از طرفی، دیزنی برای این انیمیشن از بازار چین و روسیه هم محروم شد. بازارهای کوچکتر مثل کشورهای مسلمان اندونزی، مالزی و غرب آسیا هم چشمانداز روشنی برای محصول جدید این کمپانی قدیمی ندارند.
موضوع عجیب در دنیای عجیب
دنیای عجیب دست به کار عجیبی زده: این محصول اولین انیمیشنی است که کاملا مستقیم و بدون استعاره و کنایه، همجنسبازی را ترویج میکند به نحوی که شخصیت اول آن همجنسباز است. با توجه به این که این انیمیشن قطعا با رد یا سانسور در کشورهای مسلمان روبهرو میشود، دیزنی دست پیش گرفته و اعلام کرده در کشورهای مذکور اکران نخواهد داشت. اما این اولین رویارویی کشورهای آسیایی با انیمیشنهای حاوی مفاهیم همجنسبازی (لگبت) نیست.
انیمیشنی که به فارسی دوبله شد
خرداد امسال هم انیمیشن سینمایی بازلایتیر (که در نهایت بدسلیقگی به سال نوری ترجمه شده) از کمپانی معروف پیکسار در آمریکا اکران شد. برخلاف فیلمنامه ضعیف انیمیشن، اکرانی بسیاری جنجالی داشت. در این اثر یکی از شخصیتهای فرعی، زنی همجنسباز بود که قبل از سفر به فضا با زن- همسر و فرزند خود خداحافظی میکند. بعضی از کشورهای مسلمان فقط به شرط حذف این صحنه حاضر به اکران آن شدند. البته به خاطر بستهبودن راه اکرانهای خارجی در ایران، این مساله برای ما چندان مطرح نبود. ممیزی صحنه های غیرمجاز در ایران پدیده جدیدی نیست و استودیوهای دوبله و پخش هم قرار نیست به شرکتهای سازنده از این جهت جواب پس بدهند یا با آنها هماهنگ باشند. همین الان هم انیمیشنهای سینمایی و سریالی زیادی در سکوهای نمایشی فیلیمو و نماوا و سایتهای مختلف داخلی و خارجی هست که بسته به میزان نظارت بر آنها، صحنهها حذف و گفتوگوهای خلاف عرف و شرع ما در دوبلهشان تغییر میکند. در مورد انیمیشن بازلایتیر هم پیشفرض استودیوهای دوبله در ایران که معروفترین آنها سورن، آواژه و کوالیما هستند، همین بود که حذف صحنه جنجالی آن را قابل پخش میکند و به پیکره اصلی داستان ضربهای وارد نمیشود.
دوبله کامل فیلمهای غیراخلاقی به فارسی!
اما یک نفر در این میان همه این پیشفرضها را برهم زد. وی که مدیر یک استودیوی دوبله و صداپیشگی قدیمی است و در حال حاضر خارج از کشور زندگی و فعالیت میکند، در صفحه اینستاگرامی خود اعلام کرد استودیوی او این انیمیشن را کامل و بدون یک ثانیه حذفی دوبله خواهد کرد. او معتقد بود که بچهها از همین کودکی باید با همه گرایشهای جنسی آشنا شوند و ما حق نداریم آنها را از این واقعیتها محروم کنیم! این شخص کسی نیست جز مهرداد رئیسی!
صداهای جدید برای دوبله ایران
هر کسی که اهل دیدن کارتون و انیمیشن باشد یا در دهه ۸۰ کودکی در خانه داشته حتما سیدیهای کارتون آن دوران را یادش هست. انیمیشنهای پرطرفدار عصر یخبندان، شرکت هیولاها، شرک و خانواده شگفتانگیز، چند نمونه معروف و پرطرفدار دو دهه پیش بودند. غیر از داستانهای متفاوت و سبک انیمیشن جدید آنها، در ایران به یک دلیل دیگر محبوب بودند: دوبله حرفهای و مبتکرانه. ابتدای همه این سیدیها لوگویی قرمز یا علامت g ظاهر میشد و گوینده میگفت «تقدیم به همه بچههای فارسیزبان دنیا». این صدا، صدای مهرداد رئیسی بود؛ بنیانگذار «انجمن صنفی گویندگان جوان تهران» و صاحب گروه دوبلاژ «گلوری اینترتینمنت». آن سالها کارهای او و گروهش در همه شبکههای رسمی صدا و سیما پخش میشد. از نمونه کارهای این گروه میتوان به دوبله خاطرهانگیز تیزرهای کارتونی آقای ایمنی و دیالوگ معروف «نه حسن! خطرناکه حسن!» اشاره کرد. رئیسی از شبکههای تلویزیونی، رادیویی و جشنوارههای مختلف ایرانی تقدیرنامههای مختلفی هم گرفته است. با بیش از ۰۰۳ عنوان انیمیشن دوبلهشده، رئیسی رکورددار مدیریت دوبلاژ آثار پرفروش و پرمخاطب کشور بود.
عاقبت گلوری چه شد؟
برخلاف معنی واژه گلوری (باشکوه و درخشان)، آخر و عاقبت استودیو گلوری چندان باشکوه و پرافتخار نبود. هسته اولیه گروه که همگی سابقه بازیگری تئاتر، فیلم و سریال و گویندگی رادیو داشتند بین سالهای ۸۷ تا ۸۸ از آن جدا شدند. البته خود استودیو گلوری به مدیریت رئیسی برپا ماند. اشکان صادقی و حامد عزیزی از اعضای هسته اولیه و دو دوبلور صداآشنای شبکه پویا رفتارهای ناخوشایند رئیسی را یکی از دلایل این جدایی میدانند. مثلا رئیسی کارهای دوبلهشده را همزمان به موسسه قرن ۱۲، تلویزیون و بازار غیررسمی میفروخت. از آن سو دستمزد فروش از یک محل را به همکارانش میداد. یا دلیل دیگر این بود که خودش قیمت را میشکست تا کسی نتواند وارد بازار کار شود. تاثیر رئیسی بر قیمت دوبله به حدی رسیده بود که حتی اعضای سندیکا هم حقوق بالایی نمیگرفتند. دلایل دیگری مثل بدرفتاری رئیسی با همکاران، پرداخت دیر به دیر یا ندادن حقالزحمه و حقوق پایین هم در از هم پاشیدن هسته اولیه گلوری موثر بود. به طور کلی از نظر صادقی نگاه بیزینسی رئیسی به دوبله باعث شد هدف خوب و ابتکارات جذابش هم هدر برود. اما یک نکته مهم دیگر هم باعث دوری صداپیشههای هنرمند گلوری از اطراف رئیسی شد.
انجمن دوبلورهای زیرزمینی
نیمه دوم دهه ۸۰ شروع فعالیت گستردهتر و متنوعتر شبکههای ماهوارهای فارسیزبان بود. دیگر این شبکهها محدود به شبکههای سیاسی کمهزینه، شبکههایی مثل شبکه حمید شبخیز و cmp پخش آهنگ نبودند. شبکه meg چند سالی بود با رویکردی متفاوت، گرافیکی حرفهای و برنامههای متنوع و فیلمهای بهروز به خانههای ایرانی راه پیدا کرده بود. شبکه فارسیوان هم با سریالهای کلیشهشکن خود نقل محافل بود. CBM فارسی هم با فیلمهای سینمایی زیرنویس فارسی حسابی بین همه جا باز کرده بود. در این شرایط cmp و meg در رقابت با فارسیوان و CBM فارسی شروع به پخش سریالهای مختلف خارجی کردند. این حجم انبوه سریال را نمیشد با زیرنویس دید. مخاطب فارسیزبان که با فارسیوان دنیای متفاوتی از سریالها را با دوبلهای هرچند ضعیف دیده بود دیگر به زبان اصلی و حتی زیرنویس فارسی راضی نبود. از طرفی دوبلورهای ساکن خارج تسلط و بیان بومی فارسی را نداشتند و دوبلهها برای مخاطب گوشنواز نبود. هزینهشان هم بالا بود. بهترین فرصت برای مهرداد رئیسی فراهم شد تا وارد گود شود. اما مشکل اینجا بود که دوبله برای این شبکهها غیرقانونی محسوب میشد و برای رئیسی که در ایران با مجوز رسمی کار میکرد تخلف بزرگی بود. در این مقطع بود که با پدیده دوبلورهای زیرزمینی روبهرو شدیم.
انحراف آشکار
از سال ۸۷ گلوری رسما پایگاه دوبله شبکههای ماهوارهای شد. کارآموزهای آموزشدیده یا در حال آموزش انجمن گویندگان جوان رئیسی که هنوز اسم و رسمی به هم نزده بودند و قابل شناسایی نبودند، به واسطه رئیسی برای شبکه GEM سعید کریمیان انواع سریالها را دوبله میکردند. کمکم گلوری پایگاه PMC هم شد و سریالهای کلمبیایی که از خط قرمزهای زیادی عبور میکردند، پای ثابت سلیقه ایرانی شد. برای این که صدای این دوبلورهای جوان به اعتراض درنیاید و خبر این همکاری با شبکههای ماهوارهای هم درز نکند، رئیسی آتوهایی از آنها داشت. مثلا دخترها و پسرها باید در انجمن لباس فرم میپوشیدند و هنگام تعویض لباس در رختکن از آنها پنهانی فیلم گرفته میشد. این قضیه پیش از جدایی اعضای هسته اولیه شروع شده بود. حامد عزیزی در مصاحبهای در سال ۹۳ گفته بود رئیسی تقریبا از همه کارآموزهای جوان آتویی داشت و اگر او از این موضوع اطلاع داشت خیلی زودتر این دوست قدیمی و همکارش را ترک میکرد.
همان موقع شکایتهایی در سندیکای گویندگان مطرح شد. کار به جایی رسید که منوچهر اسماعیلی در برنامه زنده دو قدم مانده به صبح اعلام کرد: «عده زیادی نزد ما آمده و شکایت کردهاند که اصول اخلاقی در انجمن گویندگان جوان با مدیریت آقای رئیسی رعایت نمیشود. این چه انجمنی است که مجوز وزارت کار دارد اما اصول اخلاقی را رعایت نمیکند؟» با همه این احوال تا اوایل دهه ۹۰، رئیسی در هیچکدام از این کارهای ماهوارهای ردپایی از خود به جا نگذاشت و تخلفات او قابل پیگیری قانونی نبود.
عادتدادن گوش بچهها به واژههای سخیف
کار به جایی رسید که رئیسی از این شرایط، چهار میلیارد سرمایه به دست آورد و با این سرمایه به تلویزیون پیشنهاد میداد که رایگان انیمیشن دوبله کند. این طور شد که گویندگان پیشکسوت سازمان از حوزه انیمیشن حذف شدند و نظارتهای اخلاقی و قانونی قبل هم از کارتونها حذف شد. هرچند کارتونهای دوبله گلوری دیگر آن جذابیت سابق را نداشت، اما بچهها و خانوادهها هنوز مشتری این مجموعه بودند. قسمت تلخ ماجرا هم این بود که رئیسی با تفکر از همگسیخته خود گوش بچههای فارسیزبان را به واژهها و ادبیاتی سخیف عادت میداد.
جراح قلابی یا قاتل زنجیرهای !
اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، سختگیریهای ارشاد بیشتر بر میزان پوشش شخصیتهای زن و نوع روابط شخصیتهای زن و مرد با هم اعمال میشد. نظارت چندانی بر محتوا و پیام خود انیمیشن و همچنین دوبله مملو از ناسزا و لحن جاهلی آن نبود. در شرایطی که حتی یک واژه نامناسب یا اصطلاحا زبان بد در نقدهای خارجی باعث امتیاز منفی برای آن کارتون است، دوبلههای گلوری هر روز شوخیهای جنسی و ناسزاهای عریانتری در کارتونها میگنجاند. طبیعتا استودیوی گلوری مثل هر گروه فعال در حوزه فرهنگی میبایست قواعد داخلی نظارت را رعایت میکرد. اما آنها این کار را نمیکردند؛ دلیلش عدم نظارت بود یا وجود رابطه یا شاید هم هر دو، راهی برای دور زدن ممیزی پیدا شده بود. در این دوره پشت پالت مقوایی انیمیشنهای دوبلهشده در گلوری، در قسمت مشخصات عبارت «چند رسانهای» دیده میشد. با همین یک عبارت، سیدی مذکور به جای ارجاع به بخش ممیزی انیمیشن به بخش چندرسانهای و بازیهای تعاملی ارشاد میرفت و بدون بازبینی خاصی مجوز گرفته و وارد بازار میشد. توجه داشته باشید همه این بیقانونیها در شرایطی بود که مهرداد رئیسی از سال ۸۶ با خبرگزاریهای مختلف داخلی مصاحبه میکرده و از دغدغههایش برای تولید آثاری فاخر و مناسب برای کودک فارسیزبان سخن میگفت !
جراح قاتل چه شد؟
اگر اهل دیدن تلویزیون همسایه (اصطلاحی که به طعنه برای شبکههای ماهوارهای به کار میرود) بودید، حتما یادتان هست که سریال حریم سلطان یک دوره قطع شد و پس از ادامه پخش همه دوبلورهایش عوض شده بودند. این اتفاق سال ۸۹ به دنبال دستور وزیر ارشاد وقت برای شناسایی دوبلورهای شبکههای ماهوارهای رخ داد. در آن سال، گروههای دوبلور رئیسی برای GEM، PMC و mbc فارسی دستگیر و گوشمالی مختصری هم شدند. اما رئیسی و دوبلورهایش بعد از آزادی همچنان همکاریشان با ماهواره را ادامه دادند. حتی چند گروه دوبلاژ از انجمن گویندگان جوان منشعب شده و فقط با ماهوارهها همکاری میکردند. رئیسی چند بار دستگیر و جریمه شد. حتی در یکی از دفعات استودیوی چهار طبقه او کامل پلمب شد و همه تجهیزات ضبط گردید. همین دوره بود که شبکه PMC family تعطیل شد چون دیگر دوبلوری برایش نماند و هزینه دوبله در گروههای مقیم دبی هم سنگین بود و صرفه مالی نداشت. آخرین مورد دستگیری مهرداد رئیسی، دوبلورهای انجمنش و دوبلورهای منشعبشده سال ۹۱ بود.
تیربار واژههای رکیک
پس از آن رئیسی به آمریکا مهاجرت کرد و فعالیتهای خود را در شرایطی کاملا رها و منطبق با نظرات خود پیش برد. او همچنان با عنوان استودیو گلوری انیمیشنهای روز را برای بچههای فارسیزبان دوبله میکند. دوبلههایی که حتی بیشتر از قبل حاوی الفاظ رکیک، لودگی و استفاده نابجا از لهجههای ایرانی است. همچنین در برنامه رادیویی «گاف شو» هم به اسم طنز، به تمسخر و تحقیر هنرمندان مختلف ایرانی مشغول است. برنامهای که حتی طیف وسیعی از دوستداران سابقش به آن اعتراض دارند.
او در جریان آشوبهای اخیر ایران از آمریکا لیدر سیاسی و اعتراضی شد و برای آزادی دختران و زنان ایرانی بیانیه داد و این گونه اثبات کرد هیچ کدام از اقدامات غیرفرهنگیاش در دو دهه اخیر تصادفی نبوده؛ شگفتا که چگونه از فیلمگرفتن از هنرجوهای جوان به شعار برای آزادی زنان رسیده است؟!
دوبله فیلمهای ناقض اصول اخلاقی
به ابتدای بحث برگردیم: نتیجه جنبش کمپانیهای انیمیشنسازی در طرح غیرمستقیم یا جزئی مفاهیم همجنسبازی (لگبت) در آذرماه و با انیمیشن جدید دیزنی، دنیای عجیب به اوج خود رسید و شخصیت اصلی همجنسباز و غیرقابل حذف را به نمایش گذاشت. قطعا شرکتهای دوبله داخلی به طور رسمی اجازه ندارند چنین انیمیشنی را دوبله کنند. اما برای مخاطب کودک ایران و خانوادهاش خطر شرکت خارجنشین گلوری هنوز پابرجاست. مهرداد رئیسی به عنوان مدیر دوبلاژی که اعتقاد دارد کودکان باید با همه گرایشهای جنسیتی آشنا شوند، قطعا خط قرمزهای تعریفشده ما را ندارد. این فرد و سبک کارش بین طیف بزرگی از نوجوانان و جوانانی که کودک دهه ۸۰ و ۹۰ بودهاند بسیار محبوب و شاید حتی الگوست.
اینکه مهرداد رئیسی از ابتدا ماموریت ضدفرهنگی داشته و آن سالها نقش بازی میکرده یا به مرور در این مسیر افتاده هرگز بررسی نشده است. اما آنچه مبرهن و مورد اذعان همکاران قدیمش است، بیاخلاقیهای بیشمار و زیادهخواهیهایش در کار در رسیدن او به این عاقبت بیتاثیر نبوده است. در مجموع سه عامل انحصار دوبلورهای قدیمی، بیتوجهی مسئولان فرهنگی به این مقوله و تبدیلشدن هنر فاخر دوبله فارسی به تجارت، باعث شد حرکتی که در ابتدا مبتکرانه و سالم بود به قهقرا برود.
تکثیر کمپانیهای هتاک
بعد از توقف فعالیت گلوری در ایران تا امروز چندین شرکت دوبلاژ با مدیریت افراد معروف و حرفهای به راه افتاده است. همه این افراد زمانی عضو گلوری بودند. ایدهآل این بود که این شرکتها راه رئیسی را پی نگیرند، طبق عرف و فرهنگ جامعه ایرانی پیش بروند و حتی به ارتقای آن کمک کنند. اما متاسفانه در مواردی با گلوری برای دوبله هتاکتر رقابت دارند. به همین دلیل نمیتوان هیچکدام آنها را مرجع دوبله صددرصد پاکیزه و مناسب کودکان معرفی کرد. لازم است به عنوان والدین و مربیان جامعه هدف این دوبلهها، بر کیفیت گفتوگوها نظارت کنیم و برای مراقبت از روان کودکان خود، از این شرکتها خواهان کار درست باشیم. شاید با همکاری دوجانبه شرکتها و والدین، اقبال کودکان و نوجوانان به گلوری از بین برود.
نسل جدید صداپیشگان
سال ۸۲ که رئیسی و همراهانش دوبله را شروع کردند، «انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم» که پیشکسوتهای دوبله ایران بودند، به فعالیت آنها اعتراض کردند. حضور یک گروه دوبلاژ خارج از سندیکا، کیفیت و انحصار آنها را به خطر انداخته بود. از سوی دیگر، آن سالها موسسههای نمایش خانگی در کار نبود و کارهای دوبلهشده گلوری به صورت قاچاق و غیررسمی توزیع میشد. این ارائه قاچاقی هم به دست خود رئیسی بود. متاسفانه از سوی ارشاد وقت هم به بهانه اعمال ممیزی در نسخههای توزیعشده، سختگیری خاصی نبود. همین امر یکی از دلایل اعتراض گروه دوبلورهای پیشکسوت و موثر در اعتصاب آنها بود. موسسه قرن ۱۲ با برگرداندن مرحوم چنگیز جلیلوند به ایران و همکاری ایشان با صداپیشگان جوان این انحصار را شکست. سال ۸۴ هم رئیسی با کمک روابط خود و حمایت مالی پدرش، ابتدا استودیوی دوبله گلوری و سپس انجمن صنفی گویندگان جوان را راهاندازی و ثبت کرد. حالا گلوری میتوانست راحتتر از قبل فعالیت کند. موسسههای نمایش خانگی هم کمکم فعال شدند و شبکه توزیع انیمیشنهای دوبله در مراکز فرهنگی و حتی سوپرمارکتها راه افتاد.
تولد یک فرصت یا نطفه تهدید!
اشکان صادقی (صدای پدر نمو در کارتون در جستوجوی نمو)، محمدرضا علیمردانی (صدای شرک و سالیوان هیولای آبی شرکت هیولاها)، نیما رئیسی (صدای مانفرد ماموت عصر یخبندان) و چند نفر دیگر از سال ۸۲ همراه رئیسی بودند. از سال ۸۴ هم حامد عزیزی (صدای پاندای کونگفوکار) به این جمع اضافه شد. این گونه بود که گلوری اینترتینمنت به اسمی جدی و تقریبا بیرقیب در حوزه دوبله انیمیشن تبدیل شد. یکی از دلایل جذابیت کار گلوری استفاده از لهجههای مختلف رایج در ایران بود. مثلا در کارتون «شگفتانگیزان» از لهجه جنوبی و شمالی استفاده شد. این نوع استفاده از لهجهها که هم جدید بوده و هم توهینآمیز نبود، محبوب بینندگان شد. البته پیشکسوتان دوبله به همین کار رئیسی خیلی اعتراض داشتند.
سال ۹۲، روزنامه جامجم مصاحبهای با مهرداد رئیسی انجام داد. آن روزها رئیسی و گروهش در انجمن گویندگان جوان و استودیو گلوری در اوج محبوبیت و معروفیت بودند. رئیسی در این مصاحبه از حساسیت خود و تیمش در رعایت نکات فنی، ادبی و اجتماعی صحبت کرد. به این نکته اشاره کرد که چون جامعه هدفش کودکان است، میکوشد ترجمه مطابق فهم بچهها باشد. در مورد استفاده از لهجههای مختلف معتقد بود باید آنها را به نسل جدید و آینده و همچنین فارسیزبانان کشورهای همسایه معرفی کرد. او نگران گویشهای رو به زوال ایران بود و دوست داشت با این کار رسالت دوبله فارسی را هم به خوبی ایفا کند. این مصاحبه در شرایطی انجام شد که گلوری برخلاف حرفهای به ظاهر ایرانیدوست و خالصانه رئیسش، در عمل به یک عامل تخریب زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی تبدیل شده بود. اما پشت صحنه گلوری از این هم بدتر بود.
استودیوهای دوبله مطرح انیمیشنها کدام است؟
موسسه فرهنگی - هنری سورن: عرفان هنربخش پس از جدایی از انجمن گویندگان جوان در سال ۹۳ این استودیو را ثبت کرد و به همراه چند نفر از گویندگان همان انجمن فعالیت مستقل خود را شروع کردند. موسسه سورن مدعی عنوان نخستین برند تخصصی خدمات رسانه در ایران و رکورددار پرمخاطبترین آثار دوبلاژ انیمیشن است. کارهای این موسسه اگرچه آثارش معمولا برای کودکان است اما نمیتوان با اطمینان بچهها را با دوبله آنها تنها گذاشت. گاهی دوبلههای پاکیزه و کاملا خانوادگی دارند و گاه دوبلههایی حاوی اشاره به الفاظ رکیک یا حتی جنسی. الفاظ و واژههایی که مستقیما به فحش و ناسزایی اشاره نکرده اما شباهتی با فحش مربوطه دارد. تصور کنید کودکی را که بعد از دیدن چندباره یک انیمیشن این الفاظ در ذهنش ملکه میشود.
استودیو آواژه: موسس و مدیر دوبلاژ آواژه اشکان صادقی است. وی از دهه ۸۰ سابقه کار تئاتر، بازیگری و گویندگی رادیو را در پرونده خود دارد. همچنین گوینده آنونسهای شبکه پویاست. بعد از جدایی از انجمن گویندگان جوان، گروه دوبلاژ آواژه را تاسیس کرد و تا امروز بیش از ۵۰۰ اثر انیمیشن، فیلم و مستند را دوبله کرده است. انیمیشنهای دوبلهشده در آواژه در اکثر موارد قابل اطمینان است و با خیال راحت میتوان آنها را در اختیار کودکان گذاشت. هر چند که ظاهرا در رقابت با گلوری و سورن و برای بامزهتر شدن، چند کار غیراستاندارد هم دارد.
استودیو کوالیما: حامد عزیزی پس از جدایی از دوست و همکلاسی دیرینش رئیسی، وارد سندیکای دوبلاژ شد و تمام فعالیتهای خود را به طور قانونی پیش برد. وی در سال ۸۹ استودیو کوالیما را تاسیس کرد. عزیزی در حوزه کودک ۱۲سال سابقه کار دارد و صدای پاندای کونگفوکار، فیلشاه و گربه چکمهپوش از نمونهکارهای ماندگار اوست. با این که حیطه اصلی کار او و استودیویش فیلم و مستند است، اما انیمیشنهای دوبلهشده توسط گروه وی معتبر و مطمئن است.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد