به گزراش گروه حوادث جام جم آنلاین از ضمیمه تپش، در سال ۹۹ هم قتلعامهای خانوادگی، خبرساز شد که در ادامه به مرور تعدادی از این جنایتها پرداختهایم.
اواخر آذر امسال بود که رسیدگی به جنایت هولناک تویسرکان با غیبت چند روزه اعضای خانواده مرد دامدار آغاز شد. پسرعموی صاحب دامداری وقتی متوجه غیبت او و خانوادهاش شد، به گاوداری مراجعهکرد اما هیچ کدام از آنها را پیدا نکرد. مرد جوان وقتی متوجه رد خون روی دیوار و زمین گاوداری و باغ کنار آن شد، احتمال داد حادثه تلخی رخ داده و موضوع را به پلیس اطلاع داد.
با حضور ماموران در محل دامداری و کشاورزی مرد میانسال که از شهر چند کیلومتری فاصله داشت، ابتدا با جسد دختر جوان مرد دامدار در ۲۰۰ متری گاوداری روبهرو شدند.
در ادامه با جستوجوی دامداری، جسد پدرخانواده از زیر خاک و جسد مادر و دو پسرش از عمق چاه کشف شد. با کشف اجساد مشخص شد کارگر اهل افغانستان این خانواده همزمان با وقوع جنایت ناپدید شده و خبری از او نیست.
کارآگاهان که احتمال میدادند جنایت از سوی کارگر گاوداری رخ دادهاست، برای دستگیری او وارد عمل شده و موفق شدند چهار روز بعد او را در جنوب تهران دستگیر و به همدان منتقل کنند.
نظیر در همان ابتدا به جنایت اعتراف کرد و گفت: با صاحب دامداری اختلاف حساب داشتم، به همین خاطر تصمیم به کشتن تمام اعضای خانواده و سرقت از گاوداری گرفتم. با همکاری دوستم نقشه را عملی کردم و با جسم سخت و چاقو هر پنجنفر را کشتم. از آنجا که دامداری خیلی از روستا فاصله داشت تا کسی بفهمد فرصت فرار داشتیم. بعد از سرقت از گاوداری از همدستم جدا شدم اما چند روز بعد در ورامین دستگیر شدم. قصد داشتم به افغانستان بروم و بعد که همه چیز فراموش شد با هویتی دیگر به ایران بیایم و در شهری دیگر کار کنم. من هیچ اوراق هویتی یا گذرنامه در ایران نداشتم. با اعترافات قاتل سنگدل به پنج جنایت، همدست او هم چند روز بعد دستگیر شد.
در ماجرایی دیگر حسادت مردی به پسرخالهاش جنایت هولناکی را رقم زد. ۲۵خرداد امسال ساکنان برجسپید باغ فیض با شنیدن سر و صدا، متوجه درگیری دو پسرخاله شدند.
یکی از همسایهها برای بررسی ماجرا از خانه خود در طبقههفتم خارج شد اما مرد جوان با تهدید، زن همسایه را به خانهاش فرستاد و با زدن چند ضربه چاقو، پسرخالهاش را به داخل خانهاش برد.
دقایقی بعد مرد ۳۸ساله با دستان خونی از واحد خارج شد و به سرعت با خودرویش فرار کرد. زن همسایه وقتی دوباره به راهرو آمد، با خون ریختهشده روی زمین روبهرو شد و موضوع را به پلیس اطلاع داد.
با حضور ماموران، کسی در واحد طبقههفتم را باز نکرد به همین دلیل با حکم قضایی آتشنشانان در واحد را شکسته و با صحنه هولناکی روبهرو شدند.
جسد خونین زن و مرد جوان و دختر ۶ سالهشان روی زمین افتاده بود. با شناسایی هویت قاتل، ساعتی بعد او دستگیر شد.
مهرداد ۳۸ساله با اعتراف به قتل پسرخاله و همسر و فرزند او گفت: نمیخواستم آنها را بکشم، من و سهیل اختلافاتی بر سر چند ملک و سند داشتیم. اما از چند وقت قبل همسرم شروع کرد سرکوفت سهیل و زندگیاش را به من زدن، همیشه میگفت همسر سهیل انگشتر گرانقیمت دست میکند، تلویزیون ۶۰میلیونی دارند یا از برند خاص خرید میکنند. او همیشه پسرخالهام را توی سر من میزد و من به او حسودی میکردم تا اینکه اختلافات مالی و ملکی هم جمع شد و با چاقو سراغ پسرخالهام رفتم. نمیخواستم همسر و دخترش را بکشم ولی مغزم کار نمیکرد و هر سه را با چاقو کشتم.
در نخستین روزهای تیر امسال یکی از هولناکترین قتلعامهای خانوادگی در شهرستان مهرستان سیستان و بلوچستان رقم خورد.
ماموران بعد از اطلاع از کشف جسد زنی ۴۵ساله همراه اجساد سه فرزندش که یک پسر ۱۶ساله و دو دختر ۱۱ و ۱۳ساله بودند از داخل چاه ۲۰متری منزلشان، تحقیقات خود را آغاز کردند. برادر این زن در تحقیقات مدعی شد، با غیبت خواهرم و فرزندانش به جستوجوی خانه پرداختم و جسدشان را داخل چاه پیدا کردم.
ماموران به اظهارات برادر مقتول مشکوک شده و از او بازجویی کردند که به این قتل اعتراف کرد و گفت: دو سال بود با خواهرم اختلاف مالی داشتم. سرانجام تصمیم به قتل او گرفتم.روز حادثه داخل غذایشان سم ریخته و بیرون رفتم. بعد از دو ساعت وقتی برگشتم آنها مردهبودند که جسدشان را داخل چاه انداختم.
۲۳دی امسال گروگانگیری مرگبار در زاهدان خبرساز شد. در این روز مرد جوانی که از قهر همسرش بهشدت خشمگین بود، مقابل خانه پدرزنش رفت و اعضای خانواده همسرش را به گروگان گرفت. با اعلام موضوع به پلیس، ماموران به محل حادثه رفتند. مرد جوان تهدید کرد اگر کسی وارد ساختمان شود، همه را میکشد.
دقایقی بعد پدر خانواده در حالی که مجروح بود از خانه بیرون آمد. مرد میانسال به ماموران گفت:دامادم پس از ورود به خانه مان، دخترم، پسرم و خاله دخترم را که مهمان ما بود، گروگان گرفتهاست. پلیس وارد مذاکره با مرد گروگانگیر شد اما او حرف از انتقام میزد. ساعتی بعد مرد جوان روی پشت بام آمد و قصد داشت جلوی چشم پلیس خودکشی کند که ماموران جلوی او را گرفته و از این کار منصرفش کردند.
با دستگیری داماد خشمگین، ماموران وارد ساختمان شده و با جسد دو زن و یک پسر نوجوان روبهرو شدند. قاتل در بازجوییها گفت: یک ماه بود همسرم از خانه قهر کرده و به خانه پدرش رفتهبود. هرچه تماس میگرفتم حاضر به برگشت نبود تا اینکه درخواست طلاق و نفقه کرد، من هم عصبانی شدم و با یک تفنگ شکاری به خانه شان رفتم تا او را به زندگی برگرداندم. بحث ما بالا گرفت و او حاضر به برگشت نشد من هم او،خاله و برادرش را با شلیک گلوله کشتم و پدرش را هم زدم که زنده ماند.
آخرین جنایت هولناک امسال در محلهابوذر تهران رخ داد. در این جنایت دختر جوان همراه دو پسر در تلخترین جنایت خانوادگی سال، مادر، خواهر و شوهر مادرش را به قتل رسانده و جسد خواهرش را در بشکهاسید ذوب کردند.
اواسط اسفند امسال ماموران پلیس تهران با تماس مرد جوانی، در جریان وقوع جنایت خانوادگی در محلهابوذر قرار گرفتند.
با حضور ماموران در صحنه جنایت،ابتدا جسد زن میانسال و همسرش در حمام خانه کشف و در ادامه از داخل یک گالن بزرگ اسید بقایای جسد دختر خانواده کشف شد.
با تحقیقات پلیس، ردپای دختر دیگر خانواده به نام تینا بهدست آمد. ماموران با تحت نظر گرفتن دختر مقتول، او را همراه دو پسر جوان بازداشت کردند. در تحقیقات اولیه یکی از پسرها به قتل اعتراف کرد و گفت دختر مقتول و دوستش بیتقصیر هستند.
پسر جوان به نام بهنام در تشریح جنایت گفت: قصد داشتیم از خانه مادر تینا سرقت کنیم اما او مخالف بود. من و رضا دوست تینا نقشه کشیدیم. آن روز تینا و رضا با غذای مسموم به خانه مادرش رفتند، من هم به آنجا رفتم اما شوهر مادر تینا از من خوشش نمیآمد.
ابتدا خواهر نوجوان او را مسموم و بیهوش کردیم اما هنوز نفس میکشید، به همین دلیل به اتاقش رفتم و با سیم شارژر خفهاش کردم. آن شب نشد که فرنوش و شوهر او را بکشیم. صبح به خانه آنها رفتم و با یک گلدان کریستال ابتدا شوهر فرنوش را با چند ضربه به سرش کشتم و بعد هم خود او را به قتل رساندم. حمل اجساد از طبقه پنجم خیلی سخت بود، برای همین اسید گرفتم تا بتوانم اجساد را از بین ببرم. وقتی جسد خواهر تینا را درون اسید انداختم، اسید روی خودم هم ریخت. من هر روز یخ و کافور به محل جنایت میبردم تا اجساد بو نگیرند، ولی نمیدانم چرا لو رفتیم و راز جنایت برملا شد. در این مدت با پولهای سرقتی،هر روز آپارتمان مبله اجاره میکردیم و فراری بودیم.
مجید غمخوار - ضمیمه تپش روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد