حجت‌الاسلام حمید پارسانیا در گفتگو با «جام‌جم»

غدیر؛ ذخیره الهی برای امت اسلامی

غدیر شاید در نگاه ابتدایی نقطه انفصال باشد و آغازی برای جدایی مسیر تشیع و تسنن، اما حجت‌الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا نگاه دیگری به این رخداد مهم تاریخ اسلام دارد و ضمن بررسی شرایط و زمانه امت اسلامی پیش از ماجرای غدیرخم، انتخاب امام علی (ع) به عنوان، ولی و جانشین رسو‌ل خدا (ص) و نیز تحلیل اوضاع سیاسی اجتماعی و فرهنگی بعد از رحلت پیامبر (ص)، واقعه غدیر را یک فرصت می‌داند؛ فرصتی که می‌تواند شیعیان و اهل تسنن را در کنار هم قرار دهد و وحدت اسلامی را معنا ببخشد.
کد خبر: ۱۳۷۲۸۷۶
نویسنده آذر مهاجر - گروه فرهنگ و هنر
به گزارش جام جم آنلاین، حجت‌الاسلام پارسانیا در این گفتگو به اختصار، سه برهه تاریخی مهم مرتبط با واقعه غدیرخم را تشریح می‌کند که تصویری روشن‌تر از زمانه پیش روی ما تجسم پیدا کند و سپس اظهاراتش را درباره امت اسلامی و وحدت در این امت را تبیین می‌کند. او استاد دانشگاه، پژوهشگر و نویسنده ایرانی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است که از دانشگاه تهران در رشته جامعه‌شناسی فارغ‌التحصیل شده است، دانش‌آموخته حوزه علمیه قم و از شاگردان آیت‌ا... جوادی‌آملی محسوب می‌شود.

واقعه غدیر گویا در دوره‌ای از تاریخ گم شد و بعد از آن هرگز مسلمانان دوره‌ای شبیه به بازه زمانی بعد از غدیر تا رحلت پیامبر (ص) را تجربه نکرده‌اند. علت این امر چه بود؟

فاصله بین وقوع غدیرخم تا رحلت حضرت نبی اکرم (ص)، در حقیقت روز اکمال دین و اتمام نعمت الهی بود. بعد از فتح مکه تا زمانی که نبی‌اکرم (ص) به حجت‌الوداع آمدند و حادثه غدیر را رقم زدند، اسلام و توحید در فرهنگ شبه‌جزیره تثبیت شد. چون به مدت حدود ۲۱ سال قبل از فتح مکه، شبه‌جزیره در حال مقاومت بود؛ ۱۳ سال در مکه و بعد هشت سال در مدینه. بالاخره در فتح مکه این آیات نازل شد: إِذَا جاء نصْرا... والْفتح، ورأَیت الناس یدخلون فی دین ا... أفواجا. از این زمان بود که فتح و نصرت برای کلمه توحید و آن جریان اجتماعی که نبی اکرم (ص) بر مدار توحید ایجاد کرده بود، در شبه‌جزیره مستقر شد. قبل از آن، نظام قبیله و عصبیت و نظام جاهلی قبل از اسلام غالب بود. این نظام جاهلی ۲۱ سال مقاومت کرده و دو سال بود که در شبه‌جزیره به تعبیر قرآن ایمان نیاورده بلکه تسلیم شده بودند.
قاعدتا در این فرصت دو ساله، فرهنگ جاهلیت مغلوب شده، اما حذف نشد. این فرهنگ همواره درصدد بود که به ترتیبی بازگردد و قدرت را به دست بگیرد. البته فرهنگ جاهلی هرگز به صورت قبل بازنگشت، اما همیشه بخش مهمی از مساله بود. بازگشت فرهنگ جاهلی سطوح مختلفی داشت؛ بخشی در مناسبات قبیله‌ای و بخشی در زمینه‌های شخصی و شخصیتی برخی افراد بروز می‌کرد. بعد از رحلت پیامبر (ص) این سطوح مختلف از جاهلیت در جامعه بروز کرد و در ذیل پوشش مفاهیم دینی و توحیدی جای گرفت. همین موقعیت ویژه به یک نقطه عطف بدل کرد؛ نقطه عطفی که بعد‌ها با اندکی فاصله زمانی به خلافت بنی‌امیه منجر شد.
علت این‌که غدیر بعد از رحلت پیامبر (ص)، آنچنان که ایشان مطرح کرده بود، مستقر نشد به رقابت‌هایی ارتباط داشت که برای انتقام از اسلام شکل گرفته بود، اما قدرت اسلام در مقابل تمام رقابت‌ها پیروز شد و اجازه انتقام نداد. در این دوره به قدری توحید در فرهنگ امت اسلامی مستقر شده بود که این رقابت‌ها باید در ذیل پوشش کلمه توحید رخ می‌داد وگرنه راه به جایی نداشت. از همین رو و براساس همین نقطه عطف در نهایت بنی‌امیه به قدرت رسید؛ همان بنی‌امیه‌ای که ۲۱ سال پرچم کفر به دست داشت، این بار به عنوان خلیفه رسول خدا بر مسند نشست.

آیا بعد از این دوره و این نقطه عطف، غدیر به آن معنا که پیامبر (ص) مدنظر داشتند، در جامعه اسلامی ادامه پیدا کرد؟

اگر غدیر در تاریخ ادامه پیدا نمی‌کرد، اسلام استحاله می‌شد. غدیر به رغم این‌که در مقر و جایگاه خاص خودش که امامت است، محقق نشد، اما در درون فرهنگ اسلامی زنده ماند و جریان تشیع با این رویکرد که روز غدیر از ایام ا... است، باقی ماند. شهرستانی در کتاب الملل والنحل می‌گوید: در طول تاریخ اسلام هرگز برای مساله‌ای مانند غدیر، شمشیر کشیده نشد. همین گفته نشان می‌دهد، غدیر حادثه‌ای نبود که یک روز فراموش شود. غدیر مقهور شد به این معنا که جریان رقیب و فرهنگ جاهلی از استقرار آن پیشگیری و ممانعت کرد، اما مغلوب نشد، یادش زنده ماند و در تاریخ تداوم پیدا کرد، حتی مساله خلافت هم باقی ماند. خلافت بنی‌امیه و بنی‌عباس و انحرافی که رخ داد، بن‌مایه اصلی یعنی حضور سیاسی اسلام را نتوانست از بین ببرد. این حضور سیاسی باید بر مدار حقیقت و عدالت شکل می‌گرفت که نگرفت، اما پیام غدیر که پیام حقیقت، عدالت و امامت بود، در تاریخ باقی ماند و ماندگار شد.

بعد از غدیر دو مفهوم امامت و ولایت را داریم. این دو به چه معنا بوده و تفاوت آن‌ها در چیست؟

ولایت دو بعد دارد؛ بعد معنوی و بعد ظاهری یا سیاسی. بعد ظاهری یا سیاسی با امامت قرین می‌شود. یعنی امامت همان ولایت اجتماعی است، اما ولایت باطنی امری تکوینی است. ولایت در معنای ظاهری یا به عبارتی امامت، یک وظیفه اجتماعی است. تحقق و واقعیت بخشیدن به آن از جمله وظایف امت اسلامی در قلمرو تشریع است، اما ولایت به معنای تکوین در قلمرو تشریع نیست و به حقیقت عالم تعلق دارد؛ نه قابل تصرف است، نه امکان غصب آن وجود دارد. تشیع و امامت در مدار ولایت ظاهری و باطنی شکل گرفته و آنچه در جریان سیاسی حوادث بعد از اسلام غصب شد، ولایت در مقام تشریع یا همان امامت بود. بحث ولایت به معنای باطنی، عملا غصب نشد. علاوه بر آن، به همان شدتی که ولایت ظاهری مورد هجوم قرار گرفت، مورد حمله واقع نشد؛ لذا در فرهنگ اسلامی، ولایت باطنی امام معصوم توانست با فراغت بیشتر در امت اسلامی توسعه پیدا کند و محبت اهل بیت و ولایت ایشان در میان جریان‌های عرفانه جهان اسلام، مورد اذعان بوده است.

در شرایط امروز جامعه اعتقاد به ولایت چه در معنای ظاهری و چه در معنای باطنی چگونه است؟

غاصبان و جریان جاهلیت اگر می‌توانستند، همان‌طور که ابوسفیان و معاویه به دنبالش بودند، به کفر باز می‌گشتند. برخی اظهارات هر دو نشانه‌هایی از این بازگشت دارد، اما حضور فرهنگی اسلام مانع از آن بود که چنین کنند. در تقابل با امامت هم اگر می‌توانستند، تنها مقام اجتماعی اهل بیت را غصب نمی‌کردند، بلکه یاد آن‌ها را از یاد تاریخی امت اسلامی از بین می‌بردند چنانچه بنی‌امیه تلاش کرد و حتی سب مولا امیرالمومنین (ع) را ترویج می‌کرد، اما به مقصود دست نیافت. شاید در تاریخ ولایت ظاهری اهل بیت (ع) غصب شده باشد، اما ولایت باطنی ایشان در امت اسلامی مورد اذعان قرار گرفته است؛ لذا آن بخش از امت اسلامی که به مساله ولایت باطنی اهل بیت (ع) توجه دارد، فرصت مناسبی است برای حضور محبت اهل بیت در امت اسلامی و فرصتی است برای این‌که مقام سیاسی آن‌ها و امامت ظاهری آن‌ها روان‌تر و مقبول‌تر در گفتگو‌های بین امت‌اسلامی مطرح شود. گفتگو درباره ولایت باطنی با کسانی که سب اهل بیت (ع) کنند، احترام برای اهل عصمت قابل نباشند و به جایگاه معنوی آن‌ها در نظام عالم قائل نباشند، دشوارتر از آن است که بخواهیم از مقام امامت سیاسی آن‌ها صحبت بکنیم. در شرایط موجود بستر محبت به اهل بیت (ع) و توجه به ولایت باطنی آن‌ها که در جریان‌های عرفانی جهان اسلام هست، فرصت مناسبی برای وحدت امت اسلامی فراهم می‌آورد و امکانی برای رفع افتراق در جامعه اسلامی محسوب می‌شود، چون این محبت می‌تواند دستمایه گفتگو‌های صمیمانه‌تری در امت اسلامی باشد.

آیا می‌توان گفت اعتقاد و التزام به ولایت ظاهری یا سیاسی در کنار اعتقاد به ولایت باطنی را می‌توان در جامعه شیعی پیدا کرد و دید؟

تشیع ابعاد مختلفی دارد: یک بعدش مربوط به مقام باطنی امام یا پیامبر (ص) است که خلافت انسان کامل، ولی ا.. نسبت به عالم محسوب می‌شود. بعد دیگری مربوط به جایگاه پیامبر (ص) و ائمه معصومین در حوزه شناخت شریعت و مرجعیت اهل بیت (ع) برای فتوا و افتا است و بعد دیگرش مرجعیت سیاسی ائمه‌معصومین (ع) در مقام اجراست که همان امامت سیاسی برشمرده می‌شود. در جامعه شیعه این هر سه وجود دارد، اما معرفت شیعیان و مسلمانان به ابعاد مختلف ساحت پیامبر (ص) یا ائمه معصومین (ع) در طول تاریخ یکسان نبوده است. در میان اهل سنت افرادی بوده‌اند که پیامبر (ص) را در ردیف بقیه انسان‌ها قرار می‌دادند و جز در یک مدار خاص که نزول قرآن است، برای او شأن و منزلتی قائل نبودند. ممکن است در میان شیعیان هم کسانی داشته باشیم که به مقام باطنی و عصمت دائمی پیامبر (ص) یا ائمه معصومین معتقد نباشند، اما به لحاظ مرجعیت در مقام ابلاغ رسالت و ابلاغ شریعت معترف باشند و مقام منزلت، زعامت سیاست را قبول داشته باشند یا برعکس کسانی باشند که مقام باطنی را خوب شناخته، اما نسبت به مسوولیت و زعامت سیاسی نبی‌اکرم (ص) و رسالت اجتماعی نبوت، توجه نداشته باشند. همه این‌ها لایه‌ها و سطوح مختلفی است که هم در میان شیعیان و هم در میان اهل سنت به صور مختلف وجود داشته است.

باید به غدیر برگردیم

اختلافاتی که بعد از رحلت پیامبر (ص) در جهان اسلام به خاطر عوامل و انگیزه‌های فردی و اجتماعی به‌وجود آمد، به لحاظ تاریخی جریان‌هایی را ایجاد کرد و در بخش‌هایی از فرهنگ اسلامی استمرار پیدا کرد. امت اسلامی برای بازگشت به سرچشمه وحدت که قرآن، نبی‌اکرم و سنت رسول‌ا... است ناگزیر باید به ماقبل این حوادث بازگردد و قاعدتا یکی از نکات روشنگر برای بسیاری از حوادث که بعد از رحلت پیامبر پیش آمد، رویداد غدیر است. رویداد غدیر یک ذخیره الهی برای امت اسلامی است، برای این‌که ملت اسلامی از بازگشت به آن و از مسیر آن، می‌تواند وحدت از دست رفته را به دست آورد.

منبع: روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها