اکنون که یک دهه از فعالیت اوج گذشته میتوان نگاه منصفانهای به فعالیتهای این مجموعه داشت. طبیعتا باید بپذیریم هرگز نمیشود کارنامهای را صد درصد موفق دانست، بلکه باید میانگین موفقیت را در نظر بگیریم تا بشود قضاوتی درست و سازنده داشت. آن هم مجموعهای که سعی کرده همزمان با کسب تجربه برای تولید آثاری با کیفیت و درخور و درشأن، کمیت تولید را نیز در نظر بگیرد. در این مسیر که اوج همچنان در حال طی کردن آن است، گاهی توانسته به اهدافی که میخواسته برسد و گاهی نه، اما برآیند کلی آثار ساخته در این مجموعه حکایت از موفقیت آن دارد. پس اول باید این را موضوع را قدر نهاد که به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل.
سازمان اوج در طول این یک دهه فعالیت گستردهای در عموم حوزههای عرصه فرهنگ و هنر اعم از ساخت فیلم سینمایی، سریال، انتشارات برای حوزه کودک، هنرهای تجسمی، موسیقی، تئاتر و... داشته است، اگر چه مردم اوج را بیشتر با سینما و تلویزیون میشناسند. با این حال مهمترین عاملی که به موفقیت این مجموعه تا امروز منجر شده، حذف نگاه سلبی و بسط و گسترش نگاه ایجابی داشتن به حوزه فرهنگ و هنر انقلاب و دفاعمقدس بوده است. منظور از نگاه ایجابی داشتن نیز به معنی نترسیدن از فضاهای جدید، حتی با وجود آزمون و خطا و دوری از نگاه منتقدانه به جامعه هنری و خودی و غیرخودی کردنهای گاهی معمول میان دیگر سازمانهایی است که مأموریتهایی شبیه اوج را طی این چند دهه برای خود قائل بودهاند. اوجیها راجع به گروهها و دستهها حرف نمیزنند، بلکه روی مفاهیم متعالی انقلاب و دفاعمقدس تفاهم کردهاند و حاصل آن هم شده آثاری مثل پایتخت، تنگه ابوغریب، بادیگارد، به وقت شام و... که هر کدام نمونههایی درخشان و پرمخاطب بودهاند.
اوج، نگاه وسیع و همهشمولی به مقوله فرهنگ و هنر دارد و در سالهای فعالیتش سعی نکرده دایره همراهانش را تنگ و بسته کند. این نگاه یادگاری است که از دهه ۶۰ توسط سید شهیدان اهلقلم مرتضی آوینی به جا مانده و با نگاهی به سوره و مجلهاش میتوان ردپای تولد این نگاه را در آن دوران یافت. البته اوج هنوز به نتیجه کافی و وافی برای به منصهظهور گذاشتن آن آرزوی دیرین شهید آوینی نرسیده و هنوز در مسیر است و در این تلاش در کنار نمونههای موفق و آثار کمتر موفق نیز داشته است. اما بیانصافی است بخواهیم به خاطر چند نمونه، تنها نقطههای خطای تجربه شده در مسیر را در نظر بگیریم، چراکه مقولهای مثل حوزه فرهنگ و هنر به قول آن دیالوگ ماندگار مرحوم علی حاتمی، مزرعه بلال نیست که ۱۰اثر بسازید که مو لای درز هیچکدام نرود.
شاید در این زمینه حتی فعالیت اوج در شبکه نمایش خانگی هم قابل تقدیر است بهخصوص وقتی این فضای جدید توسط بخشهایی از جریان انقلابی مورد طرد و نفی قرار گرفت، اما نگاه همین ایجابی اوج باعث شد در هیچ حوزهای خردهگیری به کسی نکند و به دنبال اهداف متعالی در آثارش باشد.
یکی دیگر از امتیازات اوج، داشتن مدیران جوان است و با اعتماد بهجوانان توانستند کاری کنند تا آدمهای ریشسفیدی همچون ابراهیم حاتمیکیا هم به این مجموعه اعتماد کنند و بیایند و کار بسازند. همچنین مدیران جوان این مجموعه پایه این جسارت را هم گذاشتند که فضای کار را برای صداهای مختلف جریان فرهنگ و هنر انقلاب و دفاعمقدس فراهم کنند، چرا که یکی از بلاهای جان مدیران چنین مجموعههایی محافظهکاری مطلق است.
همین موضوع باعث شده طی این چند دهه از برخی از آن مجموعهها فقط یک نام باقی بماند و دیگر هیچ و امیدوارم ۱۰سال دیگر برای اوج چنین اتفاقی نیفتد. از سوی دیگر، نگاه ایجابی اوج چند محصول مهم به همراه داشته و آن هم ورود کارگردانان و تهیهکنندگان جدید به هنر انقلاب همچون امیرعباس ربیعی، پوروزیری و... یا محمدحسین مهدویان شده که اثر موفقی مثل «ایستاده در غبار» را بر پایه همین اعتماد و فضای باز ساخت. از الان میتوانیم به آینده خیلی از این جوانها نیز امید داشته باشیم. آمدن کارگردانان جوان در کنار کارگردانان پیشکسوت، کمترین سودش ایجاد تعادل در جریان فرهنگی بوده است.
از دیگر اقدامات اوج این بوده که همیشه به دنبال جذب مخاطب بوده است. اگر بخواهیم متعالیترین آثار هم بسازیم، ولی مخاطب نداشته باشیم، فایدهای ندارد. مخاطب یعنی ایجاد ساز و کار اقتصادی و تجربه این سالها نشان داده کار سختی است برای رضایت یک گروه، به جای ذبح مخاطب، به دستور زبانی رسید که هم بتواند پیامهای متعالی را دنبال کند و هم مخاطبان را تحت تاثیر قرار بدهد.
گاهی باید آزمون و خطا کرد تا به نتیجه درخشان رسید. آزمون و خطا کردن مثل راه رفتن در کوچه تاریک است. حال ممکن است موفق شویم یا صاحب تجربه شویم؛ بنابراین قائل به شکست نیستیم. بلکه در صورت نبود موفقیت، تجربه ارزشمندی کسب شده است و امیدوارم اوج که در داخل توانسته خود را تا حد زیادی اثبات کند، پس از این پا به فضای فراسرزمینی نیز بگذارد و چندی دیگر خبرهایی از آن بشنویم که توانسته ساخت آثارش را خارج از مرزهای ایران و با نگاه جذب مخاطب منطقهای آغاز کند.
کاری که نتیجهاش میتواند تشکیل پایگاه فکری و هنری در کشورهای منطقه باشد. خدا را چه دیدید، شاید طی سالهای آینده از تلویزیونهای منطقه همچون سوریه، لبنان و... سریالهایی با کپشن اوج پخش شود. آن هم سریالهایی که به کیفیتشان افتخار کنیم.
حامد عنقا کارگردان و تهیهکننده / روزنامه جام جم