با رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره فرهنگ رفتار با افراد دارای معلولیت

حمایت آری، ترحم نه

درمواجهه با افرادی که دچار نقص های جسمی هستند واکنش اغلب ما معمولا دلسوزی است. این دلسوزی نیز لزوما بد نیست ولی وقتی باعث شکل گیری رفتارهای ترحم آمیز و آزاردهنده می شود،‌ دیگر نمی‌توان از آن دفاع کرد. افراد دارای معلولیت نه ترحم را دوست دارند و نه به عنوان عضوی از اجتماع مستحق آزار دیدن هستند و این دو نکته خلاصه گفت و گوی ما با دکتر حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران است. ما با وی درباره فرهنگ رفتار با معلولان، ‌وظایف خودمان و تکالیف جامعه حرف زدیم؛ گفت و گویی که اگر بخوانیم و در رفتارهای خود و عملکرد سازمان های مختلف دقیق شویم ایرادات فراوانی در آنها خواهیم یافت.
درمواجهه با افرادی که دچار نقص های جسمی هستند واکنش اغلب ما معمولا دلسوزی است. این دلسوزی نیز لزوما بد نیست ولی وقتی باعث شکل گیری رفتارهای ترحم آمیز و آزاردهنده می شود،‌ دیگر نمی‌توان از آن دفاع کرد. افراد دارای معلولیت نه ترحم را دوست دارند و نه به عنوان عضوی از اجتماع مستحق آزار دیدن هستند و این دو نکته خلاصه گفت و گوی ما با دکتر حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران است. ما با وی درباره فرهنگ رفتار با معلولان، ‌وظایف خودمان و تکالیف جامعه حرف زدیم؛ گفت و گویی که اگر بخوانیم و در رفتارهای خود و عملکرد سازمان های مختلف دقیق شویم ایرادات فراوانی در آنها خواهیم یافت.
کد خبر: ۱۳۷۲۷۱۴
نویسنده مریم خباز - خبرنگار جامعه

با این که تعداد افراد دارای معلولیت در کشور ما قابل ملاحظه است. اما حضور آنها در جامعه کمرنگ است. به نظر می رسد این موضوع با نوع نگاه جامعه به این افراد ارتباط مستقیم دارد. شما این غیبت را چگونه تحلیل می کنید؟

یکی از وظایف دولت ها درجوامع مختلف توجه به نیازها وخواسته های همه افراد است تا بتوانند بدون محدودیت درعرصه های مختلف اجتماعی حضور داشته باشند. گاهی حذف محدودیت ها از طریق وضع قوانین انجام می شود،‌ گاهی با آموزش مردم،‌ گاهی با ایجاد زیرساخت ها و گاهی نیز با افزایش توانمندی افراد و ایجاد تسهیلات و امکانات برای آنها.

طبیعتا افراد دارای معلولیت هم یکی از گروه هایی هستند که نیازمند توجه برای رفع موانع، تغییر ساختارها و تحول نگاه مردم هستند. یکی از وظایف دستگاه های متولی این است که مردم را با حقوق معلولان آشنا کنند. در قانون حمایت ازحقوق افراد دارای معلولیت هم به دفعات به این موضوع اشاره شده مثلا در مواد20 و 21 ، فرهنگسازی و ارتقای آگاهی های عمومی جزو وظایف وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی،‌ شهرداری ها، رسانه‌ها وهمه نهادهایی است که ظرفیت آگاهی سازی دارند. پس اگر حضور افراد دارای معلولیت را در جامعه کمرنگ می بینیم علتی جز اجرا نشدن قانون ندارد.

افراد دارای معلولیت همیشه از نگاه های ترحم آمیز جامعه نسبت به خود گله دارند. فرق نگاه ترحم آمیز با نگاه حمایتگر چیست؟

گلایه افراد دارای معلولیت از نگاه های ترحم آمیز کاملا درست است. یکی از دلایل این نگاه ها این است که اغلب مردم اولا حقوق این افراد را نمی شناسند و دوما از قابلیت ها، توانمندی ها و ظرفیت های آنها خبر ندارند. ترحم برای این افراد سم است و یکی از عوامل حضور کمرنگ شان در جامعه محسوب می‌شود. ترحم یعنی نادیده گرفتن توانایی های افراد. افراد توان یاب نیاز به ترحم ندارند بلکه نیازمند اجرای قوانین متناسب با نیازهایشان و دادن فرصت هستند.

وقتی از فرهنگ رفتار با افراد دارای معلولیت صحبت می کنیم دقیقا منظور چیست؟ این فرهنگ چطور باید به وجود بیاید؟

اولین گام در فرهنگسازی، اطلاع رسانی درست راجع به حقوق این افراد است. بخشی از این اطلاع رسانی باید از طریق رسانه ها البته با روش های جذاب و به صورت مستمر انجام شود تا همه افراد جامعه نحوه برخورد و رفتار با یک شخص معلول را یاد بگیرند.

من در مسافرتی که به هند و تایلند داشتم نوع آموزش دهی آنها به جامعه را ملاحظه کردم. در هند دانش آموزان عادی به همراه دانش آموزان دارای معلولیت به اردوهای مشترک می رفتند و به مدت یک یا دو روز با هم زندگی می کردند. در برخی از این اردوها خانواده هم حضور داشتند. البته نمی گویم که حتما باید به اردو رفت چون شاید امکانات ما چنین اجازه ای ندهد. اما می توان از طریق فیلم و سریال ها به مردم آموزش داد،‌ نه این که افراد دارای معلولیت را افرادی ناتوان و زمینگیر نشان داد. البته در مورد قابلیت های افراد دارای معلولیت هم نباید اغراق کرد بلکه باید حقیقت وجودی آنها را به مردم شناساند تا جامعه کم کم رفتار صحیح با این افراد را بیاموزند. همین که قانون اجرا شود و مناسب سازی ها در شهرسازی رعایت شود نیز خودش یک نوع رفتار صحیح با افراد دارای معلولیت است.

البته حتما تاکید می کنید که مشکل فقط مناسب سازی نشدن معابر و اماکن نیست.

بله دقیقا. به طور مثال اکثر قریب به اتفاق پرسنلی که در سازمان ها و نهادهای عمومی کار می کنند زبان اشاره بلد نیستند؛ حتی در سازمان های ارائه کننده خدمات به افراد دارای معلولیت، ‌این پرسنل لب خوانی نمی دانند در حالی که یکی از راه های برقراری ارتباط همین است. بنابراین در این حوزه ها باید زیاد کار کنیم و برای تغییر کیفیت زندگی معلولان اقدامات زیادی انجام دهیم. ما باید تغییر رفتار مردم با جامعه معلولان را از طریق آموزش در مدارس آغاز کنیم و خانواده ها را درگیر این موضوعات کرده و به صورت محله محور برنامه ریزی کنیم.

 ایجاد اشتغال، تکلیفی که نباید فراموش شود


یکی از راه های کمک به حضور افراد دارای معلولیت در جامعه ایجاد فرصت اشتغال برای آنهاست.

در ماده 15 قانون جدید حمایت از حقوق معلولان تاکید شده که همه سازمان ها و دستگاه های دولتی و عمومی که از بودجه دولتی استفاده می کنند مکلفند 3 درصد از استخدام های رسمی،‌ پیمانی و کارگری را به افراد دارای معلولیت اختصاص دهند. در قانون تاکید شده که اگر از این تکلیف سرپیچی شود مجازات نقدی یا انفصال موقت یا دائم از مناصب مدیریتی و حساس در انتظار متخلفان است.

در فصل پنجم این قانون نیز صندوق حمایت از فرصت های شغلی برای افراد دارای معلولیت پیش بینی شده که وظیفه اش پرداخت تسهیلات اعتباری به واحدهایی است که معلولان را جذب می کنند. همچنین در قانون تاکید شده کارفرمایانی که این افراد را به کار می گیرند مشمول حمایت های بیمه ای تا 30درصد خواهند شد.

همه این تاکیدات قانونی موید ضرورت ایجاد اشتغال برای افراد دارای معلولیت است،‌ ضمن این که دادن فرصت های شغلی به آنها یکی از راه های باور پذیری مردم نسبت به توانایی ها و قابلیت های این افراد است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها