شماره اورژانس را حفظ کردم
پریسا محمدی، مادر مبتلا به دیابت علیرضا حقانی رضایی میگوید: «14 سال است به دیابت مبتلا هستم. آن روز هم قندم افتکرد و بدنم بیحس شد. پسرم که متوجه وضعیتام شده بود از اورژانس115 اسفراین درخواست کمککرد.»
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، علیرضای 7ساله در گفتوگو با جامجم میگوید: «یکبار قبلا حال مادرم بد شده بود که اورژانس آمد و همان موقع من شماره115 را از روی خودروی اورژانس حفظ کردم تا اگر اتفاقی افتاد به مادرم کمک کنم. مدتی بعد دوباره حال مادرم بد شد. من که خیلی ترسیده بودم به خانه پدربزرگم که نزدیک خانه ماست، رفتم اما کسی نبود. دوباره به خانه برگشتم و سعیکردم با اورژانس تماس بگیرم اما گوشی مادرم رمز داشت و برای همین از طریق تماسهای اضطراری با اورژانس تماسگرفتم.»
مهناز اسحاقی، اپراتور 26ساله اورژانس 115 اسفراینکه صدای ضبطشده او با علیرضا در فضایمجازی پخش شده است به خبرنگار جامجم میگوید: «ساعت10صبح 11فروردین پسربچهای تماسگرفت و با گریهگفت حال مادرش بد است. شرححال را پرسیدم کهگفت دچار افتقند شده است. سعیکردم او را از نظر روحی آرام کنم که شرححال دقیق بدهد. از او آدرس خواستم و بچه هم با همان آدرسهاییکه در ذهن داشت نشانی را داد. در همان حالکه با او صحبت میکردم، همکارم آمبولانس را به محل اعزام کرد و همکاران در مدت کمتر از هشت دقیقه به محل رسیدند و اقدامات درمانی لازم را انجام دادند.»
امین کشوری، رئیس اورژانس115 اسفراین در مورد علت تاخیر در اعلام این خبر به ما میگوید: «تعداد تماسها زیاد است و ما معمولا پس از پایان هر ماه، پرونده تماسهای آن ماه را درخصوص نحوه رفتار نیروها، زمان ماموریت، رضایتسنجی از ظاهر و کار و... بررسی میکنیم که متوجه این پرونده و سوزصدای کودک شدیم که خوشبختانه ختم بخیر شد و فکر نمیکردیم تا این حد بازتاب داشته باشد. بههرحال چون در فروردین با شرایط قرمز کرونایی مواجه بودیم و تعداد نیروهای حاضر در اورژانس نیز کم بود، برای همین با تاخیر متوجه این تماس شدیم.»
نام اورژانس115 باشت استان کهگیلویهوبویراحمد بهدلیل درمان یک سگ تا مدتی سرزبانها بود.
سید محمد تقیپور، تکنیسین اورژانسکهگیلویه و بویراحمد که سگی را درمان کرد، دراینباره به جامجم میگوید: «چند روز پیش در حیاط اورژانس جادهای باشت بودیم که دیدیم سگی لنگلنگان وارد حیاط شد و بهسرعت به سمت ما آمد. روی زمین دراز کشید و دست چپش را بالا آورد. نگاه که کردم، دیدم زخم است. با استفاده از وسایل درمانی، زخم را شستوشو داده و بعد از پانسمان، دست شکستهاش را آتلبندیکردم. با اینکه حیوان درد میکشید اما دستش را ثابت نگهداشته بود. همکارم لحظات آخر فیلمگرفت، گفتم نگیر که گفت میگیرم برای خودمان بماند اما در فضای مجازی منتشر شد. بعد از درمان سعی کردیم سگ را به خارج از حیاط هدایت کنیم اما نمیرفت و اطراف من و همکارم بود. مقداری آب و نان بیرون حیاط گذاشتیم و سگ هم کمکم از حیاط خارج شد. سگ تا شب کمی دورتر از اورژانس ایستاده بود و انگار نگهبانی میداد. بعد از آن دیگر سگ را ندیدیم اما بههرحال این وظیفه ماست که به انسان یا حیوان کمک کنیم.»
گروه حوادث
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد