این مطالعه جدید نشان داده است که مشارکت افراد در بازیهای گروهی آنلاین، باعث همگامسازی امواج مغزی میشود، حتی اگر افراد همبازی بهلحاظ فیزیکی اصلا در ارتباط نباشند. این نوع از همگامسازی معمولا در تعاملات اجتماعی دیده میشود که از عوامل بسیار مهم در تعریف جامعه سالم بهشمار میرود، زیرا میتواند امکان همدلی و همکاری را میان افراد جامعه فراهم کند. آنچه این مطالعه بر آن تاکید میکند، ضرورتنداشتن ارتباط فیزیکی و چهرهبهچهره همبازیها جهت نیل به نتیجه «همگامسازی» عملکرد ذهنی آنهاست. برای این مطالعه ۴۲دانشآموز فنلاندی به گروههای دوتایی تقسیم شدند تا در یک بازی ازپیشطراحیشده شرکت کنند. گروهها باید یک ماشین مسابقه کنترلی را در مسیری متفاوت هدایت میکردند. در هر گروه یکی از افراد باید سرعت را کنترل میکرد و دیگری مسیر را. پس از یک دور کامل، وظایف این دو نفر تغییر میکرد و بازی برای دور دوم اجرا میشد. در جریان بازی این دو نفر از هم جدا شده و در دو اتاق عایق صدا جدا از هم قرار میگرفتند، بهطوریکه هیچگونه تعامل فیزیکی با هم نداشته باشند. همگروهیها همچنین هیچ ارتباطی خارج از فضای بازی با هم نداشته و حتی ارتباط صوتی با هدست نیز نداشتند. زمانی که همگروهیها با همکاری یکدیگر بازی را آغاز میکردند، بهطور همزمان به چاپگر نوارمغز متصل میشدند. با این روش محققان میتوانستند فعالیت مغزشان را با سیگنالهای الکترونیکی بازبینی کرده و هماهنگی و همزمانی عملکرد ذهنی آنها را مشاهده کنند.
آنچه این تیم تحقیقاتی دریافت، این بود که بازیکنان همگروه در بازی به همگامسازی امواج مغزی آلفا، بتا و گاما میرسند. برای اطمینان از این نتیجه، محققان این مطالعه اینبار گروههایی از دانشآموزان ایجاد کردند که نتیجه مشابهی به لحاظ زمان کنترل ماشینهای مسابقه ثبت کرده بودند، اما با یکدیگر همبازی نبودند. برای محققان، این راهی جهت اطمینان از این موضوع بود که همگامسازی امواج مغزی بهسادگی در میان مغز افرادی که عملکرد مشابه دارند رخنمیدهد و بهنحوی منحصربهفرد تنها در مورد «همبازی»ها رخ میدهد. این پیوند و هماهنگی ذهنی میان همبازیها، در میزان موفقیت آنها نیز خود را نشان میداد؛ هرچه میزان همگامی اشعههای گامای مغز آن دو بیشتر بود، عملکرد کوتاهمدت آنها در بازی بهتر بوده و هرچه همگامی امواج آلفای مغزی آنها بیشتر بود، عملکرد کلی بهتری در بازی ارائه میدادند. مغز همبازیها خارج از زمان بازی همگامی کمتری تجربه میکرد، اما در دور دوم بازی میزان همگامی مغزی حتی از دور نخست بازی بیشتر میشد. این تحقیقات هنوز در ابتدای این راه است و مشخص نشده تعامل و هماهنگی میان مغز افراد درگیر در یک بازی مشترک با چه سازوکاری رخ میدهد، اما براساس یافتههای گذشته میدانیم که بازیکردن موجب تغییر در عملکرد مغز به گونهای میشود که تقویت مهارت ضروری تصمیمگیری را بهدنبال دارد. درحالحاضر این نتایج بسیار امیدبخش است که در آینده با فرآیند سادهای مثل بازیکردن بتوانیم هماهنگی و چهبسا همدلی و شفقت بیشتری را میان افراد جامعه بهوجودبیاوریم. یکی از محققان این تیم مطالعاتی میگوید: «این تحقیق نشان میدهد همگامسازی درونمغزی در طول بازیهای آنلاین هم رخ میدهد و میتواند بهصورت قابل استنادی اندازهگیری نیز بشود.» از مزایای مهم این یافته آن است که میتوان ویژگیهایی که در جریان بازیهای جمعی به وجود میآید و به تقویت هماهنگی و حتی همدلی در میان افراد منجر میشود، به خارج از فضای بازی نیز تعمیم داد و از این نتایج سودمند در فضاهای دیگر نیز بهره برد. ما در جامعهای زندگی میکنیم که فرآیند یادگیری و ارتباطاتش به طرز اجتنابناپذیری روزبهروز بیشتر مجازی میشود، اما هنوز تاثیرات ضمنی این پدیده فزاینده را بر رشد ذهن اجتماعی خود نمیدانیم. سرپرست این تیم تحقیقاتی معتقد است: «اگر بتوانیم با تجارب دیجیتالی تعاملی ایجاد کنیم که سازوکارهای اساسی و اولیه همدلی را فعال میکند در دنیای مجازی به روابط اجتماعی بهتر، سلامت و بهروری خواهیم رسید.»
روزنامه جام جم