در تقویم ما اینچنین آمده که امروز روز میلاد با سعادت بانوی کریمه قم حضرت فاطمه معصومه (س) و روز دختر است و بدون شک حکمتی در این بوده که امثال روز دختر دقیقا با ایام انتخابات مصادف شده است. دختران و بانوان در فردای ایران اسلامی نقشی کتمان ناپذیر و در خور توجه دارند. همین است که اکثر نامزدهای انتخاباتی در ارائه برنامههایشان به زنان توجهی ویژه دارند.
برای ترسیم جایگاه زنان و دختران در جامعه و نقشی که بایست در سپهر ایران فرهنگی به آنان اختصاص داد، باید پیش از همه به بانوان موفق و موثر در رویدادهای فرهنگی و هنری رجوع کرد. آنان هستند که با همه سختیها و محدودیتها توانستهاند جایگاهی در خور توجه را در فضای فرهنگ و هنر از آن خود کنند. به همین دلیل مناسب دیدیم در سالروز ولادت بانوی باکرامت قم، سراغ این بانوان موفق برویم و تا به فرخندگی روز دختر، از دغدغههایشان در حیطه فرهنگ و هنر و گرهخوردگی هیاهوی این روزهایشان با ولادت حضرت معصومه(س) برایمان بگویند. در این یادداشتها که به قلم بانوان موفق اینروزهای کشورمان - از شاعر و نویسنده گرفته تا پژوهشگر و استاد دانشگاه نوشته شده - علاوه بر ترسیم جایگاه دختران و بانوان و ارتباط حسی و عاطفی آنان با حضرت فاطمه معصومه (س)، بیقراریهای این بخش مهم جامعه درباره فردای ایران نیز منعکس شده است. آنان مطالباتی جدی از دولت آینده دارند و در عین حال به فردای سرزمین مادری خوشبین و امیدوارند.
ای فاطمه (س) مرا شفاعت کن
الهام عابدینی / فعال رسانه
«رفتین زیارت بیبی؟ حواستون بود از یک زن حاجت خواستید؟ میبینی بیبی زوارهات رو؟ از تو که زنی حاجت میخوان اما ببین با من چه میکنند.»
این دیالوگ ماه بانو در فیلم خروج خطاب به مردانی است که اجازه نمیدادند او هم برای دیدار با رئیسجمهوری به جاده بزند، صدای رسای ماست. راستش در مظلومیت ما همین بس که حتی «روز دختر» هم به روزی نمادین و مناقشه برانگیز تبدیل شده؛ بیش از آنکه روزی برای صحبت درباره چالشها و مشکلات دختران ایران زمین باشد.
نمادین از این جهت که به روزی برای «تبریک گفتن» و «هدیه دادن» تبدیل شده اما کمتر کسی فکر میکند به جای اینکه فقط بگویم دختر روزت مبارک؛ به من بگو چه مشکلی داری؟ چه دغدغهای داری؟ چطور میتوانم کمک کنم تا کمی این سقف شیشهای بالای سرت بالاتر برود.
مناقشه برانگیز هم از آن جهت که از سال 85 یعنی زمان نامگذاری روز ولادت حضرت فاطمه معصومه (س) به نام «روز دختر»، این بحث همواره بوده که اقدامی جنسیت زده است و چرا روز پسر نداریم؛ یا چنین نامگذاری نوعی تقدس بخشی به مجرد بودن و تشویق به ازدواج نکردن است و بهانههای دیگر....
گواه ادعای من، مطالب انتشار یافته در شبکههای اجتماعی در روز دختر است. بیش از آنکه ببینیم افراد از حضرت معصومه (س)، اهمیت ایشان به عنوان زنی با فضیلت و با کرامت که در روایتهای مختلف به زیارت حرم ایشان در قم توصیه شده است، صحبت کنند از «روز دختر» و مناقشههاست.
این دوره از انتخابات ریاستجمهوری نام زنان بیش از هرچیزی در شعارهای انتخاباتی شنیده شد. نامزدها وعده دادند که چنین و چنان میکنیم اما همچون همیشه کسی از مشکلات ما نگفت! از مشکلات زنان و مادران شاغل که در این روزهای کرونایی بیشتر از همیشه شد؛ از شکاف عمیق میان حقوق و دستمزد زنان و مردان؛ از مشارکت پایین زنان در عرصههای مدیریتی. گویا راه حلی هم ندارند!
هرچند این مشکلات منحصر به ایران نیست. در سراسر دنیا تنها 25 درصد کرسیهای پارلمانها در اختیار زنان است؛ تنها 22 کشور رئیسِ دولت زن دارند و مشارکت زنان در عرصه اقتصاد و اشتغال بسیار پایینتر از مردان است. نگاهی به اخبار افغانستان و نیجریه میتواند از دشواریها و حتی خطر جانی تحصیل برای دانش آموزان دختر را روایت کند اما چرا مایی که الگوهایی بینظیر از مشارکت زنان در عرصه سیاست و اقتصاد در تاریخ اسلام و ایران داریم، اینگونه هستیم؟
در پایان سخن، به خط اول یادداشت برمیگردم. حواستون هست که «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود؟» حواستون هست که خطبه تاریخی فدکیه از حضرت زهرا(س) چگونه درس سکوت نکردن مقابل ظلم و عدالتطلبی میدهد؟ حواستون هست که در زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه(س) که از سوی امام رضا(ع) روایت شده، امام رضا(ع) میفرمایند: «ای فاطمه مرا برای ورود به بهشت شفاعت کن چرا که تو در پیشگاه خداوند دارای مقامات و درجات بالا و ارزشمندی هستی».
عدالت جو باشیم. عدالت مساله است...
مختار را بیشتر از حضرت معصومه(س) میشناسیم!
راضیه جباری /خبرنگار
خانم جان سلام! خانمجان درود! امروز روز میلاد شماست و ما دختران به یمن پا قدم مبارکتان صاحب روزی به نام «روز دختر» شدهایم. شما قدم رنجه فرمودید و پا به دنیا گذاشتید تا نجابت، وقار، عزت و شکوه دختران را به جهانیان بیاموزید... میلادتان تا ابد مبارکمان باشد آرام دل امام هشتم...
به مناسبت روز میلاد فرخنده حضرت معصومه(س) دست به قلم شدهام تا چند خطی درباره حس درونیام به این بانوی یگانه و دغدغه دختران سرزمینمان بنویسم ولی در لحظه آخر تصمیم گرفتم موضوع متفاوتتری را مطرح کنم.
بارها این جمله که «حضرت معصومه(س) الگوی دختران شیعه است» را به ما دخترها گفتهاند ولی به این مساله توجه نداشتهایم که باید زندگی معصومانه حضرت را به صورت ملموستر به گونهای که دختران بتوانند آن را سرمشق خود کنند ارائه دهیم.
شما تاکنون فیلم سینمایی یا سریالی ویژه و فاخر از زندگی حضرت معصومه(س) دیدهاید؟ از آندست فیلمهایی که سالهای سال هم اگر از پخش آن گذشته باشد، باز هم در یاد و خاطرتان مانده است؟ اگر کمی فکر کنید قطعا پاسختان «چیزی به خاطرم نیست» خواهد بود. با کمال تاسف باید بگویم من و همنسلانم مختار را بیشتر از حضرت معصومه(س) میشناسیم!
ساخته نشدن سریالی درباره حضرت معصومه(س) پرسشی است که سالها ذهن من مخاطب را به خود مشغول کرده است؛ اینکه چرا برای مطرحترین دختر عالم، کسی که مثل مادرمان حضرت زهرا(س) یکهتاز تمام معیارهای ارزشی است، مجموعهای فاخر ساخته نمیشود و موانع کار دقیقا کجاست؟
همه ما میدانیم تاثیر کارهای هنری و فیلمها از کتابها و سخنرانیها بیشتر است، به خصوص برای نسل جدید که در دنیای اینترنت قد کشیدهاند و پناه و سرگرمیشان فضای مجازی است. پس چرا در این سالها نتوانستهایم فیلم و سریالی درباره حضرت معصومه(س) بسازیم و در آن به تمام دختران جهان دختری را نشان دهیم که خانواده دوست، شجاع و قوی، عالم و باسواد و هزاران صفت خوب دیگر است. چرا نتوانستهایم در قالب رسانه و تصویر دختران را به الگوپذیری از این بانو ترغیب کنیم؟ چرا ما زنان و نقش تاثیرگذار آنها را نادیده گرفتهایم؟
سینما و تلویزیون ایران ساخت سریالهایی درباره بانوهای بیبدیل جهان از جمله حضرت فاطمه زهرا(س)، حضرت زینب(س) و حضرت معصومه(س) را در اولویت خود نمیدانند و در این باره دچار غفلت و کمکاری شدهاند، مدیران ارشد وزارت ارشاد و صدا و سیما موظف هستند درباره چهرههایی که در طول تاریخ همواره الگوی زنان سختکوش و همیشه فداکار ایرانی بودهاند، به میدان بیایند و آثاری فاخر و درخور مقام آنها را تولید کرده تا این ضعف فرهنگی را برطرف کنند.
البته ناگفته نماند جواد افشار پس از سالها تحقیق و پژوهش درباره حضرت معصومه(س) فیلمنامهای به نگارش درآورده و طبق برنامهریزیها قرار است بهزودی پیش تولید آن را آغاز کند. سریالی با نام «حضرت معصومه(س)» که از سریالهای الف ویژه رسانه ملی است و در ۳۰ قسمت تولید و پخش میشود. با این اوصاف میتوان گفت جواد افشار اولین کسی است که زندگی یکی از بانوان مطرح تاریخ اسلام را به تصویر میکشاند و بهزودی در رده سازندگان شناخته شده سریالهای مذهبی قرار خواهد گرفت.
و کلام آخر: دختران شکنندهتر از شیشه و سختتر از سنگ، روزتان مبارک. امیدوارم امروز بهترین روز برای شما باشد و به همه آرزوهایتان برسید.
معنای درست دختر بودن
مونا اورعی / مجری
این روزها خیال مرا میکشاند به بعدازظهر گرم روز تابستانی در حیاط خانه مادربزرگ به گوشوارههای میوهای از گیلاسهای به هم چسبیده به گوش انداختهام و از شادی لبریز شدهام. و هیچ تصویری به اندازه آن درخت پربار و دخترکی با لباس قرمز و دامن گلدار چین چینی و هیچ صدایی به اندازه قهقهههای خودم برایم یادآور دخترانگیهایم نیست. اما نوجوان که شدم دختر بودن برایم به چالش بزرگی تبدیل شد. از نوجوانی پر از شور بودم و انگیزه. گمان میکردم دختر بودن دست و پایم را بسته. نمیتوانم رشد کنم، حرکت کنم و به آرزوهایم برسم.
گمان اشتباهی هم نیست. دختر بودن و زن شدن کارها را سخت میکند اما بزرگتر که شدم نگاهم به این سختی و شدت متفاوت شد. نمیخواهم شعار بدهم یا چیزی را بنویسم که به آن اعتقادی ندارم.
بارها آرزو کردم کاش پسر بودم آزادتر راحتتر و بیدغدغهتر اما.....
امروز، حالا که به عنوان یک زن و یک مادر قرار است برای روز دختر تجربهای را با شما در میان بگذارم با افتخار و اعتقاد قلبیام میگویم هیچ لذتی بالاتر از دختر پدر بودن، لطیف بودن و مادر شدن در دنیا وجود ندارد. نمیگویم سخت نیست گله هم زیاد دارم از نابرابریها و بیعدالتیها؛ ولی شیرین است این تجربه. پر از فراز و نشیب دارد به سختی یک سنگ و به لطافت یک پر! و همین تضاد عجیب و غریب جذابش کرده است.
دختــــــــــرها نمیبازند / میجنگند / میســازند / نمیسـوزند / نمیبـازند
و این معنای درست دختر بودن است و آن هنگام کامل میشود که بدانی روز ولادت بانویی حکیم و دلیر و فهیم و باتقوا و عاشق به نام روز دختر نامگذاری شده است.
دخترانگیهایت را دوست بدار
همین نیرومند بودن در عین لطافت، این همدم مادر و تکیهگاه پدر بودن را دستبندهای رنگی رنگی و گوشوارههای کوتاه و بلندت و دلشورههای عاشقانهات را همانها که دلت را زیر و رو میکند و دنیا را زیباتر.....
عاشق باش و عاشق بمان دخترک ایران زمین و دوستش بدار آن دخترک بازیگوش درونت را.
نسلی مهدییاور
مریم عرفانیان / نویسنده
دختر ملیکهایست بهشتی؛ به لطافت شکوفههای بهاری، به طراوت باران و به شکوه آیات هستی. همچنان که حضرت محمد (صلیا... علیه و آله و سلم) میفرمایند: «هر خانهای که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزانیاش میشود؛ و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمیگردد، درحالیکه در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یک سال نوشته میشود.» (مستدرک، جلد ۱، صفحه ۱)
دخترانِ امروز، در مقامِ زنان، همسران و مادرانِ فردا، در تربیت نسلِ آینده، تأثیرگذار هستند. جامعهای که دخترانش را با سیره فاطمه الزهرا (سلاما...علیها)، حضرت زینب (سلاما...علیها) و کریمه اهلبیت (علیهمالسلام) تربیت کند؛ زنانی حماسه ساز دارد که با حضوری پررنگ و مؤثر در هشت سال دفاع مقدس، شجاعت و دلاوری را به مردان و فرزندان خود آموختند.
زنانی دارد که بسیاری از آنها با حضور در پشت جبهه نبرد و حتی گاهی در خط مقدم، زینب وار، رسالت خویش را به انجام رساندند.
زنانی خستگی ناپذیر دارد که هویت دینیشان را با بهترین شیوه به آیندگان انتقال میدهند. اینچنین است که پاکترین فرزندان، از دامن همین زنان، به دفاع از حریم اهل بیت میروند و حتی پرچمدارِ ظهورِ منجی بشریت میشوند.
آری، با تربیتِ شایسته دختران، پرورشِ نسلی مهدی یاور و زمینهسازِ ظهور آماده میشود.
یا حجت بن الحسن...
به قداست نام مبارکت سوگند،
به همان لحظه دیدار
به همان ثانیهها که شمردیم قدمت را
در انتظارت میمانیم...
ای زلالِ آبِ حیات،
ای صبورِ سبز شیعه،
به حضورت نیازمندیم...
ما اهل انفعال نیستیم
سارا بصیری / پژوهشگر و کارشناس فرهنگی
ایران خانم، من یکی از چند میلیون دختر شما هستم!
شاید یکی از نسل همان دخترانی که در روزهای انقلاب با مشتهای گره کرده ایستاد و قیام کرد یا همان روزها در زندان، زیر سختترین شکنجهها تاب آورد و زبان باز نکرد. شاید هم یکی از همان دختران گمنامی که در روزهای جنگ در جبهههای نبرد حضور داشت و سرسختانه جنگید و مقاومت کرد و نه یک بار بلکه بارها جان داد!
ما به دنبال پیدا کردن راهی هرچند تنگ و باریک از بین این مسیر سخت و صعب العبور هستیم تا شاید فقط کمی بتوانیم نزدیک شویم به آن نمونهها و الگوهای تمام عیار؛ خدیجه(س)، فاطمه(س)، زینب(س) و معصومه(س).
دخترانی که تاجر بودن، عالم بودن، مبارز بودن، سخنور بودن، مدیر بودن، فرمانده بودن، آزاده بودن و پرچمداران راستین عرصه عدالت بودن و نور چشمان امتی.
ایران خانم! ما دختران توییم با آن الگوهای والا! پس کمتر از این نمیتوان و نباید از ما انتظار داشت. ما در جست و جوی عدالت هستیم؛ عدالت برای آن دختر کوره آجرپزی، آن دختر ورزشکار، آن دختر نخبه، آن دختر کارآفرین، آن دختر مهاجر، آن دختر حاشیهنشین، آن دختر فال فروش، آن دختر کتکخورده یا کشتهشده و هزاران دختر دیگر.
ما خروج میکنیم! از این بنبست، از این ندیدن، از این نشنیدن، از این تن ندادن به قبول شایستگیها و توانمندیها در تمامی عرصهها از فرهنگ گرفته تا سیاست و اقتصاد.
ما ایستادگی میکنیم! در برابر جاهلیتها، در برابر سوء تفسیرها از شرع با رنگ و لعابها و توجیهات دینی و منافع فردی یا گروهی؛ محمد(ص) پیامبر ما، این گونه عمل کرد!
ما ناامید نمیشویم. ما جان این شهریم، ما جراحان ناامیدی هستیم. ما از دل ناامیدی امید را احیا میکنیم، از بین تمام نخواستنیها در این جهان ظالمانه و پر از خشونت، لحظههای خواستنی را میآفرینیم. ما اهل انفعال نیستیم ایران خانم! ما خیزش میکنیم به سوی فردایی روشن.
این صدا، صدای صلح است. صدای عدالت، صدای همدلی و مهربانی.
ما ایستادهایم در زیر پرچم تو، تا شنیده شدن صدای تمام دختران بیصدای این شهر و دیار تا تحقق رویاهایمان.
و آن روز، هر روز این روز را جشن میگیریم در کنار هم و در جایی به نام وطن، به نام شما «ایران»!
نیاز امروز دختران
زینب ملایی / روانشناس
یکی از نیازهای اساسی دختران، دیده شدن است. دیده شدن در گام اول میتواند یکسان نگاه کردن به دو جنسیت باشد. اگر یک دختر در سطح خانواده و جامعه به دلیل دختر بودن احساس محدودیت و تبیعض نکند به دختر بودن خود خواهد بالید. خانهای را تصور کنید که در آن پسر خانواده اجازه انجام بسیاری از رفتارها را دارد اما دختر خانواده برایش انجام همان کارها زشت و بد تلقی میشود. در این شرایط ممکن است حسی که تجربه میکند آرزوی پسر بودن و عدم تایید و پذیرش هویت جنسی خودش باشد.
هر چقدر در یک خانواده دختر به اندازه کافی ستایش شود و زیباییها، استعدادها، تمایلات و علایقش مورد پذیرش قرار بگیرد و به سلیقه و نظرش احترام گذاشته شود و بیشتر دوست داشته شود به ویژه از جانب پدر، امکان اینکه درگیر انتخابهای غلط و عواطف ناصحیح شود، کمتر خواهد بود.
پدری که با دخترش ارتباط عاطفی صمیمانهای دارد و با دخترش وقت میگذراند و در مقابل اشتباهات دخترش رفتارهای سرزنشگرایانه و سرکوبگرایانه ندارد، سلامت روان بیشتر و نوجوانی آرامتری را پشت سر خواهد گذاشت. همچنین در سطح کلان نیز باید تلاش بیشتری جهت امکان رشد یکسان و نگاه عاری از جنسیتزدگی وجود داشته باشد.
مثلا بسیاری از فضاهای شهری فضایی است که دختران احساس امنیت کمتری دارند. خاطرم هست همیشه برای رد شدن از پلهای هوایی به ویژه در زمستان احساس خطر میکردم. گاهی یک نگاه ناسالم هم میتواند روان و امنیت یک دختر را به خطر بیندازد پس هر قدر قوانین بیشتر و سریع الوصولتری در خصوص حقوق دختران و زنان در کشور وجود داشته باشد این مسیر زودتر طی خواهد شد. اما اصلیترین کاری که در سطح کلان میتوان انجام داد تغییرات فرهنگی است.
فرهنگی که سالیان سال است تعریف زنان را در آشپزخانه و دختران را در پستوی خانهها میداند. این تفکر آنقدر ریشهای و عمیق است که گاهی در برخورد با روشنفکرترین افراد هم بعضا دیده میشود و در یک جایی اصطلاحا
بیرون میزند!
دختران هم میتوانند مانند پسران خودشان انتخاب کنند، خودشان آنطور که دوست دارند بخندند، راه بروند، تحصیل کنند و ازدواج کنند یا نکنند آن هم در سنی که دوست دارند.
اگرچه هر انسانی با جنس دیگری کاملتر خواهد شد اما این به آن معنا نیست که اگر در سرنوشت دختری ازدواج قرار نداشت یا چنین انتخابی نداشت از او میتوان با القاب ویژهای نام برد و تحقیر کرد یا به او با عرفهای ناصحیح حس بیارزشی را انتقال داد.
اگرچه مادر شدن را هر دختری از کودکی تمرین میکند و گویی نیاز به مادری کردن در ذات یک دختر نهفته است، دختران و زنان موفق کارآمد و ارزشمند زیادی وجود دارند که بنا به دلایل گوناگونی مادر نشدهاند.
در جوامع امروزی تربیت فرزند و آشپزی و کار خانه تنها با دختران نبوده و تنها وظیفه دختران نیست که در دوران مجردی تمرین آشپزی و لباس کوک زدن کنند بلکه تقسیم وظایف فقط یک قاعده ساخته شده توسط انسان است که میتواند به راحتی تغییر و مسیر رشد را برای هر دو جنسیت فراهم کند.
نیاز است فیلمها و سریالهای رسانههای جمعی از نشان دادن نقشهای کلیشهای و یکسان برای همه دختران خودداری کنند و دخترانی موفق با ابعاد دیگر را نیز به مخاطبان نشان دهند تا سطوح مختلف جامعه با نقشهای گوناگون دختران آشنا شوند و رفته رفته نگاههای کلیشهای و جنسیت زده کم و کمتر شود.
در ستایش سبزینهها
فاطمه طارمی / شاعر
معنای واژه « دختر» را در اندرون لایههای ذهنم مرور میکنم.
در خاطرات ترک خورده سالهای دور، در ذهن بههم ریخته زن امروز، به روزنامهها برمیگردم میخواهم واژه دختر را در ساختار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی وطنم بررسی کنم
به همه اتفاقات این چند سال میاندیشم:
به دخترانی که سر بریده شدند
به دخترانی که با خصم پدر جنگیدند و به جایی نرسیدند
به دختران فرار، به قربانیان اسیدپاشی، به دختران روستایی و وصلتهای از سر اجبار، به دخترکان معصوم کار، به دردهای ندیده شده و خاک شده، به واژه کودک همسری میاندیشم به گلهایی که در دستان دخترکان سر چهار راه از طلوع آفتاب منتظر فروش هستند تا آخر شب، به شکمهای گرسنهای که سر بر بالش میگذارند و شنیده نمیشوند. به دستان دختران فقر به زخم میاندیشم و میگویم:
در موطن من «دختر» واژه غمگینی است، «دختر» را باید گاهی نانآور خانه ترجمه کرد، گاهی کودکی که از سر اجبار به همسری انتخاب میشود.
دختر را باید درد پنهان جامعه ترجمه کرد که زیر لگدهای تند خرده فرهنگها له میشود یا صدای شنیده نشده زخم که در چهار راههای شهرهای بزرگ به هر خفتی تن بدهد.
شاید دختر را باید فقط زخم ترجمه کرد
اما راضی هم نمیشوم که زیباییها را نبینم آنچه که در دینم به آن توصیه شده آنچه که گاهی چون نور در دل آدمها میدود و جانشان را روشن میکند. حتی اگر پدری باشد که در گذر بیرحم زمان سنگ شده باشد.
واژه «دختر» را باید در دل حرم حضرت معصومه معنا کرد وقتی صدای نقارهها دل هر پدری را برای دخترش روشن میدارد
به صدای نقارهها فکر میکنم که چطور امید میشود و میدود در دل دخترکانی که از راه دور آمدهاند و متوسل شدهاند.
چگونه در موطن من دختر باید غمگین باشد یا در لایههای مختلف فرهنگی سنگ زیرین آسیاب باشد. وقتی دختر نور است، شعور است، صدای روشن جامعه در دل تاریکی است
وقتی مذهب دست روشنش را زیر بالهای دخترکان معصوم گرفته است.
در موطن من دختر باید همان بهار باشد که خانه را با صدای نفسهایش تازه میدارد.
دختر باید سبزینه تازه گیاهی باشد که توان روییدن در شورهزار را به طور فطری در درون خود دارد.
دختر زیبایی است، عفت است، نور است و زندگی. پس میلاد حضرت معصومه و روز دختر هزاران بار بر دختران معصوم سرزمینم مبارک باد.
صاحب مقام عصمت
عارفه دهقانی/ شاعر آیینی
اگر قرار است یک روز را برای یک اتفاق مهم در نظر بگیریم، میگردیم و میگردیم تا بهترین الگو را پیدا کنیم. گشتند و گشتند تا روزی را برای روز دختر انتخاب کنند و چه روزی بهتر از روز تولد بهترین دختر عالم؟ همان دختری که ۴۵سال قبل از ولادتشان، امام صادق(ع) فرمودند «سَتُدفَنُ فیهَا امْرَأةٌ مِن أولادِی تُسَمّی فاطِمَةَ، فَمَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ» این را امام صادق(ع) زمانی فرمودند که امام کاظم(ع) خود نوزادی بودند که حضرت صادق(ع) با نگاه به نوزاد خود میفرمایند به زودی بانویی از فرزند من در قم دفن میشود که نامش فاطمه است. هر کسی او را زیارت کند بهشت بر او واجب میشود، که این نشان دهنده عظمت این وجود مقدس است.
آری...حضرت معصومه را میگویم که امام رضا علیه السلام به او میبالد و ما به او میبالیم... ولادتت بر ما دختران مبارک بانو جان.
تربیتشکنندگان نسل نو
زهرا چخماقی/ خبرنگار
بابا همیشه دوست داشت چهار دختر نصیبش شود؛ این را مادرم تعریف میکند و میگوید بابا بعد از ازدواجمان حتی اسمهای دخترانش را هم انتخاب کرده بود؛ «زینب و زهرا، زهره و لیلا»
که به خواست خدا فقط زینب و زهرا قسمتش شدند.
پدرم شاکر است و همچنان وجود دو دختر در خانواده شش نفری ما، برای بابا همیشه به نظر بهترین اتفاق است. این را میشود از چشمهایش، از رفتارش، از انگیزه و انرژی و از تمام مهربانیاش وقتی ما را میبیند درک کرد.
بابا برای رشد و تربیت و شکوفایی ما دخترها به گونهای که تصور میکرد بهترین شیوه است بسیار تلاش کرد و بدون شک یکی از آنها قرار دادن ما در موقعیت و فضاهای معنوی و فرهنگی بود از تهیه کتاب و مجلهها و نشریات مناسب تا دیگر محصولات فرهنگی و دینی تا سفر به نقاط دور و نزدیک و زیارت و نفس کشیدن در هوای حرمهای امن الهی، از مشهد تا قم، از کربلا تا مکه، از اردوهای متنوع فرهنگی و و مراسم مذهبی و ملی و انقلابی بخشی از کوششی بوده که پدرم در طول سالهای رشد ما دخترها، در کنار مادر دریغ نکرده است.
من زهرا چخماقی خبرنگار تلویزیون، هر زمان که صحبت میشود اگر قرار باشد از مسیری که در آن رشد کردهام بگویم همیشه خود را مدیون پدر و مادرم میدانم. میدانم در خانه بسیاری از خانوادههای ایرانی وجود دختر به پدر و مادرها خوشحالی و برکت میدهد. دخترها بخش مهمی از جامعه هستند که ارزش و اعتبار دادن به آنها میتواند جامعه، فرهنگ، تربیت و بسیاری امور اخلاقی را به سمت تعالی پیش ببرد.
و بهانههای یادبود این وجود کم نیستند، مهمترینشان را همین روزها داریم پشت سر میگذاریم. میلاد حضرت فاطمه معصومه سلاما... علیها که هم در خانه و هم مدرسه آموختیم و خواندیم و شناختیم که بهترین الگو هستند برای دختران. بهترین انگیزه است تا بار دیگر مرور کنیم جایگاه دختران و زنان را در رشد و شکوفایی و اعتلای خانواده و جامعه. به ویژه اینکه در کشوری زندگی میکنیم که به برکت انقلاب اسلامی، زنان و دختران جایگاه واقعی خود را بازیافتند و در مسیر درستتر به حرکت و تکاپو در آمدند. زنان و دخترانی که دغدغههای اجتماعی دارند، دغدغههای سیاسی و فرهنگی دارند و به دنبال کسب علم و مهارت و دانش و آگاهیاند چون میدانند یک بال پروازند در مسیر رسیدن به سرمنزل مقصود.
نامگذاری روز میلاد حضرت فاطمه معصومه سلاما... علیها به نام روز دختر بیشک یک اقدام موثر و انگیزه بخش برای تمام دخترانی است که قرار است آیندهسازان این جامعه و تربیتکنندگان نسل نو و باهویت باشند. فرهنگ و تربیتی دینی که قرار است سینه به سینه منتقل و قدر دانسته شود.
فرهنگ و تربیتی که داشتن دختر را نه مایه عذاب و سر افکندگی بلکه باعث آرامش، رشد، تعالی و سرزندگی میداند.
میلاد کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س) بر همه ما مبارک.
پیمان طالبی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم