مرد همسرکش با بخشش فرزندان و مادرزنش بخشیده شد

آزادی بعد از ۱۷ سال

هنوز با نامه آزادی پدرش دم در زندان ایستاده بود که با او تماس‌گرفتیم. منتظر خروج پدر از زندان بود تا او را در آغوش بگیرد. بی‌قرار دیدن او بود، آن هم پس از ۱۶ سال بلاتکلیفی. پدر، سال ۸۳ به اتهام قتل همسرش دستگیر شد و از آن زمان در زندان بلاتکلیف مانده بود و به تنهایی روزگار می‌گذراند.
کد خبر: ۱۳۰۱۰۳۵

به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از روزنامه جام جم، امسال اما ورق برگشت و با اعلام رضایت هر سه فرزند خانواده و مادربزرگ، پدر از زندان آزاد شد.

همچنین دیروز مردی که ۸ سال قبل در کوه‌های روستای سیاه‌شیر شهرستان بهمئی کهگیلویه و بویراحمد مرتکب قتل شده بود از سوی اولیای دم بخشیده شد.

محمد، دم در زندان ایستاده و منتظراست. تا پدر بیاید، او از روز حادثه برای جام‌جم گفت: «سال ۸۳، افراد زیادی زیر گوش پدر من زمزمه کردند. آن‌قدر زیر گوش پدرم در مورد مادرم خواندند و صحبت کردند که باعث وقوع آن اتفاق تلخ شد. با این اتفاق زندگی ما از هم پاشید. پدرم دستگیر شد و به زندان رفت و ماندیم؛ سه بچه قد و نیم‌قد. پس از آن، پدرم به یکی از بستگان نزدیک‌مان وکالت داد که اموالش را بفروشد و با آن رضایت بگیرد. اما این زن به‌جای عمل به خواسته پدرم، همه را تبدیل به پول و سرمایه‌گذاری برای خودش‌کرد. من را هم چون عقلم می‌رسید و متوجه حوادث و اتفاقات اطرافم بودم، از خانه بیرون انداخت.»

نباید پدر را هم از دست می‌دادیم

محمد آن موقع ۱۲ سالش بود که فامیل‌شان که قرار بود مراقبش باشد، او را از خانه بیرون کرد. او را به بهزیستی بردند و تا ۱۳سالگی همان‌جا بود و بعد نزد مادربزرگ مادری‌اش رفت تا با او زندگی کند. خواهر و برادرش هم در خانه‌ای‌که پدربزرگ‌شان در تهران خریده بود، همراه با او زندگی می‌کردند: «سال‌ها گذشت و ما بچه‌ها بزرگ‌تر شدیم. خودم کار کردم و بعد هم تشکیل زندگی دادم. بعد از این همه سال که از زندانی بودن پدرم می‌گذشت، تصمیم گرفتیم رضایت دهیم. خودم چند سال دنبال این قضیه بودم و معتمدان محل، آقایان گودرزی، امرایی و عده‌ای دیگر بسیار به ما در این‌باره کمک کردند. من مادربزرگم را مجاب کردم که رضایت دهد و خواهر و برادرم هم از ته دل، رضایت‌شان را اعلام کردند. به نظر من هیچ چیز بالاتر از بخشش نیست. ما مادرمان را از دست دادیم، اما دیگر نباید پدر را هم از دست می‌دادیم و خوشحالیم که دوباره به کانون گرم زندگی برمی‌گردد.»

تلاش برای نجات یک زندگی

علی گودرزی، معاون دادستان شهرستان ازنا در مورد این پرونده گفت: «در سال ۸۳، فردی به واسطه مصرف مواد مخدر صنعتی و داشتن سوءظن، اقدام به قتل همسر خود کرد. پس از تشکیل پرونده قتل در دادسرای شهرستان ازنا، ارسال آن به دادگاه کیفری استان و در نهایت تایید آن در دیوان‌عالی کشور، حکم قصاص صادر شد. با توجه به مقتول‌بودن خانم، خانواده اولیای‌دم برای اجرای حکم قصاص باید نیمی از مبلغ دیه را به‌صورت تفاضل به حساب واریز می‌کردند، اما عدم وسع مالی خانواده مقتول در پرداخت مبلغ دیه باعث شد تا این پرونده سال‌ها به‌صورت بلااقدام باقی بماند. با توجه به این‌که یک سال است در ازنا حضور دارم، امسال پرونده را مطالعه کرده و متوجه بلاتکلیفی متهم شدم که حدود ۱۶ سال از زندانی بودن او گذشته بود. بنابراین با کمک خیران و برخی دوستان، سه فرزند مقتول را در خوزستان یافته و رضایت‌شان را اخذ کردیم. پس از آن و با توجه به فوت پدر مقتول، باید رضایت مادر مقتول نیز که در یکی از روستاها زندگی می‌کرد، اخذ می‌شد که این اتفاق نیز به لطف خدا رخ داد.»

وی در خصوص مشکلات پیش‌رو در اخذ رضایت از فرزندان و مادر مقتول ادامه داد: «اولین مشکل این بود که خانواده اولیای دم از پدر قطع امید کرده و او را به حال خود رها کرده بودند. نه کسی به ملاقات او می‌آمد و نه اقدامی برای آزادی او انجام شده بود. به لحاظ قانونی، پس از گذشت چهار پنج سال و عدم پرداخت تفاضل دیه، امکان آزادی قاتل وجود داشت. با توجه به این‌که آدرسی از اولیای دم و فرزندان مقتول نداشتیم، با رهگیری شماره‌های تلفن همراهی‌ که در پرونده درج شده بود، اقدامات خود را برای یافتن آنان آغاز کردیم و رضایت نیز اخذ شد. در خصوص مادر مقتول نیز با کمک خیران و البته فرزندان مقتول که بسیار در این زمینه همکاری کردند، مبلغی جمع‌آوری و طی یک فقره چک در اختیار مادر مقتول قرار گرفت و رضایت ایشان نیز اخذ شد که این رضایت نیز پس از پاس‌شدن چک به پرونده اضافه شد.»

معاون دادستان شهرستان ازنا در مورد شروط احتمالی فرزندان و مادر مقتول گفت: «فرزندان شروطی نداشتند، اما مادر مقتول شروطی مطرح کرد که اغلب آن مالی بود و این‌که متهم پس از آزادی در روستا سکونت نکند. ضمن این‌که صورتجلسه‌ای نیز میان خودشان مطرح شد که با توجه به محلی بودن صورتجلسه، آن را وارد پرونده نکردم.»

گودرزی افزود: «با توجه به سپری شدن جنبه عمومی جرم، نامه آزادی ایشان صادر و آزاد شدند.»

فرجامی خوب برای ماجرای قتل در کوهستان

در حالی‌که تنها دو روز از مهر شدن نامه آزادی مرد متهم به قتل همسرش‌ می‌گذشت، این بار حجت‌الاسلام سیدمحمد ابراهیم ساجدی، معاون قضایی رئیس‌کل در امور شوراهای حل اختلاف استان کهگیلویه و بویراحمد، از نجات جان انسان دیگری از چوبه دار خبر داد.

ماجرای این قتل به ۲۴ بهمن سال ۹۱ برمی‌گردد. حادثه در کوه‌های روستای سیاه‌شیر شهرستان بهمئی کهگیلویه و بویراحمد اتفاق افتاد. آن روز قاتل و مقتول با یکدیگر درگیر شدند و مقتول با شلیک گلوله از اسلحه قاتل به قتل رسید.

پس از قتل، قاتل دستگیر شد و به زندان افتاد. هشت سال تمام پشت میله‌های زندان ماند تا امسال که بنا شد مسؤولان استان قدم‌هایی برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول بردارند. مذاکرات اولیه انجام شد و سرانجام ‌جمعه ۱۹ دی ماه، افروغی، امام جمعه شهرستان بهمئی، سفیران صلح، ریش‌سفیدان، همیاران شوراهای حل اختلاف کهگیلویه و بویراحمد، اعضای شورای حل اختلاف، فرماندهی انتظامی، جانشین فرماندهی سپاه بهمئی و حجت‌الاسلام ساجدی وارد گود شدند و برای گرفتن رضایت به خانه پدر مقتول در روستای سیاه‌شیر رفتند. پس از گفت‌وگوهای بسیار و صحبت در مورد فواید معنوی گذشت از قصاص، سرانجام پدر مقتول از اجرای حکم قصاص قاتل فرزند خود گذشت کرد.

ساجدی در این جلسه گفت: «خدا را شاکریم که تلاش‌های مداوم تمام کسانی که در این امر خیرخواهانه مشارکت داشته‌اند، باعث نجات جان یک انسان از چوبه دار شد. ان‌شاء‌ا... قدم‌هایی که در این راه خداپسندانه برداشته شد، بر صراط نلغزند، زیرا به‌طور قطع این قدم‌ها برای خدا بوده است.»

لیلا حسین زاده - حوادث روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها