با حاجعلی انسانی به گفتوگو نشستیم که اعجاب همه را در پی داشت که چگونه از ایشان مصاحبه گرفته شده حتی خودشان هم بارها گفتند: نمیدانم چگونه شد به گفتوگو با شما آره گفتم و مهمان اکنون انجمن بزرگان جامجم: حاجمهدی رضایی از مداحان پیشکسوت که پس از سهسال سرانجام توانستم از آن سوی خط، صدایشان را بشنوم که گفتند: چهجوری شماره رو پیداکردی! با هم به مرور این همسخنی رمضانیه بپردازیم؛ یاعلیمدد!
کدامیک از ویژگیهایی که عشق و مهر علوی به ما عنایت میکند، باعث سعادت در دنیا و نجات در آخرت میشود؟
یکی اینکه به آنچه خداوند توسط رسول اکرم(ص) فرو فرستاده، عمل بکنیم. دیگر این که راه و وسیله نجات انسانها بهویژه ما شیعیان همانا اهل بیت است و دوستداریشان. به گفتارشان گوش کنیم و انشاءا... مطابق رفتارشان، رفتارکنیم.
اگر همعصر رسول اکرم(ص) یا امامعلی(ع) بودید؟
از هرکسی این را بپرسی میگوید اگر بودم، پیروشان میشدم و به آنچه خواستهشان بود، عمل میکردم. متاسفانه برخی آقایان (که خدا هدایتشان کند) هستند که زیبا سخنمیگویند اما میبینیم در عمل چیز دیگری نشان میدهند.
شده از خودتان انتقادکنید؟
فراوان! مجلسی میروم و ناخودآگاه چیزی میگویم یا حرکتی میکنم که میبینم خواستهام نبوده، ساعتها از خودم انتقاد میکنم و میکوشم که دیگر تکرارش نکنم.
عرض ارادتی به شاه نجف؟
قربانش بروم! بارگاه مولا امیرالمومنین(ع) به شهر نجف، برکت و وسعت و معرفت داده. با اون جایگاهی که مولا دارند، جانم فدایش.
نخستین باری که چشمتان به گنبد و بارگاهشان افتاد؟
اصلا مثل اینکه دومرتبه متولد شدم. چنین احساسی به من دست داد. مرد مردان دنیا، پدری که در دنیا و آخرت نظیرشان نیست.
عرض ارادت به سیدناالعباس؟
فدایشان شوم. بابالحوائج ابوالفضلالعباس(ع)، مثل پدر است. از لحاظ معرفت که چهکرد در قبال برادرش امامحسین(ع). یک عمر هیچوقت برادرش را برادر صدا نزد و همیشه میگفت: آقا! مولا! اینقدر نسبت به برادر ادب میورزید. در تمام زندگیاش جا پای پدر بزرگوارش گذاشته بود لذا حضرت زهرا سلاما...علیها محبت ویژهای به این آقا داشته و دارد.
عرض ارادتی به شهدای کربلا؟
جانم به فدای همهشان! واقعا برد کردند، بهقول معروف زدند و بردند. خوشا به سعادتشان.
شهدای دفاع مقدس؟
مردانی بودند عجیب، جگردار. شب عملیات این میگفت من میخواهم بروم، آن یکی میگفت نوبت من است. خوشا به سعادتشان.
درودی به همسنگران.
چه جگردار بودند. زدند و بردند. خوش به سعادتشان. انشاءا... که دعاهایشان در حق ما هم مستجاب شود.
احساستان از قدمزدن در بینالحرمین؟
آنجا که بودم یا کاروانها را میبردم همهاش بیبی به ذهنم میآید. وقتی صدا میزد: وامحمدا! وا علیا!
چه چیزی در این جهان مهمترین بهشمار میآید؟
خدمت؛ خدمت به مردم، به جامعه و مخصوصا خدمت به زیردستان. تا انسان خودش هست خدمت کند چون پس از مرگ معلوم نیست که چه شود. خدا این توفیق را بدهد که خود ما اینگونه باشیم و عمل بکنیم.
شیرینترین لحظات زندگی در حال و آینده؟
در حال از هفتسالگی تا الان (۷۳سال) پای منبر پدرم مرشد رجب رضایی (پدر شهید) برای اولین بار شروع به خواندن کردم و تا الان این توفیق ادامه داشته. آرزویم این است که تا آخر عمر این نفس را از من نگیرد و این سمت نوکری را داشته باشم و در آخرت هم از من دستگیری کنند. خدا را شکر میکنم تا الان در این خانه بودیم. پوست و گوشت و بدنمان در خانه امامحسین(ع) رشدکرده. از دوستان مداحی؟
مثل پدر دوستش داشتم و علاقه عظیم و عجیبی به حاج محمد علامه داشتم. حاج رحمت ا... نجفی هم از مداحان درجه یک و عالی بود. اکثر هیاتهای تهران و شهرستانها میخواند. آقای مبارکی شاعر و مداح و... خیلی زیاد هستند.
بالاترین سعادت؟
عاقبت بخیری است. انشاءا... تا موقعی که نفس داریم در خانه اهلبیت(ع) باشیم و نوکری را از ما نگیرند و لحظه آخر هم نگاه به بدیهایمان نکنند. انشاءا... ارباب شب اول بیاید و از ما دستگیری و نامش را به زبانمان جاری کند.
چهجوری میشود رضایت آقا امامزمان(عج) را به دست آورد؟
آنچه را که خواسته ایشان است انجام بدهیم و سعی کنیم دلشان را نشکنیم. وقتی گناه میکنیم دل ایشان را می شکنیم. بزرگان فرمودهاند گاهی به حال ما گریه میکند. خدا توفیق بدهد پیروش باشیم و دلش را به دردنیاوریم. دعا برای فرج حضرت جزو برنامههای روزمرهمان باشد.
اوقاتتان را تلخ میکند؟
بیشتر از خودم اوقاتم تلخ میشود، گاهی کوتاهی در فریضهها یا سخنی که نباید میگفتم، خیلی ناراحتم میکند.
سفارشی برای خوانندههای این گفتوگو؟
آنچه رضای خداست و اهلبیت(ع) را خشنود میکند، در زندگی فراموش نکنند. اگر دنیا و آخرت را میخواهند، پیروشان باشند. چنانچه دسترس دارند برای محتاجها کاری انجام بدهند.
حاجآقا! در بزند حضرت عزرائیل تشریف بیاورد؟
درخواست میکنیم یک فرصتی به ما بدهد در لحظه آخر به اربابمان سلامی داشتهباشیم بهویژه به امامحسین(ع) که عمری نوکرش بودیم.
مداحی، شغل نیست
از همان اول که عبا بر دوش ما انداختند (مداحان قدیم در مجالس عبا میپوشیدند مثل حالا نبود) پدرم به من گفت:«این یعنی لباس نوکری پوشیدی. از خانه که راه میافتی تا به مجلسی بروی، به عنوان روزی زن و بچهات برو و فقط امامزمان(عج) را در نظرداشتهباش که صاحب مجلس اوست. فکر پول نباش. در روضههای خانگی، کور برو تو و کور بیا بیرون. در پایان مجلس اصلا صبرنکن و نمان که پول بدهند، چای بیاورند.»تقاضایمان این است بهویژه نوجوانانی که برای این کار میآیند، بروند استاد ببینند. تقاضایمان این است که امامحسین(ع) را به پول نفروشند، نرخ تعیین نکنند. پدر من همه عمرش نشد در یک مجلسی بگوید چقدر بپردازند.
زمان ما تا دوسال اجازه خواندن نداشتیم، حتی برای مادرمان در منزل، چه رسد به مجالس. برای اینکه پر شویم، اشعار و مطالب مدح و مقتل به ما میدادند و در این دوسال، تعلیم میدیدیم سپس در جلسهای موسوم به ریشه که صبحهای یکشنبه برگزار میشد (نخستین جلسه مداحان در ایران) و خود من ۳۵ سال «نظامت» این جلسه را داشتم، از ما مداحان جوان امتحان که میگرفتند، عبا یعنی لباس نوکری میدادند به نشان این که ایشان میتواند از امروز رسما بخواند. زمان ما مدیری بود، مجلسی بود، پیشکسوتها بودند و هرکسی به خودش اجازه نمیداد بدون شایستگی، دهن باز کند. بارها روسا به ما میگفتند که مداحی شغل نیست سعی کنید در کنارش کار و حرفهای داشته باشید، این راه را برای خدا و ائمه بروید. اگر هم چیزی دادند، خدا برکت بدهد. الان انگار شکل کاسبی به خودش گرفته. عزیزم! درد زیاد است. مقام رهبری هر سال ولادت حضرتزهرا(س) با مداحان جلسه دارند و بارها تذکرهای روشنگر و راهگشای زیادی میدهند اما کو گوش شنوا!
مداحان قدیم معنویتی داشتند؛ بهگونهای که تهچاییشان را بهعنوان تبرک و استشفا به بیمار میخوراندند. نمیدانم چه اوضاعی شده، ترانهای را که فلان شخص در آنسوی دنیا خوانده، برمیدارند رویش شعر نوحه میگذارند و میخوانند درحالی که قدیم برعکس بود و استادان موسیقی از نوحههای ما برداشت میکردند و تصنیف میساختند (حاجآقا در این فراز به نامهای مشهوری اشاره کرد)
علی مظاهری - روزنامهنگار / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد