به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم؛ نسل ما دیالوگهای فیلم «هامون» را حفظ بودیم نه به این دلیل که آنها در شبکههای اجتماعی وایرال شده و زیاد تکرار شده بودند. ما بیشتر دیالوگهای هامون را حفظ بودیم، چون این فیلم را چند بار دیده بودیم. آن هم در سینما. در صف میایستادیم و بلیت میخریدیم و تنهایی یا با دوستانمان میرفتیم هامون ببینیم.
نه برای این که پزش را بدهیم یا ادا دربیاوریم که عاشق «هامون» یم به این دلیل که خودمان، دغدغههایمان را در هامون و مهشید میدیدیم. چون تصور میکردیم هر چه بیشتر این فیلم را ببینیم گرههای ذهنی و پرسشهایمان درباره چیستی دنیا و آدم و عشق جوابهای متقاعدکنندهتری پیدا میکند. اینطور شد که نسل ما در کنار همه صفتهای خوب و بدی که برچسب خورد، «هامونباز» هم شد. هامونی که زندهیاد خسرو شکیبایی آن را بازی کرد و ماندگارش کرد. هامون برای ما مساوی شد با خسرو شکیبایی.
این دو را نمیتوانستی از هم جدا کنی. انگار شکیبایی مسیر بازیگری را طی کرده بود تا به هامون برسد و آن را اجرا کرده و جاودانه کند و داریوش مهرجویی هم انگار هامون را نوشته و مقابل دوربین برده بود تا آن را به زندهیاد شکیبایی بسپارد تا او بخشی از دغدغهها و ذهنیات دهه پنجاهیها را روایت کند و بگوید من شما را دیدم، درکتان کردم و میدانم که همهتان همه هامون یا بخشی از او را تجربه کردهاید. میدانم که همهتان در دورهای دنبال علی عابدینی بودهاید تا از عشق زمینی به عشق آسمانی برساندتان و رستگارتان کند.
اوج پختگی یک بازیگر
۱۳ سال قبل در چنین روزی؛ هامون برای همیشه از این کره خاکی رفت. برای ما خسرو شکیبایی همان هامون بود. هرچند بعد از هامون و درخشش، نقشهای زیادی بازی کرد، اما او تا سال ۶۸ در تئاتر، سینما و تلویزیون نقشهای مختلفی را بهعهده گرفت تا به هامون برسد و بعد از آن راستش همیشه هامون ماند. حالا در سالگرد درگذشتش از سینا رازانی که بازیگر است و دو سال قبل در جشن بازیگر در نقش زندهیاد شکیبایی روی صحنه رفت درباره هامون و شکیبایی میپرسم و این که چه شد در آن شب شکیبایی را روایت کرد.
میگوید: کارگردان این برنامه آقای رحمانیان بود و قرار بود در اپیزودهای مختلف، آدمهای تاثیرگذار ۶۰ و ۷۰ سال بازیگری ایران در زمانی حدود ۱۰ دقیقه روایت شوند. تصمیم بر این بود که یاد و خاطره آنها گرامی داشته شود. اجرای نقش آقای شکیبایی را به من دادند تا راویی همه سالهای فعالیت او در حوزههای مختلف بازیگری باشم. این که شباهت فیزیک ظاهریام به آقای شکیبایی باعث شد برای این نقش انتخاب شوم را نمیدانم، اما هر چه بود بسیار خوشحالم که اجرای فشرده زندگی مرحوم شکیبایی به من سپرده شد.
من بهعنوان بازیگر در مواجهه با آثار مختلف و نقشها و بازیگرانی که در آن آثار درخشیدهاند همیشه این سوالات را از خودم میپرسم که کدام بازیگران دیگر میتوانستند آن نقش را بازی کنند و اگر مثلا من این نقش را قرار بود بازی کنم با آن چه میکردم؟ در مواجهه با فیلم هامون همیشه به یک جواب میرسم: مرحوم شکیبایی بهترین بازیگری است که نقش هامون را بازی کرده و کس دیگری را نمیتوانم جای او تصور کنم.
به نظرم هر بازیگر دیگری جای او بود نقش به این خوبی در نمیآمد. خودم را هم که جای او میگذارم، متوجه میشوم واقعا هیچ ایدهای برای اجرای آن ندارم. آقای شکیبایی آنقدر کلیت و جزئیات این نقش را خوب درآورده که نه نمیتوان چیزی به آن اضافه کرد و نه کم. گاهیوقتها به این هم فکر میکنم که آقای شکیبایی حتی از استاد مهرجویی هم جلوتر رفت و بازی خود را چنان دقیق ارائه داد که شاید حتی با اجرای خود به کارگردان ایده هم داد و او را به نتایج دیگری رساند. این حجم از پختگی در بازیگری در سینمای ایران کمنظیر است.
زندهیاد شکیبایی قبل از هامون در سریال «روزی روزگاری» و نقش مرادبیگ هم درخشان ظاهر شد و با هامون نشان داد تا آخر یک نقش را میتواند دربیاورد و آن را نشان ما بدهد. بعد از هامون هم نقشهای زیاد و مختلفی بازی کرد که همهشان عالی بودند، اما به نظر میرسد هامون آنقدر کامل بود که حتی خود زندهیاد شکیبایی هم به نوعی در سیطره این نقش ماند و زیاد نتوانست از آن فاصله بگیرد؛ نه به این دلیل که ناتوان بود، به این دلیل که هامون خیلی کامل بود.
هامون سفارشی نبود
هارون یشایایی، تهیهکننده قدیمی که چند تا از بهترین فیلمهای سینمای ایران را تهیهکرده است، سال ۶۵ فیلم اجارهنشینها را برای داریوش مهرجویی تهیه کرد. فیلمی که به گفته بسیاری از منتقدان هنوز هم بهترین فیلم کمدی است که بعد از انقلاب ساخته شده و هنوز هم بنا به آمار تماشاچیانش و قیمت بلیت آن دوره پرفروشترین فیلم ایران است. سال ۶۸ بار دیگر با مهرجویی در ساخت فیلم هامون همکاری کرد.
یشایایی همه موفقیتهای فیلم هامون را متعلق به مهرجویی میداند و میگوید: فیلمنامه نوشته شده بود که برای من آورد. بازیگران را هم خودش انتخاب کرد. اگر مرحوم شکیبایی در این نقش درخشید به دلیل انتخاب درست کارگردان بود که میدانست هر بازیگری چه توانمندیهایی دارد و چگونه باید آنها را از درون بازیگر بیرون بکشد و او را وادار کند مقابل دوربین آنها را بروز دهد.
فیلم هامون مورد استقبال قرار گرفت و مردم زیادی به تماشای آن رفتند، اما استقبال اجارهنشینها خیلی بیشتر بود و هامون نتوانست رکورد اجارهنشینها را بشکند. اینکه میگویند هامون فیلمی سفارشی بود و عرفانزدگی آن سالها را روایت میکند را اصلا قبول ندارم. هیچکس نه به آقای مهرجویی گفته بود که هامون را با آن داستان و فضا بسازد نه به من گفتند که آن را تهیه کنم. هامون کاملا مستقل ساخته شد.
اگر جوانان از آن استقبال کردند اول به دلیل فضای روشنفکری فیلم بود که فضای مطلوب جوانان آن سالها بود و دوم اینکه روایت عشق بین یک زن و مرد در آن بسیار زیبا روایت شده بود که تازگی داشت و عمیق بود و باورپذیر. اینکه میگویند هامون روایت زندگی خود مهرجویی است، بله! هست. کارگردانی مثل مهرجویی زمانی که اثری میسازد حتما بخشی از اندیشه و سبک زندگی خود را بازگو میکند. مهرجویی فلسفه خوانده و حتما مقطعی از زندگیاش، تجربه زیستی هامون را هم داشته است.
طاهره آشیانی / روزنامه جام جم