پویانمایی و تربیت کودکان
روش‌های خلاقانه آموزش کودکان و نوجوانان

پویانمایی و تربیت کودکان

نگاهی به سهم اندک فیلم‌های اقتباسی در دوره‌های مختلف جشنواره فجر

وقتی همه می‌خواهند نویسنده باشند

اقتباس از ادبیات، یکی از روش‌های مهم رسیدن به قصه در سینماست. بسیاری از مهم‌ترین آثار سینمای جهان، آثاری است اقتباسی. اقتباس در حقیقت میانبری است به دل جذابیت درام، مسیر سینماگر را کوتاه می‌کند و به او داستانی آماده و امتحان پس‌داده می‌دهد، سینماگر کافی است با نگاهی تصویری این داستان را بازسازی کند.
کد خبر: ۱۳۹۶۵۹۹
نویسنده آرش شفاعی - گروه فرهنگ و هنر

در اینجا، سینماگر فرصت دارد به جزئیات دقت کند، جذابیت‌های قصه را افزایش دهد و مخاطب را بیشتر با خود همراه کند اما در سینمای ایران مقاومتی عجیب بر سر استفاده از اقتباس وجود دارد. دلایل زیادی برای این مقاومت می‌توان ذکر کرد ولی شاید یکی از مهم‌ترین دلایل این باشد که بسیاری از سینماگران ما دوست دارند نویسنده باشند و انگار اگر قصه، قصه خودشان نباشد، نمی‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. در این نوشتار سعی کردیم ۴۰دوره گذشته جشنواره را از نظر فیلم‌های اقتباسی مرور کنیم تا مشخص شود نسبت میان فیلم‌های جشنواره و فیلم‌های اقتباسی در مجموع دوره‌های مختلف جشنواره چقدر کم بوده و در هر دوره بهترین فیلم‌های اقتباسی کدام‌ها بوده است.

گام اول، توجه به ادبیات معاصر

داستان فیلم‌های اقتباسی در جشنواره فیلم فجر از همان دوره نخست با فراز و نشیب همراه شد. دوره اول که بهمن سال ۶۱ برگزار شد، شاهد حضور دو فیلم اقتباسی بود هردو فیلم، اقتباسی از آثار بهرام بیضایی بود که یکی را خود او از نمایشنامه‌ای نوشته خودش به نام «مرگ یزدگرد» ساخت و دومی ‌را مسعود کیمیایی براساس «شب سمور» ساخت. فیلم کیمیایی «خط قرمز» بود که هر دو اثر ساخت سال ۱۳۶۰ بودند.

البته نباید از «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» به کارگردانی داریوش مهرجویی هم غفلت کرد که به همراهی فریدون دوستدار، داستانی از وی به نام «حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق» را دستمایه ساخت فیلم قرار داد ولی این اثر هم چنان که باید و شاید، نمایش داده نشد. در دوره دوم که در سال ۱۳۶۲ برگزار شد، محسن مخملباف که هنوز دچار استحاله نشده بود، فیلم «دو چشم بی‌سو» را با بازی محمد کاسبی، مجید مجیدی، رضا چراغی و حبیب ولی‌نژاد از روی مجموعه داستانی از آثار خودش به همین نام ساخت.

او در دوره ششم جشنواره هم فیلم «دستفروش» را به عنوان نخستین فیلم اپیزودیک سینمای پس از انقلاب ارائه کرد که اپیزود نخست به نام «کودک خوشبخت»، اقتباسی از یکی از داستان‌های آلبرتو موراویا، نویسنده مشهور ایتالیایی بود که نام این نویسنده هم به عنوان یکی از نویسندگان فیلم در تیتراژ آمده بود. همچنین در این دوره، امیر قویدل براساس کتاب «سردار جنگل» اثر ابراهیم فخرایی فیلمی ‌به همین نام را در جشنواره داشت که به زندگی میرزا کوچک‌خان جنگلی می‌پرداخت.

مهم‌ترین فیلم سومین دوره جشنواره در ۱۳۶۳ که اثری اقتباسی بود، «گل‌های داوودی» به کارگردانی رسول صدرعاملی بود که نویسندگی آن را فریدون جیرانی براساس طرحی از قاضی ربیحاوی نوشته بود. پروانه معصومی، داوود رشیدی، جمشید مشایخی و بیژن امکانیان از بازیگران این فیلم بودند که در آن سال‌ها به فیلم مشهوری تبدیل شد. در همین دوره، محمدرضا اعلامی‌ فیلم «نقطه ضعف» را براساس کتاب «اشتباه» اثر آنتونیس ساماراکس، رمان‌نویس مشهور یونانی ارائه داده بود که بهترین فیلم او در دوران فیلمسازی‌اش محسوب می‌شود.

فیلم اقتباسی دوره چهارم را محمد متوسلانی با نویسندگی داریوش فرهنگ ساخت: «کفش‌های میرزا‌نوروز» که فیلمنامه آن براساس طرحی از سوسن تسلیمی ‌و بازنوشته «کفش‌های مبارک» بهرام بیضایی نوشته شده بود.

اقتباس از فیلم‌های خارجی

سینمای ایران در دوره پنجم، شاهد ساخت یکی از بهترین آثار اقتباسی براساس داستان‌های خارجی بود: «ناخدا خورشید» اثر ناصر تقوایی که براساس رمان «داشتن و نداشتن» نوشته ارنست همینگوی، نویسنده برنده جایزه نوبل ساخته شد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را نصیب داریوش ارجمند کرد.
در همین دوره فیلم اقتباسی دیگری هم در جشنواره حاضر بود که از ماندگارترین آثار ترسناک سینمای ایران است، «طلسم» به کارگردانی داریوش فرهنگ که او آن را براساس فیلمنامه‌ای منتشرنشده به نام «قلعه کولاک» از بهرام بیضایی نوشته بود.

همین کارگردان در دوره بعد جشنواره یعنی در دوره ششم در فیلم «شاید وقتی دیگر» بازی کرد که بهرام بیضایی آن را از روی اثری از خود به نام «وقت دیگر، شاید...» ساخته بود. در دوره ششم بازهم شاهد اقتباس از روی یک داستان خارجی بودیم. این بار داستان «درخت زیبای من» نوشته ژوزه مائورو ده واسکونسلوس، نویسنده نامدار برزیلی که کتابش را قاسم صنعوی ترجمه کرده بود، دستمایه ساخت فیلم «بی‌بی‌چلچله» به کارگردانی کیومرث پوراحمد با بازی زنده‌یادان داوود رشیدی و سیامک اطلسی به همراهی علیرضا شجاع‌نوری قرار گرفت.

در دوره هفتم هم تعداد پایین فیلم‌های اقتباسی، نشان از ادامه روند نگارش و ساخت فیلم توسط کارگردانان دارد. در این دوره شاهد اکران فیلم موفق سینمای کودک و نوجوان «گلنار» به کارگردانی کامبوزیا پرتوی براساس یکی از داستان‌های فولکلور روسیه و «جعفرخان از فرنگ برگشته» به کارگردانی علی حاتمی ‌براساس نمایشنامه‌ای به همین نام نوشته حسن مقدم هستیم.

مشهورترین فیلم اقتباسی دوره هشتم جشنواره در سال ۱۳۶۸، «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی بود که شش سیمرغ بلورین را برای بهترین کارگردانی، بازیگر نقش اول مرد، بهترین فیلمبرداری، بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین و بهترین آنونس فیلم را به همراه جایزه ویژه هیات‌داوران برای بهترین فیلم دریافت کرد. کارگردان خود گفته است که این اثرش را با الهام‌گرفتن از «بوف کور» صادق هدایت نوشته است.

رویکرد فیلمسازان به نویسندگان انقلابی

در نهمین دوره جشنواره شاهد نمایش یک فیلم اپیزودیک به نام «تویی که نمی‌شناختمت» به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم سلطانی‌فر بودیم که براساس سه داستان از سیدمهدی شجاعی در کتاب «دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز» و «ضریح چشم‌های تو»، ساخته شده بود.

جشنواره در دوره دهم شاهد ارائه یک فیلم اقتباسی به نام «خمره» بودیم که در سال‌های اوج‌گیری سینمای کودک و نوجوان در ایران براساس کتابی به همین نام، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی،ساخته شد و اگرچه در جشنواره فجر مورد توجه زیادی واقع نشد، توانست جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو را دریافت کند.
در یازدهمین دوره جشنواره که در سال ۱۳۷۱ برگزار شد، مهرجویی دوباره با یک فیلم اقتباسی شرکت کرد، این بار با اقتباسی از نمایشنامه «خانه عروسک» اثر هنریک ایبسن شاعر و نمایشنامه‌نویس بنام نروژی. این فیلم یعنی «سارا» با بازی نیکی کریمی ‌و زنده‌یادان امین تارخ و خسرو شکیبایی موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از آن خود کند.

در این دوره جشنواره همچنین شاهد نمایش فیلم «صبح روز بعد» به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد بودیم که بر‌اساس داستانی از مجموعه قصه‌های مجید، نوشته هوشنگ مرادی‌کرمانی ساخته شده است.
پوراحمد در دوره دوازدهم فیلم دیگری براساس داستان‌های قصه‌های مجید داشت، «نان و شعر» و باز در همین دوره فیلم دیگری از نوشته‌های مرادی‌کرمانی روی پرده رفت، «تیک‌تاک» به کارگردانی محمدعلی طالبی.

دردسر اقتباس

همچنین از دیگر فیلم‌های اقتباسی این دوره می‌توان به «‌دو نفر و نصفی» ساخته یدا...صمدی براساس داستان «سه مرد و یک سبد» اثر کولین سِرو نویسنده و کارگردان فرانسوی اشاره کرد.

شاید نمی‌دانستید ولی دانستن‌اش جالب است که اقتباس از آثار خارجی هم برای سینمای ایران دردسرساز بوده است. مشهورترین نمونه درباره فیلمی‌ از جشنواره سیزدهم در ۱۳۷۳ اتفاق افتاد که داریوش مهرجویی، فیلم «پری» را براساس رمان «فرانی و زویی» و داستان ‌کوتاه «یک روز خوش برای موزماهی»، نوشته جروم دیوید سالینجر ساخت.

مهرجویی از دوران دانشجویی در آمریکا با آثار سالینجر آشنا بود و آثار این نویسنده مشهور اما منزوی را بسیار دوست داشت. چند سال بعد از ساختن پری، قرار بود فیلم در آمریکا اکران شود و همان زمان روزنامه نیویورک‌تایمز مطلبی درباره این فیلم نوشت و بلافاصله بعد از انتشار این مطلب، وکلای سالینجر از مهرجویی شکایت کردند، چرا که فیلم بدون اجازه نویسنده منتشر شده بود. در دوره سیزدهم یک فیلم دیگر هم با اقتباس از فیلمنامه چاپ شده یک فیلمساز دیگر، حضور داشت که به یکی از ماندگارترین آثار سینمای ایران تبدیل شد: «روز واقعه» که به کارگردانی شهرام اسدی و تهیه‌کنندگی مرتضی شایسته از روی فیلمنامه روز واقعه بهرام بیضایی ساخته شد و گرچه فیلم، توانست در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کند ولی جایزه بهترین فیلمنامه به «روسری آبی» داده شد!

در چهاردهمین دوره جشنواره در سال ۱۳۷۴ باز هم شاهد اقتباس‌هایی موفق از داستان‌های خارجی بودیم: «بازمانده» به کارگردانی سیف‌ا... داد براساس داستانی از غسان کنفانی، نویسنده شهید فلسطینی به نام «بازگشت به حیفا» و «خواهران غریب» به کارگردانی کیومرث پوراحمد براساس رمانی به همین نام نوشته خواهران غریب اریش کستنر نویسنده شهیر آلمانی و «شاخ گاو» ساخته داریوش عیاری براساس داستان «امیل و کارآگاهان» بازهم از اریش کستنر، البته در این سال شاهد اکران فیلم «قصه‌های بازار» به کارگردانی عبدا...علیمراد هم بودیم که در این فیلم و در بخش نخست آن از داستان طوطی و بقال از مثنوی معنوی مولانا الهام‌ گرفته شده است.

در پانزدهمین دوره جشنواره باز هم شاهد اکران فیلمی ‌اقتباسی از داریوش مهرجویی بودیم که این بار از یک داستان ایرانی اقتباس شده بود. «لیلا» دوازدهمین فیلم بلند مهرجویی بر‌اساس داستانی نوشته مهناز انصاریان به نگارش در آمد و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن (جمیله شیخی) و برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن (لیلا حاتمی) جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۵ شد.

در این دوره همچنین فیلم‌های «سایه به سایه» به کارگردانی علی ژکان براساس فیلمنامه «آوازهای ننه آرسو» اثر بهرام بیضایی و «فصل پنجم» به کارگردانی رفیع پیتز باز هم بر‌اساس فیلمنامه‌ای از بهرام بیضایی به نام «پرونده قدیمی ‌پیرآباد» اکران شد که البته هر دو فیلم توفیق چندانی به‌دست نیاوردند.

روند فیلمسازی داریوش مهرجویی براساس داستان‌های ایرانی در شانزدهمین دوره جشنواره در ۱۳۷۶ تکرار شد و او فیلم «درخت گلابی» را براساس داستان کوتاهی از مجموعه « جایی دیگر» نوشته گلی ترقی به جشنواره آورد. در این دوره همچنین «‌ساحره» ساخته داوود میرباقری با اقتباس از داستان کوتاه «عروسک پشت پرده»، نوشته صادق هدایت به نمایش در آمد.

روند نمایش فیلم‌های اقتباسی با توقفی دو دوره‌ای در دوره نوزدهم جشنواره که در سال ۱۳۷۹ برگزار شد، ادامه یافت و بازهم شاهد اقتباس از یک رمان ایرانی بودیم، این بار «نیمه پنهان» به کارگردانی تهمینه میلانی بر‌اساس رمان «‌بعد از عشق» نوشته فریده گلبو به نمایش در آمد و اتفاقا مورد توجه هم قرار گرفت.
در دوره بیستم، فیلم «مربای شیرین» به کارگردانی مرضیه برومند براساس داستانی به همین نام از هوشنگ مرادی‌کرمانی روی پرده رفت.

مهمانی اقتباس

سال‌های دهه هشتاد، دوران اوجگیری اقتباس‌های خوب در سینمای ایران است.
در بیست و یکمین دوره جشنواره شاهد دو اقتباس خوب از آثار نویسندگان مطرح روس هستیم؛ نخستین اثر «گاهی به آسمان نگاه کن» هشتمین فیلم سینمایی کمال تبریزی است و با این‌که در چهار بخش برای دریافت سیمرغ بلورین نامزد شده بود، در نهایت موفق به کسب هیچ سیمرغ بلورینی نشد. این فیلم برداشتی آزاد از رمان «مرشد و مارگریتا» اثر میخائیل بولگاکف است که فرهاد توحیدی آن را نوشته است. دیگر فیلم اقتباسی این دوره که بین سینمادوستان محبوب شد، «شب‌های روشن» به‌کارگردانی فرزاد مؤتمن که فیلمنامه آن را سعید عقیقی باز هم با برداشتی آزاد از داستان «شب‌های روشن» فئودور داستایوسکی نوشته است.

در بیست و دومین دوره جشنواره، بهروز افخمی‌سراغ رمانی به نام «گاوخونی» جعفر مدرس‌صادقی رفت که روایت فیلم به‌شدت به روایت و زاویه دید نویسنده وفادار بود اما بهترین اقتباس این دوره و یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی تاریخ سینمای ایران را داریوش مهرجویی براساس کتابی از هوشنگ مرادی‌کرمانی ارائه کرد به نام «مهمان مامان».

این فیلم با بازی گلاب آدینه، پارسا پیروزفر، امین حیایی، حسن پورشیرازی، نسرین مقانلو، ملیکا شریفی‌نیا، ژاله علو، فریده سپاه‌منصور و آفرین عبیسی توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را دریافت کند.
از دیگر فیلم‌های اقتباسی این دوره باید از «عاشق مترسک» به کارگردانی مهدی نوربخش یاد کرد که با الهام از رمانی به همین نام نوشته«فیلیس هستینگر» نویسنده انگلیسی ساخته شده است.

اما این تب اقتباس در دوره بیست‌و‌سوم فروکش کرد و در بیست‌و‌چهارمین جشنواره در سال ۸۴، شاهد اکران دو فیلم اقتباسی بودیم؛ یکی فیلم «کافه ستاره» ساخته سامان مقدم بود که براساس داستان « کوچه مداق» اثر نجیب محفوظ، نویسنده مصری برنده نوبل نوشته شده ‌است. همچنین رفیع پیتز در این دوره جشنواره فیلم «زمستان است» را براساس داستانی به نام «‌سفر» نوشته محمود دولت‌آبادی ساخت که به‌جای خود فیلم، آلبوم موسیقی آن ساخته حسین علیزاده با صدای محمدرضا شجریان مشهور شد.
بیست‌و‌پنجمین دوره جشنواره شاهد دو فیلم اقتباسی بودیم؛ یکی پر‌سر و صدا و جنجالی و دیگری ناموفق در جلب نظر مخاطبان و منتقدان. فیلم نخست را داریوش مهرجویی ساخته بود، «سنتوری» که به‌دلیل توقیف شدن و رفع توقیف بعد از چندین سال، فیلم پرسر‌و‌صدایی هم شد. فیلم برداشتی آزاد از «عقاید یک دلقک» نوشته‌ هاینریش بل و خاطرات خانوادگی رامین اسکندری نویسنده شیرازی در یادداشت‌هایش تحت عنوان «بهار سیاه» بوده است.

همچنین فیلم دیگری که در این سال به نمایش درآمد «پاداش سکوت» ساخته مازیار میری بود که از یکی از داستان‌های مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» نوشته احمد دهقان اقتباس شده بود. بسیاری از منتقدان در نقدهایشان بر ناموفق بودن این اقتباس تأکید کرد‌ه بودند.

در دوره بیست‌وششم جشنواره فجر فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» ساخته کمال تبریزی براساس داستان «غیرقابل چاپ» سیدمهدی شجاعی ساخته شد.

جایزه فیلمنامه اقتباسی هم سودی نکرد

در دوه بیست‌وهفتم بخش فیلمنامه اقتباسی به جوایز جشنواره افزوده شد و در این دوره، فیلم «تردید» اثر واروژ کریم‌مسیحی که با نگاهی به « هملت» ویلیام شکسپیر نوشته شده‌بود، بدون داشتن رقیب جدی به سیمرغ بلورین فیلمنامه اقتباسی در کنار سیمرغ‌های بهترین فیلم و بهترین کارگردانی دست یافت. سال بعد یعنی ۱۳۸۸، فیلم «چهل‌سالگی» که براساس رمانی به همین نام از ناهید طباطبایی، ساخته شده‌بود؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی را در حالی برای علیرضا رئیسیان به همراه آورد که این فیلم هم رقیبی جدی نداشت و تنها رقیبش «نفوذی» به کارگردانی احمد کاوری و مهدی فیوضی بود که فیلمنامه آن بر اساس کتاب «حکایت زمستان» نوشته سعید عاکف نوشته شده‌بود.

در دوره بیست‌ونهم این جایزه اهدا نشد. در این دوره فیلم «اینجا بدون من» ساخته بهرام توکلی، با اقتباس از نمایشنامه «باغ وحش شیشه‌ای» اثر تنسی ویلیامز ساخته شده‌بود.

در سی‌امین دوره جشنواره که سال ۱۳۹۰ برگزار شد، سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی به فیلم «پله آخر» به کارگردانی، تهیه‌کنندگی، بازیگری و نویسندگی علی مصفا که برداشتی آزاد از رمان‌های «مردگان» اثر جیمز جویس و «مرگ ایوان ایلیچ» اثر لئو تولستوی بود، اهدا شد. رقیب این فیلم، «مادر پاییزی» به کارگردانی سیروس رنجبر یاجلو بود که اقتباسی است از رمان «ماجرای عجیب سگی در شب» اثر مارک‌هادون نویسنده انگلیسی.

در سی‌ویکمین دوره جشنواره در سال ۱۳۹۱ مشخص بود که چنین جایزه‌ای به آثار شرکت کننده در جشنواره اهدا نخواهدشد؛ چرا که تنها سه فیلم نه چندان مطرح جشنواره اقتباسی بود؛ فیلم «تاج محل» به کارگردانی دانش اقباشاوی اقتباسی از فیلم «برف‌های کلیمانجارو» بود که خود این فیلم، اقتباسی از داستان مشهور ارنست همینگوی است. در این دوره داستان «نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ» از نیکلای گوگول نویسنده مشهور روس، دستمایه اقتباسی دیگر در کارنامه سینمایی داریوش مهرجویی شد، فیلم ناموفق «چه خوبه که برگشتی».

البته این را هم اضافه کنیم که در این دوره جشنواره بحث‌هایی درباره فیلم « جیب‌بر خیابان جنوبی» و شباهت فراوان آن به فیلم اسپانیایی «دزدان» است اما کارگردان این فیلم سیاوش اسعدی گفت که در عنوان‌بندی پایان فیلمش تأکید کرده این فیلم اقتباسی از کتاب «یک داستان فرانسوی» است و در همان بخش نوشته شده با احترام به فیلم «دزدان».

چند فیلم خوب در دهه ۹۰

اما اوضاع فیلم‌های اقتباسی در دوره سی و دوم با انتخاب یکی از آنها به عنوان برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه متفاوت شد. در این دوره، بهروز افخمی‌که قبلا درباره اقتباس سینمایی‌اش از رمان «گاوخونی» بحث‌های زیادی درگرفته‌بود، سراغ یکی از رمان‌های مرجان شیرمحمدی به نام «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» رفت و این داستان پرکشش را به فیلم تبدیل کرد. فیلمی‌که خود نویسنده کتاب، در آن به عنوان یکی از نقش‌های اصلی در کنارمهدی فخیم‌زاده، گوهر خیراندیش، رامبد جوان و مانی حقیقی بازی کرد. فیلم اقتباسی دیگر در این دوره جشنواره را کارگردانی ساخته‌بود که خود از ادبیات وارد سینما شده‌بود، نرگس آبیار با اقتباس یکی از خاطرات کتاب «تفحص» حمید داوودآبادی، فیلم «شیار ۱۴۳» را به جشنواره برد و توانست یکی از ماندگارترین فیلم‌های دفاع‌مقدس دوره‌های اخیر جشنواره را در تاریخ فیلم فجر ثبت کند. خود او بعدا رمانی با همین نام در انتشارات سوره مهر به چاپ رسانده‌است.

سلطان اقتباس ایران یعنی داریوش مهرجویی هم در این دوره، یک فیلم در جشنواره داشت که این اثر هم اقتباسی از آثار یک نویسنده خارجی بود، «اشباح» که اقتباسی بود از نمایشنامه‌ای به همین نام از هنریک ایبسن و البته جزو آثار ماندگار مهرجویی محسوب نمی‌شود.

سی‌وسومین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۳ دوباره شاهد ساخته شدن فیلمی‌ براساس یکی از رمان‌های ناهید طباطبایی هستیم، «جامه دران» به کارگردانی حمیدرضا قطبی که خود نویسنده هم در تبدیل آن به فیلمنامه مشارکت داشت و این فیلمنامه مشترک دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن خود کرد. سی‌وچهارمین دوره جشنواره هم از نظر فیلم‌های اقتباسی وضعیت خوبی نداشت و تنها شاهد یکی دو فیلم اقتباسی دراین دوره بودیم. یکی فیلمی ‌از اکتای براهنی بر پایه رمان «جنایت و مکافات» اثر فئودور داستایوسکی با نام «پل خواب» و «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار از رمانی به همین نام نوشته خودش که البته رمان بعدا منتشر شد و در بازار کتاب هم موفق بود.

در سی‌وپنجمین دوره جشنواره، «ایتالیا ایتالیا» به کارگردانی و نویسندگی کاوه صباغ‌زاده تنها اثری بود که چراغ اقتباس را روشن نگه داشته‌بود، فیلمی‌که براساس داستان کوتاه «یک موضوع موقت» اثر جومپا لاهیری، نویسنده مشهور هندی‌- آمریکایی نوشته شده‌بود و مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفت.

سال ۱۳۹۶سی‌وششمین جشنواره در حالی برگزار شد که شاهد حضور هیچ فیلم اقتباسی در این دوره نبودیم. در سال بعد و در سی‌وهفتمین دوره جشنواره وضع کمی‌بهتر شد. غیر از فیلم ناچندان موفق «تیغ و ترمه» اثر کیومرث پوراحمد که اقتباسی از رمان «کی از این چرخ و فلک پیاده می‌شوم» اثر گلرنگ رنجبر بود، شاهد اکران انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» اثر اشکان رهگذر هم بودیم که برداشتی آزاد از داستان ضحاک شاهنامه فردوسی است. این فیلم اولین نماینده سینمای انیمیشن ایران در فهرست ۳۲ اثر رقابت‌کننده در شاخه بهترین انیمیشن آکادمی‌اسکار بود اگرچه در نهایت نتوانست در فهرست پنج نامزد نهایی بهترین پویانمایی اسکار ۲۰۲۰ قرار گیرد. مهم‌ترین فیلم اقتباسی این دوره «۲۳ نفر » به کارگردانی مهدی جعفری بود که اقتباسی از خاطرات ۲۳ نفر از رزمندگان نوجوان ایرانی است که در جریان جنگ تحمیلی به اسارت درآمدند و خاطرات‌شان در کتابی به همین نام، منتشر شده است. این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی در سی‌وهفتمین دوره جشنواره فجر شد.

در سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر که در سال ۱۳۹۸ برگزار شد، هیچ فیلم اقتباسی دراین دوره نداشتیم. سال بعد، در دوره سی‌ونهم جشنواره اما وضع بهتر بود. بهترین فیلم جشنواره به انتخاب داوران یعنی «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری که محصول سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود، براساس داستان «زخم شیر» از صمد طاهری ساخته شده‌بود. همچنین «بی‌همه‌چیز» به کارگردانی محسن قرایی که برداشتی آزاد از نمایشنامه مشهور «ملاقات بانوی سالخورده» نوشته فریدریش دورنمات بود، در این جشنواره به نمایش درآمد و توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی را نصیب محسن قرایی و محمد داوودی کند.

در چهلمین دوره جشنواره هم که پارسال برزگرار شد، فیلم‌های اقتباسی وضع خوبی نداشتند. البته حساب «بدون قرار قبلی» با بقیه فیلم‌ها فرق می‌کند. در نگارش این فیلم بهروز شعیبی به داستان «مشهد» از کتاب «بهترین شکل ممکن» مصطفی مستور گوشه چشمی‌داشته است و اتفاقا خود شعیبی در یک برنامه تلویزیونی از همراهی و همکاری مستور با تیم تولید این فیلم سخن گفت و از او تشکر کرد. دیگر فیلمی‌که در این جشنواره حضور داشت و می‌توان آن را به نوعی اقتباسی برشمرد، «دسته دختران» کار منیر قیدی است که در نگارش فیلمنامه آن از چند کتاب خاطرات جنگ از جمله «پوتین‌های مریم»، «روزگاران۱۳»،« خانه‌ام همین‌جاست»، «پاییز۵۹»، «دا» و... استفاده شده است.

دعوای ادامه‌دار نویسنده و فیلمساز

یکی از مشکلات دیرینه بر سر اقتباس آثار سینمایی، اختلافاتی است که میان فیلمسازان و نویسندگان آثار پیش می‌آید. معمولا نویسندگان به‌راحتی اعمال‌نظر درباره آثارشان را نمی‌پذیرند و در برابر، فیلمسازان هم می‌خواهند از نوشته خود تا حد ممکن دفاع کنند و این مسأله به‌خصوص در زمانی که نویسنده اثر اصلی در جریان روند ساخت فیلم قرار نداشته باشد، تشدید می‌شود. البته دعوای میان نویسندگان و فیلمسازان به همین محدود نمی‌شود و گاهی بحث‌هایی درخصوص مالکیت اصل اثر در می‌گیرد که یکی از مشهورترین نمونه‌های آن در دوره چهارم یعنی سال ۱۳۶۴ اتفاق افتاد که فیلم «اتوبوس» جنجال‌ساز شد. این فیلم در جشنواره با نویسندگی داریوش فرهنگ ارائه شد اما بعدا محمود دولت‌آبادی ادعا کرد این اثر متعلق به اوست و داریوش فرهنگ فیلمنامه را از دولت‌آبادی گرفته و به تلویزیون داده است و فیلم با نام داریوش فرهنگ در جشنواره فیلم فجر اکران شد.

البته بعدها زنده‌یاد یدا...صمدی، کارگردان این فیلم درباره ماجرای ساخت فیلم اتوبوس گفت از ماجرای فیلمنامه در زمان ساخت اطلاعی نداشته است. البته ماجرای دلخوری دولت‌آبادی از فیلمسازان بر سر نوشته‌هایش داستانی قدیمی ‌است که به اختلاف‌نظر طولانی‌مدت او با مسعود کیمیایی بر سر فیلم «خاک» برمی‌گردد. کیمیایی که به‌جز این فیلم، دو اقتباس ادبی دیگر یعنی «داش‌آکل» و «غزل» را هم در کارنامه کاری‌اش دارد، سراغ داستان «آوسنه باباسبحان» دولت‌آبادی رفت و آن را مبنایی برای نگارش فیلمنامه خاک قرار داد ولی وقتی فیلم ساخته شد، باعث اعتراض دولت‌آبادی شد که مدعی بود داستانش خراب شده است.

کیمیایی البته بعدها درخصوص نحوه اقتباس ادبی در فیلم‌هایش گفت: دنیای واژه و تصویر متفاوت است و زمانی که شما واژه را عکس‌نویسی می‌کنید عملا نگاه خود را وارد می‌نمایید اما حتی اگر به حرف کلمات هم گوش دهیم، بازهم از دنیای نویسنده آن فراتر می‌رود. از نگاه من، فیلمساز مستخدم نویسنده نیست، حتی اگر نویسنده متن خود فیلمساز باشد. در همه اقتباس‌های ادبی که داشتم با مشکلاتی مواجه بودم اما سخت‌ترین آنها همین فیلم خاک بود، چراکه محمود دولت‌آبادی خود از نویسندگی تا سینما و تئاتر در همه جا سر داشت. اوایل هم یکی دوبار فیلم را دید و خوشش آمد و تظاهراتی هم داشت، منتها در ادامه در آن جزوه مخالفت‌هایش را هم گفت که بیشتر به شخصیت زن فرنگی فیلم مربوط می‌شد. نمونه دیگری از این گونه دلخوری‌های نویسندگان، انتقاد شدید صادق چوبک بعد از دیدن اقتباس سینمایی امیر نادری از رمان «تنگسیر» بود. شاید به‌دلیل همین درگیری‌ها و دلخوری‌ها، خیلی از فیلمسازان دوست دارند به‌جای اقتباس از آثار داستانی و ادبی ایرانی، آثار نویسندگان خارجی را دستمایه تولید آثار سینمایی قرار دهند. در این موارد، آثار داستانی خارجی که دارای ظرفیت سینمایی هستند و از نظر ادبی امتیازات ویژه‌ای دارند، برای اقتباس انتخاب می‌کنند و چون دست نویسنده از فیلمساز ایرانی کوتاه است، دیگر دعوا و درگیری هم پیش نمی‌آید البته بعدا مشخص شد که مسأله به همین سادگی‌ها هم نیست!

دعوای اقتباس در میان فیلم‌های دوره سی‌ودوم جشنواره هم با نمایش فیلم «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان بالا گرفت. فیلمی‌که با بازی صابر ابر، پریوش نظریه و نازنین بیاتی، اثری تلخ و سرد بود تا این‌که داستان‌نویسی شیرازی به نام غلامحسین دهقان، در صفحه اینستاگرامش، این اثر سینمایی را به سرقت ادبی متهم کرد و گفت که کارگردان یک داستان کوتاه وی از کتاب «تا دوشنبه دیگر» را به فیلم درآورده است. البته این بحث هم مثل چند مورد مشابه مانند ادعای سرقت ادبی فیلم «به‌آهستگی» از داستانی کوتاه از کتاب «می‌مانم پشت در» علی اصغر عزتی پاک به سرانجام نرسید.

هوشنگ مرادی‌کرمانی

هوشنگ مرادی‌کرمانی از دل ادبیات به سینما آمده، اگرچه خود در زمینه سینما درس خوانده است. او استاد نوشتن داستان‌هایی است که از دل فرهنگ و تاریخ و سنت‌های بومی ایرانیان برآمده‌است. در داستان‌هایش به‌خصوص مجموعه داستان «قصه‌های مجید» می‌توان حس‌وحال کوچه‌باغ‌ها و محلات قدیمی کرمان را حس کرد و البته داستان‌های او ظرفیت زیادی برای فیلم‌شدن دارد، اتفاقی که درباره او و نوشته‌هایش زیاد افتاده است، از «مهمان مامان» بگیرید تا «خمره».

داریوش مهرجویی

مهرجویی در آثارش همیشه به اقتباس نگاه ویژه‌ای داشته است، چه در آثار پیش از انقلابش مانند گاو، پستچی و دایره‌مینا و چه در آثار بعد از انقلابش که فهرستی بلندبالا از آثار نویسندگان ایرانی مانند صادق هدایت، هوشنگ مرادی‌کرمانی، فریدون دوستدار، گلی ترقی و مهناز انصاریان و نویسندگان خارجی مانند گوگول، هنریک ایبسن، دیوید جرم سالینجر و هاینریش بل را شامل می‌شود. مهرجویی نشان داده است به ادبیات به‌عنوان دستمایه‌ای برای ساخت آثار سینمایی نگاهی ویژه دارد و آثارش از بهترین نمونه‌های اقتباس در سینمای بعد از انقلاب است.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها