پیش از همه اولیاء وارد صحنه میشوند، بعد هم لشكریان میسره و میمنه. ورود عمرسعد و همراهانش همهمهای میان جمعیت بلند میكند و صدای لعن و نفرینها بالا میرود. صدای راوی كه بلند میشود، طنین صدای لعن و نفرین جمعیت هم آن لابهلا گم میشود.
راوی: دشت، تشنه، خیمه، تشنه، همه تشنه / از عرقریز خجالت، علقمه، تشنه
آن طرف خار و خسی تا خرخره سیراب/ این طرف گلهای باغ فاطمه (س)، تشنه
شمر: اگر رسم به كربلا جهان خراب میكنم / محاسن حسین را ز خون خضاب میكنم
بهپا نوای العطش ز قحط آب میكنم / بر اهل بیت او جفا ز شیخ و شاب میكنم
نه خوف در دلم بود ز صولت برادرش / نه رحم آورم دگر ز نالههای خواهرش
بهجا نماند از حسین نه اكبرش نه اصغرش / نه عون زنده باشد و نه قاسم دلاورش
...
تعزیه كه با عنوان شبیهخوانی هم از آن یاد میشود، به عمر و قدمت چند صد سالهاش، نسخههایش هم قدمت دارد و برای دانستن اینكه این نسخ از كجا آمدهاند و چطور مكتوب شدهاند، باید تاریخ را مرور كرد.
در مقاله پیتر جى چلكووسى كه سال 1355 هجری شمسی با عنوان «تعزیه نمایش بومى پیشرو ایران» نوشته، آمده است: «تعزیهخوانى در ایران از زمان كریمخان زند معمول شد. [نسخ] تعزیه در آغاز عبارت بود از چند واقعه پیوسته، سست و نارسا همراه با تكخوانىهاى رثایى طولانى و متعاقبا چند گفتوگو. بازیگران سطور مربوط به خودشان را از روى نسخهاى كه پهنایش در حدود پنج و درازایش نزدیك به 20 سانتىمتر و در دستشان بود، مىخواندند. اهمیت نمایش به مراتب بیش از متن (نسخهها) بود. معهذا این شكل از هنر، ظرف یك سده مجموعهاى از چند صد مجلس افسانهاى را پدید آورد.»
به نظر میرسد كه در اجرای تعزیه، تعزیهنویسان تنها به نوشتن اشعار تعزیهها و سرودههایى كه باید هر نفر بخواند، اكتفا كردهاند و عموما سرایندگان تعزیهنامهها گمنامند و دسترسى به نام و زندگىشان اگر محال نباشد، چندان كار آسانى نیست. بهویژه آنكه اغلب آنان نظر به اجر اخروى، نمىخواستهاند این ثواب به شهرتهاى دنیایى آلوده شود و از این رو نیازى به معرفى خود نمىدیدهاند.
اما گمنامی نسخهنویسان تعزیه، ظاهرا دلیل دیگری هم داشته و آن ملاحظه فقیهان و علماى دینى زمان بوده كه عموما روى خوشى نسبت به تعزیهپردازان نشان نمىدادند. اما آنچه میدانیم این است كه بسیاری از اشعار تعزیه حاصل بداههگویى است و ثمره قریحه جمعى و نه لزوما یك نفر كه نام و نشانی از او در تاریخ ثبت شده باشد.
نسخههایی كه در آتش اختلاف 2 برادر سوخت
جستوجو در نسخهها و برخى كتب تذكره ردپا و سرنخهایی از سرایندگان تعزیه میدهد. به عنوان نمونه میرزا لطفعلى محرمخورى كه بیشتر عمرش را در دوره زندیه سپرى كرده، چند مجلس تعزیه سروده و مجلس حضرت عباس(ع) و برخى از اشعار تعزیه حضرت على اكبر(ع) اثر اوست. كمالنامى از اهالى فارس نیز از نخستین كسانى است كه تعزیه «قربانى كردن اسماعیل» را سروده است.
به روایت دكتر مرتضى هنرى، خُورىها (اهل خور) 54مجلس تعزیه را كه از زمان صفویه به یادگار مانده بوده، بهدست آورده، شش مجلس دیگر بر آن افزودند و از اول محرم تا آخر صفر هر روز یكى از آنها را برپا مىداشتند. شاعران محلى و از جمله یغما و فرزندانش در تكمیل این مجموعه نقش بسزایى داشتند، اما به دلیل اختلاف بین پسران یغما، در یكى از شبهاى دهه محرم یكى از آن دو برادر تمامى نسخههاى تعزیه را سوزاند و بدین ترتیب آن گنجینه كه سروده شاعران خور بود از میان رفت و تنها پنج تعزیه بر جاى ماند.
سرایندگان تعزیهها چه كسانی بودند؟
گرچه تعزیه ساختار امروزی خود را در اواخر دوره زندیه كسب كرده، اما عهد قاجار دوران شكوفایى، گسترش و رشد تعزیه است و در این دوره این نمایش رونق دیگرى یافت، بر نسخههاى آن افزوده شد و در برخى مجالسش اصلاحات اساسى پدید آمد كه البته این تحولات برحسب مذاق اشراف و خوانین و حكام صورت میگرفت. در این دوره حتی براى جلب توجه پادشاهان، مجالس تعزیهاى سروده شد كه حالت كمدى داشت!
مرحوم محیط طباطبایى درباره نسخ تعزیه و قدیمىترین آنها نوشته است: «مجموعه كهنهاى از تعزیهها وجود دارد كه كاغذ آبىرنگ و شكل خط و مركبش گواه است بر اینكه در دوره فتحعلیشاه نوشته شده و وضع ظاهرى نسخه حكایت از این مىكند كه آن را از مازندران به تهران آوردهاند و در پایان نسخه تعزیه مسلم بن عقیل(ع)، امضاى مشهدى كریم تهرانى دیده مىشود كه شاید كاتب قسمتهایى از این مجموعه باشد. این مجموعه از تعزیه حضرت مسلم آغاز و به شبیهنامه شامغریبان خاتمه مىیابد.»
مرحوم سید عبدالوهاب سعیدىكازرونى نیز از تعزیهسرایان این دوره است كه مجلس تعزیه وفات حضرت فاطمه صغرى(س) از اوست.
مرحوم ملا محمدباقر بینواىكازرونى نیز از دیگر تعزیهسرایان این دوره است كه به سرودن اشعارى از تعزیه پرداخته است.
مروری در سابقه و تاریخچه نسخ تعزیه ما را به نام میرزا محمدتقى از رجال مذهبى عهد سلطنت فتحعلیشاه قاجار هم میرساند كه تعزیهنامههاى بسیارى به نگارش درآورده است.
از دیگر تعزیهسرایان دوران قاجار سیدمصطفى میرعزا است كه علاوهبر سرودن مجالس تعزیه از عهد ناصرالدینشاه تا محمدشاه قاجار در كاشان، تهران و حتى تكیه دولت تعزیهگردان بوده و اكثر نسخههاى تعزیه كه در شهرهاى مركزى مورد استفاده قرار مىگیرد، سروده اوست.
از پسرش سید كاظم، معروف به میرغم نیز تعزیههایى برجاى مانده است.
اصلاح نسخ تعزیه به سفارش امیركبیر
ظاهرا نخستین اصلاحات در مورد نسخ تعزیه به دستور امیركبیر انجام شده است. آنجا كه بر اثر تأثیر فرهنگ شاهى و برخى عوامل دیگر پارهاى خرافات توسط جهّال و افراد مغرض در تعزیهها راه یافت، او به میرزا نصرا... اصفهانى سفارش كرد 12 مجلس تعزیه آماده كند.
چنانچه میرزا طاهره دیباچهنگار در تذكره گنج شایگان در اینخصوص نوشته است: «از آنجا كه در مجالس تعزیت و محافل شبیه ماتم و مصیبت حضرت خامس آلعبا اشعارى كه فیمابین اهل بیت مكالمه مىشد، غالبا سست و غیرمربوط و مهمل و مغلوط بود، میرزا تقىخان وى را مأمور داشته چنین گفت كه 12 مجلس از آن وقایع را متضمنا بالبدایع به اسلوبى كه خواص بپسندند و عوام نیز بهرهمند شوند، موزون سازد.»
خارجیهای تعزیهدوست
ماندگاری برخی تعزیهها تا اندازه زیادی مرهون نمایش دوستی و ذوق ادبی برخی كارگزاران خارجی در ایران است. تنی چند از این كارگزاران از سر علاقه نسخههایی از مجالس مختلف تعزیه را گردآوری و در برخی از موارد به زبانهایی نیز ترجمه كردهاند كه از این قرار هستند:
انریكوچرولى: مجموعه چرولى با 1055 نسخه خطى تعزیه بزرگترین مجموعه تعزیه در جهان است. این نسخهها طى سال هاى 1950 تا 1954 میلادى و در زمان اقامت او به عنوان سفیر ایتالیا در ایران جمعآورى و به كتابخانه واتیكان در ایتالیا اهدا شده است.
الكساندر ادموند خوجكو: قدیمىترین نسخ تعزیه كه مربوط به دوران فتحعلیشاه قاجار است، توسط الكساندر ادموند خوجكو گردآورى شده. خوجكو نخستین ایرانشناس لهستانى است كه 33 تعزیهنامه را جمعآورى كرده و این مجموعه در سال 1878م در كتابخانه ملى پاریس تحت عنوان (جنگ شهادت) ثبت شده است.
كلنل سرلوئیس پلى: افسر انگلیسى و ایرانشناس معروف دوره ناصرالدینشاه كه از سال 1862میلادی به بعد 11سال را در جنوب ایران گذرانده است، چنان از نمایشهاى تعزیه متأثر شد كه اثرى دوجلدى در این باره تحت عنوان شبیهخوانى امام حسن و امام حسین(ع) نوشت و در لندن سال 1879 میلادی منتشر شد. این مجموعه نیز شامل 37مجلس تعزیه است.
ویلهلم لیتن: سال 1929 میلادی، كنسول اسبق آلمان در بغداد، 15 تعزیهنامه را جمعآورى كرد و به صورت كلیشه عین متن اصلى به كوشش فردریك رُزن در آلمان (برلن، لایپزیك) چاپ شد.
مجموعههای ایرانی
بهغیر از این مجموعهها كه اروپاییان به گردآورى آنها علاقه نشان دادهاند، در كتابخانههاى معتبر ایران نسخههاى خطى ارزشمندى از مجالس تعزیه قابل مشاهده است. از جمله مجموعه تعزیهنامههاى كتابخانه مجلس شوراى اسلامى كه 260 نسخه دستنویس را شامل مىشود. در كتابخانه ملك نیز 103 نسخه خطى تعزیه نگهدارى مىشود كه البته بسیارى از نسخههاى این مجموعه داراى مضمونهاى مشابه و تكرارى است.
در كتابخانههاى خصوصى نیز نمونههاى ارزشمندى از این نسخهها وجود دارد. سید عبدالعلى فناء توحیدى، برادر استاد سید محمد محیط طباطبایى، چندین مجلس تعزیه میرعزا (سید مصطفى كاشانى) را كه در زواره خواندهاند، پس از تصحیح و حذف آنچه بعدها اضافه كردهاند، رونویسى كرده است.
مرحوم محیط طباطبایى هم مجالس متعددى از تعزیهنامهها را در كتابخانههاى دوستان خویش مشاهده نموده. به جز اینها تعداد بسیارى تعزیهنامه به صورت پراكنده در دست افراد مختلف و از جمله بازماندگان تعزیهخوانها وجود دارد.
تازگیها چه خبر
گستردهترین تلاش در مورد تعزیه نامهها توسط دكتر جابر عناصرى، استاد تعزیهشناسى چندین دانشگاه كشور و مؤلف كتب و مقالات متعدد در اینباره صورت گرفته است. وى كه فرزند مرحوم على عناصرى، معینالبكاى شبیهخوانى در اردبیل است، به گفته خودش از وقتی چشم گشوده با نسخهها و مكالمههاى شبیهخوانى آشنا شده و این هنر را زیرنظر پدر و استادش فراگرفته است.
در اردبیل و در دوران نوجوانى و جوانى در نقش حضرت علىاكبر(ع) نیز به ایفاى نقش مىپرداخته. از همان زمان علاقهمند به گردآورى نسخههاى شبیه خوانى میشود و زمانیكه به تهران میآید، در كتابخانههاى متعدد به جستوجوی آنها میپردازد و پس از آن در سفرش به انگلستان از روى نسخههایى كه حداقل یك قرن قبل از ایران خارج شده بودند، میكروفیلم و میكروفیش تهیه و به ایران بازمیگرداند. او در اولین فرصت این نسخهها را با تصحیح و مقابله با سایر نسخى كه در اختیار داشت، تحت عنوان (تعزیه نمایش مصیبت) به چاپ رساند كه 33 مجلس شبیهخوانى را دربر مىگیرد.
در چند دهه قبل بسیارى از تعزیهها به صورت چاپهاى سنگى روى كاغذ كاهى با قطع كوچك (جیبى)، تجلیدى ساده و حتى از نوع برگهاى داخل كتاب كه شكل بازارى داشت، چاپ شده و هنوز مىتوان نسخ قدیمى یا چاپ جدید آنها را در بساط دستفروشان دورهگرد یا كتابفروشىهاى حوالى مساجد، امامزادهها و حسینیهها یافت.
گرچه در ایران تلاشهایی توسط شماری از پژوهشگران و دوستداران نمایش تعزیه برای گردآوری، تنظیم، چاپ و نشر تعزیهنامهها صورت گرفته كه از آن جمله میتوان به آثار چاپ شده از مرتضی هنری، صادق همایونی، بهرام بیضایی، فرخ غفاری، جابر عناصری و همچنین آثار «كانون نمایشهای سنتی و مذهبی» اشاره كرد، اما نسخههای متعدد دیگری نیز وجود دارند كه شایان ذكر هستند. نسخههای مرحوم سید مصطفی میر عزا كاشانی، نسخهای از مرحوم حاج ملا كریم جناب قزوینی كه در موزه مردمشناسی نگهداری میشود، نسخههای 10 روزه عاشورا كه بنا بر گفتههایی به وسیله مرحوم حاجمیرزا حسین علامهنوری و تنی چند از علما به نگارش آمده است.
با تمام اینها هنوز اطلاعات دقیقی از سرایش نخستین تعزیهنامهها و نیز شمار آنها در دست نیست. بسیاری از نسخهها به زبانها و گویشهای محلی از جمله مازندرانی، گیلانی، كردی و تركی كه در همان مناطق یا از میان رفته یا به فراموشی سپرده شدهاند و دیگر اینكه مخالفت برخی از علمای دینی با تعزیه و همچنین خصلت بدیههگویانه این هنر كه ضبط و ثبت آن را دشوار میساخت، پیدا كردن رد آنها را دشوار كرده، اما با این همه تعزیه این هنر آیینی و كهن ایران هنوز كه هنوز است اعتبار و جایگاه خاص خود را در میان مردم دارد.
حمیده محبی - روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد