گفت‌وگو با مدیر انتشارات روایت‌فتح درباره روزگار این ناشر در سال شیوع کرونا

فقط کتاب تولید نمی‌کنیم

گفتگو با سردار علیرضا افشار، فرمانده پیشین نیروی مقاومت بسیج در سالروز تشکیل این نهاد

هرجا به بسیج اعتماد شد، جواب داد

سردار سرتیپ پاسدار علیرضا افشار از سال 1363 رئیس ستاد سپاه در طول دفاع مقدس بود و با تشکیل نیروی مقاومت بسیج به دستور رهبری، اولین فرمانده نیروی مقاومت بسیج شد. بعدها به دانشگاه امام‌حسین (ع) انتقال یافت و سپس معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستادکل و بنیانگذار سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس شد.
کد خبر: ۱۲۸۹۷۴۱

افشار در دولت نهم در وزارت کشور مسوولیت معاونت سیاسی را به‌عهده گرفت و در حال حاضر رئیس اندیشکده جنگ نرم است.

افشار از دانشجویان پیرو خط امام بود که در ماجرای تسخیر لانه‌جاسوسی نقش فعالی داشت. همزمان با روز بسیج با این فرمانده پیشکسوت به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

او در این گفت‌وگو از مراحل تشکیل بسیج گفته و به تشریح کارنامه موفق این نهاد مردمی از بدو تأسیس تا کنون پرداخته است.

وی می‌گوید: اگر از ظرفیت بسیج در هر حوزه‌ای استفاده شود مشکلات حل می‌شود؛ اما بعضی‌ها نسبت به قدرت بسیج نگران هستند و به همین دلیل از این ظرفیت در برخی مقاطع استفاده کامل نشده است.

یکی از نکات بسیار مهم در مواجهه با بسیج، بررسی دلایل استفاده از همین واژه است. چرا این مجموعه بسیج نامیده شد و مثلا نیروهای مردمی، نامیده نشده است؟

ماجرای نامگذاری بسیج به قبل از انقلاب برمی‌گردد. یعنی قبل از انقلاب امام راحل در طول نهضت در نجف اشرف واژه بسیج را به‌کار بردند. ما قبل از انقلاب تجربه مشروطه و ملی شدن صنعت نفت را داشتیم و امام از نزدیک این دو حرکت را دیده بودند. می‌دانستند اگر مردم را برای حفظ و انسجام درگیر نسازند به طور حتم دشمن به قصد سرنگونی می‌آید. همان زمانی که امام در سال 58 مساله بسیج را مطرح کردند با این تعبیر فرمودند کشوری که 20میلیون جوان دارد بایستی 20میلیون تفنگدار داشته‌باشد. در آن زمان کسی اساسا فکری برای جنگ به وسعت تهاجم صدام نداشت. این نگاه قبل از جنگ بود، بسیاری از مسؤولان و مقامات حتی فکر جنگ هم نداشتند، اما امام نسبت به تحولات مختلف برنامه‌ریزی داشتند و آمادگی کشور را می‌خواستند. امام معتقد بود ما حتی اگر نهادهای اجرایی و رسمی داشته باشیم، باز به نهادهای انقلابی نیاز داریم تا مردم را مشارکت دهیم. تشکیل بسیج، جهاد سازندگی، سپاه، کمیته امداد و سازمان‌هایی از این دست در همین راستا بود. این تاسیس‌ها به این معنی نبود که نباید نهادهای اجرایی‌مان را اصلاح کنیم یا آنها انقلابی نباشند بلکه برای این بود که مردم خودشان در ماموریت‌های نظام مشارکت کنند. ما هم می‌بینیم وقتی عده‌ای تلاش کردند این نهادهای مردمی را درگیر ساختار و سازمان اجرایی-اداری کنند دچار چالش شدند. نمونه‌اش هم همین سازمان جهاد سازندگی بود که وزارت شد و بعد هم ادغام و اگر الان وجود داشت بخش قابل‌توجهی از توان و ظرفیت مردم می‌توانست در این مسیر استفاده شود.

آیا بسیج در همان مقطعی که امام دستور آن را دادند تشکیل شد؟

بله تشکیل شد؛ مجموعه‌ای به نام بسیج که در اختیار بنی صدر بود. اما چون سپاه هم همین بحث و مأموریت را انجام می‌داد به درخواست شورای عالی انقلاب و با تصویب امام راحل، بسیج زیر نظر سپاه قرار گرفت.

این مجموعه بسیج در جنگ هم فعال بود؟

بله در قالب واحد بسیج که برادرمان حجت‌الاسلام سرلک مسؤولیت کار را به‌عهده داشت. آن زمان ما چیزی به اسم معاونت در سپاه نداشتیم و عناوین با واحد بود. من هم چون در بخش ستاد سپاه کشوری حاضر بودم خیلی با بسیج ارتباط داشتم و اساسا اصل کار ما همین بخش بود. واحد بسیج هم علاوه بر آیین‌نامه‌ها و مقررات کارهای بزرگی به‌عهده داشت و عمده آموزش و کارهای ما بر اساس مأموریت‌های بسیج بود که در جنگ مشارکت داشتند.

این واحد پس از جنگ هم بود؟

بعد از جنگ هم بود اما چون یک سالی از جنگ می‌گذشت به آن صورت فعال نبود. یک نکته‌ای اینجا باید عرض کنم، ما در سپاه براساس هدف، تغییر آرایش داشتیم. یعنی انقلاب که شد ما چالش گروهک‌ها را داشتیم. آن زمان سپاه کارهای اطلاعاتی می‌کرد و همه پاسداران کد اطلاعاتی داشتند. وقتی جنگ شد در همین ستاد سپاه، تصمیم گرفته شد کار رزمی و مقابله با جنگ صورت گیرد. بعد از جنگ هم مساله این بود که باید چه کنیم. در اولین بازدید حضرت آقا بعد از رهبری که از سپاه انجام شد، بعد از سان دیدن و استقبال رسمی، ایشان وارد دفتر فرماندهی سپاه شدند و جلسه‌ای برگزار شد. در همان جلسه بحث شد که باید سازمان سپاه چگونه باشد، آیا نیروهای سه‌گانه باقی بماند یا خیر؟ یادم هست بنده پرسیدم که با بسیج چه کنیم. ایشان فرمودند خب آن نیروهای سه‌گانه هست، نیروی چهارمی به نام بسیج تشکیل شود. حتی بحث شد قرارگاه رمضان در آن زمان و مجموعه نهضت‌ها با هم ادغام و نیروی قدس سپاه تشکیل شود که خود همین کلمه نیروی قدس به پیشنهاد حضرت آقا بود.

یعنی واژه نیروی مقاومت بسیج به پیشنهاد خود ایشان بود؟

شخصا پیشنهاد دادند، نکته قابل تامل کلمه مقاومت بود. بیش از یک‌سال از جنگ گذشته بود و عملا دشمن امکان تجاوز خارجی نداشت و کشور داشت وارد فضای مقاومت می‌شد؛ مقاومت در عرصه‌های مختلف. آقا آن ظرفیتی که امام برای مشارکت مردم در ذهن‌شان بود در قالب نیروی مقاومت بسیج درنظر گرفتند. بعد از آن پیچیدگی‌ها بسیج تشکیل شد. باید این را عرض کنم آن زمان آقا بحث‌های مختلفی در مورد مباحث فرهنگی مطرح کردند. یعنی تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و مواردی از این دست که به سبک زندگی برمی‌گشت. برخلاف قبل که ساختار نهادهای انقلابی براساس تهدید تغییر می‌کرد این تحول کمتر از 50 درصد شکل گرفت و همین مساله موجب شد تا کمی دیر وارد فضای نبرد با دشمن در حوزه‌های مختلف ازجمله مباحث فرهنگی شویم.

آیا نقش شبکه‌ای بسیج باعث شد فلج اطفال ریشه‌کن شود؟

این موضوع، ماجرای عجیبی دارد. یک روز آقای مرندی، وزیر بهداشت وقت گویا به مسؤولان می‌گوید ما باید فلج اطفال را ریشه‌کن کنیم. یعنی ظرف یک روز هم باید این‌کار صورت گیرد؛ زیرا اگر باقی بماند امکان بازگشت آن است، برای همین باید این موضوع ظرف یک روز انجام می‌شد. بررسی شد اگر فراخوان اعلام شود ظرف یک روز امکان ندارد بتوان به این همه کودک خدمات داد و تازه بعضی‌ها هم اصلا ممکن است استقبال نکنند. برای همین با ما مطرح شد. ما هم گفتیم قبول و این کار را می‌کنیم. همان‌موقع زمزمه‌هایی بود و برخی معتقد بودند این کار ممکن نیست. ما دو هفته از سوی وزارت بهداشت، آموزش دیدیم و محله‌ها را تحت نظر پایگاه‌های بسیج بلوک‌بندی کردیم و بعد با کلمن و دارو طی یک روز این‌کار بزرگ انجام شد. یادم هست نماینده سازمان‌ملل می‌گفت این کار در جهان نظیر ندارد. کوبا مشابه آن را انجام داد؛ اما برای جمعیت دو سه‌میلیون، نه با کشوری در این وسعت، این بی‌نظیر است. می‌گفت شما نه 99درصد که 100درصد این‌کار را انجام دادید.

چرا مشابه آن تکرار نشد؟

ما خواستیم، حتی یادم هست 10 طرح ملی شبیه آن از کشاورزی و مباحث دیگر تا بهداشتی آماده کردیم و به هیات‌دولت دادیم. آقای هاشمی ما را دعوت کرد و ما هم رفتیم در هیات دولت ارائه کردیم اما دیگر خبری از آنها نشد. شاید یکی از دلایل آن نگرانی‌ها از همین قدرت بسیج بود. نمی‌دانم واقعا چرا این کار باز تکرار نشد. حتی توافقی که با آقای زالی، رئیس سازمان آمار داشتیم هم بعد از آن جلسه کنسل شد. البته بعدها وزارت بهداشت سراغ ما آمد و گفت ما با شما کار داریم. اتفاقا طرحی برای مباحث بهداشت بانوان آماده کردیم و همین گردان‌های الزهرا را آماده‌باش زدیم و قرار شد وزارت بهداشت برای هر مسجد یک تلویزیون و ویدئو تهیه کند و ما زنان محل را برای مباحث بهداشتی و فردی دعوت کنیم و آموزش بدهیم. 10نوار آموزشی بود که ما 9تای آن را اکران کردیم. بحث نوار دهم در مورد تنظیم خانواده و شعار فرزند کمتر ، زندگی بهتر بود؛ ما مخالف بودیم و البته هم نگذاشتیم توزیع شود. رفتم قم خدمت آقای بهاءالدینی و پرسیدم نگاه شما نسبت به این شعار چیست ؟ فرمودند:‌ «بچه صالح دوتایش کم است و ناصالح یکی‌اش هم زیاد!»

یعنی نگذاشتید آن فیلم پخش شود؟

پخش نشد دیگر، گفتیم بروید برای این کار مجوز رهبری را بگیرید و دیگر تا بگیرند کارها انجام شده‌بود. یک بار هم آقای قرائتی با رهبری دیداری داشتند و بحث شد در مورد نهضت‌سوادآموزی که ما هر کاری می‌کنیم یک چندمیلیونی این وسط بی‌سواد می‌مانند. حضرت‌آقا هم فرمودند از افشار کمک بگیرید. آقای قرائتی همان‌شب به من زنگ زد که فلانی بیا منزل ما تا با شما صحبت کنم. جلسه‌ای گذاشتیم و از ایشان خواستیم یک هفته به ما فرصت دهند. هفته بعد ما با گروهی که طرح آماده کردند و آقای قرائتی و مدیرانشان نشستیم و جلسه برگزار و در آن بحث شد و ما گفتیم طرح ما این است و فقط از شما کتاب درسی و امتحان می‌خواهیم، کل کار را خودمان انجام می‌دهیم. کسی در جلسه گفت پس ما این همه نیروی آموزشیار را چه کنیم و ما گفتیم مشکل شماست، ما نیرو نیاز نداریم و این کار را کامل انجام می‌دهیم. البته بعد از آن خبری هم نشد که چه باید بکنیم.

تشکیل شهرک‌ سینمایی دفاع مقدس هم در بسیج بود؟

بله در بسیج بود، بحثی بود برای ساخت سریال‌ها و فیلم‌های دفاع‌مقدس که به سبب دوری، مشکلاتی ایجاد کرده‌بود. البته این را هم بگوییم ما قبل از آن در همان زمان اولیه راهیان‌نور را راه انداخته‌بودیم. کار بزرگی هم بود. قرار شد اول خانواده مفقودین و ایثارگران را ببریم که بازخوردهای بزرگی داشت. دو سه سالی بود که بسیج تشکیل شده‌بود و رهبری برای بازدید به مجموعه بسیج آمدند. آنجا گزارش راهیان‌نور را دادیم و رهبری به‌شدت استقبال کردند. یادم هست یکی از برادرانمان آقای رجبی معمار داشت گزارش اقدامات راهیان‌نور را می‌داد و مطرح کرد ما دانشجویان دانشگاه امام‌حسین(ع) را برای انتقال ماجرای روایت دفاع‌مقدس آموزش می‌دهیم که رهبری پرسیدند چطور جنگ را ندیدند می‌توانند راوی باشند؟ آن برادر هم با زیرکی جواب داد: دقت می‌کنیم و حواسمان هست و البته خیلی از راویان عاشورا هم الان عاشورا را ندیدند که رهبری خندیدند و تشکر کردند.

ما راهیان‌نور را داشتیم و البته آن زمان منطقه بکر و به‌شدت تاثیرگذار بود. بعد که مساله فیلم و سریال دفاع‌مقدس شده‌بود و مجموعه بنیاد روایت‌فتح را هم که داشتیم، قرار شد شهرک‌سینمایی دفاع‌مقدس را تشکیل دهیم. همین منطقه انتخاب شد و تجهیزات مختلف در اینجا گرد آمد و کارهای بزرگی هم تولید شد.

پس هرجا بسیج وارد شد کارهای بزرگی انجام شد.

این اعتماد هر وقت صورت گرفت کارهای بزرگی انجام شد. نمونه‌اش همین ماجرای فلج اطفال، البته عمده فعالیت بسیج در حوزه فرهنگی بود. بحث دفاع شهری هم مطرح شد که کارهای خوبی انجام شد؛ اما ما هدفمان را مباحث فرهنگی می‌دانستیم و هنوز هم همین است. انتخاب مسجد هم برای همین موضوع بود. مسجد چون محل تلاقی مردم با حاکمیت بود، بسیج را در مسجد مستقر کردیم. البته قبل هم مسجد محل حضور بسیج بود اما نگذاشتیم بسیج تشکیلات و ساختاری مجزا از مسجد پیدا کند.

فعالیت‌های فرهنگی بسیج

تهدیدات در حوزه فرهنگی همیشه جدی بوده است. همین چند سال قبل رهبری در بجنورد مباحث مهمی مطرح کردند.

هنوز در جنگ فرهنگی هستیم. حالا نظام دستاوردهایی داشته و آسیب‌هایی هم دیده است البته من مخالفم بگویم که ارزش‌های دفاع مقدس کم‌رنگ شده است. در همین ماجرای تشییع شهید سلیمانی ما شاهد میزان علاقه مردم بودیم. ده‌ها شهید حججی در همین ماجرای دفاع از حرم داشتیم.

برای اعزام، گروه‌های جوان صف می‌کشیدند و سپاه قادر به اعزام این جوانان به سوریه نبود. یعنی علاقه مردم و این فضا هنوز وجود دارد.

همان زمان ما معاونت فرهنگی بسیج را تشکیل دادیم و بعد به سراغ فعالیت‌های مختلف رفتیم. از جشنواره‌های ادبی و هنری تا کارهایی که بعدا در موسسه رزمندگان صورت گرفت. آن زمان کارهای بزرگی در همین موسسه رزمندگان انجام شد.

شهید بزرگوار آوینی که با ما در جهاد سازندگی ارتباط داشت، روزی آمد و گفت فلانی بعد جنگ می‌گویند باید سراغ کارهای دیگر بروی و من می‌خواهم از جنگ بگویم. آقامرتضی قبل از جنگ و زمان جهاد سازندگی با خود من مستقیم ارتباط داشت و آن واحد تلویزیون زیرنظر واحد بود که بنده مسؤولیتش را در جهاد سازندگی برعهده داشتم.

آن زمان به محضر رهبر انقلاب نامه‌ای نوشتیم و عرض کردیم ماجرا این‌طور است و می‌خواهیم آن مجموعه روایت فتح از جهاد سازندگی به بسیج بیاید که رهبری موافقت کردند و منتقل شد و بنیاد روایت فتح در همین ساختمان خیابان فردوسی تاسیس شد و کارهای بزرگی با ابتکار شهید آوینی انجام شد.

جشنواره‌های فیلم مقاومت هم همان‌جا شکل گرفت. خیلی از کارها در همان فضای فرهنگی بسیج شکل گرفت و ادامه پیدا کرد.

البته ما تهدیدات سخت را هم فراموش نکردیم. همان زمان گردان‌های عاشورا و الزهرا تاسیس شد که خیرات بسیاری داشت.

در ماجرای زلزله منجیل همین گردان‌ها اولین گروه‌هایی بودند که وارد شدند. حتی آنقدر موفق در امداد و نجات وارد عمل شدند که ما می‌خواستیم تجهیزات زنده‌یابی و مواردی مثل این به گردان‌های عاشورا و الزهرای بسیج بدهیم.

گروه سیاسی روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها