کاظم غریبآبادی، نماینده کشورمان در آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تحویل نامه توقف اجرای اقدامات داوطلبانه ایران از تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۲۱ برابر با ۵ اسفندماه، به مدیر کل آژانس خبر داده و علی ربیعی، سخنگوی دولت هم دیروز اعلام کرد این مساله، زمانبر نیست و وقتی موعد آن برسد، اجرای داوطلبانه پروتکل به سرعت متوقف میشود.
در گفتوگو با سید مصطفی خوش چشم، کارشناس مسائل بینالمللی به بررسی پیامهایی پرداختهایم که با برداشتن این گام از سوی ایران برای طرف غربی ارسال خواهد شد.
خوشچشم معتقد است گام ایران حاوی این هشدار است که غربیها دو راه بیشتر ندارند. یا برجام را اجرا کنند یا آن را به فراموشی بسپارند.
با توجه به فرارسیدن موعد اجرای یکی از بخشهای قانون راهبردی رفع تحریمها، نحوه توقف اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران چگونه خواهد بود؟
پروتکل الحاقی شامل بازرسیهای بسیار گستردهای میشود که از این کانال، اطلاعات ذیقیمتی به دست آژانس بینالمللی انرژی اتمی میرسد و گاه بر اساس آن چیزی که مقامات پیشین این نهاد گفتهاند با درز این اطلاعات حتی کار به ترور دانشمندان هستهای ما کشیده شدهاست. پذیرش بازرسیها در چارچوب پروتکل الحاقی از سوی ایران برای برداشته شدن تحریمها صورت گرفت اما متاسفانه طرف مقابل به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرد بنابراین دلیلی برای ادامه روند فعلی و ارسال اطلاعات وجود ندارد. دوم اینکه ایران میخواست حداکثر شفافیت را نشان دهد و نزد آژانس اعتمادسازی کند. اما متاسفانه آژانس هر روز خواستههای روزافزون داشته و در صورت ادامه وضعیت فعلی از سوی ایران، آژانس هیچگاه وضعیت پرونده ما را عادی اعلام نخواهد کرد. آنچه اخیرا آژانس براساس اعلام موساد از ایران خواست و هیاهوهای تبلیغاتی که در این رابطه به راه انداخت و قطعنامهای علیه ایران در شورای حکام تصویب شد همه موید این مساله است که این نهاد هیچگاه خواستههای روزافزون خود را متوقف نمیکند. حال که تحریمها برداشته نشده ایران میبایست امتیازاتی که بعد از برجام به طرف غربی و آژانس میداد متوقف کند. این کار حتما باید با قدرت انجام شود تا پالس قدرتمندانهای به غربیها ارسال شود.
شکل بازرسیهای آژانس از زمان آغاز پروتکل الحاقی چگونه بود؟
ما دسترسیهای زیادی به آژانس اعطا کردیم. ایران قبل و بعد از برجام تحت بیشترین میزان بازرسیهای آژانس قرار داشته و دوربینهای آژانس ۲۴ساعته به صورت زنده تصاویر فعالیتهای هستهای ما را مخابره میکنند. بازرسان آژانس به صورت سرزده به تاسیسات هستهای ما دسترسی دارند.
جالب اینجاست با وجود این بازرسیهای گسترده تاکنون هیچ شاهدی وجود ندارد که بگوید ایران فعالیتهای خلاف مقررات کرده باشد. صنایع هستهای، دقیق، ظریف و بسیار حساس است. وقتی بازرسان آژانس برای بازرسی میآیند اول درخواست گزارشهای روزانه دانشمندان را میکنند.
دانشمندان ما به صورت روزانه از تاسیسات بازرسی و جزئیترین مشکل فنی را هم گزارش میکنند. وجود مشکلات جزئی در صنایع هستهای، اتفاقی عادی بین همه کشورهای صاحب صنایع هستهای است با این وصف با توجه به دقتی که دانشمندان ما دارند، وجود این مشکلات فنی بسیار کمتر از جاهای دیگر است.
بازرسان آژانس هم با مطالعه گزارش روزانه دانشمندان ما همین نکات را در گزارشهای خود منعکس میکنند و به وین میفرستند. این موارد اصلا ارزش رسانهای شدن ندارد اما چون پرونده ایران سیاسی است، این گونه موارد را بدون اینکه از ماهیت فنی آن سخنی به میان آورند به رسانههای غربی مثل رویترز منتقل و از آن به عنوان مورد نقض در فعالیتهای هستهای ایران یاد میکنند. هیاهوی رسانهای ایجاد شده بر سر این موضوعات باعث فشار سیاسی روی ایران میشود و از این طریق سعی میکنند کارزار تبلیغاتی علیه کشورمان راه بیندازند. طبعا هر چقدر میزان دسترسی بازرسان آژانس افزایش یابد بر وسعت این هیاهوی رسانهای هم افزوده میشود. از این رو وقتی ایران هیچ امتیازی نمیگیرد دلیلی ندارد که دردسر بیشتری برای خود بهوجود بیاورد.
چرا این گام در چنین مقطعی برداشته میشود؟
به عقیده من خیلی پیشتر از این باید این گام برداشته میشد اما شاید از منظری اتخاذ این رویکرد از سوی ایران در چنین مقطعی بهتر است به دو دلیل: نخست اینکه بنا به آنچه کارشناسان خبره آمریکایی و مقامات اسبق مثل اوباما اعلام کردند دوران تأثیر حداکثری تحریمها حدود یک سال و نیم تا دو سال است. از زمان خروج آمریکا از برجام تا دو سال بعد را باید جزو دوران فشار حداکثری محسوب کرد. در اردیبهشت امسال این مدت دوساله پایان یافت. یعنی از اردیبهشت تاکنون تأثیر تحریم بهصورت خودکار رو به کاهش است. گزارشهای منابع غربی مثل رویترز و... همه بیانگر این است که میزان صادرات نفت و فرآوردههای نفتی مثل بنزین از اردیبهشت تا الان بهصورت روزانه در حال افزایش است تا اینکه در آبان گفته میشود به یک و نیم میلیون بشکه در روز رسیده است. طبیعی است برداشتن این گام، زمانی عقلانیتر مینماید که تحریم در سراشیبی تأثیرگذاری است و آمریکا که بارها همه تحریمهای ممکن را روی ایران اعمال کرده هیچ گزینهای برای افزایش تحریم ندارد. اگر این گام قبل از اردیبهشت برداشتهشده بود شاید این تصور بهوجود میآمد که پس از انجام این اقدام، تأثیر تحریمها بیشتر شده اما در مقطع کنونی پرواضح است که این گام در جای مناسب و بدون عواقب خاصی در زمینه افزایش تحریم صورت میگیرد. نکته دیگر آنکه اگر این گام چند ماه پیش برداشته میشد شاید برخی فکر میکردند با آمدن بایدن رویکرد آمریکا عوض شود اما با توجه به اینکه بایدن هیچ تغییر رویهای نداده آنهایی که اینگونه تحلیل میکردند الان متوجه اشتباه تحلیلشان شدهاند. بنابراین کشور یکپارچهتر و محکمتر میتواند در این عرصه اقدام کند.
اهمیت مقاومت فعال و تغییر موازنه پس از توقف اجرای پروتکل الحاقی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در چارچوب برجام طرف غربی هیچ امتیازی به ایران نداد اما ایران حتی تا ۱۴ماه بعد از خروج آمریکا از برجام به تعهدات خود عمل میکرد و از آن به بعد یک سوم تعهدات را که مربوط به اجرای پروتکل الحاقی و بازرسی است انجام میداد. وضعیتی پیش آمد که در آن ایران در حال امتیازدادن بود و غرب هیچ امتیازی به ایران نمیداد و گویی این موازنه به یک ثبات و ثبوتی رسیده بود. چرا؟ به دلیل اینکه طرف مقابل دلیلی برای عوضکردن این روش نمیدید زیرا ایران بدون هزینه در حال دادن امتیاز بود؛ بنابراین بعد از یک دوران صبر استراتژیک حالا ایران خودش باید دست به یک اقدام بزند تا این موازنه را عوض کند. بعد از اجرای مقاومت فعال حالا ایران از اهرمهای بیشتری علیه غرب استفاده میکند و امتیاز کمتری میدهد. در چنین رویکردی ایران اجرای تعهدات خود را متوقف میکند و به طرف غربی هزینه وارد میکند. در برخورد با بیعملی غرب و حفظ تحریمها، ایران دو راه پیشروی خود داشت؛ راه اول صبر راهبردی بود که اجرا کرد و نتیجه نداد و راه دوم مقاومت فعال است. حتی با تصور اینکه غرب امتیاز ندهد باز هم ایران چیزی را از دست نمیدهد حداقل اینکه دیگر امتیاز رایگان به طرف مقابل نمیدهیم. از سوی دیگر این تجربه، درس عبرتی برای همه جناحهای سیاسی کشور است تا متوجه شوند با طرف آمریکایی اولا مماشات نمیتوان کرد و ثانیا اینکه آمریکا طی دو دهه اخیر ثابتکرده که در پی مهار ایران است و بهدنبال حل اختلاف نیست. کسانی که ادعا میکنند ایران، جنگطلب است اینجا ثابت میشود که اشتباه میکنند. ایران در دولتهای خاتمی و روحانی که توافقی با طرفهای غربی داشته به شهادت مقامات غربی کاملا به تعهدات خود متعهدبوده در حالی که اروپا و آمریکا هیچگاه به تعهدات خود عمل نکردند. چرا؟ چون ایران همواره خواستار حلاختلاف بود اما آمریکا صرفا در پی مهار ایران است.
آیا اقدام ایران در توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را میتوان به معنی خروج از برجام یا پایان این توافق دانست؟
اقدامات ما در چارچوب بند۲۶ و۳۶ برجام است که به ما اجازه میدهد بخشی یا همه تعهداتمان را در قبال بیعملی طرف مقابل متوقف کنیم. قطعا این به عنوان خروج از برجام نیست. همانطور که طرف اروپایی هم به هیچ یک از تعهدات خود عمل نمیکند اما همچنان خود را عضوی از برجام میداند. خروج از برجام دو راه دارد؛ یکی فعالشدن مکانیسم پاراگراف۳۶ و۳۷ که نهایتا کار به شورای امنیت کشیده میشود و قطعنامهای صادر شده و برجام باطل میشود یا به سبک آمریکایی که غیرقانونی بود اما با شیوه صدور بیانیه و اعلام خروج از برجام صورت گرفت. هیچکدام از این دو وضعیت در مورد ایران صدق نمیکند. ایران در چارچوب برجام حضور دارد اما با حداقل تعهدات.
اشاره کردید که روند افزایشی تاثیر تحریمها از چند ماه قبل متوقف شده است. تاثیرگذاری تحریمها در حال حاضر چگونه است؟
باید به چند نکته توجهداشت؛ نخست اینکه آمریکا به دنبال حل اختلاف با ایران نیست بلکه صرفا میخواهد ما را ضعیف کند و هدفش مهار قدرت ایران از منظر هستهای، موشکی و منطقهای است. دوم اینکه تاثیر تحریمها از اردیبهشت به این سو پیوسته در حال کاهش است و البته معنایش این نیست که به صفر میرسد اما ۳۰ تا ۴۰درصد فشار تحریمها کم میشود. سوم اینکه بعد از اینکه ثابت شد بایدن و ترامپ فرقی با هم ندارند، تمام بخشهای نظام جمهوریاسلامی به صورت یکپارچه و قدرتمند میخواهند گام جدید را بردارند. چهارم اینکه ایران از برجام خروج نکردهاست. پنجم موضع ما از صبر راهبردی به مقاومت فعال تغییر کردهاست.
رفتار آمریکا و غرب پس از توقف پروتکل الحاقی را چگونه پیشبینی میکنید؟ به نظر شما چرا آمریکا همچنان به رویه قبلی عمل میکند؟
من فکر میکنم آمریکا همچنان تحریمها را نگه خواهدداشت؛ زیرا در پی مهار کلی قدرت جمهوری اسلامی ایران است. طبعا در این مسیر، تحریم، سلاح اصلی است. بنابراین همانطور که به گفته آقای ظریف و دیگران، آقای اوباما هم هیچگاه برجام را اجرا نکرد، در دوره بایدن هم این تحریمها حداقل به شکل موثر برداشتهنمیشود. البته این احتمال وجود دارد گامهای ناچیزی مثل اعطای وام چندمیلیون دلاری بانکجهانی صورت گیرد که اینها شامل برداشته شدن تحریم نمیشود. یا اینکه مثلا به همان میزان که خارج از برجام و از طریق دور زدن تحریمها نفت میفروشیم، ممکن است در اردیبهشت و در آستانه برگزاری انتخابات و با هدف تاثیرگذاری بر آن اجازه بدهند همین فروش از طریق اینستکس انجام شود. در حقیقت روغن ریخته را نذر امامزاده خواهندکرد و البته با بزرگنمایی رسانهای این گونه نشان خواهندداد با همین اقدامات جزئی گویی بخشی از تحریمها برداشتهشدهاست.
عملکرد دولت چگونه باید باشد که گام ایران در توقف پروتکل الحاقی، بیشترین تاثیرگذاری را داشتهباشد و پیام لازم را به غرب بفرستد؟
قطعا گامی که جمهوریاسلامی ایران تا چند روز دیگر برمیدارد یک تصمیم راهبردی از ناحیه کلنظام است و صرفا مصوبه مجلس نیست. قطعا بعد از آزمونی که از طریق صبر راهبردی انجام دادیم تنها راه پیش روی ما متوقف کردن اجرای پروتکل الحاقی و فشار بر طرف آمریکایی است. اگر در این مسیر یکپارچگی نباشد و گام به صورت قدرتمندانه برداشته نشود، نتیجه موردنظر را نخواهدداشت. طرف غربی حتما باید این پالس را بگیرد که ایران از این پس روش خود را تغییر داده و غرب اجازه نخواهدداشت با برجام بازی کند و از این پس باید آن را اجرا یا فراموش کند. یک نکته را نباید از نظر دور داشت که بعد از خروج آمریکا از برجام و استمرار اجرای تعهدات از سوی ایران، یک ارزیابی در میان کشورهای دوست و دشمن پیش آمد مبنی بر اینکه اگر از توافق با ایران خارج شوند ایران همچنان به تعهدات خود به صورت یکجانبه پایبند است. چنین ارزیابی نباید شکل بگیرد. گاماسفند باعث تصحیح چنین ارزیابیهایی خواهدشد.
فتاح غلامی - سیاسی / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد