گفت‌وگو با سیاوش صفاریان‌پور، برنامه‌ساز برنامه‌های علمی

باید فتوسنتز کنیم

یكی از قدیمی‌ترین و باتجربه‌ترین و البته شناخته‌شده‌ترین برنامه‌سازان برنامه‌های علمی سیاوش صفاریان‌پور، برادر دوقلوی فواد صفاریان‌پور است كه با یكدیگر توانسته بودند یك‌برنامه با قدمت 16 ساله بسازند كه مخاطب‌های بسیاری داشت.
کد خبر: ۱۲۶۸۳۴۹
«آسمان شب» یكی از برنامه‌های علمی است كه به دست این دو برادر ساخته شد؛ برنامه‌ای در زمینه نجوم كه شاید تصور بر این می‌رفت مخاطب‌ این برنامه كسانی هستند كه از علم نجوم اطلاعات دارند و متوجه چنین برنامه علمی می‌شوند.

این در حالی است ساخت برنامه به سمتی رفت که نه‌تنها دانشمندان و افراد مطلع از علم نجوم مخاطب آن بودند بلكه بسیاری از مخاطب‌های عام نیز این برنامه را دوست داشتند و حتی جرقه‌ای برای برخی از آنها بوده تا این دانش قدیمی و پر از رمز و راز را دنبال كنند.

سیاوش صفاریان‌پور به‌جز برنامه «آسمان شب» برنامه‌های علمی دیگری هم همچون «چرخ»، «كندو»، «موتور جستجو» و... را نیز در كارنامه خود دارد و حالا با ساخت پادكست‌های علمی، مخاطب‌های متفاوتی را در فضای مجازی با خود همراه كرده است.

با او گفت‌و‌گویی در زمینه برنامه‌سازی علمی داشته‌ایم كه در ادامه آن را می‌خوانید.

 طی این سال‌ها فعالیت، فكر می‌كنید برنامه‌های علمی چقدر موفق بوده‌ است؟ 

در ایران خوشبختانه در طی سال‌های اخیر رویكرد اجتماعی نسبت به علم و فناوری تغییر كرده است. فناوری در زندگی ما بیشتر نقش‌آفرینی می‌كند و زندگی در یك دهه گذشته دگرگون شده است. این‌كه چقدر رسانه می‌تواند در آن اثر بگذارد، واقعیت این است رسانه بخشی از پیكره تفكری اجتماعی ماست. بودن موضوعات علمی در رسانه رادیو و تلویزیون بیشتر می‌تواند به ایجاد اتمسفر در جامعه‌ كمك كند كه چطور به جهان نگاه كنند و چطور نسبت به پدیده‌های پیش‌آمده واكنش نشان دهند و با آن روبه‌رو شوند. به‌طور مثال شبكه‌های اجتماعی چطور زندگی ما را دگرگون می‌كند؟ چطور فضای ارتباطی ما با این دنیای مجازی عوض می‌شود؟ اینها همه بستگی به این دارد چطور با آن ارتباط برقرار شود. جزئی از این اجتماع وقتی رسانه باشد بیشتر ذهن‌ها را نسبت به تغییرات گسترده‌ای كه هر روز رخ می‌دهد آماده می‌كند. برای همین من فكر می‌كنم كاركرد اصلی بنده و امثال بنده در رادیو و تلویزیون این است كمك كنند برای آن‌كه ذهن‌ها برای تغییرات گسترده‌ای كه ممكن است هر لحظه رخ دهد آماده باشد.

 در سال‌ها برنامه‌سازی خود چه برخوردها و واكنش‌هایی نسبت به تولیدات خود داشته‌اید؟ آیا به‌گونه‌ای بوده كه باعث ایجاد انگیزه بیشتر شود یا این‌كه خیلی وقت‌ها دست‌اندازی‌هایی هم در این بین به وجود می‌آمده؟

تا یك جایی كه جوان‌تر هستی بر این تصوری که می‌توانی تغییرات چشمگیر و وسیعی را به وجود آوری. من كم‌كم متوجه شدم طی زمان انتظاری كه از یك برنامه و رسانه و اصلا كل پیكره یك رسانه می‌توان داشت انتظار چندان زیادی نمی‌تواند باشد. در عین حال انتظار كمی هم نباید باشد. یك انتظار معقول و مطلوب لازم دارد. تجربه ارتباطی من با مخاطب‌هایی كه به طور مثال برنامه آسمان شب را تجربه می‌كردند در این دوران به دلیل آن‌كه برنامه پرقدمتی بود با نسل‌های مختلفی در ارتباط بودم و بازخوردهایی را دریافت كردم كه همیشه شوق‌انگیز بوده. علت تداوم و ادامه برنامه‌ای مانند آسمان شب صرفا تماشاگران آن بوده‌اند كه مدیران تلویزیون را قانع می‌كردند این برنامه كه موضوع اختصاصی درباره یك بخش از پیكره علم دارد را تداوم دهد. نجوم از طرفی هم خیال‌انگیز است هم ذهن انسان را قلقلك می‌دهد تا پرسش‌های جدید بسازد و می‌توانم حدس بزنم شاید اگر رشته علمی دیگری بود تا این حد علاقه‌مند پیدا نمی‌كرد. شاید نجوم هم مانند فوتبال علاقه‌مند زیادی داشته باشد. اما از طرف دیگر اگر برنامه فقیری بود و اگر زبان عمومی را پیدا نمی‌كرد طبیعتا علاقه‌مند پروپاقرص هم پیدا نمی‌كرد و 
نسل به نسل هم منتقل نمی‌شد. بزرگ‌ترین حسن برنامه تلویزیونی آسمان شب این بود كه از نسلی به نسل دیگر علاقه‌مندی‌اش اضافه می‌شد؛ ضمن این‌كه قدیمی‌ها همچنان مخاطب برنامه بودند و نسل‌های جدید هم به آن اضافه می‌شدند و این خبر خوبی بود كه همچنان چنین برنامه‌ای توانسته است پویایی خود را برای جذب مخاطب جدید حفظ كند. بسیاری از برنامه‌ها تبدیل به نوستالژی می‌شوند چون یك گروهی را در یك زمانی به خود علاقه‌مند می‌كند. سال‌های بعد هم دوباره چنین برنامه‌ای بر‌گردد هنوز هم همان مخاطب‌های قبلی خود را دارد. اما یكسری از برنامه‌ها این خاصیت را دارد كه زاینده مخاطب است و من فكر می‌كنم تجربه تغییراتی كه ما پیوسته در بیش از یك دهه در برنامه آسمان شب ایجاد كردیم منجر به آن شد كه پیوسته مصرف‌كننده و مشتری جدید داشته باشیم؛ مشتری‌هایی كه خوشبختانه همیشه راضی بودند و شاید شوق‌انگیز بودن این تدوام مسیر برای من صرفا همیشه مخاطب‌هایی بودند كه بودن این برنامه را طلب می‌كردند. 

 طی سال‌هایی كه به آمدن نسل‌های جدید نیز اشاره‌كردید اتفاقی برایتان ماندگار نبود كه همیشه در ذهن شما حك شده باشد و با وجود گذشت سال‌ها از آن دوران باز هم به یاد بیاورید و حس خوب یا بد بهتان دست دهد؟ 

در تلویزیون وقتی كار می‌كنید این شانس را خواهید داشت صدا و تصویر شما را همه طیف‌های اجتماعی ببینند. از یك نویسنده فوق‌العاده صاحب‌نام تا یكی از پرآوازه‌ترین خواننده‌ها تا یكی ازمعروف‌ترین مراجع تقلید و... اینها در واقع كسانی بودند كه طی این سال‌ها  از پخش آسمان شب بازخورد دریافت كرده‌ام، اما آنچه بیشتر برای من یك خاطره دلنشین است حضور انسان‌هایی در استودیو برنامه بعد از سال‌هاست كه روزگاری علاقه‌مندی‌شان به نجوم را از طریق این برنامه تلویزیونی پیدا كردند، ادامه دادند و الان چه در ایران تحصیل می‌كنند و چه در خارج از ایران مشغول پژوهش هستند؛ وقتی داخل برنامه می‌آیند و به عنوان دانشمند معرفی می‌شوند در صورتی كه در روزگاری تماشاگر برنامه ما بودند بسیار لذت‌بخش است. هیچ لذتی را نمی‌توان مشابه‌سازی با لذتی دانست كه در آن لحظه در من به‌وجود می‌آید. این‌كه دارم با كسانی گفت‌و‌گو می‌كنم كه یك زمانی تنها تماشاگر علاقه‌مند به یك برنامه علمی بوده. این لذت دو خبر دارد؛ خبر خوب آن این است كه شما اثرگذار بوده‌ای و خبر بد آن هم این است كه دیگر پیر شده‌ای. 

 ظرفیت، امكان و پتانسیل تلویزیون و رادیو را در ساخت برنامه‌های علمی تا چه حد می‌دانید؟ 

برای ظرفیت نمی‌توانم جواب روشنی داشته باشم. جواب روشن آن، تعداد برنامه‌هایی است كه با ضریب نفوذ مردم درباره آن صحبت می‌كنند و آن برنامه، برنامه علمی است. من بر این تصور هستم بهترین سنجش این است از مردم سؤال شود كه وقتی برنامه علمی در تلویزیون پخش می‌شود آن را تماشا می‌كنند؟ یا می‌گویند وجود ندارد یا می‌گویند نمی‌بینند یا می‌گویند دیده‌اند و اسم برنامه را هم به خاطر دارند. برای همین فكر می‌كنم بهترین سنجش می‌تواند از این طریق رخ دهد. من هر آنچه بگویم ممكن است سلیقه شخصی در آن دخیل باشد. برای همین درباره برنامه تلویزیونی، درباره اثرگذاری‌اش روی مردم و درباره این‌كه مردم آن را می‌بینند یا خیر بهترین سنجش این است كه ببینیم اصلا مردم درباره آن صحبت می‌كنند یا خیر. وقتی این روزها مردم درباره هر موضوعی صحبت می‌كنند به‌جز موضوع علمی كه در تلویزیون دیده باشند من به نظرم می‌رسد جواب‌اش این باشد كه شاید خیلی كار كافی در این زمینه انجام نگرفته است.

 شرایط نسبت به گذشته چطور است؟

من گمانم این است نسبت به گذشته شاید برنامه‌های علمی بیشتری وجود داشته باشد؛ اما متاسفانه میزان اثرگذاری آنها در حداقل میزان ممكن است و صرفا هم علت اصلی‌اش این می‌تواند باشد كه برنامه‌سازی تلویزیون كار دشواری است و نیاز به یك‌جور هوشمندی و ادارك نسبت به شناخت مخاطب و نسبت به امكان استفاده از ظرفیت تلویزیون برای پرداختن به مفاهیم علمی خواهد داشت. این فرآیند یك جور مانند فتوسنتز كردن است. نور را شما دریافت می‌كنید و آن را تبدیل به انرژی خواهید كرد. این‌كه چطور اطلاعات علمی را دریافت كنید و آن را تبدیل به خوراكی كنید كه به درد مخاطب عجول حال حاضر بخورد به نظر من یك كار تخصصی است و كار هر كسی نمی‌تواند باشد. برای همین بهترین كاری كه می‌شود كرد تعداد بسیاری كه در این زمینه كار می‌كنند و تجربه به دست می‌آورند را افزایش داد.  بخش جدی كه من خودم آن را به خوبی بلد هستم و تجربه كرده‌ام و می‌توانم با اطمینان درباره آن صحبت كنم این است كه من در طول تاریخ فعالیت‌های كوچك و بزرگی كه انجام داده‌ام هرگز ندیده‌ام برنامه خوبی ساخته شود و مردم درباره آن صحبت نكنند. پس اگر مردم درباره هر‌برنامه‌ای چه اجتماعی، چه علمی و... صحبت نمی‌كنند بخش جدی از آن به خود برنامه كه كیفیت لازم را ندارد برمی‌گردد.
یك برنامه علمی باید طوری ساخته شود كه مشخص شود مرز میان مخاطب‌های خاص و عام مرز باریكی است. به طوری كه هم یك دانشمند به آن برنامه علمی علاقه‌مند باشد و به تماشا بنشیند و هم یك مخاطب عام برایش آنقدر آن برنامه مفهوم و جذاب باشد كه دوست داشته باشد به بار اطلاعاتی‌اش اضافه كند. چنین كاری به نظر كار ساده‌ای نیست، اما شما تا‌حدود زیادی در برنامه‌سازی‌های خود توانسته‌ای این مرز را به‌خوبی مدیریت و هر دو طیف مخاطب را پای برنامه‌های خود بنشانید. 
بخش جدی از این ماجرا همان مهارت‌هایی است كه در روزنامه‌نگاری آموزش داده می‌شود و استفاده كردن از ارزش‌های خبری است. به روز كردن و ایجاد دغدغه در مخاطب بسیار مهم است. یك سوی دیگر ماجرا هم این است كه شما هم باید وفادار به مفاهیم علمی باشید و هم در عین حال جذاب باشید. این دو گاهی اوقات ممكن است نتوانند حد تعادل را حفظ كنند. این درك قطعی درباره رسانه تلویزیون كه اولویت اولش سرگرم‌كننده بودن است و اولویت دومش اطلاع‌رسان بودن و بعد باقی موارد مانند آموزنده بودن و... كار دشواری است. مادامی كه برنامه‌سازی در تلویزیون و رادیو بر پایه سرگرم‌كننده بودن، اطلاع‌رسان بودن و جذاب بودن باشد شما كافی است هر موضوعی را به آن بپردازید. می‌خواهد درباره یك بیماری صحبت كرد، درباره یك سیاره دیگر، درباره یك مفهومی كه شاید علاقه‌مندی عمومی هم درباره‌اش وجود نداشته باشد و... اصل ماجرا در رادیو و تلویزیون اصل روایتگری است كه شما آن را به یك روایت تبدیل كنید. 

برنامه‌های علمی چطور مخاطب عمومی  پیدا می‌کند؟

افرادی كه می‌خواهند درباره یك موضوع علمی صحبت كنند باید بدانند طبیعتا بیننده تلویزیون شاگرد محصل مدرسه نیست كه مجبور باشد در كلاس درس حاضر شود. یافتن افرادی كه در پیكره جامعه علمی هستند و می‌توانند ساده صحبت كنند و جذاب باشند هم یكی از بخش‌های مهم برنامه‌سازی در تلویزیون است. اگر كارشناس علمی كه بهترین است در یك برنامه حاضر شود؛ اما بلد نباشد به‌خوبی صحبت كند فایده‌ای ندارد. برای همین یكی از كارهایی كه برنامه‌ساز باید درست انجام دهد انتخاب درست شخصیت‌هاست. چه مجری برنامه و چه كارشناسان برنامه و همچنین سردبیر و نویسنده‌هایی كه برای آن در نظر گرفته می‌شود باید به درستی در كنار یكدیگر قرار گیرند. ما نمی‌توانیم برنامه‌سازی را یك فرآیند جمعی در نظر نگیریم و بگویم اگر دیده نشدیم، اما در عوض بهترین استاد دانشگاه را آوردیم. تمام اجزای فرآیند تولید در زمینه مجری، كارگردان هنری، كارگردان تلویزیونی و... باید به درستی كنار یك دیگر چیده شود تا بتوان برنامه‌ای را موفق و با مخاطب زیاد عنوان كرد. 

 سال‌ها تجربه برنامه‌سازی علمی باعث شده كدام یك از برنامه‌هایی كه ساخته‌اید را جزو بهترین ساخته‌های‌تان بدانید؟

آسمان شب خاطره‌انگیزترین و ماندگارترین برنامه‌ام بود. اما نمی‌توانم برنامه كندو را از ذهنم خارج كنم و آن به یاد نیاورم كه در یك زمان بسیار كوتاه حجم زیادی تماشاگر را به سمت خود جلب كرد. یا برنامه‌ای مانند موتور جستجو كه آزمایش‌های علمی را جلوی دوربین تلویزیون تبدیل به یك نمایش كرد. یا برنامه چرخ كه به لبه مرزهای دانش در لحظه اتفاق پرداخت. برای همین همه آنها در زمان خودشان جالب توجه بودند و طبیعی است كه به آنها علاقه‌مند هستم؛ اما به آسمان شب به دلیل آن‌كه میزان اثرگذاری فراگیرش بیش از بقیه بود آن را خاطره‌انگیزتر از بقیه برنامه‌هایی كه ساخته‌ام می‌دانم. 

همچنان تلویزیون رسانه مرجع است

از سیاوش صفاریان‌پور در مورد میزان مخاطب تلویزیون و تولیدات علمی فضای مجازی پرسیدیم و او این گونه پاسخ داد. 

رسانه جمعی وظیفه‌اش در دسترس همگان بودن است و از طرف دیگر ضریب نفوذ بالایی نیز دارد. برای همین طبیعی است كه تاثیرگذاری رادیو و تلویزیون تا اطلاع ثانوی بیش از هر رسانه دیگری باشد. 

این خطای بزرگ همكاران من است كه تصور می‌كنند دوران رادیو و تلویزیون به سر آمده. من بر این عقیده هستم هنوز فراگیرترین، در دسترس‌ترین و رایگان‌ترین رسانه‌ای كه در دسترس ماست رادیو و تلویزیون است. بنابراین اگر من بخواهم با یك شهروند ایرانی كه مقیم دورترین نقطه كشور است ارتباط برقرار كنم تلویزیون بهترین ابزار است. 

هرچند در دورانی هستیم كه گوشی هوشمند در دست‌مان است و دسترسی‌مان به جهان ارتباطی بیشتر شده است. با این حال كسی كه در فضای مجازی است دو حالت دارد یا می‌داند به دنبال چه چیزی بگردد یا تصادفی یك چیزهایی را پیدا می‌كند. 

در تلویزیون بیشتر تصادفی آن را پیدا می‌كنند و تعداد كسانی كه بخواهی تصادفی به برنامه‌ای علاقه‌مند كنید در تلویزیون شانس بیشتری خواهی داشت. با این‌كه نمی‌شود فضای مجازی را نادیده گرفت همچنان تلویزیون رسانه مرجع است و هم قابل اعتمادترین ابزار ارتباطی امروز محسوب می‌شود.

آسمان بی‌انتهای شب

صفاریان‌پور: آنچه در برنامه «آسمان شب» اتفاق افتاد، طی زمان تكامل پیدا كرده است. هدف‌گذاری اولیه‌ای كه رخ داد این بود كه نسبت به حوادث و اتفاقاتی كه در دنیای علم و فناوری رخ می‌دهد مردم مطلع شوند. یعنی اصلاعاتی كمی بیشتر از آنچه در خبرها می‌شنوند. هدف اولیه و اصلی این موضوع بود كه جلب نظر عمومی را نسبت به آنچه در دنیا اتفاق می‌افتد مثلا از یك ماموریت فضایی در سیاره مریخ یا یك رویدادی مانند خورشیدگرفتگی در آسمان بیشتر  كند. با این هدف پیش رفتیم تا این‌كه به تدریج كیفیت آن تغییر كرد و تبدیل شد به مفهومی كه این روزها درباره آن صحبت می‌كنند و به آن ترویج و عمومی‌سازی علم گفته می‌شود. به زبان ساده بیان كردن مفاهیم علمی به قصد ایجاد بینش علمی، محصول اصلی برآیند ترویج علم در رسانه‌ها به صورت برنامه علمی است. بینش علمی هم یعنی این‌كه شما بتوانید بخشی از پیكره سواد را در این روزگار ایجاد كنید. در روزگاری كه با حجم زیادی از خبر و اطلاعات مواجه‌ایم. این‌كه شما بتوانید فهم درستی از جایگاه خودتان در هستی داشته باشید و این‌كه بدانید در دنیا چه می‌گذرد، كجا گرفتار شبه علم می‌شوید و كجا گول می‌خورید یك برنامه علمی خوب می‌تواند كمك‌كننده باشد. با توجه به آنچه گفته شد می‌توان به این نكته تاكید داشت كه كاركرد ترویج علم این است كه به ما بینشی دهد نسبت به جهانی كه در حال حاضر در آن زندگی می‌كنیم؛ ضمن این‌كه در برنامه علمی لازم است اطلاع‌رسانی به شكل علمی باشد؛ اما در عین حال كمك كند به این‌كه مقداری بیشتر درباره خودمان بدانیم.

دل‌مشغولی جدید سیاوش صفاریان‌پور

این روزها پادکست علمی می‌سازم

 در حال حاضر مشغول به چه كاری هستید؟ 

پادكست‌های علمی می‌سازم. 

 اما همچنان معتقد هستید برنامه‌سازی در تلویزیون و رادیو بهتر دیده خواهد شد.

ساخت برنامه نیاز به الزاماتی دارد كه به نوع مدیریت، تخصیص بودجه و نوع اعتمادی كه به برنامه‌ساز می‌كنند برمی‌گردد. وقتی یكی از این سه ضلع نباشد دچار مشكلاتی خواهید شد و راه برای ساخت برنامه سخت می‌شود. 

 واكنش‌ها و بازخوردها از پادكست‌هایی كه  تا كنون ساخته‌اید به چه صورت بوده؟ 

غافلگیر كننده؛ به دلیل آن‌كه شما همیشه به ارتباط یك‌سویه‌ای كه از طریق فرستنده تلویزیون با مردم داشته‌اید عادت كرده‌اید. اینجا به صورتی است كه مردم مستقیم شما را پیدا كرده و در تعامل مستقیم با شما در فضای مجازی هستند. به خاطر همین با كیفیت دیگری از تماس با مخاطب رو‌به‌رو هستید. خیلی سریع و نزدیك به شما هستند و خیلی صمیمانه‌تر برخورد می‌كنند. چون مدیوم پخش آن محدود است و شما این فراغت و آسودگی را دارید دست به خلاقیت‌هایی بزنید كه شاید در تلویزیون نشود. بنابراین من هم این فضای جدید را دارم تجربه می‌كنم و هم تجربه ارتباط با مخاطب‌های جدید دارم و البته شاید به نوعی یك گروهی از مخاطب‌هایی كه مدت‌هاست تلویزیون از زنجیره مصرف‌شان خارج شده را دارم پیدا می‌كنم كه دلمشغولی آنها بیشتر از هر جای دیگری در این فضاست. بازخوردهایی كه دریافت می‌كنم هم از تعارف و ستایش به دور هستند. معمولا ارتباط مردم با تلویزیون یك نگاه فرادست است. اما ویدئوكست و پادكست در فضای مجازی متفاوت‌تر است. 

مردم بابت ترافیك اینترنت خود پول پرداخت می‌كنند و گرفتن مخاطب خیلی سخت‌تر از تلویزیون است. باید دلیل كافی وجود داشته باشد تا این‌كه تو را تماشا كنند یا گوش دهند. برای همین برای برنامه‌ساز كار سختی در پیش خواهد بود. هم نیاز به خلاقیت بیشتر است و هم باید در برابر رقیبان موفق‌تر عمل كرد. برای همین كار در پادكست و چنین فضایی چالش‌های بامزه و خاص خودش را دارد و من در حال یادگیری در این فضا هستم و تلاشم بر این است تا خیلی خلاقانه‌تر از گذشته رفتار‌كنم. 
 
آزاده باقری - روزنامه نگار / ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها