیشرت قرمزی به تن دارد و میگوید: «همین تیشرت قرمز مرا لو داد و باعث دستگیریام شد.» پلیس آگاهی تهران با بررسی پروندههای سرقت لوازم خودرو به اعضای این باند رسیده بود و وقتی آنها را دستگیر کرد که تعداد سرقتهایشان به عدد ۱۳۰ رسیده بود. شغل اصلی مهرداد نصب سقفهای کاذب بود که به دلیل بیکاری و طلاق همسرش به سمت اعتیاد کشیده شد.«بعد از این که معتاد شدم، مجبور شدم سراغ سرقت بروم تا پول موادم را تامین کنم. از همان ابتدا سرقت لوازم داخل خودرو را آغاز کردم. آخرین بار وقتی آزاد شدم با دو نفر دیگر که سابقهدار بودند، باندی را تشکیل داده و سرقت از خودروها را آغاز کردیم.
بعد از تاریکشدن هوا سراغ خودروهایی که در محلهای خلوت پارک شده بودند میرفتیم و ضبط و باندشان را سرقت میکردیم. گاهی نیز کمی پول، ادکلن و گوشی کاسب میشدیم.» یکی از اعضای باندشان سابقه مالخری داشت و بعد از سرقت، اموال دزدی را به دوستانش میفروخت و سهم هر نفر را میداد. روند زندگی و سرقتها برای آنها عادی بود تا این که برای سرقت سراغ خودروی ال۹۰ رفتند. « آن شب برای دزدی خودروی ال نودی را انتخاب کرده و ضبط و باندش را سرقت کردیم. من سراغ صندوق عقب رفته و ساکی را در آنجا دیدم . در ساک را باز کردم. چند دست تیشرت داخلش بود. برای سرقتش تردید داشتم اما از رنگ قرمز یکی از تیشرتها خوشم آمد و ساک را برداشتم. وقتی به خانه رسیدم، ساک را خالی کرده و با صحنهای روبهرو شدم که انتظارش را نداشتم.»
مالک خودرو اهل آمل بود و برای شرکت در یک مراسم عروسی به تهران آمده بود. او برای این که طلاهایش سرقت نشود، آنها را داخل ساک لباسش مخفی کرده بود غافل از این که طلاها سهم دزدان لوازم داخل خودرو میشود. «چند کارت هدیه و حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان طلا داخل ساک بود. با کارتهای هدیه به رستوران رفته و چنجه خوردیم. طلاها را کمکم میفروختیم تا کسی شک نکند.»
پوشیدن تیشرت قرمز مالباخته سرانجام دست سارق را رو کرد. تحقیقات و ردیابیها، پلیس و مالباخته را به رستورانی رساند که دزدان با کارتهای هدیه سرقتی آنجا جشن گرفتند. دوربینها چهره دزدان را ضبط کرده بود و سابقهداربودن آنها خیلی زود گرفتارشان کرد.
شگرد عجیب برای اخاذی از قاچاقچیان
شگردشان برای اخاذی و کلاهبرداری عجیب است و پس از فروش موادمخدر تقلبی به قاچاقچیان در فاز دوم نقشهشان این مواد قلابی را دوباره تصاحب میکردند . ماموران پلیس در جریان پیگیری یک پرونده سرقت به مخفیگاه متهمان رفته و راز جرایم آنها را فاش کردند.سینا، سرکرده باند در گفتوگو با خبرنگار ما به تشریح شگردشان پرداخت و گفت: « جرم اصلی ما سرقت خودرو بود اما در کنارش موادمخدر هم قاچاق میکردیم.
بعد از سرقت خودروها، به مرز رفته و به جای پول خودروها موادمخدر میگرفتیم. بعد به تهران آمده و در بستههای هروئین گچ و در بستههای تریاک، پودر آجر میریختیم.» متهمان برای این که خریداران شک نکنند در بستههای رویی موادمخدر واقعی قرار داده و با بازارگرمی، از بازرسی بستههای دیگر توسط قاچاقچیان جلوگیری میکردند. بعد از گرفتن پول، نوبت به فاز دوم نقشهشان میرسید. سینا درباره این بخش از نقشهشان گفت:« بعد از فروش موادمخدر تقلبی، گروه دیگری از اعضای باند در پوشش مامور پلیس وارد عمل شده و با دستگیری خریداران، هم مواد را از آنها پس میگرفتند و هم برای آزادی اخاذی میکردند.»
سرقت مسلحانه برای انتقام
دستبند فولادی، دستان دو سارق مسلح را به هم گره زده است. با ورود به خانهای در غرب تهران خودروی پرادوی صاحبخانه را سرقت کرده و گریخته بودند اما در این طرح شناسایی و دستگیر شدند. حسام طراح این سرقت میگوید: « مدتی در کارخانه مالباخته کار میکردم اما او با تهمت مرا از کارخانهاش اخراج کرد. به دنبال راهی برای انتقام بودم. به همین خاطر از غرب کشور سلاحی خریده و به تهران آمدم . با دوستم تماس گرفتم و او قبول کرد به من کمک کند. روز حادثه زنگ طبقه پایین را زده و همسایه وقتی فهمید مهمان طبقه بالایی هستیم در را باز کرد. بعد وارد خانه شده و با تهدید سلاح، خودروی پرادو و مدارک مدیر کارخانه را سرقت کردیم. قصد فروش آن و خرید موادمخدر را داشتیم که دستگیر شدیم.»
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: