در بخش‌های پیشین این سلسله‌یادداشت‌ها درباره نسبت میان سینمای ایران چه سینمای بلند و چه سینمای کوتاه با مجموعه فرهنگی کشور و خاستگاه آن در دوران دیکتاتوری پهلوی سخن گفتیم و به اینجا رسیدیم که پس از انقلاب اسلامی، موجی عظیم در ساخت و تولید فیلم کوتاه در ایران پدید آمد اما آیا این موج و این شمار بالای فیلمسازانی که به ساخت فیلم کوتاه در گوشه گوشه ایران روی آوردند، نسبتی با انقلاب اسلامی و آرمان‌هایش داشتند؟
کد خبر: ۱۳۸۴۳۲۸
نویسنده احمد میراحسان - شاعر و پژوهشگر
پس از انقلاب باید واقعیت‌های سینمای کوتاه ایران را که جدا از واقعیت‌های کل سینمای ایران نیست درست درک کنیم.

۱) از سال ۵۷ تا امروز هیچ نگرش عمیقی درباره طراحی تحول ساختاری در سینما و سینمای کوتاهی که در زهدان مدرنیزاسیون پهلوی پرورده شد، شکل نگرفته است و نحوه اداره سینما مورد تحقیق قرار نگرفته است. عوامل گوناگون همواره تاثیر خود را در این سستی برجا نهاده‌اند. درگیر کردن جمهوری اسلامی با بحران‌های گوناگون نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، جنگ احزاب درون نظام حکمرانی به سود غرب، نفوذ جریان غربگرا در حاکمیت، سوگیری‌های ماهوی‌شان به سمت غرب، اداره نهاد‌های گوناگون ازجمله سینما با همان ارزش‌های نئولیبرالی بلکه بلبشو و بدتر از آن هرج‌ومرج به افق کوتاه در پرورش نیرو‌ها و ساختاردهی همچنان تاثیرش را بر وضعیت امروزی باقی نهاده.

۲) پرسش آن است در جامعه‌ای، چون ایران که در آن گرایش‌های متعدد سنتی، مدرن، راست، چپ، دینی و ... وجود دارد، قواعد حکمرانی در اداره سینما و سینمای کوتاه چه می‌تواند باشد؟ در این مورد هیچ کاری نشده است. اول: کاردست این آگاهی که بنا به موقعیت ماهوی جمهوری اسلامی، سینمایی که افق آن ارزش‌های غربی است. سازمان آن متکی است بر دیدگاه لیبرال و مشوق نگرش غرب و رهبری آن را به دست جشنواره‌های خارجی یا جشنواره‌های داخلی همسو با ارزش‌های غربی و افرادی با سویه ایدئولوژی مدرن و شناخته‌شده می‌دهیم چه نتیجه‌ای خواهد داشت. این ساختار نمی‌تواند همسو با حکومت اسلامی نیرو تربیت کند. جوانی که فیلم کوتاه می‌سازد یک ربات نیست. انسانی است که با موقعیت اجتماعی و فرهنگی و نگرش ایدئولوژیک و سیاسی پرورش می‌یابد. زمانی که همه ارکان سینمای موجود به این جوان می‌آموزد که کدام نگاه با کدام داوری، با کدام آموزش افق پیشرفت پیشاروی اوست و او را به طرف غرب هدایت می‌کند تا محتوایی تولید کند موافق نگاه مدرن، نتیجه چه خواهد شد؟

۳) در ایران بعد از انقلاب اسلامی در سازمان جامعه ما تعارض‌های اساسی روی داده است. جریان مومن به اسلام، استقلال‌طلب، ایثارگر در راه وطن و پیشرفت و آزادی آن تنها یک جریان بود. در همین حال نیرو‌های محارب با جمهوری اسلامی و اسلام، گرایش‌های رادیکال مدرن با آموزه‌های کاملا مغایر ارزش‌های اسلامی از نظر ایدئولوژیک و سیاسی، جریان‌های لیبرال مذهبی و غیرمذهبی غربگرا که پایه اجتماعی داشته‌اند در نهاد‌ها رسوخ کرده و حتی گاه راهبری قوا را به دست گرفته‌اند. نتیجه‌ای، چون بیانیه تحریم فیلمسازان کوتاه را باید در این زمینه دانست.

۴) مدیریت اجرایی به سبب ماهیت خود که بیشتر اوقات در دست گرایشات غربگرا بوده نهاد‌هایی مثل انجمن سینمای جوانان را با سطحی‌ترین شیوه تاثیرگذاری و ممیزی و القای درخواست‌های رسمی عملا به عرصه رشد نگرش‌های غربگرا و ارزش فیلم کوتاه سازی با نگرش انتقادی غرب به مسائل ایران و مورد توافق جشنواره‌های خارجی تبدیل کرده است. جشنواره‌ها، داوری، آموزش‌ها، نیرو‌های جذاب باقیمانده در گذشته و نیرو‌های مدرن پنهان‌شده در ساختار موجود سینمای ما را همچون سینمای کوتاه و سینمای مستند و حرفه‌ای و بلند در مسیر یک سینمای پیرامونی گوش به فرمان عوامل قدرت جهانی و ارزش‌های غربی و نگاه مدرن جشنواره‌ها توسعه داده است. پس چنین تحریمی از سوی فیلمسازان کوتاه هیچ عجیب نیست.

همدستی با براندازان

اکنون می‌توانیم به این پرسش که آیا سینمای کوتاه با حق است یا برابر حق یا علیه حق پاسخ دهیم. سینمای کوتاه ایران در بخشی که وفادار به ارزش‌های آزادیخواهی و عدالت‌گستری و در کنار انقلاب اسلامی ایستاده امروز با حق است و سینمای کوتاهی که برده نظام سلطه‌جو شده است علیه حق است و نیرو‌های میانی که می‌اندیشند بدون موضعگیری سیاسی می‌توانند سینمای شرافتمندانه را دنبال کنند، سرگردان مانده‌اند. همان‌طور که بار‌ها اشاره و در گفت‌وگویی در برنامه‌ای در کانال یک تاکید کرده‌ام تقلیل و تنزل چالش بزرگ امروزی و امر جهانی ایستادگی جمهوری اسلامی برابر نظام کفر محارب و متفرعن و دارای قدرت در کره زمین و رفتار‌های کوچک و گروهی صنفی داخلی کاملا خطاست. البته پیامد‌های برافراشتن پرچم توحید و سر فرو نیاوردن و تسلیم نشدن به شیطان بزرگ و بت سرمایه‌داری ظالمانه جهانی در اصل ایستادگی برابر مدرنیته در تمام سطوح از جمله قلمرو‌های جزئی مثل سینما بازتاب می‌یابد و سینمای فیلم‌های کوتاه، جزئی از این سینماست. پس موضوع اصلا مطالبات یا واکنش منفرد و محدود گروهی و اعتراض دسته‌ای از یک صنف یا افراد جامعه و گروهی از جوانان، گروهی از روزنامه نگاران، گروهی از سینماگران، گروهی از سلبریتی‌ها، گروهی از سازندگان فیلم‌های کوتاه و گروه‌های دیگر نهاد‌های فرهنگی جامعه نیست. نباید موضوع را دچار وارونگی کرد و تقلیل داد بلکه در اصل باید دانست تحرکات در این یا آن صنف دو صورت دارد:

۱) اعتراضات صنفی که قبل و بعد از این اغتشاشات هم حق دارد باشد و هم بوده است و هم خواهد بود که مشخصات خود را دارد و ربطی به تحرکات براندازانه و اغتشاش ندارد. ما باید اعتراضات صنفی را برای اصلاح امور و تکامل و پیشرفت ساختار‌های حکومتی و اجتماعی به رسمیت بشناسیم.

۲) همراهی با پروژه قدرت جاعل و سلطه‌جو و وحشی جهانی که ۴۳سال با انقلاب اسلامی می‌جنگد و هر بار در چهره‌ای خشن ظاهر شده و از صید کردن بهترین عالمان و دانشمندان دینی و فرزندان علمی ملت از مطهری‌ها، دستغیب‌ها، سلیمانی‌ها، بهشتی‌ها، مدنی‌ها، چمران‌ها و همت‌ها گرفته تا دانشمندان هسته‌ای و... در جنگ تروریستی و پروژه‌های ترور سراسری با کشتار شریف‌ترین افراد ملت از کاسب و کارگر و کشاورز گرفته تا دانشجویان و اساتید را در برمی‌گیرد و قلمرو سیاست، اقتصاد و فرهنگ را در می‌نوردد و در هر روز به شکل تازه‌ای طراحی گشته، این جریان و این گروه در سینما به هیچ وجه معترضان صالح به حساب نمی‌آیند بلکه همدستان براندازی غرب هستند و اغتشاش‌ها هم جزئی از همین جنگ بزرگ حق و باطل است. سلبریتی‌ها، گروه‌هایی از هنرمندان یا هر صنف دیگر و حتی بخشی از طبقه متوسط غربگرا وقتی آگاهانه در این جنگ شرکت می‌کنند و افراد جاهل را به‌دنبال خود می‌کشند دیگر به‌عنوان یک حرکت جزئی اعتراضی و مستقل با خواست‌های معین، موجودیت ندارند و مطرح نیستند بلکه رهبران این تحرکات و ابزار‌های داخلی جنگ تمام عیار ضد توحید با توحید، ظالم علیه مظلوم، فرعونیت علیه آزادگی، سلطه خواهی علیه سلطه‌پذیری و قدرت ظلمانی جهان علیه جمهوری اسلامی شمرده می‌شوند. پس با این زاویه دید رهبران غربگرای این اغتشاشات در یک نظام ایدئولوژیک مشترک با دشمن هستند و خود دارای خواسته‌های براندازانه علیه سلطه ناپذیری و ستیز با کفر محاربند و در واقع استقلال، آزادگی، پیشرفت، عدالت خواهی و سربلندی ملت را نمی‌خواهند. در این جریان غربگرا از زمان انقلاب مشروطه تا امروز به‌ویژه طی انقلاب اسلامی وجود داشته است و در برابر جریان استقلال طلب و آزادیخواه که پیروزمندانه برابر قدرت جهانی وحشی و متجاوز ایستاده عمل کرده است. از نظر ماهوی فرقی نمی‌کند این جریان با پوشش ساختار‌های فاسد، خودکامه و نفع طلب یا با نقاب اصلاح‌طلب خائن نئولیبرال در مقامات بالای قوا یا به‌عنوان رئیس و وکیل و وزیر و قاضی فاسد، تیشه به ریشه مقاومت بزرگ الهی بزند.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها