او در روزگاری نهچندان دور، کارآموز خوبی هم بوده چون با ولع هر هنر و مهارتی را که میدیده و خوشش میآمده، میآموخته.
حاصل 45 سال عمر او 22 مدرک فنی و حرفهای در رشتههای مختلف است که اگر همت نداشت و به سمتشان نمیرفت، او حالا کارآفرین نمونه یا پیشران طرح مشاغل خانگی نبود. به قول خودش اگر او رقیه طالبی سال81 باقی میماند حتی برای یک خرید ساده از مغازه وامیماند.
اما او آن رقیه طالبی نیست بلکه زنی است ماهر و اهل فن، صاحب کارگاههای تولید صنایع دستی در بیرجند، مدیرعامل یک شرکت تعاونی روستایی و نقطه مرکزی یک سلسله کسبوکار روستایی که زنان بهویژه سرپرستان خانوار را با قلاب هنر به هم وصل میکند.
این بانوی کارآفرین برای به اینجا رسیدن هیچ حمایت دولتی را نچشیده و اصلا نمیداند حمایت از یک کارآفرین بخش خصوصی چه مزهای است. با این حال او زنی است امیدوار، با لبخندی به لب و افکاری بلند در ذهن.
رقیه طالبی میخواهد دستساختههای زنان مناطق محروم را به دست مردم کشورهای همسایه و حتی دورتر برساند تا هم نام هنر ایرانی زنده بماند و هم زنانی که به هنر متوسل شدهاند، زندگی آسودهتری داشته باشند.
اینکه میگویند فلانی از هر انگشتش یک هنر میریزد شما هستید؟
(با خنده) فکر میکنم من باشم. به گفته یکی از مسؤولان استانی که برای بازدید از کارگاه ما آماده بود، از هر انگشتم دو هنر میبارد چون ظاهرا از معدود کسانی هستم که 22 گواهینامه فنی و حرفهای دارم.
پس با یک دست چند هندوانه برمیدارید. آیا میشود؟
حتما میشود، چون خواستن توانستن است البته به این شرط که خانواده کنار آدم باشد.
در چه رشتههایی گواهینامه مهارتی دارید؟
در پنج رشته خیاطی، سه رشته چرم، پرورش قارچ، تولید کمپوست، گیاهان دارویی، نقاشی روی پارچه، توبافی، گلیم، نازکدوزی و ... .
مدرک دانشگاهی هم دارید؟
من دیپلم علوم انسانی، کامپیوتر و مرتعداری دارم ولی دانشگاه نرفتهام.
ظاهرا عادت دارید از هر مدرکی چند تا بگیرید.
من هرکدام از این گواهینامهها و مدارک را برحسب ضرورت و شرایط زندگیام دریافت کردهام. مثلا زمانی که شوهرم عمل قلب باز انجام داد چون گرفتار بیماری دیابت هم بود من رشته مرتعداری و گیاهان دارویی را خواندم تا بتوانم از طریق داروهای گیاهی به بهبود شرایط همسرم کمک کنم. مدرک خیاطی را هم وقتی 17ساله بودم گرفتم چون تابستانها خیاطی میکردم و لازم بود در رشتهای که کار میکردم مدرک داشته باشم.
پس ابتدا هدفتان داشتن مدرک نبود بلکه پاسخ به نیازهای زندگیتان بود.
دقیقا اما با گذشت زمان این گواهینامههای مهارتی به کار آمد و عاملی برای کسب درآمد شد. مثلا شناختن گیاهان دارویی باعث شد وارد وادی کرمسازی و تولید عرقیات گیاهی شوم و از آن پول دربیاورم. نقاشی روی پارچه را هم فقط به دلیل علاقه شخصی دنبال کردم اما حالا که کارگاه تولید حولههای دستباف و پارچههای سنتی دارم، از این هنر برای تزیین پارچهها و حولهها استفاده میکنیم. حتی مهارت در رشته گیاهان دارویی باعث شده تا به رنگرزی هم مسلط باشم و این مهارت را به خانمهایی که با من کار میکنند آموزش دهم و آنها در تولید محصولاتشان از آن استفاده کنند.
چطور شد که کارآفرین شدید؟
من در طول زندگیام شغلهای مختلفی را تجربه کردم چون به دلیل مشکلات مجبور بودم کار کنم و حتی کارم را تغییر دهم. من اوایل دهه 80 اولین آژانس بانوان شرق کشور را راهاندازی کردم که به این ترتیب تعدادی از خانمهای سرپرست خانوار به کار مشغول شدند. به واسطه همین کسبوکار بهعنوان کارآفرین نمونه استان هم انتخاب شدم. اما این حرفهای نبود که مورد علاقهام باشد در نتیجه مدتی بهعنوان پیمانکار در دانشگاه کار میکردم. در برههای نیز یک کارگاه شیرینیپزی دایر کردم چون گواهینامه این رشته را هم دارم. کارگاه شیرینیپزی اما سال 97 به علت تخریب مکانش، تعطیل شد و دیگر نتوانستم مکان جدیدی بگیرم. در نتیجه سراغ آموختن پارچهبافی رفتم و از سازمان میراث فرهنگی، مدرک توبافی (حوله دستباف) گرفتم.
اسفند 97 حولههای تولیدیام را در برج میلاد تهران در نمایشگاهی به نمایش درآوردم. آن زمان بود که با جهاددانشگاهی آشنا شدم و یکی از مربیان آن که خودش کارآفرین بود به من گفت حاضر است برای این که روی پای خودم بایستم هر مشورتی بدهد. کمکهای فکری این مربی باعث شد در زمان کوتاهی موفق شوم و کارگاه خودم را داشته باشم و حتی در نمایشگاه بانکوک به عنوان پیشران برتر طرح ملی مشاغل خانگی شرکت کنم و به عنوان یک کارآفرین شناخته شوم.
یک پیشران طرح مشاغل خانگی چه کار میکند؟
یک پیشران به دیگران آموزش میدهد و کمک میکند تا افراد مهارتی را بیاموزند و صاحب شغل شوند. یک پیشران همچنین سرمایه کار را در اختیار افراد قرار میدهد یا محصولات تولیدی آنها را میخرد یا افراد را به بازارهای استانی و کشوری متصل میکند تا خودشان محصولات را بفروشند.
یک پیشران لزوما آدم سرمایهداری است؟
نه، من که سرمایه چندانی ندارم. سرمایه اولیه من70میلیون تومان بود و الان به 300میلیون تومان رسیده که سرمایه آنچنانی محسوب نمیشود.
بازار فروش حولههای دستباف چطور است؟
اگر نمایشگاه باشد خوب است اما به علت کرونا هیچ نمایشگاهی نیست. ضمن این که در استان ما هم دست زیاد شده و به غیر از 400خانمی که زیرمجموعه خودم هستند و حوله میبافند در خراسان جنوبی 4000نفر دیگر هم مشغول همین کارند.
پس شما هم از کرونا لطمه خوردید.
بله، ولی با این حال هیچ وقت کار و تولید را متوقف نکردیم، چون بیشتر خانمهای شاغل در کارگاهها یا خانهها، زنان سرپرست خانوار هستند و نمیتوانند کار نکنند.
از ایجاد شغل برای زنان سرپرست خانوار هدف خاصی دارید؟
بله، چون خودم مجبور بودم کار کنم و افرادی در طول زندگیام به من راهنماییهای خوبی دادند، وظیفه میدانم به کسانی مثل خودم کمک کنم. اگر کسانی در طول زندگی مرا راهنمایی کردند، نبودند من الان به جایی که هستم، نمیرسیدم.با خودم عهد کردم به خانمها نشان دهم همه چیز کمک نهادهای امدادی نیست بلکه باید کار کرد و زندگی را گرداند.
الان چند خانم را تحت پوشش دارید؟
250 زن روستایی و شهری و 143زن سرپرست خانوار که یا در کارگاه کار میکنند یا در خانههای خودشان. الان 45خانم در روستای سرچاه تازیان مشغول کارند که همگی شان مدرک فنی و حرفهای گرفتهاند.
آیا این مهارت آموزیها زندگی مردم منطقه بهویژه خانمها را تغییر داده؟
بله، این تغییر را میشود دید. الان سه خواهر هستند که کیفهای چرمی تولید میکنند و با دستمزدی که میگیرند، خرج خانه را میدهند. اگر بازار فروش محصولاتمان بهتر شود، زندگی این افراد هم بهتر میشود.
یک خانم سختکوش به طور میانگین چقدر در ماه درآمد دارد؟
اگر فقط روزی هشت ساعت کار کند، دومیلیون تومان دستمزد میگیرد.
می دانم که یک شرکت تعاونی هم راهاندازی کردهاید. از تعاونی چه خبر؟
من مدیرعامل این شرکت هستم که 66عضو دارد و همه خانمهای روستایی هستند. در واقع بانوان پنج روستای اطراف بیرجند در این شرکت از 100هزار تومان تا دومیلیون و 700هزار تومان سهام دارند. شیوه کارهم به این صورت است که من محصولات کشاورزی و دامی آنها از کشک گرفته تا زرشک و عناب را از آنها میخرم و در شرکت تعاونی میفروشم.
از این که توانستهاید زندگی را برای عدهای از زنان کشورمان آسانتر کنید چه حسی دارید؟
نمی دانید چقدرخوشحالم و وقتی دستمزد خانمها را میدهم چه حس خوبی پیدا میکنم، انگار دنیا را به من میدهند. من کارآفرینی را هدیهای از جانب خداوند میدانم و سعی کردهام این لطف خداوند را به دیگران نیز هدیه داده و زندگیشان را از رخوت و سستی نجات دهم. آرزویم همیشه این بوده که افراد پیرامونم توانمندیهای خود را درک کرده و با هدفی متعالی زندگی کنند.
کارآفرینها معمولا اهدافی بزرگ در سر دارند. هدف بزرگ شما چیست؟
من اگر بتوانم برای فروش محصولاتمان مشتری خارجی مخصوصا از کشورهای همسایه پیدا کنم، بسیار راضیام. برای رسیدن به این هدف در حال تلاشم و حتی مربی گیوهبافی از کرمانشاه آوردم تا به خانمها آموزش بدهد تا تاجرهای کشورهای همسایه برای خرید گیوه ایران به جای سفر به غرب از ما که با آنها هم مرزیم، خرید کنند. اگر این اتفاق رخ بدهد، میتوانم بگویم به بخشی از اهدافم رسیدهام.
یک بستهبندی شیک
بستهبندیهای غیرحرفهای همیشه نقطهضعف محصولات ایرانی بوده طوری که مرغوبترین تولیدات ما چون بستهبندی خوب ندارند به نام کشورهای دیگر و با بستهبندی حرفهای آنها فروخته میشوند.
رقیه طالبی که همیشه با این نقطهضعف مواجه بوده، فکری به ذهنش رسیده است.
او مدتی قبل با نوعی بستهبندیکه توسط زندانیان تولید میشد، آشنا شد اما در آن عیوبی دید که به کار لطمه میزد.
برای همین چند پیشنهاد داد ایرادات آن برطرف شود. حالا که این ایرادات رفع شده او میگوید این بستهبندیها خواهان زیاد پیدا کرده اما چون هنوز این بستهها ثبت نشده و ممکن است از آن کپیبرداری شود، او همه آنها را از زندانیان میخرد.
طالبی قصد دارد محصولات تولیدی کارگاههایش را در آنها عرضه کند اما فقط این نیست چون به گفته او این بستهبندیها به دلیل زیبا و خاص بودن، به زودی دور انداخته نمیشوند بلکه میتوانند برای دکور خانه، حتی محل نگهداری گلهای خشک یا شکلات استفاده شوند و یا به عنوان جعبه کادویی به دوستان و آشنایان هدیه داده شوند.
مریم خباز - جامعه / روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد