تو فکر یک سقفم

اکران فیلمی که در آن به شکل اغراق‌آمیزی به وضعیت کارتن‌خوابی در ایران پرداخته، باعث واکنش مسئولان شده است. واکنش اولیه نسبت به بزرگنمایی این فیلم، اما کتمان وجود کارتن‌خواب در ایران بوده، اما خب نه آش به شوری روایت آقای کارگردان است و نه به بی‌نمکی تکذیب وجود کارتن‌خواب در ایران، چراکه راهکار ابتدایی حل هر چالشی، دریافت واقعیت در آن معضل است.
کد خبر: ۱۳۷۶۸۵۹
نویسنده میثم اسماعیلی - روزنامه‌نگار
به این معنا که تا ما نپذیریم دچار آسیب‌های اجتماعی ازجمله پدیده کارتن‌خوابی، کودکان کار یا معتادان متجاهر هستیم، نمی‌توانیم برای حل این چالش‌ها قدمی برداریم. این‌که معتادان متجاهر را جمع کنیم به معنای حل این معضل نیست. این‌که به‌صورت رسمی اعلام کنیم کارتن‌خوابی در ایران نداریم هم همین‌طور. دریافت‌های نادرست در رابطه با کارتن‌خوابی پیش از این هم وجود داشته، یادمان نرفته که یکی از اعضای شورای شهر پیشین تهران، کارتن‌خوابی را یک نوع سبک‌زندگی خوانده بود. سؤال این است که چرا این دریافت‌ها این‌قدر متفاوت و گاهی همچون مورد اخیر متناقض است؟

فارغ از این اظهارنظرها، اما باید بدانیم داده‌های مستندی در رابطه با این پدیده نسبت به دیگر آسیب‌های اجتماعی در دسترس نیست و به همین دلیل اقدامات کمتری هم در رابطه با توانمندسازی کارتن‌خواب‌ها صورت گرفته است. طی دو‌دهه اخیر، پایش صحیحی در رابطه با کارتن خوابی صورت نگرفته و به همین دلیل نمی‌توانیم با استناد به آمار و اعداد بگوییم کارتن‌خوابی نسبت به افزایش جمعیت دو دهه اخیر چقدر رشد داشته است؟ اما سوالات مهم‌تری هم در این باره وجود دارد. اگر به مشاهدات پیرامونی‌مان تکیه کنیم، می‌توانیم نسبت به افزایش پدیده کارتن‌خوابی حکم بدهیم، اما این افزایش معلول چه علت‌هایی است؟ ساده‌تر این‌که چه اتفاقی افتاده که تعداد کارتن‌خواب‌ها بیشتر شده؟ نه‌تن‌ها تعداد که تلخی قصه در این است که تنوع کارتن‌خواب‌ها هم افزایش و آن طور که برخی کارشناسان می‌گویند، سن افراد کارتن‌خواب هم کاهش داشته است. علاوه بر این‌ها در این سال‌ها سیاست‌های ما در توانمندسازی به‌رغم صرف هزینه‌های قابل توجه موفقیت چندانی نداشته است، آن‌قدر که حتی در اندک گزارش‌های موجود در نهاد‌های متولی این امر می‌توان اعتراف به اثربخشی محدود این سیاست‌ها را به آشکاری دید. حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران معتقد است نداشتن آمار از تعداد کارتن‌خواب‌ها محدود به کشورمان نیست و اساسا روشی برای پایش تعداد آن‌ها در دیگر کشور‌ها هم وجود ندارد. او به جام‌جم می‌گوید: «اساسا در کارتن‌خوابی، بازگشت به خانواده معنایی ندارد. برنامه‌های مداخلاتی هم بر محور بازگشت به خانواده اجرا نمی‌شود، به این معنا که اولویت اولیه این برنامه‌ها بازگشت کارتن‌خواب‌ها به خانواده نیست. ذات این پدیده هم این طور است که این اولویت به سادگی میسر نمی‌شود.» کارتن‌خوابی یک پدیده تک‌معلولی نیست. به این معنا که نمی‌توان فقر یا افزایش اعتیاد یا حتی وضعیت مسکن را در مشهودتر شدن کارتن‌خوابی در ایران بدانیم. هر چند می‌دانیم جمعیت بالای این افراد را معتادان تشکیل می‌دهند، اما نمی‌توان حکم به یکی دانستن آن‌ها و معتادان متجاهر داد. به عنوان مثال، حسن چلک به مواردی در افزایش این پدیده اشاره می‌کند که شاید کمتر به آن پرداخته شده است.

او می‌گوید: «یک عامل تعیین کننده در این حوزه، کاهش مسئولیت‌پذیری خانواده در قبال این افراد است. یا مؤلفه دیگر را باید در گسترش شهرنشینی بدانیم، چون می‌دانیم شهرنشینی اقتضائات خودش را دارد و باعث تغییر سبک زندگی و الگو‌های ارتباطات اجتماعی می‌شود. قبل از این خود بافت محلات اجازه کارتن‌خوابی را به افراد نمی‌داد، چون کارکرد این محلات به نوعی باعث مراقبت از آن‌ها می‌شد، اما با بر هم خوردن بافت محلات به دلیل گسترش شهرنشینی، این شکل از مراقبت از بین رفته است. از سوی دیگر مردم هم به‌واسطه افزایش گرفتاری‌های شخصی و سخت‎‌تر شدن معیشت زندگی‌شان، کمتر راغب به انجام این دست مراقبت‌ها هستند.»

منبع: روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها