حتما یک جای کار ایراد دارد. چون مکرون محبوب نچسبها و دوستنداشتنیهاست. حالا مهره سوخته آمریکا هم خودش را به رئیسجمهور فرانسه چسبانده و منبع درآمد جدیدی پیدا کردهاست، آن هم درست وقتی در سازمان ملل از چهرهای مثل نازنین بنیادی، بازیگر هالیوودی به عنوان صدای زنان ایرانی رونمایی شد و مسیح از این غائله احساس جاماندگی کرد و باید دوباره به چشم میآمد. اما حقیقتا فرانسه به دنبال چیست و از این دیدار و مواضع ضدایرانی چه میخواهد؟
دیدار مکرون و علینژاد با وساطت تجزیهطلبان
کاخ الیزه ۱۱ نوامبر یعنی درست همین جمعهای که گذشت، همزمان با مجمع صلح پاریس به اسم گفتگو با فعالان زن ایرانی، میزبان مسیح علینژاد خبرنگار صدای آمریکا، لادن برومند، شیما بابایی و رویا مجیدی بود و رئیسجمهور فرانسه به دلیل جو ناشی از این دیدار، اغتشاشات اخیر ایران را انقلاب توصیف کرد. تحلیلی که نشان میدهد امر تجزیه ایران و براندازی، چقدر برای طرف غربی جدی و واقعی است. مخصوصا اگر بدانیم ترتیبدهنده این نشست مشترک «سازمان عدالت برای کردها» با مدیریت برنارد هنری لوی است و دقیقا کار اصلی او تمرکز بر احزاب تجزیهطلب کرد بوده؛ لوی هم اخیرا با علینژاد دیدار و بر لزوم اقدام اتحادیهاروپا علیه ایران تأکید کردهبود. ظاهرا روزنامهنگاران شارلی ابدو هم در این ماجرا دستی بر آتش دارند و کارولین فورست کارگردان فرانسوی که از ستوننویسان نشریه شارلی ابدو است، بعد از دیدار علینژاد در صفحه توییترش این موضوع را افشا کرد.
۶۰ روز جنگ جهانی نرم
کمی کلانتر و وسیع وقایع را تحلیل کنیم؛ اکنون که بعد ۶۰ روز، جنگ جهانی نرم غرب، بیوقفه علیه ایران ادامه دارد و غرب در بالاترین رده کار رسانهای و سیاسی به دنبال براندازی بودهاست، حالا بهخوبی میبینند چطور به در بسته خوردهاند. این اتفاق عملا نشدنی است و حقیقت با آرزوهایشان فاصله دارد. پلن B اروپا و آمریکا هم تضعیف ایران به دلیل وقوع این اغتشاشات بود تا هرطور که شده، چهرهای ضعیف، رنجور و ضدمردمی از حاکمیت ایران تصویر کنند و میوه آن را هم در زمینه مذاکرات و تحمیل برجامپلاس بچینند و نهایتا با گرفتن تمرکز از ایران، آرایش منطقه غرب آسیا را بدون هیچ مانعی تغییر دهند. اما آنچه در عمل رخ داد این بود که جبهه غرب در هر پلن، شکستی استثنایی را تجربه کرد و در عین حال با سورپرایز نیروهای مسلح ایران هم در پرتاب موشکهای کمتکرار مثل هایپرسونیک و موشک ماهوارهبر قائم ۱۰۰ مواجه شد. پس میبینید که پایتختهای اروپایی چقدر دربرابر تهران احساس پوچی میکنند، اما دوباره فرانسه به دلیل نقش تاریخی ضدایرانی پیش افتاده و بهزعم خودش باید مکانیسم خدشهدار کردن وجهه خارجی ایران را با هویتبخشی و شارژ اعتبار اپوزیسیون، فعال کند. قرینه این دغدغه هم ایجاد شورای اپوزیسیون و نماینده خواندن نازنین بنیادی برای مردم ایران در یکی از جلسات شورای امنیت است.
چرا فرانسه خودزنی کرد؟
فرانسه میداند این کار و دیدار رسمی با اپوزیسیون ایرانی برای او بدون هزینه نخواهدبود، اما به دلیل یک تقابل قدیمی و خصمانه با جمهوری اسلامی، آنها این نشست را میزبانی کردند و این یعنی رویکرد فرانسه تغییر نکردهاست. نکته دوم این که فرانسه آنقدر ضعیف شده که روی عناصر دست چندم سرمایهگذاری میکند و هنوز در توهمات خود برای براندازی هستند؛ البته آنها از ایران زخم خوردهاند. فرانسه بعد از همراهی با آمریکا در اعمال تحریمهای سنگین علیه ایران موفق به مهار برنامه منطقهای، موشکی و هستهای تهران نشدند و در این بازه زمانی یعنی بعد از آشوبهای ۱۴۰۱ دیگر اهرمی برای اعمال فشار بیشتر به ایران ندارند، فقط یک کار باقی مانده و آن هم همین شارژ اپوزیسیون ایران است. نکته دیگر این است که فرانسه عملا پایگاه ضد جمهوری اسلامی شده و از این رو ابایی از ملاقات با یکی از عناصر معلوم الحال مورد استفاده مقامات آمریکایی ندارد که این دیگر نشانه اوج استیصال غرب و اروپاییهاست. درحالی که دیدار با رئیسجمهور فرانسه برای بسیاری از مقامات رسمی دنیا میسر نیست، اما ملاقات خصوصی با مسیح علینژاد، خبرنگار ضدایرانی نشان میدهد چقدر فرانسویها نسبت به جمهوری اسلامی کینه دارند که پرستیژ بینالمللی خود را هم نادیده میگیرند. برهم زدن موقعیت داخلی ایران و نفرت از پیشرفتها و موفقیت کشورمان، سبب شده آنها حتی به دیدار با یک اپوزیسیون دست چندم هم رضایت دهند و در ایرانستیزی وقفه نیندازند و حتی فازهای بعدی را هم کماکان در دستور کار داشتهباشند.
تحلیلهای ناامیدکننده کاخ الیزه
شرایط اروپا و غرب به مراتب دشوارتر از وضعیت منطقه ما در غرب آسیاست و برای تضعیف ایران قوی دیگر موضعی نماندهاست که آنها به آن چنگ نزدهباشند، بنابراین این نوع ملاقاتها نه تنها ارزش سیاسی ندارد بلکه نشانه نفرت و استیصال آنها در قبال پیشرفتهای ایران است. کاخ الیزه به توهم اینکه یک شورش زنانه در ایران به انقلاب تبدیل شده، فردی مثل مسیح علینژاد را به حضور پذیرفت و این نشاندهنده سطحی بودن تحلیل مسئولان فرانسه است.
تکمیل بازیگری اروپا علیه تهران
در حال حاضر به جز لندن و رسانه بیبیسی که تبدیل به مرکزیت آتش بیار رسانهها علیه ایران شده و به نوعی جنگ نرم فعلی از داخل انگلیس هدایت میشود، اما آنها برای اینکه بتوانند علیه ایران بازیگری خود را تکمیل کنند، به ظرفیت نرم نیاز دارند و از این رو فرانسویها که سالهاست با پناه دادن به اپوزیسیون از جمله منافقین و برخی نیروهای کومله و دموکرات به چشم سرمایه به این فرقهها نگاه میکنند، دوباره فعال شدند که البته در همین فقره هم به نتیجه نرسیدند. در حال حاضر کاخ الیزه در سطح لبنان هم مشکل دارد؛ چرا که حوزه سنتی فرانسه در غرب آسیا لبنان بوده و با وجود حزبا... لبنان به در بسته خوردهاست. از سوی دیگر اروپا با بحران انرژی و سوخت هم دست و پنجه نرم میکند و تصورش این است با ایجاد اغتشاش در ایران به اهداف خود میرسد، اما در همین موضوع دیدار با علینژاد بیش از گذشته مشخص شد نوع اطلاعات آنها از وقایع داخلی ایران تا چه حد اشتباه است. مکرون در ناآرامیهای ۱۴۰۱ حسابی فعال بود، رئیسجمهور فرانسه ۲۱مهر ماه هم در توییتی مداخلهجویانه از اغتشاشات در ایران حمایت کرد که البته با پاسخ قاطع ایران مواجه شد و سخنگوی وزارت خارجه گفت: جای تعجب است که رئیسجمهور و برخی مقامات دولت فرانسه در تحولات اخیر ایران، اقدام نیروهای حافظ امنیت در برخورد با خشونتطلبان و اغتشاشگران را محکوم کرده و دولت ایران را به پرهیز از خشونت و رعایت حقوق آشوبگران فرامیخوانند، اما همزمان در واکنش به اعتصابات کارگری در بخش نفت و گاز و پالایشگاههای فرانسه، مقامات این کشور از جمله سخنگوی دولت، کارگران را تهدید میکنند در صورت پایان ندادن به اعتراضات و اعتصابات، با اعمال زور به اعتصابات پایان میدهند!
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد