این دیدارها از این جهت اهمیت دارد که در طول چند ماه اخیر برخی از سوءتفاهمات و همچنین چالشهای سیاسی بهویژه در حوزه قفقاز تا حدودی روابط میان تهران و آنکارا را در معرض تیرگی قرار داد.
با وجود این ترکیه و ایران از روابط دیرپایی در عرصههای سیاسی و منطقهای برخوردارند و گسترش روابط میان دو کشور بسیار در تحولات منطقهای تاثیرگذار خواهد بود.
احمد کاظمی، کارشناس مسائل قفقاز و اوراسیا در گفتوگو با جامجم معتقد است که بحران اقتصادی پیش آمده در ترکیه و همچنین نیاز ایران به همگرایی با آنکارا در مسائل منطقهای ازجمله دلایل دیدارهای تازه میان مقامات ایران و ترکیه است.
ایران و ترکیه بهواسطه تاریخ مشترکی که در طول سالهای طولانی داشتند روابط پرفراز و نشیبی را طی کردند. تحلیل شما از نوع تعاملات سیاسی و اقتصادی ایران و ترکیه در طول سالهای گذشته چیست؟
روابط ایران و ترکیه بهعنوان دو کشور بزرگ اسلامی در منطقه غرب آسیا عموما از ابعاد دو جانبه و ابعاد منطقهای برخوردار است. مضاف بر اینکه این دو کشور دیدگاههای خاصی نسبت به روابط بینالملل دارند. برژنسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا یک تعبیری جالبی درباره ترکیه و ایران دارد.
وی میگوید: برای اینکه بشود در منطقه غرب آسیا بتوانیم طرحهای غربی را جلو ببریم به ناچار باید شرایطی فراهم کرد که به نوعی ایران و ترکیه در مقابل همدیگر قرار بگیرند. چون همگرایی و همراهی این دو قدرت میتواند فرآیندساز و جریانساز در منطقه باشد. این بیان از این جهت مهم است که طی 400سال گذشته روابط پایدار میان ایران و ترکیه بوده و مرزهای دو کشور از یک قدمت 400ساله برخوردار است که در نوع خود بسیار قابل اهمیت است. طبیعتا چنانچه تحولات سالهای اخیر نشان میدهد دو کشور در بسیاری از زمینهها، پیوندها و دیدگاههای مشترک دارند و در برخی زمینهها هم اختلافات و رقابتهایی هم وجود دارد که برای رفع آن نیازمند مذاکره و گفتوگو هستیم.
در طول سالهای همجواری میان دو کشور، ایران و ترکیه از چه زمینههای مشترکی برای این همراهی طولانی برخوردارند؟
یکی از زمینههای مهم و مشترک میان ایران و ترکیه، همکاریهای اقتصادی است. دو کشور موقعیت ژئوپلتیک ویژهای دارند. ایران بهعنوان نقطه اتصال ترکیه به خلیجفارس و اقیانوس هند و ترکیه بهعنوان یکی از دروازههای ورودی ایران به اروپا از مزیتهای فراوانی برای همکاریهای ترانزیتی چه در قالب طرحهای منطقهای مثل دالان شمال و جنوب، دالان شرق و غرب، یا طرح یک کمربند و یک جاده برخوردارند.
به نظر من یک عزم جدی هم مشاهده میشود که به نوعی این همکاریها را بتوانند توسعه بدهند. چون الان در تحولات ترکیه شاهدیم در مجموعه اتفاقاتی که در روابط این کشور با اتحادیه اروپا پیش آمده و مذاکرات این دو مجموعه به بنبست رسیده و از دیگر بحران قبرس دوباره تشدید شده و همچنین اختلافاتی که ترکیه با کشورهای غربی درخصوص منابع گازی شرق مدیترانه دارند باعث شده این کشور با مبحث تحریم از سوی اتحادیه اروپا و تحریم از سمت آمریکا بهدلیل خرید اس 400 از روسیه مواجه شود. به همین دلیل اقتصاد ترکیه در شرایطی قرار گرفته است که بیشتر از هر زمان دیگری به توسعه روابط اقتصادی با ایران تمایل دارد و از این سمت هم ایران همواره توسعه مناسبات اقتصادی با ترکیه را مدنظر داشته است. بحث افزایش مبادلات تجاری میان دو کشور به میزان 30میلیارد دلار در سال از دهه پیش برنامهریزی شدهاست. به نظر میرسد اگر دو کشور بتوانند در طرحهای کلانی که در زمینه ترانزیتی و انرژی دارند به توافقاتی خوبی برسند شرایط برای بسط و گسترش روابط میان دو کشور بهبود قابل ملاحظهای پیدا خواهد کرد. نگاهی که ایران در بحث همکاریهای انرژی با ترکیه دارد این است که ترکیه در این مبحث به همکاریها در قالب دوجانبه نگاه نکند. ایران انتظار دارد با توجه به اینکه ترکیه سعی دارد خود را بهعنوان هاب انرژی مطرح کند گاز ایران علاوه به ترکیه به کشورهای اروپایی هم صادر شود و این میتواند یک جهش خوبی در مناسبات اقتصادی میان ایران و ترکیه ایجاد کند.
به نظر میرسد ایجاد یک نقشه راه برای توسعه همکاریها با توجه به سفر آتی آقای اردوغان به ایران قبل از پایان سال جاری میلادی حائز اهمیت است. در عین حال مباحث مهمی درخصوص روابط دو کشور در حوزه قفقاز، مسائل اعراب، افغانستان و همچنین برخی مباحث منطقهای دیگر وجود دارد که به نوبه خود موضوعات مهمی است.
ترکیه در سالهای اخیر در برخی مباحث منطقهای چالشهایی با ایران داشت اما حداقل از منظر رسانهای و تبلیغاتی دولت ترکیه و شخص آقای اردوغان خود را بهعنوان مخالف رژیم صهیونیستی نشان داد. همگرایی و همراهی ایران و ترکیه درخصوص مسائل مرتبط با مردم فلسطین و رژیم اشغالگر قدس تا چه اندازه میتواند در ایجاد یک سیاست مشترک میان دو کشور در مواجه با اسرائیل مؤثر باشد؟
عموما در بسیاری از مباحث غرب آسیا ازجمله بحث حمایت از آرمان فلسطین، ایران و ترکیه موضع مشترکی دارند. ترکیه جزو یکی از کشورهایی است که بیشتر از سایر کشورها تبعات مناسبات با رژیم صهیونیستی را تجربه کردهاست. زمانی قبل از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، بسط مناسبات میان ترکیه و رژیم صهیونیستی از سوی ژنرال ترکیه و دولتهای لائیک این کشور دنبال میشد، شاهد بودیم که نفوذ امنیتی رژیم صهیونیستی در داخل ترکیه چه تبعاتی را ازجمله در زمینه انجام عملیات تروریستی در داخل ترکیه و حذف برخی از مخالفان خود نشان داد.
در دوره حزب عدالت و توسعه و رویکردی که شخص اردوغان داشته تمایل به مخالفت با سیاستهای اسرائیل بهویژه در فلسطین بیشتر نمود پیدا کرده اما آنچه مشخص است این که به نظر میرسد هم در داخل ترکیه و در سطح جهان اسلام این انتظار وجود دارد که این سیاستهای مخالفتی با رژیم صهیونیستی فراتر از مباحث رسانهای و موضعگیریهای دیپلماتیک باشد و ترکیه با توجه به اینکه روابط اقتصادی، تجاری و نظامی با اسرائیل دارد در این نوع روابط بازتعریفی داشته باشد.
بهویژه آنکه بعد از تحولات اخیر قفقاز و جنگ 44روزه قره باغ که اسرائیل هم در آن نقش داشت نوعی بدبینی هم در منطقه شکل گرفته که ترکیه و رژیم صهیونیستی در برخی از تحولات منطقهای با هم نوعی همسویی پیدا کردند که این مساله با رویکردهای اعلامی ترکیه و در عین حال با درخواست عمومی مردم ترکیه که در نظرسنجیهای مختلف خود را نشان داده است، تطابق ندارد.
در کودتایی که چند سال پیش در ترکیه رخ داد ایران نشان داد حق همجواری و همسایگی را بهخوبی رعایت کرده است. آیا این رفتار ایران از منظر دولت و همچنین رسانههای ترکیه و مردم این کشور تاثیرات مثبت خود را گذاشته است؟
اصولا نگاه همگرایانه و حمایت از دولتهای قانونی در ترکیه یکی از اصول سیاست خارجی ایران در قبال آنکارا بوده است. در جریان کودتای 2016 در ترکیه، ایران از دولت اردوغان حمایت کرد و مستندات فراوانی در این زمینه وجود دارد. برخی رسانههای ترکیه هم اعلام کردند که در مقطع کودتا، قابل اعتمادترین کشور برای ترکیه، ایران بود.
جمهوری اسلامی از منظر همکاریهای امنیتی و سیاسی برای تثبیت و استقرار دولت ترکیه و جلوگیری از موفقیت کودتاگران تلاش کرد. این مساله وقتی با اقدامات تاخیری آمریکا و عربستان سعودی که در آن مقطع داشتند مقایسه میشود و حتی این کشورها از جریان مخالف دولت ترکیه حمایتهایی داشتند نشان میدهد ایران در روزهای سخت حزب عدالت و توسعه بهعنوان یک شریک راهبردی و کشور دوست و قابل اعتماد برخورد کرده و این نقطهای است که توجه به آن میتواند زمینه برخی از سوءتفاهمها را در روابط میان ایران و ترکیه فراهم کند.
به دلیل همین نگاهی که ایران به ترکیه داشته، تهران هم انتظار دارد آنکارا نیز در تحولاتی مرتبط با مسائل منطقه ملاحظات ایران را در نظر بگیرد. یکی از این مباحث طرحهایی است که ترکیه در جنوبشرق این کشور در قالب سدسازی انجام میدهد.
شاهد بودیم اخیرا سد ایلسو که یکی از بزرگترین سدهاست افتتاح شد. ایران معتقد است با توجه به اینکه دجله و فرات رودخانههای فرامرزی محسوب میشوند و هرگونه کاهش آب در این رودخانهها بر وضعیت بیابانزایی در ایران و سوریه و عراق تاثیر میگذارد ترکیه هرگونه فعالیت خود در حوزه سدسازی را در قالب قواعد بینالملل و محیطزیست دنبال کند.
یکی از این قواعد، قاعده منع استفاده خسارتبار از محیطزیست است که قاعده الزامآوری است و کشورهای بالادستی نباید به صورتی از آن رودخانههای فرامرزی استفاده کنند که باعث آسیبهای شدید زیستمحیطی در کشورهای پاییندست شود. یا همان طور که در کنوانسیون 1997 سازمان ملل درباره رودخانه فرامرزی آمده استفاده کشور بالادست از رودخانههای فرامرزی باید منصفانه باشد.
کمااینکه در بحث ساخت دیوار مرزی در مرز ایران و ترکیه به علت تبعات زیستمحیطی ایران انتظار دارد که ترکیه به دلیل حسنهمجواری پاسخ متقابلی بدهد.
یکی از موضوعات چالشبرانگیز میان ایران و ترکیه موضوع سوریه است. فکر میکنید این دو کشور میتوانند درباره مساله سوریه به تفاهم برسند؟
روند اجلاس آستانه میان ایران و ترکیه و روسیه نشان میدهد این نوع تعاملات میان کشورها موفق بوده است. بسیاری از مشکلات و اختلافاتی که ترکیه با روسیه و ایران در سوریه داشت با توجه به برگزاری چند اجلاس راهکارهای مسالمتآمیز خود را پیدا کرده است. الان یکی از معدود مسائل باقیمانده تجمع تروریستها در ادلب است. ترکها از اینکه عملیات آزادسازی در ادلب موجب گسیل تروریستها به سمت ترکیه شود نگرانند.
با توجه به اینکه مقامات ترکیه پیش از این بارها از نفوذ خود در میان گروههای مستقر در ادلب خبر داده بودند این انتظار وجود دارد که ترکیه بتواند با نفوذی که در بین این گروهها دارد به نوعی موجبات آزادسازی ادلب را فراهم کند تا این مساله به درگیری و رویارویی منجر نشود.
انتظار این است که بحث حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه یک خط قرمز برای ایران و کشورهای منطقه است. با توجه به اینکه الان شاهدیم بسیاری از کشورهای عربی که تا چند سال پیش از جریان تروریستهای تکفیری در سوریه حمایت میکردند امروز مجبور شدند که در مواضع خود تغییر ایجاد کنند و بحث بازگشت سوریه به اتحادیه عرب در اجلاس آتی سران عرب در الجزایر مطرح شده است.
اینها نشان میدهد که ترکیه نمیتواند خارج از فرآیند برگشتناپذیری که در سوریه ایجاد شده و پیروزی جریان محور مقاومت رقم خورده، اقدامی انجام دهد. مسائل باقیمانده میان ترکیه و روسیه و ایران هم در قالب روند آستانه قابل حلوفصل است.
آیا روند مذاکرات ایران و ترکیه میتواند به موضوع اختلافات میان تهران و باکو کشیده شود؟ در ماجراهای اخیر، ترکیه از آذربایجان حمایت کرد.
در مورد مسائل اخیر قفقاز و اساسا تغییر و تحولاتی که در پروژه جنگ 44روزه در قفقاز میان آذربایجان و ارمنستان اتفاق افتاد، ایران یک تاکید مشخصی را در پیش گرفت و همسو با رسالت تاریخی خود در پیوند با قفقاز بهعنوان کشوری که در قفقاز نقش کشوری میزبان و منادی صلح و ثبات را ایفا کرده این خط شفاف و روشن را دنبال کرده است و الان هم بر این نکته تاکید دارد که تمام طرحها در قفقاز و اختلافات میان آذربایجان و ارمنستان باید به حل پایدار و صلح پایدار منجر شود. نه اینکه یک مشکل با مشکل دیگری در منطقه جایگزین شود.
ایران معتقد است همه اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان ازجمله قرهباغ آزاد شود اما این معادلات نباید منجر به پیگیری یکسری پروژههایی که به نظر میرسد مبتنی بر توهمات تاریخی و اهداف جعلی ژئوپلتیکی در منطقه است باشد. ایران معتقد است همانطور که ایران 25 سال و اردوغان چند ماه پیش و آقای الهام علیاف چند وقت پیش مطرح کردهاند بهترین مدل برای همکاریهای قفقاز مدل همکاری 3+3 است. یعنی سه کشور قفقاز همراه سه کشور همسایه قفقاز در زمینههای مختلف با هم تعامل داشته باشند.
به نظر میرسد که در سفر اخیر آقای چاوشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه به ایران این موضوع هم بررسی شده است. البته ایران معتقد است که اعتقاد به همکاری مدل 3+3 باید فراتر از سیاستهای اعلامی باشد و در عمل هم باید این سیاستهای پیگیری شود. ما از یک طرف نمیتوانیم به نوعی دنبال تغییر آرایش ژئوپلتیکی در منطقه قفقاز باشیم و سعی کنیم اختلافات خودمان را با ارمنستان به سایر کشورها تسری دهیم و از سوی دیگر صحبت از توافق بر سر همکاری مدل 3+3 داشته باشیم. به نظر میرسد تلاش ایران و ترکیه در این مسیر باید قرار گیرد که مدل همکاری 3+3 به صورت عملی در منطقه برقرار شود.
سفر آقای چاوشاوغلو به تهران و همچنین سفر آتی آقای اردوغان به تهران با توجه به روابط میان دو کشور و همچنین موضوعات مورد بحث میان تهران و آنکارا در شرایط فعلی چقدر اهمیت دارد؟
اولا دو کشور در بسیاری از مسائل منطقه مثل موضوعات مرتبط با عراق، افغانستان، استقرار طالبان و ... دیدگاه مشترکی دارند. درباره مساله افغانستان همانطور که در سفر اخیر وزیر خارجه طالبان به ترکیه از سوی مقامات این کشور مطرح شد بحث دیدگاه مشترک تهران و آنکارا بر لزوم تشکیل یک دولت فراگیر با مشارکت موثر همه گروههای قومی و مذهبی در افغانستان مورد تاکید ایران و ترکیه است. بحث تمامیت ارضی عراق یک اصل مهم از سوی ایران تلقی میشود و تهران معتقد است همه کشورها از هر اقدامی که به حاکمیت ملی عراق لطمه میزند باید خودداری کنند. طبیعتا سفر آقای اردوغان به ایران ضمن اینکه به نوعی در جهت هماهنگی دیدگاههای دو کشور در پروندههای منطقهای و بینالمللی است منتها از بعد همکاریهای اقتصادی چه موضوعات تجاری، ترانزیتی و انرژی از اولویت و دستورکار بیشتری برخوردار است. به نظر میرسد در شرایط فعلی و کاهش شدید لیر در مقابل دلار دولت ترکیه بدترین وضعیت را از زمان رویکارآمدن حزب عدالت و توسعه پیدا کرده است. بنابراین به نظر میرسد ترکیه در پی افزایش همکاریهای اقتصادی با کشورهای منطقه بهویژه ایران است تا بتواند با تبعات بحران اقتصادی مقابله کند. از سوی دیگر توسعه روابط اقتصادی با ترکیه یکی از اولویتهای ایران بوده. از این رو تدوین راهبردها و به نوعی بازنگری در روندهایی که از قبل بوده برای رسیدن به نقطه تعریفشده در مبادلات اقتصادی دو کشور یعنی رسیدن به تبادلات اقتصادی به بیش از 30میلیارد در سال بهعنوان یکی از اهداف اصلی سفر آقای اردوغان به ایران خواهد بود.
فتاح غلامی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد