وجه مشترک این پنج نفر این است که در هفتههای اخیر، در توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی، متهم شدهاند در آزار جنسی و اعمال خشونت علیه زنان در حوزه سینما دست داشتهاند. خانم فرشادجو، مطلب خود را با هشتگ «من هم» منتشر کرده تا برای کسی جای شبههای نماند که او هم به جنبش فضای مجازی برای افشای آزارهای جنسی در سینمای ایران پیوستهاست؛ جنبشی که بخواهیم یا نخواهیم چشم به آن سوی آبها و تلاش زنان هالیوودی برای افشای فساد جنسی در پشت صحنه سینمای آمریکا دارد.
شاید خیلیها تاریخچه این افشاگریها درباره وجود مفاسد در پشت پرده سینمای ایران را به سال گذشته و افشاگریها درباره نقش یک چهره فعال هنری در کشاندن پای چند زن به خانه خود و تجاوز به آنان برسانند. شاید هم عدهای، راه دوری نروند و به همین فروردین امسال ارجاع بدهند.
فروردین امسال سمیه میرشمسی، دستیار کارگردان از اتفاق تأسفآوری صحبت کرد که در پشت صحنه یک فیلم سینمایی رخ داده و یکی از مشهورترین بازیگران مرد سینمای ایران، با اعمال خشونت به او تعرض کردهاست.
این افشاگری آشکار باعث شد روایتهای بیشتر و تازهتری مطرح و دایره نامهای مردان تجاوزگر بیشتر شود. واقعیت اما این است که این صدا سالها قبل در سینمای ایران بلند شدهبود؛ روزی که مرحوم فرجا... سلحشور فریاد زد و درباره مفاسدی که سینمای ایران به آن دچار است، صراحتا حرف زد، بسیاری از چهرههایی که امروز خود را پیش انداختهاند و در قالب جنبشهای اینترنتی حرف میزنند، آن روزها به پاسخگویی و توهین و تخریب سلحشور پرداختند و ساحت سینمای ایران را از هرگونه فساد اخلاقی مبرادانستند.
دغدغه سلبریتیهای دوتابعیتی
واقعیت این است که بخشی از سینمای ایران و برخی بازیگران آن، از سالهای قبل دچار مشکلات و معضلات اخلاقی و درگیر فساد بودهاند و در این سالها هم هر از گاهی یکی از دست اندرکاران سینما، که به این روابط ناسالم تن نداده و از چرخه هنر- صنعت سینما حذف شدهاست، صدایش را بلند کرده، ولی صدای او در هیاهوی دیگران گم شدهاست.
برخی چهرههای سینمای ایران به خصوص سلبریتیهایی که یک پا در ایران و یک پا در خارج دارند و بیشتر از نگرانی برای اخلاق و فرهنگ، نگران تمدید گذرنامه خود هستند، در این سالها سعی کردهاند به جای تلاش برای سالمسازی محیط کار و فعالیت هنری خود، از خارجیهادلبری کنند.
سلبریتیهای عمدتا دو تابعیتی در این سالها، زندگی هشتگی خود را براساس پسندهای مخاطبان آن سوی آب برنامهریزی کردهاند و در این مسیر، با ایجاد ائتلاف با برخی سیاستمداران داخلی، که سیاست سهلانگاری را در فضای فرهنگی پیش بردهاند.
این افراد که معمولا سر و کلهشان در میتینگهای انتخاباتی اصلاحطلبان یا هنگام بلایای طبیعی به عنوان عناصر غرزن حرفهای پیدا میشود، واقعا دغدغه فسادستیزی ندارند و بیشتر به فکر بازتولید یک جریان فرهنگی و تقلید از مشاهیر سینمای هالیوود هستند؛ وگرنه راه مبارزه جدی و واقعی با فساد اخلاقی در جامعهای دینی، که دستگاههای مسؤول نسبت به این حوزه، تعصب و غیرت دارند، روشن و مشخص است.
آنهایی که امروز به فکر مبارزه با مفاسد افتادهاند و شروع به هشتگزنی و افشاگری کردهاند، چرا تا قبل از اینکه چند زن شجاع در محیط فسادزده هالیوود صدای خود را بلند کردند، سکوت کردهبودند و جز تماشای در و دیوار و حتی همراهی با متجاوزان کاری نکردند؟ حرفهای چیستا یثربی را به یاد دارید که همین دلسوزان همیشه در صحنه امروز را رسوا کرد و خطاب به آنان گفت مگر شما نبودید که مرا دعوت به سکوت میکردید و به جای دفاع از من، از متجاوز دفاع و مرا متهم میکردید؟
قاطعیت به سبک خانهتئاتر
سلبریتیهای هشتگزن، سعی دارند راه و شیوه مبارزه با فساد را هم خودشان تعیین کردند؛ شیوهای که در آن به اندازه کافی بتوانند نمایش دهند و پز روشنفکرانه انسانیت و فمینیسم بگیرند. یکی از راهبردهای آنان در این مسیر، این است که به جای نهادهای رسمی و قانونی کشور، نهادهای صنفی مانند خانهسینما را جایگزین کنند.
واقعیت این است اگر خانه سینما، اداره و توانی برای برخورد با مفاسد داشت، تا امروز به جز صدور بیانیههای «نه سیخ بسوزد نه کباب» کاری میکرد.
همین دو روز قبل، اعتراضها به عملکرد ضعیف و شاید بشود گفت خندهدار شورای داوری خانهتئاتر، در خصوص شکایت از یکی از اهالی تئاتر به دلیل آزار جنسی بلند شد.
خانه تئاتر به خیال خود، اطلاعیهای برای دفاع از عملکردش در برابر «تازش به خانه تئاتر» صادر و اعلام کرد رای نهایی خود را مبنی بر دو سال ممنوعیت کارگردانی و ممنوعیت تدریس در هر مکان و متوقف کردن اجرای جاری کارگردان در تماشاخانه باران، صادر کردهاست.
یعنی برای دستاندرکاران، اصل موضوع تجاوز اثبات شده اما وقتی به داوری و صدور حکم رسیدهاند، فرد متجاوز را دو سال از کارگردانی و تدریس منع کردهاند؛ به زبان بیزبانی یعنی آقای متجاوز میتواند به عنوان بازیگر یا دیگر عوامل طی این دو سال در تئاتر حضور داشتهباشد و بعد از گذشت دو سال، دوباره به فضای تئاتر کشور برگردد و داستان خود را از سر گیرد!
اگر واقعا قرار است با فسادی به این روشنی و به این گستردگی در جامعه اسلامی مقابله شود، راهکار آن این است که به هشتگزنی سلبریتیهایی که بیشتر از امنیت اخلاقی ، درگیر میزان بازدید صفحات مجازی و مصاحبه با شبکههای تلویزیونی لندن نشین هستند؛ دستگاههای مسؤول با قدرت و قاطعیت وارد شوند.
خوشبختانه صحبتهای اخیر رئیس سازمان سینمایی در گفتوگو با حسین لامعی، منتقد سینما که قول دادهاست اگر ادعاهای دو پرونده شکایت ثبت شده در سازمان سینمایی، اثبات شود، برای همیشه عوامل تجاوز از سینمای ایران حذف خواهند شد، قاطعیتی را که برای فساد لازم است، همراه خود دارد.
این قاطعیت در برخورد دستگاه قضایی با پرونده فساد «ک.ا» که به اتهام فساد فیالارض محاکمه شد هم دیده میشود؛ قاطعیت و شفافیتی که از خانههای صنفی سیاستزده بعید است.
آرش شفاعی - فرهنگ و هنر / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد