پیشرفت تکنولوژی و استفاده بیحد و مرز از فضای مجازی، مجال در کنار همبودن و ایجاد یک فضای صمیمی همراه با ابراز احساسات و عواطف را از کانون خانواده ربوده است و اعضای خانواده به جای برقراری یک ارتباط سالم و موثر بینفردی به ارسال پیامهای آماده دیگران در قالب متن، عکسنوشته و استیکر بسنده میکنند. و نسل جدید با ورود به دوره نوجوانی و اجتماعی شدن در ارتباط سالم با دیگران عاجز میباشد چرا که والدین و متولیان تربیتی نتوانستهاند ارتباط خوبی توام با صمیمیت و مهربانی در دنیای واقعی در آنها نهادینه کنند. و گاهاً کودک و یا نوجوان در ارتباط با دیگران مانند همسالان، دوستان و در آینده در ارتباط شغلی و یا زندگی مشترک دچار مشکل میگردند.
اساس ارتباط منطقی و سالم میان اعضای یک خانواده که مقدسترین بنیاد در جامعه میباشد محبت و مهربانی کردن، دوست داشتن و تبادل عواطف میباشد. در سبک فرزند پروری سالم والدین، اقدمات عاطفی و یا تاییدی مانند یک نگاه محبتآمیز و یا دست نوازشگر اعجاز میکند و چه بسا در جهتدهی رفتار کودک یا نوجوان به سمت خیر و نیکی تاثیرگذار است. در فرزندپروری محبت و مهربانی کردن یک تقویت کننده مثبت رفتاری است اما لازم است والدین آگاهی آن را داشته باشند که چه موقع، در چه جایی، چه اندازه و چگونه از این ابزار استفاده کنند. گاهاً مشاهده میگردد والدین با شیوه غلط فرزندپروری مانند افراط و زیادروی در ارضای محبت و مهربانی کردن با فرزند و یا کوتاهی و غفلت و همچنین الگوبرداری اشتباه که خودشان ناایمن و مضطرب هستند به آنها آسیب وارد مینمایند. ناکامی کودک در ارضای نیازهای عاطفی مانند مهر و محبت تولید هیجان منفی مانند خشم، نفرت و احساس گناه و ... میکند و در حافظه هیجانی ذخیره میشود که مرکز آن در یکی از نواحی مغزی به نام آمیگدال یا بادامه مغز قرار دارد. و آنچه بر اثر ناکامی در دوران کودکی در حافظه هیجانی ذخیره میشود منفی، پویا و ناهوشیار است. این ناکامی هیجانی همیشه با فرد است و از بین نمیرود.
در درمانهای فردی و خانوادگی مراجعین به مراکز مشاوره با ارزیابی و مصاحبه بالینی با رویکرد طرحواره درمانی، درمانگر با بررسی ریشههای تحولی طرحوارههای ناسالم که در نتیجه عدم ارضای صحیح نیازهای هیجانی پایه مانند دلبستگی ایمن به دیگران مانند نیاز به امنیت، مهربانی، محبت و پذیرش میباشد در صدد احصاء و درمان آنهاست. ریشه طرحوارههای ناسازگار اولیه در تجارب کودکی و نوجوانی نهفته است. اگر این خصیصه انسانی در دورههای سنی مهم کودکی و نوجوانی به طرز صحیح در فرد شکل نگیرد منجر به طرحوارههای ناسالم مانند احساس رهاشدگی و بیثباتی، احساس بیاعتمادی، احساس محرومیت هیجانی و احساس نقص و شرم میگردد. همه این ناکامیها در بزرگسالی در قالب نشانه و علایم منفی فردی و خانوادگی مانند ناارزندهسازی خود و نادیدهگرفتن خود و توانایی خویش، ناتوانی در تحمل جداییهای کوتاهمدت، اجتناب از رابطه به دلیل ترس از فقدان، اجازه دادن به دیگران برای بهرهکشی، درماندگی در مقابل بدرفتاری دیگران، عدم ابراز احساسات و نیازها به همسر، احساس محرومیت از عاطفه و مهر همسر، احساس حقارت و نقص و ...در فرد هویدا است. و چه بسا در صورت شدت این علائم و نشانهها و عدم مداخله درمانی در فرد منجر به اختلالات بالینی و شخصیتی مانند شخصیت وابسته، اسکزوئید، خودشکستجویی، پرخاشگری منفعلانه، افسردگی و مشکلات جسمانیشکل و ... گردد.
علیهذا خانواده و محیط اولیه زندگی خلق و خوی هیجانی کودک را تحت تاثیر قرار میدهد. به نحوی که یک محیط امن و محبتآمیز ممکن است یک کودک خجالتی را به کودک دوستداشتنی و محبتآمیز تبدیل و برعکس محیط اولیه طردکننده و پرخاشگرانه احتمال دارد یک کودک را منزوی کند.
البته محبت کردن به فرزند باید بدون قید و شرط باشد تا در درون کودک احساس امنیت بوجود آید و والدین باید به فرزند اطمینان دهند که وجود او را با تمام ویژگیهایش مثبت و یا منفیاش دوست دارند و نه اینکه برای انجام کاری خاص، عاشق او هستند. مطمئناً فرزندی که از محبت و مهربانی والدین بهرهمند باشند در زندگی بانشاط و روحیه است، دارای اعتماد به نفس بالا و سازگاری خوبی در خانواده، محیط آموزش و اجتماع دارد و در زندگی احساس امنیت روانی و آرامش میکند.
جام جم آنلاین بوشهر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد